خانواده و زندگی زناشویی، محل تلاقی دو انسان عاشق است که با گذشت و ایثار، همیشه در اندیشه وظایف خویش در قبال همسر و در پی رعایت حقوق اویند. تنها در چنین فضای خوش و بانشاطی، مدارا و رعایت حال همسر معنا خواهد داشت. در چنین موقعیتی است که یک مرد، همسرش را با ویژگیهای زنانه درک خواهد کرد و یک زن، همسرش را با ویژگیهای مردانه خواهد دید و حال او را مراعات خواهد کرد. آنان عاشق یکدیگرند و جهان را از نگاه همسرانشان خواهند دید. همدل، همخوان و همراه یکدیگر در فرایند دشوار زندگی مشترکشان خواهند بود.
البته برای تحقق و استمرار این فضای بانشاط و همراه با رفق و مدارا و رعایت حال یکدیگر، لازم است نگاه زن و شوهر همیشه به وظایف و تکالیف همدیگر معطوف نباشد؛ به گونه ای که پیوسته از همسرشان انتظار انجام تکالیفش را داشته باشند و مراقب باشند وی به حقی از حقوقشان تعدی و تجاوز نکند. بدین ترتیب، همه هم آنان مچ گیری از یکدیگر، برجسته کردن عیوب، بیان نقاط ضعف، نادیده گرفتن نقاط روشن و امیدبخش زندگی و در نتیجه، افزایش روز به روز کدورتها و سوءظنها به همدیگر خواهد بود؛ زندگی زناشویی از لطافت، شیرینی و گرمای لازم محروم خواهد بود. روابط زناشویی به رابطه ای کاسب کارانه تبدیل می شود و زن و شوهر مانند طلبکاران همدیگر را بازخواست خواهند کرد؛ خانواده پناهگاهی آرامش بخش و موجب تسکین خاطر همسران نخواهد بود؛ در نتیجه، همه اعضای خانواده، به ویژه زن و شوهر در آتش این اقدامات نسنجیده و ناپسند خواهند سوخت.
این روایت نبوی را در صفحه های پیشین یادآور شدیم که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در حدیث مناهی، درباره چنین افرادی فرموده اند: هر زنی که مراعات حال شوهرش را نکند و او را بر کاری که توان انجامش را ندارد و فوق طاقت اوست وادارد، پروردگار هیچ حسنه ای را از او نمی پذیرد و خداوند را در حالی دیدار خواهد کرد که خشم و غضب الهی گریبان گیر وی است». (.. عن الصادق عن آبائه لی عن النبی ، فی حدیث المناهی، قال: ... وأیما امرأة لم ترفق بزوجها وحملته على ما لا یقدر علیه وما لا یطیق، لم یقبل الله منها سنة وتلقى الله وهو علیها غضبان )(1). همچنین رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در آخرین خطبه ای که از ایشان نقل می کنند، در این باره چنین فرموده اند: ... من کانت له امرأة لم توافقه ولم تصبر على ما رزقه الله وشقت علیه وممکنه ما لم یقدر علیه لم یقبل الله منها حسنة تتقى بها النار وغضب الله علیها ما دامت کذلک (2).گویا خوش رفتاری زنان تا حد زیادی به چگونگی رفتار مردانشان مرتبط است. مدارا و خوش زبانی با زنان موجب می شود آنان نیز رفتاری پسندیده با مردانشان داشته باشندپس باید با همسرمان مدارا کنیم و چشم بر عیوب و ضعف های او ببندیم؛ یعنی در بسیاری موارد، چون عاشقی همه چیز او را خوب و زیبا ببینیم. خود را به جای وی بگذاریم و او را وضعیتی که قرار گرفته ببینیم. آیا این گونه، دید انسان تغییر نخواهد کرد؟ آیا همسرمان در بسیاری از نواقص و کمبودها معذور نخواهد بود؟ آیا خود برای عیوب و نواقص و خطاهای همسر محبوبمان عذر و بهانه تراشی نخواهیم کرد؟ آیا، به جای بی احترامی و عیب جویی های پیاپی و گاه افراطی، دست یاری به سوی او دراز نخواهیم کرد؟ آیا از اصل تغافل و چشم پوشی استفاده نمی کنیم؟ البته که چنین خواهد بود.
به راستی اگر به جای ما، شخصی دیگر از کار همسرمان ایراد بگیرد و در پی تحقیر او که تنها و بی یار و یاور مانده، باشد، ما به سبب علاقه و احساس وابستگی و نزدیکی به او، به یاری اش برنخواهیم خاست؟ شکی نیست که در این صورت، اوضاع متفاوت خواهد بود. ما در چنین وضعیتی، با شعله ور شدن آتش غیرت، بیدرنگ، و گاه از سر احساسات و عواطف، نه عقل و شرع، به دفاع از همسرمان خواهیم پرداخت. چه زیبا و پسندیده است که این کار را، البته همراه با معیارهای درست، در ارتباط با خودمان نیز داشته باشیم. اگر چنین کنیم و در رفتار با همسرمان مدارا کنیم و شرایط وی را در نظر داشته باشیم، به او آرامش بخشیده ایم. در نتیجه، ما مصداق آیههای شریف قرآن خواهیم بود؛ چراکه موجب آرامش خاطر همسرمان شده ایم.
مردی نزد امیر مؤمنان (علیه السلام)رفت و از همسرش شکایت کرد. حضرت در خطبه ای پاسخ وی را بیان فرمودند و با اشاره به برخی ویژگیهای ناپسند خیل زنان، به مردان از غفلت از این امور در همسرانشان هشدار دادند. در پایان خطاب به همه مردان چنین فرمودند: «ای مردم، به هر حال با زنان مدارا کنید و به زبان خوش با آنان سخن گویید. بدان امید که صاحب رفتاری نیکو شوند».(3).
به بیان حضرت، گویا خوش رفتاری زنان تا حد زیادی به چگونگی رفتار مردانشان مرتبط است. مدارا و خوش زبانی با زنان موجب می شود آنان نیز رفتاری پسندیده با مردانشان داشته باشند؛ درست مانند آیینه ای که عین رفتارمان را به ما باز می تاباند. بی شک این مسئله در مردان نیز صادق خواهد بود. اما تأثیر این امور در زنان، به سبب برخی ویژگیهای شخصیتی شان، بیش از مردان است. شاید تأکید حضرت درباره زنان به این دلیل بوده باشد.
پینوشتها:
- محمدبن علی بن بابویه الصدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص۱۵؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۳۳۵؛ محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۲۱۱
- ابی محمد حسن بن ابی الحسن الدیلمی، أعلام الدین، ص۱۹؛ محمدبن علی بن بابویه (الصدوق)، ثواب الأعمال، ص۲۸۷؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص۳۹۷
- محمد بن علی بن بابویه (الصدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۶؛ همو، الأمالی، ص۲۰۹؛ رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ص۳۹۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص ۲۲۳