26 مهر 1388 / 29 شوال 1430 / 18 اکتبر 2009 |
1) حركت جمعي دانشآموزان و دانشجويان و برخورد با رژيم شاه (1349 ش):
روز اول مهر 1349، دانشآموزان سال ششم دبيرستانهاي تهران به عنوان اعتراض به آييننامه امتحانات نهايي سال ششم متوسطه، تصميم به اعتصاب دسته جمعي گرفتند و بيست و ششم مهر را روز اعتصاب محصّلين ناميدند. دانشجويان دانشگاههاي تهران نيز به حمايت از دانشآموزان معترض كه در روز موعود به سمت دانشگاه تهران دست به راهپيمايي زده بودند، به جمع آنان پيوستند. در اين حال، حمله وحشيانه دژخيمان رژيم به دانشآموزان، مردم حاضر در صحنه و دانشجويان را بر آن داشت كه با مهاجمان به زد و خورد پرداخته و دانشآموزان را از چنگال مأموران نجات دهند. ولي ناگهان مهاجمان مسلح به روي مردم آتش گشودند و دهها نفر را زخمي و صدها تن را دستگير نمودند. |
2) سخنراني شهيد رجايي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد (1359 ش):
در اين روز شهيد محمدعلي رجايي، نخست وزير وقتِ جمهوري اسلامي ايران، در شوراي امنيت سازمان ملل متحد حضور يافت و درباره جنگ تحميلي عراق عليه ايران، سخناني مبسوط، ايراد كرد. وي با بيان جنايات وحشيانه متجاوزان بعثي در مناطق اشغالي و كشتار مردم بيدفاع شهرها و روستاها بر اثر بمباران و موشك بارانهاي ارتش عراق، عزم راسخ ملت مسلمان ايران را در دفاع از استقلال، آزادي، انقلاب اسلامي و تماميت ارضي خود، اعلام كرد و مسؤوليت مهم و تاريخي سازمان ملل متحد و شوراي امنيت اين سازمان را در دفاع از مظلومان و اقدام مؤثر بر ضد متجاوزان، يادآور شد. ايشان، حمله سازماندهي شده عراق به خاك جمهوري اسلامي ايران، نقض حقوق انساني، و كمكهاي غرب به دولت عراق را تشريح كرد و افزود كه زير چكمهها و رگبارهاي دشمن، نميتوان و نبايد با آتش بس موافقت كرد. شهيد رجايي همچنين درباره مسائل مهم جهان به ويژه اشغال فلسطين به دست صهيونيستهاي نژادپرست و تجاوز ارتش سرخ شوروي به افغانستان و توطئههاي استعمارگران و مستكبران در سراسر جهان، نكاتي مهم را بيان كرد. پس از اين سخنراني، نمايندگاني از سوي دولت آمريكا، خواستار ديدار و مذاكره با نخستوزير ايران شدند، اما شهيدرجايي به علت سياستهاي سلطهجويانه امريكا و جناياتش در جهان، با اين درخواست موافقت نكرد. |
3) آغاز هفته تربيت بدني و ورزش:
هفته تربيت بدني همه ساله از 26 مهر تا دوم آبان به منظور آشنايي جامعه با اهميت و اثرات كاربرد ورزش در زندگي فردي و اجتماعي، اشاعه و توسعه و ترويج ورزش در خانه و خانواده و هدايت و ارشاد جامعه به ورزشهاي همگاني برگزار ميشود. ورزش و فعاليت فيزيكي در سلامت روان نيز مؤثر است. مطالعات نشان ميدهد كه موارد افسردگي، اضطراب و... در اثر فعاليت فيزيكي بهبود يافته و ورزش به عنوان يك عامل حمايتي در درمان بيماري رواني پذيرفته شده است. ورزش و فعاليت جسماني به همراه رژيم غذايي مناسب، عدم استعمال مشروبات الكلي و دخانيات و انجام مراقبتهاي دورهاي، در پيشگيري از بيماريها و رسيدن به بالاترين سطح سلامتي و بازدهي اقتصادي و اجتماعي نقش دارند. ورزشهاي سبك مانند پيادهروي، باعث مصرف انرژي شده و سهم بسيار مهمي در كنترل وزن و كاهش چربي در بدن دارد. همچنين فعاليت فيزيكي سبك و منظم از طريق تقويت كاركردهاي ايمني، باعث افزايش سطح فعاليت سيستم ايمني در بدن شده و در پيشگيري از سرطان مؤثر ميباشد. |
4) 29ماه شوال سال1228هجري قمري:
عهدنامه گلستان در قريهاي به همين نام ميان ايران و روسيه منعقد گرديد. عهدنامه گلستان با ميانجيگري سرگوراوزلي سفيرانگلستان و حاج ميرزا ابوالحسن ايلچي در11مادّه و يك مقدمه به امضا رسيد. عهدنامه گلستان ازنتايج جنگهاي ده ساله ايران و روس بود كه به سبب بي توجهي و بي كفايتي شاهان قاجار به شكست ايرانيان انجاميد. به موجب عهدنامه گلستان ولايات قارباغ، گنجه، شيروان، دربند، باكو، داغستان و گرجستان به روسيه ملحق شد. درمقابل، دولت روسيه تعقد كرد كه نيابت سلطنت عباس ميرزا را برسميت بشناسد و او را سريعتربرتخت سلطنت بنشاند. |
5) هلاكت قوم عاد به امر پروردگار |
6) رحلت فقيه بزرگ شيعه آيتاللَّه "آقا محمدباقر وحيد بهبهاني" (1205 ق):
محمدباقر بن محمداكمل بهبهاني معروف به "وحيد بهبهاني" در سال 1116 يا 1118 ق در اصفهان به دنيا آمد. وحيد بهبهاني بعد از اين كه حوزهي اصفهان، پس از انقراض صفويه، از مركزيت افتاد، به همراه برخي از علما و فقها به عتبات مهاجرت نمود. آيتاللَّه وحيد بهبهاني، كربلا را مركز قرار داد و شاگردان بسيار مُبَرِّزي تربيت كرد. حضرات آيات عظام سيدمهدي بحرالعلوم، شيخ جعفر كاشف الغطاء، ميرزا ابوالقاسم قمي (صاحب كتاب قوانين)، حاج ملامهدي نراقي، سيدعلي صاحب رياض، ميرزا مهدي شهرستاني، سيدمحمدباقر شفتي اصفهاني (معروف به حجتالاسلام) و ميرزا مهدي شهيد مشهدي، از آن جملهاند. علاوه بر اين، وحيد بهبهاني در دفاع از اجتهاد و مبارزه با اخباريگري و تربيت گروهي مجتهد مبرز، تلاش پيگيري نمود و اين سبب شد كه او را "استادُ الكُلّ" خواندند. او تقوي را در حد كمال داشت و شاگردانش براي او احترام بسيارعميقي قايل بودند. نتايج كارهاي آيتاللَّه بهبهاني را ميتوان بر دو محور برشمرد: اول بررسي كامل رواياتِ اخبار و احاديث و حاكم شدن باب اجتهاد و انسداد باب اخباريگري و ظاهرگرايى. دوم در مسير تكامل قرار گرفتن فقه اجتهادي. وحيد بهبهاني از سال 1173 ق تا پايان عمر، مرجعيت و زعامت شيعيان را به عهده داشت و خدمات زيادي در اين دوران به انجام رساند. حُسنِ تدبير، مقام علمي و استعداد فوقالعاده و ذوق خاص ايشان در آن عصر، زبانزد خاص و عام بود، به گونهاي كه از نوادر جهان اسلام به شمار آمده، خدمات و تلاشهاي علمي آن فقيه بزرگوار نقطهي عطف مهمي در تحول بحثهاي اصولي و اجتهادي محسوب ميشد. الاجتهاد و الاخبار، شرح مفاتيح فيض و... از جمله تاليفات اين مرجع بزرگ شيعه ميباشند. سرانجام اين عالم رباني در 89 يا 87 سالگي در كربلا به لقاءاللَّه پيوست و در حرم امام حسين(ع) به خاك سپرده شد. |
7) تصرف مجمع الجزاير فيليپين توسط استعمارگران اسپانيايي (1565م):
فيليپين مجمع الجزايري است در جنوب شرقي آسيا با 300 هزار كيلومتر مربع مساحت و در همسايگي چين و مالزي قرار گرفته است. كاشفين اروپايى نخستين بار در 6 اوت سال 1521م به جزاير فيليپين قدم نهادند. ماژلان، دريانورد اسپانيايى به عنوان اولين اروپايى از اين منطقه ديدن نمود و آن را به نام فيليپ پادشاه اسپانيا، فيليپين ناميد. با اين حال تصرف اين منطقه توسط اسپانيا تا سال 1565 به طول انجاميد. در 18 اكتبر اين سال، فيليپين رسماً ضميمه متصرفات اسپانيا گرديد كه به مدت 3 قرن ادامه داشت ولي مسلمانان اين منطقه كه قبل از قرن سيزدهم وارد اين منطقه شده بودند، هيچگاه به همكاري و سلطه جويى اروپاييها تن در ندادند. در اواخر سده نوزدهم، جنبشهاي استقلالطلبانه درگوشه و كنار كشور پديد آمد و در پي آن در سال 1896م به يك شورش عمومي ضداستعماري تبديل گرديد و ادامه يافت و سرانجام به استقلال فيليپين در دوازدهم ژوئن سال 1898م منجر گرديد. (ر.ك: 12 ژوئن) |
8) تولد "ويلهِلْمْ كِلايسْت" شاعر و نويسنده ايالات متحده آلماني (1777م):
ويلهِلْمْ هايْنْريشْ فُن كِلايسْتْ نويسنده معروف آلماني در 18 اكتبر 1777م در فرانْكْفورت آلمان به دنيا آمد. وي در جواني وارد مدرسه نظام شد و مدتي نيز در رشته فلسفه تاريخ به تحصيل پرداخت اما هر دو را نيمه كاره رها كرد و از اين زمان به بعد، يك زندگي توام با آوارگي را در پيش گرفت. كِلايسْتْ در جواني به پاريس رفت و در آنجا به فكر بروز استعداد و قريحه خويش افتاد از اين رو از آغاز قرن نوزدهم به نويسندگي روي آورد و با نوشتن نمايشنامه خانواده شروفِنِشتايْنْ، سالهاي درخشان حيات ادبي خود را آغاز كرد. اين نمايشنامه كه يك تراژدي غمانگيز است، انسان را گرفتار و محبوس در دست تقدير ترسيم ميكند كه گريز از آن عملي نيست. در واقع، وسوسههاي اساسي كه در وجود كلايست پنهان مانده بود، به صورت آثار نمايشي و با قدرتي غير ارادي تجلي كرد كه موضوع عدم اعتماد و بيماري روح در آن منعكس ميگرديد. كلايست همچنين مجموعه آثارش را در سال 1810م به چاپ رسانيد كه شامل داستانهاي مشهور او بود. آثار اين نمايشنامه نويس و شاعر آلماني در ادبيات رمانتيك آلمان مقام شامخي دارد. آثار او نمونهاي از كوششهاي نويسندهاي خوش قريحه است كه براي فرار از هرج و مرج ابهامآميز هستي و رسيدن به وضوح و روشني تلاش ميكند. كلايست نيز مانند بسياري از نويسندگان آن عصر سعي داشت آثاري درباره زندگي مردان شجاع و فداكار به رشته تحرير درآورد تا بدين وسيله الگوهايى جهت روحيه افراد كشورش ترسيم نمايد و روح قهرماني را در مردم برانگيزد. كلايست از نمايشنامهنويسان كم نظيري است كه ميتوان او را به طور قاطع با ويليام شكسپير، نمايشنامهنويس شهير انگليسي سنجيد. داستانهاي كوتاه او در تاريخ ادبيات آلمان، در قرن نوزدهم مقامي والا و ممتاز دارد كه به رغم همه كوششهايى كه نويسندگان ديگر در تقليد از سبك او به كار بردهاند، بيهمتا مانده است. به طور كلي زندگي كلايست، مملو از يأس، تشويق و آشفتگيهاي دروني بوده است و او بارها در آثار خود، تلاش بشر و اعمال پاك و روشن آدمي را بينتيجه دانسته است چرا كه انسان، خود تحت تاثيرِ قدرتي ناپيدا ميباشد. از كلايست نمايشنامههاي متعددي بر جاي مانده كه داستانهاي كوتاه، پنتِه زيلئا، جنگ هرمان، كوزه شكسته و شاهزاده هامبورگ از آن جمله است. نام كلايسك با نهضت ادبي رمانتيسم پيوند خورده است. در اين مكتب ادبي، احساسات بر عقل ترجيح داده ميشد. بنابراين داراي جلوههاي منفي نيز بود؛ حسّ درماندگي و ناسازگاري با محيط، رنج و پريشاني ناشي از مواجهه با ماديّت جهان و سرسختي جهانِ مادي در برابر احساساتِ رقيق، بسياري از رمانتيكها كه قادر به برقراري سازشي در ميان واقعيت و ذهنيت نشدند را به خودكشي وادار مينمود. آنها در ميان امرِ واقع و امرِ آرماني قرار گرفته و در نتيجه اين كشمكش، دچار درماندگي ميشدند. ويلهلم كلايست نيز سرانجام در نوامبر 1811م در 35 سالگي بر اثر مشكلات و آشفتگيهاي روحي و عصبي خودكشي كرد. |
9) تصرف سرزمين آلاسكا توسط امريكا (1867م):
آلاسكا سرزميني است به وسعت قريب به يك ميليون و پانصد هزار كيلومتر مربع در شمال غربي امريكا كه اكنون يكي از ايالات امريكاست. آلاسكا تا سال 1867م متعلق به روسيه بود، ولي در اين زمان، پادشاه وقت روسيه نگاهداري اين سرزمين دور افتاده و يخبندان را به صرفه نميدانست. از اينرو، پيشنهاد امريكايىها براي خريد اين سرزمين را پذيرفت و به اين ترتيب از 18 اكتبر 1867م، سرزمين آلاسكا به تصرف و مالكيت نيروهاي امريكا درآمد. آلاسكا هم اكنون يكي از زر خيزترين ايالات امريكاست و از آغاز دهه 1960م به اين طرف منابع نفتي مهمي در آن كشف شده و مورد بهرهبرداري قرار گرفته است. (ر.ك: 30 مارس) |
10) درگذشت "چارلز بِبيج" دانشمند انگليسي (1871م):
چارلْزْ بِبيج، دانشمند انگليسي، در 26 دسامبر 1792م در يكي از ايالتهاي جنوبي انگلستان به دنيا آمد. وي از كودكي به فراگيري رياضيات علاقه داشت و در اين رشته معلومات فراواني كسب كرد به طوري كه پس از ورود به كالج به زودي دريافت كه اطلاعات وي در رياضيات بيش از استاد ميباشد. اين در حالي بود كه چارلز در آن زمان تنها نه سال داشت. وي در سال 1812م انجمن تحليلي را براي پيشبرد رياضي تأسيس كرد و در 24 سالگي به عضويت انجمن سلطنتي انگلستان برگزيده شد. ببيج در سالهاي بعد درصدد برآمد دستگاهي بسازد كه از عهده انجام هرگونه اعمال محاسبات رياضي برآيد و هزار عدد پنجاه رقمي را در حافظه نگاه دارد. از اينرو تلاش خود را به كار بست تا اينكه در سال 1833م، ماشين محاسبهاي را كه به نام ماشين تفاضلي ببيج مشهور است، ساخت. وي تمام عمر و ثروت خود را صرف ساخت اين دستگاه نمود و آن را به دنياي علم عرضه كرد. در طرح ببيج، هيچ جايى براي استفاده از جريان برق و لولههاي الكترونيكي منظور نشده بود و در مرحله بعد، او در نظر داشت كه با وسايل مكانيكي، ماشين تحليلي و حساب خود را بسازد. هرچند ببيج موفق به اين امر نگرديد ولي در حدود يك قرن بعد، دانشمندان ديگري طرحهاي ببيج را كاملتر كردند و با استفاده از نيروي الكتريسيته، آن را به صورت دقيقتر ساختند. از اين روست كه ببيج به عنوان پدر حسابگرهاي جديد به شمار ميرود. وي علاوه بر آن، نخستين سرعتنما را ساخت، سپر جلوي لوكوموتيو را طراحي كرد و وسيلهاي براي ديدن شبكيه چشم را اختراع نمود. چارلز ببيج مردي پركار و جامع الفنون بود. او در كتابي كه به عنوان در باب اقتصاد كارخانهها و ماشينها نوشت، آنچه را امروزه پژوهشهاي پيش از عمل نام دارد پيشبيني كرد. او مقالات مفصل درباره فيزيك، زمينشناسي، نجوم و باستانشناسي دارد كه از اهميت زيادي برخوردارند ولي با اين حال، مهمترين كار علمي او، اختراع ماشين حساب ميباشد. چارلز ببيج سرانجام در 18 اكتبر 1871م در 79 سالگي درگذشت. |
11) امضاي قرارداد صلح بين ايتاليا و امپراتوري عثماني (1912م):
ارتش ايتاليا در سال 1911م به ليبي حمله كرده بود و با وجود پيروزيهاي اوليه نيروهاي عثماني در برابر اين هجوم وحشيانه، سرانجام ارتش ايتاليا، پس از كشتار گسترده مردم مسلمان اين سرزمين و ويران كردن شهرها و آباديهاي آن، ليبي را به اشغال خود درآورد. در اين ميان، امپراتوري عثماني تلاش وسيعي براي باز پسگيري سرزمين ليبي از ايتاليا به عمل آورد اما در پي بروز نشانههاي آغاز جنگِ اول بالكان برضد امپراتوري عثماني، در سال 1912م، حاكمان اين دولت مجبور شدند از ليبي صرفنظر كرده و در هجدهم اكتبر 1912م با انعقاد قرارداد صلحي، با ارتش متجاوز با ايتاليا مصالحه نمايند. با اين حال مردم مسلمان ليبي با اشغالگران ايتاليايي جنگيدند و پس از تحولات جنگ جهاني دوم و اداره ليبي به دست فرانسه و بريتانيا، كشور ليبي در نهايت، در سال 1951م به استقلال رسيد. |
12) درگذشت "توماس آلوا اديسون" مخترع معروف امريكايي (1931م):
توماس آلوا اديسون دانشمند شهير امريكايى در 11 فوريه سال 1847م در ايالت اوهايو در امريكا به دنيا آمد. او تنها سه ماه براي تحصيل به مدرسه رفت و از آن پس تحت تربيت مادرش قرار گرفت. اديسون از كودكي، فكري خلاق و پشتكاري فراوان داشت. از اينرو تصميم گرفت كه مسير زندگي خود را در راه ارتقاء علم و دانش قرار دهد. تحقيقات علمي اديسون از ده سالگي او آغاز شد و او وقتش را در مطالعات و اختراعات علمي صرف ميكرد. وي از طريق چاپ و انتشار روزنامه در قطار، هزينه آزمايشهاي خود را به دست ميآورد. اديسون مردي شگفتآور، پركار و كم خواب بود. چون از كار روزانه دست ميكشيد، مطالعات علميش را درباره برق دنبال ميكرد و گاه تا سپيدهدم بيدار بود. دامنه فعاليت و كار او آنچنان گسترده و زياد بود كه گاهي 20 ساعت در روز كار ميكرد و بر اين عقيده بود كه حداقل در هر ده روز يك اختراع جديد عرضه نمايد. اين اعتقادْ سرانجام جامه عمل پوشيد و او در طي عمر پربار علمي خود، صدها اختراع را به انجام رساند. اديسون در سال 1879م نخستين لامپ را اختراع كرد و در سالهاي بعد، اولين مركز توليد و توزيع شبكه برق را براي روشنايى به وجود آورد. وي قبل از آن كه چراغ برقِ خود را اختراع كند، يك شبكه ايستگاههاي مركزي و همچنين كنتوري براي اندازهگيريِ مقدارِ مصرف برق اختراع كرد. اديسون در تكميل راديو نيز كوشيد و اختراعات ديگران از جمله تلفن، ماشينتحرير، سينما، ژنراتورهاي برق و ترنهاي برقي را كامل كرد. شكست، هرگز اديسون را نا اميد نميكرد و او سرانجام پس از ده هزار بار آزمايش براي ذخيره برق در باتري، به نتيجه دلخواه رسيد. از اين مخترع شهير كه به دليل كثرت اختراع، به پدر اختراعات مشهور است، بيش از 1300 اختراع به ثبت رسيده كه موارد ثبت نشده، بيشتر است. آنچه در زندگي اديسون مهم بود آن كه وي به معناي مصطلح علمي، دانشمند و صاحب تحصيلات عالي نبود، اما دستآوردهاي فكري او، زمينه ساز ترقي دانشمندان و انديشمندان در سالهاي بعد از او گرديد. اديسون موفق شد مرز ميان علم و اختراع را بردارد و راه را براي شركت همگان در پيشرفت علوم و بهرهبرداري از آن آماده سازد. اديسون در تعريف نبوغ گفته است: يك درصد الهام و نود و نه درصد كوشش و تلاش. توماس آلوا اديسون سرانجام در نهايتِ شهرت و محبوبيت در 18 اكتبر 1931م، در 84 سالگي درگذشت. |