![راه دستیابی به صبر زینبی (بخش اول) راه دستیابی به صبر زینبی (بخش اول)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/ashoora_041-compressed.jpg)
صبر و شکیبایی در برابر مشکلات و مصیبتها، در آیات و روایات بسیاری مورد سفارش قرار گرفته است. در این میان شاید بتوان به جرات گفت که مصداق بارز صبوری زینب کبری(س) است. او دردناکترین، سختترین و سنگینترین حادثه تاریخ را به چشم خویش دیده است و بار سنگینی از شهادت هفتاد و دو تن از بهترین مردمان را به انضمام سرپرستی کاروان اسرا از کربلا تا شام را بر دوش خویش داشت و با این وجود وقتی که در کاخ یزید حاضر شد در جواب او که گفت دیدی در کربلا چه بر سرتان آمد فرمود: «ما رأیتُ اِلا جَمیلاً». از همین روی علامه مامقانی ایشان را در صبر و قوت ایمان و تقوی منحصر به فرد دانسته است.[1]
در این مقاله سعی داریم به برخی از مهمترین ویژگیهای صبر حضرت زینب(س) اشاره نماییم تا شاید بتوانیم راهی برای دستیابی به چنین صبر جمیلی پیدا کنیم.
در این مقاله سعی داریم به برخی از مهمترین ویژگیهای صبر حضرت زینب(س) اشاره نماییم تا شاید بتوانیم راهی برای دستیابی به چنین صبر جمیلی پیدا کنیم.
صبر جمیل
یکی از ویژگیهای صبر زینبی، زیبا بودن آن است. صبری که در روایات به آن صبر جمیل میگویند و رسول خدا(ص) در تعریف آن میفرمایند: «صبر جمیل صبری است که شکایتی در آن نباشد».[2]
صبرجمیل صبری است همانند صبوری پیامبران و اولیای الهی(ع) در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان و معاندان. کسی که متصف به این صفت زیبا باشد، در مصیبت و بلا خدا را متهم به ظلم نمیکند، بلکه در حالی به سر میبرد که باور دارد از خدا جز خیر به او نمیرسد.
رسول خدا(ص) در بیانی نشانههای انسان صبور را برشمرده و میفرمایند: « انسان صبور کسل و خسته نمیشود، بیقراری نمیکند و از پروردگارش شکایت نمینماید.»[3]
از همین روی بود که زینب کبری(س) وقتی در کاخ یزید حاضر شد و یزید به او گفت که دیدی خداوند با شما چه کرد و در کربلا چه برسرتان آمد؟ حضرت فرمود: ما رأیتُ اِلا جَمیلاً. من چیزی جز زیبایی ندیدم.
این جمله نشان دهنده مقام صبر و رضای این بانوی با عظمت است که تسلیم امر و قضای الهی بود.
صبرجمیل صبری است همانند صبوری پیامبران و اولیای الهی(ع) در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان و معاندان. کسی که متصف به این صفت زیبا باشد، در مصیبت و بلا خدا را متهم به ظلم نمیکند، بلکه در حالی به سر میبرد که باور دارد از خدا جز خیر به او نمیرسد.
رسول خدا(ص) در بیانی نشانههای انسان صبور را برشمرده و میفرمایند: « انسان صبور کسل و خسته نمیشود، بیقراری نمیکند و از پروردگارش شکایت نمینماید.»[3]
از همین روی بود که زینب کبری(س) وقتی در کاخ یزید حاضر شد و یزید به او گفت که دیدی خداوند با شما چه کرد و در کربلا چه برسرتان آمد؟ حضرت فرمود: ما رأیتُ اِلا جَمیلاً. من چیزی جز زیبایی ندیدم.
این جمله نشان دهنده مقام صبر و رضای این بانوی با عظمت است که تسلیم امر و قضای الهی بود.
معرفت
صبر در برابر مشکلات و مصیبتها نیازمند یک پشتوانه معرفتی است. اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق میافتد چه حقیقت و حکمتی نهفته است، آنگاه میتواند در برابر سختیها صبر و شکیبایی نماید.
بر اساس آیات قرآن، آگاهی و شناخت از فلسفه حوادث پیش آمده، زمینه ساز شکیبایی است. به این صورت که انسان تا نسبت به حوادث و مشکلات و مصیبتها آگاهی نداشته باشد با حالتی از خشم و غضب و هیجان عاطفی با مساله برخورد میکند و بعضا حتی ممکن است دچار کفر گویی هم بشود.
خداوند در قرآن در آیات بسیاری، آگاهی از سرنوشت گذشتگان را از عوامل صبر در برابر مخالفتها و دشمنیها دانسته است تا پیامبر خدا(ص) بتواند در برابر کنشها و حوادثی که در امر تبلیغ با آن مواجه میشود صبوری کرده و بیتابی ننماید.
یکی از جملات مهم و کلیدی حضرت زینب(س) در صحنه عاشورا که نشان دهنده صبر همراه با معرفت این بانوی بزرگوار است این بود که حضرت فرمود: « الحمدلله الذی اکرمنا بالشهاده» . سپاس خدایی را که ما را با شهادت گرامی دانست.
بر اساس آیات قرآن، آگاهی و شناخت از فلسفه حوادث پیش آمده، زمینه ساز شکیبایی است. به این صورت که انسان تا نسبت به حوادث و مشکلات و مصیبتها آگاهی نداشته باشد با حالتی از خشم و غضب و هیجان عاطفی با مساله برخورد میکند و بعضا حتی ممکن است دچار کفر گویی هم بشود.
خداوند در قرآن در آیات بسیاری، آگاهی از سرنوشت گذشتگان را از عوامل صبر در برابر مخالفتها و دشمنیها دانسته است تا پیامبر خدا(ص) بتواند در برابر کنشها و حوادثی که در امر تبلیغ با آن مواجه میشود صبوری کرده و بیتابی ننماید.
یکی از جملات مهم و کلیدی حضرت زینب(س) در صحنه عاشورا که نشان دهنده صبر همراه با معرفت این بانوی بزرگوار است این بود که حضرت فرمود: « الحمدلله الذی اکرمنا بالشهاده» . سپاس خدایی را که ما را با شهادت گرامی دانست.
آگاهی نسبت به مقام صابرین
در قرآن، خداوند صابران را بشارت داده است و درود و سلام خویش را نثار ایشان کرده و فرموده: «و صابران را مژده بده! همانها که هر گاه به گرفتاری و مصیبتی دچار شوند میگویند: ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم. صلوات پروردگارشان بر ایشان باد و ایشان همان هدایت یافتهگانند».[4]
خداوند در آیه 46 سوره انفال به صابران وعده همراهی داده و میفرماید: « و صبر کنید که خداوند با شکیبایان است.»
در جای دیگری در وصف پاداش صابرین میفرماید: »و کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند قطعا آنان را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که از زیر آنها جویها روان است و جاودان در آنجا خواهند بود. چه نیکوست پاداش عملکنندگان. همان کسانی که شکیبایی ورزیده و بر پروردگارشان توکل نمودهاند.»[5]
در روایتی آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «در روز قیامت، هنگامی که دفترها گشوده میشود و ترازوهای حساب و کتاب را میآورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازویى نصب نمىگردد و دفترى برای آنان گشوده نمىشود، سپس آیۀ إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ را قرائت فرمودند»[6].
خداوند در آیه 46 سوره انفال به صابران وعده همراهی داده و میفرماید: « و صبر کنید که خداوند با شکیبایان است.»
در جای دیگری در وصف پاداش صابرین میفرماید: »و کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند قطعا آنان را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که از زیر آنها جویها روان است و جاودان در آنجا خواهند بود. چه نیکوست پاداش عملکنندگان. همان کسانی که شکیبایی ورزیده و بر پروردگارشان توکل نمودهاند.»[5]
در روایتی آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «در روز قیامت، هنگامی که دفترها گشوده میشود و ترازوهای حساب و کتاب را میآورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازویى نصب نمىگردد و دفترى برای آنان گشوده نمىشود، سپس آیۀ إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ را قرائت فرمودند»[6].
رابطه صبر با ایمان و توکل
صبر تا جایی در مقولهی ایمان اهمیت دارد که در روایات به منزلة رأس ایمان معرفی شده است. امام صادق (ع) در روایتی میفرماید:« نسبت صبر و استقامت به ایمان مثل نسبت سر به بدن است. همین طور که اگر سر از میان برود بدن هم از بین میرود اگر صبر از بین برود ایمان از بین میرود».[7]
بانو امین در بیانی در وصف مومنی که با صبوریاش درصدد تقویت ایمانش است میفرماید: «مؤمنی که ایمان در قلب او نفوذ نموده مثل کوه پابرجا، بادهای مخالف وی را تکان نخواهد داد و هر قدر دچار بلا و مصیبت گردد ذرهای به ایمانش خلل نمیرساند بلکه در اثر صبر و رضا و توکل، بر قوت ایمانش افزوده میگردد. نشانه و علامت مؤمنینی که ایمان در قلبشان نفوذ نموده این است که اینان میدانند و یقین دارند که تمام امور به دست قدرت ایزدی جاری میگردد و هر چیزی در موقع خود از روی علم و حکمت ازلی اجرا گردیده و بخل در مبدأ فیاض نمیباشد».[8]
حضرت زینب(س) در تمامی عرصهها از خداوند یاری میجست و تنها حق را میدید. در دعایی که از آن حضرت در شب یازدهم و پس از وقایع روز عاشورا نقل شده میتوان اعتصام و تمسک به خداوند را در سیره این بانوی بزرگوار دید که میفرماید: «یا عماد من لا عماد له. یا سند من لا سند له.»
بانو امین در بیانی در وصف مومنی که با صبوریاش درصدد تقویت ایمانش است میفرماید: «مؤمنی که ایمان در قلب او نفوذ نموده مثل کوه پابرجا، بادهای مخالف وی را تکان نخواهد داد و هر قدر دچار بلا و مصیبت گردد ذرهای به ایمانش خلل نمیرساند بلکه در اثر صبر و رضا و توکل، بر قوت ایمانش افزوده میگردد. نشانه و علامت مؤمنینی که ایمان در قلبشان نفوذ نموده این است که اینان میدانند و یقین دارند که تمام امور به دست قدرت ایزدی جاری میگردد و هر چیزی در موقع خود از روی علم و حکمت ازلی اجرا گردیده و بخل در مبدأ فیاض نمیباشد».[8]
حضرت زینب(س) در تمامی عرصهها از خداوند یاری میجست و تنها حق را میدید. در دعایی که از آن حضرت در شب یازدهم و پس از وقایع روز عاشورا نقل شده میتوان اعتصام و تمسک به خداوند را در سیره این بانوی بزرگوار دید که میفرماید: «یا عماد من لا عماد له. یا سند من لا سند له.»