تاثیر نماز و تهجد در کسب مقام صبر
انسان همواره در پرتو یاد خدا و نماز، ارادهای نیرومند و ایمانی استوار پیدا میکند. خداوند در قرآن میفرماید: «در زندگی از صبر و نماز کمک بگیرید، هرچند این کار جز برای خاشعان سنگین و گران است.»[1]
نگاهی گذرا به زندگی ائمه معصومین(ع) و ذکر مصائب ایشان مشخص خواهد کرد که صفت صبر از خصایص بارز این ذوات پاک و مقدس بوده است و نکتهی قابل توجه در سیرة این بزرگواران همراهی طاعت و عبادت و اقامهی نمازهای بسیار در کنار این صبوری و بردباری است، تا آنجا که در روایات آمده که بعضی از آنها در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواندند و این خود دلیل محکم بر این است که جز از طریق عبادت و شب زندهداری نمیتوان به جرگهی صابران دست پیدا کرد.
در آیات فراوانی در کنار توصیه به این مقام بلند انسانی، توصیه به نماز و عبادت نیز دیده میشود. استعانت خواستن از پروردگار در برابر طوفان بلیات از طریق صبر و صلاة شیوه و روش ائمه و اولیای الهی بوده است. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که حضرت فرمودند: «هر گاه چیزی علی را دچار ترس میساخت به نماز پناه میبرد و این آیه را تلاوت میکرد. واستعینوا بالصبر والصلاة.»
در جای دیگری حضرت در توصیه و سفارشی میفرمایند: «در خانهات نمازخانهای برای خود اتخاذ کن. پس هرگاه از چیزی بیمناک شدی دو جامه از درشتترین جامههایت را بپوش و در آنها نماز بگزار. سپس روی زانوهایت بنشین و به خداوند ناله و استغاثه کن و بهشت را از بخواه و از شر کسی که از وی بیمناکی به او پناه ببر و مبادا کلمة ناروایی از روی خودستایی و تعصب قبیلهای در ساحت قدس الهی از دهانت خارج شود.»[2]
عارف واصل، و سالک کوی حق ملامحسن فیض کاشانی در ذیل آیهی «استعینوا بالصبر والصلاة» میفرماید: «در تفسیر آیه استعینوا بالصبر والصلاة گفته شده مراد قیام شب است که با صبر و بردباری بر آن برای مجاهده با نفس از آن کمک گیرد.»[3]
نماز شب و تجهد، نفس و روح انسان را تازه میکند و استعداد او را در رسیدن به مقام صابرین شکوفا میسازد.
بانو امین، که خود از عرفا و مجتهدین بزرگ روزگار بوده است در بیانی در ذیل آیه « انا سنلقی علیک قولا ثقیلا»[4] در باب تاثیر نماز شب در کشف استعداد روح برای کسب مقام صبر میفرماید: «خداوند پیامبر اکرم (ص) را امر به نماز شب فرمود (اشاره به آیات قبل قم الیل) گویا گفته ما تو را امر نمودیم به نماز شب برای آنکه میخواهم بزودی کلام بزرگی بر تو القا نمایم و تو بایستی خود را مهیا نمایی برای قبول آن و سعی کنی که نفس و روحت مستعد گردد برای آن امر بزرگ و چنین استعدادی پدید نمیگردد مگر به قیام در شب و ایستادگی در مقام عبودیت و بندگی زیرا وقتی انسان در شب تاریک مشغول عبادت و ذکر و ستایش معبود یکتا گردید و با کمال تضرع و خضوع روی بحق نمود و از امور حسی و علاقه جسمانی چیزی وی را مانع نگردید آن وقت نفس و روح او مستعد میگردد برای اشراق نور جلال الهی و مهیا میگردد برای تجرد تام و به قدر استعدادش منکشف میگردد بر وی اسرار کاینات. پس چون نماز شب اثر دارد در صفای نفس این بود که شخص رسول الله مأمور بر نماز شب گردید تا آنکه استعداد کامل پیدا نماید برای قبول آن امر بزرگ و قلب مبارکش محل پذیرفتن ودائع الهی گردد».[5]
زینب کبری(س) که اسوهی صبوری است در سختترین لحظات از خواندن نماز شب غافل نمیشد و آنقدر به انجام این امر حسنه تقید داشت که روز عاشورا وقتی امام حسین (ع) برای آخرین بار خواهرش زینب را وداع و بدرود نمود به او فرمود: «خواهرم! مرا در نافلهها و نماز شبت فراموش مکن».
فاطمه، دختر امام حسین (ع) گوید:« شب عاشورا، عمهام زینب همه شب را در محراب و جایگاه نمازش به پا ایستاده بود و استغاثه مینمود و از پروردگارش کمک و یاری میخواست و آنچنان گریه میکرد که از صدای آه و ناله او چشمی از ما نخفت و صدای گریه ما نیز آرام نگرفت.»
بیمار کربلا، امام زین العابدین(ع) میگوید:« شب یازده محرم پس از تمامی آن مصیبتهایی که بر عمهام وارد شده بود او را دیدم که نماز شبش را ترک ننموده بود مگر اینکه آن را نشسته میخواند.»
آن حضرت میفرماید: «هنگامی که لشگر ما را از کوفه به شام میبردند، عمهام زینب نمازهای واجب و مستحب خود را ایستاده بجای میآورد. در یکی از منازل او را دیدم که نشسته نماز میخواند. علت را از او جویا شدم. گفت: نشسته نماز میخوانم چون سه شب است بسیار گرسنه بودم و ضعف مرا فراگرفته است. فهمیدم که آنچه از طعام و خوراک به او میرسید میان کودکان قسمت مینمود چرا که لشگر دشمن به هر یک از ما در روز و شب تنها یک گرده نان میداد».[6]
به جرأت میتوان گفت که اگر نبود این نافلهها و قیامهای شبانه، هیچگاه زینب نمیتوانست تماشای رأس برادر را بر بالای نیزهها تاب بیاورد و وقتی در کاخ یزید لب به سخن میگشاید بگوید: «ما رأیت إلا جمیلاً».
نگاهی گذرا به زندگی ائمه معصومین(ع) و ذکر مصائب ایشان مشخص خواهد کرد که صفت صبر از خصایص بارز این ذوات پاک و مقدس بوده است و نکتهی قابل توجه در سیرة این بزرگواران همراهی طاعت و عبادت و اقامهی نمازهای بسیار در کنار این صبوری و بردباری است، تا آنجا که در روایات آمده که بعضی از آنها در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواندند و این خود دلیل محکم بر این است که جز از طریق عبادت و شب زندهداری نمیتوان به جرگهی صابران دست پیدا کرد.
در آیات فراوانی در کنار توصیه به این مقام بلند انسانی، توصیه به نماز و عبادت نیز دیده میشود. استعانت خواستن از پروردگار در برابر طوفان بلیات از طریق صبر و صلاة شیوه و روش ائمه و اولیای الهی بوده است. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که حضرت فرمودند: «هر گاه چیزی علی را دچار ترس میساخت به نماز پناه میبرد و این آیه را تلاوت میکرد. واستعینوا بالصبر والصلاة.»
در جای دیگری حضرت در توصیه و سفارشی میفرمایند: «در خانهات نمازخانهای برای خود اتخاذ کن. پس هرگاه از چیزی بیمناک شدی دو جامه از درشتترین جامههایت را بپوش و در آنها نماز بگزار. سپس روی زانوهایت بنشین و به خداوند ناله و استغاثه کن و بهشت را از بخواه و از شر کسی که از وی بیمناکی به او پناه ببر و مبادا کلمة ناروایی از روی خودستایی و تعصب قبیلهای در ساحت قدس الهی از دهانت خارج شود.»[2]
عارف واصل، و سالک کوی حق ملامحسن فیض کاشانی در ذیل آیهی «استعینوا بالصبر والصلاة» میفرماید: «در تفسیر آیه استعینوا بالصبر والصلاة گفته شده مراد قیام شب است که با صبر و بردباری بر آن برای مجاهده با نفس از آن کمک گیرد.»[3]
نماز شب و تجهد، نفس و روح انسان را تازه میکند و استعداد او را در رسیدن به مقام صابرین شکوفا میسازد.
بانو امین، که خود از عرفا و مجتهدین بزرگ روزگار بوده است در بیانی در ذیل آیه « انا سنلقی علیک قولا ثقیلا»[4] در باب تاثیر نماز شب در کشف استعداد روح برای کسب مقام صبر میفرماید: «خداوند پیامبر اکرم (ص) را امر به نماز شب فرمود (اشاره به آیات قبل قم الیل) گویا گفته ما تو را امر نمودیم به نماز شب برای آنکه میخواهم بزودی کلام بزرگی بر تو القا نمایم و تو بایستی خود را مهیا نمایی برای قبول آن و سعی کنی که نفس و روحت مستعد گردد برای آن امر بزرگ و چنین استعدادی پدید نمیگردد مگر به قیام در شب و ایستادگی در مقام عبودیت و بندگی زیرا وقتی انسان در شب تاریک مشغول عبادت و ذکر و ستایش معبود یکتا گردید و با کمال تضرع و خضوع روی بحق نمود و از امور حسی و علاقه جسمانی چیزی وی را مانع نگردید آن وقت نفس و روح او مستعد میگردد برای اشراق نور جلال الهی و مهیا میگردد برای تجرد تام و به قدر استعدادش منکشف میگردد بر وی اسرار کاینات. پس چون نماز شب اثر دارد در صفای نفس این بود که شخص رسول الله مأمور بر نماز شب گردید تا آنکه استعداد کامل پیدا نماید برای قبول آن امر بزرگ و قلب مبارکش محل پذیرفتن ودائع الهی گردد».[5]
زینب کبری(س) که اسوهی صبوری است در سختترین لحظات از خواندن نماز شب غافل نمیشد و آنقدر به انجام این امر حسنه تقید داشت که روز عاشورا وقتی امام حسین (ع) برای آخرین بار خواهرش زینب را وداع و بدرود نمود به او فرمود: «خواهرم! مرا در نافلهها و نماز شبت فراموش مکن».
فاطمه، دختر امام حسین (ع) گوید:« شب عاشورا، عمهام زینب همه شب را در محراب و جایگاه نمازش به پا ایستاده بود و استغاثه مینمود و از پروردگارش کمک و یاری میخواست و آنچنان گریه میکرد که از صدای آه و ناله او چشمی از ما نخفت و صدای گریه ما نیز آرام نگرفت.»
بیمار کربلا، امام زین العابدین(ع) میگوید:« شب یازده محرم پس از تمامی آن مصیبتهایی که بر عمهام وارد شده بود او را دیدم که نماز شبش را ترک ننموده بود مگر اینکه آن را نشسته میخواند.»
آن حضرت میفرماید: «هنگامی که لشگر ما را از کوفه به شام میبردند، عمهام زینب نمازهای واجب و مستحب خود را ایستاده بجای میآورد. در یکی از منازل او را دیدم که نشسته نماز میخواند. علت را از او جویا شدم. گفت: نشسته نماز میخوانم چون سه شب است بسیار گرسنه بودم و ضعف مرا فراگرفته است. فهمیدم که آنچه از طعام و خوراک به او میرسید میان کودکان قسمت مینمود چرا که لشگر دشمن به هر یک از ما در روز و شب تنها یک گرده نان میداد».[6]
به جرأت میتوان گفت که اگر نبود این نافلهها و قیامهای شبانه، هیچگاه زینب نمیتوانست تماشای رأس برادر را بر بالای نیزهها تاب بیاورد و وقتی در کاخ یزید لب به سخن میگشاید بگوید: «ما رأیت إلا جمیلاً».