الف) شرک و نفاق
در قرآن بدگمانی به خداوند از ویژگی های مشرکان و منافقان شمرده شده است که تصور می کردند خداوند از اعمال آنها اطلاع ندارد، و یا تصور می کردند انسان ها در کارهایشان مجبور هستند، و جهان بی هدف است.[1]
ب) دنیازدگی
از آنجا که غالب مردم تعلق خاطر شدیدی به مادیات و جلوه های فریبنده دنیایی دارند، اگر خداوند مطابق خواسته های آنها، چیزی به آنها عطا فرماید، خوشبین می شوند و اگر بنا برمصالحی، ناملایمات و گرفتاری متوجه آنان شود، از خداوند ناراضی و به او بدگمان می شوند.[2]
ج) آزمایش
بسیارند افرادی که در شرایط سخت و در زمانی که گرفتار بلا و امتحان می شوند، به رحمت خداوند سوءظن پیدا نموده و ناامیدمی شوند.[3]یکی از میدان های آزمایش، میدان جهاد است. قرآن درباره بعضی از مسلمانان که در برخی از جنگ ها درشرایط دشوار و با تعداد و تجهیزات کم در مقابل انبوه سپاه مجهز دشمن نسبت به تحقق وعده های الهی مبنی بر نصرت مؤمنان بدبین شده بودند، می فرماید:
إِذْ جاؤُکمْ مِنْ فَوْقِکمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا[4]
(به خاطر بیاورید) زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشم ها از شدّت وحشت خیره شده و جان ها به لب رسیده بود، و گمان های گوناگون بدی به خدا می بردید.
د) عدم استجابت دعا
گاهی در اوج مصائب و گرفتاری ها، دعاها مستجاب نمی شود و ممکن است برخی در صدق وعده های خداوند مبنی بر اجابت دعا[5] تردید نمایند.باید دانست که اجابت دعاها، شرایطی دارد که اگر آن شرایط تأمین نشود، دعاها مستجاب نمی شود. شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: فدایت شوم، خداوند می فرماید مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، ما خداوند را می خوانیم ولی اجابت نمی شویم، حضرت فرمود: عدم استجابت دعای شما به این دلیل است که شما با خدا پیمان بستید و وفا نکردید، خداوند می فرماید: به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم.[6] به خدا قسم اگر به پیمان های الهی وفادار باشید، خداوند به وعده های خود وفادار خواهد بود.[7]
دعا در حقیقت دل بریدن از دیگران و امید داشتن به خداست و در این شرایط است که دعا مستجاب می شود.
بزنطی یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام می گوید، حاجتی داشتم که با دعا برآورده نمی شد، خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم، عرض کردم: فدایت شوم، چندی است از خدا حاجتی طلب می کنم و از تأخیر در اجابتش در دلم شبهه ای پیدا شده، حضرت فرمود: اگر سخنی به تو بگویم، به من اعتماد می کنی؟ عرض کردم: فدایت شوم، اگر به سخن شما اعتماد نکنم، پس به چه کسی اعتماد کنم؟ حضرت فرمود: پس به خدا بیشتر اعتماد کن، زیرا خداوند به تو وعده اجابت داده است. مگر نه این است که خداوند می فرماید: «هرگاه بندگانم درباره من از تو چیزی بپرسند، به آنان نزدیکترم؛ دعا کنند و اجابت می نمایم [8]».[9]
ه) ضعف ایمان
سوءظن به خدا عمدتاً از ضعف ایمان به خدا، عدم ایمان به صفات خدا، همچون ایمان به علم خدا، ربوبیت خدا، رزاقیت خدا و... ناشی می شود.پی نوشت ها:
[1] فتح/ 6؛ ص/ 27؛ مؤمنون/ 35؛ انعام/ 22 و 148.
[2] توبه/ 58.
[3] فجر/ 16؛ معارج/ 20.
[4] احزاب/ 10.
[5] بقره/ 186.
[6] أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ( بقره/ 40)
[7] بحارالانوار، ج 93، ص 262( جعلت فداک ان الله یقول ...).
[8] بقره/ 186.
[9] کافی، ج 2، ص 488( انی قد سئلت الله حاجة منذ کذا و کذا فقد دخل قلبی ...).
منبع: حوزه نت