استبداد در رای

در اینجا روایاتی را در باب نکوهش خود رایی و تحمیل نظر خود به دیگران می خوانید.
دوشنبه، 8 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استبداد در رای
هر انسانی را که خدای آفریده دارای افکار و نظراتی خاص خود است و هیچ دو انسانی نیست که مثل هم بیندیشند و لذا اختلاف نظر در جزئیات جزء لاینفک زندگی انسانی است.

در این راستا تحمیل عقیده خود بر دیگران و اعمال نظر بدور از مشورت، عمل نامطلوب بوده و استبداد در رأی محسوب می شود. علاوه اینکه بر میزان خطا و لغزش در کارها می افزاید.

قال علی علیه السلام:
«الْمُستَبِدُّ مُتَهَوِّرٌ فِی الْخَطاءِ وَالغَلَطِ»[1]
خود رأی در خطا و اشتباه کاری، بی باک است.

منشاء این عمل عجب و کبر بوده چنین کسی از افتادن در دام خطرات مصون و محفوظ نیست، همان امام همام می فرمایند:
«وَقَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغْنی بِرأیهِ»[2]
هرکس به رأی خود قناعت کند خود را به خطر افکنده است.


تحمیل عقیده با زور

استفاده از قدرت و زور بازو، وصفی انسانی نیست، چنین چیزی در میان حیوانات که از قدرت عقلانی بدورند، رایج است.

قال علی علیه السلام:
«انَّ العاقِلَ یتَّعِظُ بالآدابِ وَالْبَهائِمُ لاتَتَّعِظُ الّا بِالضَرْبِ»[3]
عاقل با اندرز پند می پذیرد و چهارپایان جز با زدن راضی به کاری نمی شوند.

انسانها برترین مخلوقات خداوند می باشند و خدا راضی نیست احدی از بندگانش به حقوق دیگری تجاوز کند و بنده را در مقابل چشمان مولی بزند، این عمل نوعی سرکشی در مقابل خدای متعال محسوب می شود.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«انَّ اعْتَی النّاسِ عَلَی اللَّهِ عزَّوَجَلَّ، مَنْ قَتَلَ غَیرَ قاتِلِهِ، وَمَنْ ضَرَبْ مَنْ لَمْ یضْرِبْهُ»[4]
سرکش ترین انسانها بر خدای متعال کسی است که غیر قاتل را بکشد و آن کس که او را نزده است بزند.
و نیز گناه کبیره شمرده شده و مستوجب آتش است.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«مَنْ لَطَمَ خَدَّ امْرَءٍ مُسْلِمٍ اوْ وَجْهَهُ، بدَّدَ اللَّهُ عِظامَهُ یوْمَ القیمَةِ، وَحُشِرَ مَغْلُولًا حَتّی یدْخُلَ جَهَنَّمَ الّا انْ یتُوبَ»[5]
کسی که سیلی به گونه مسلمانی ویا به صورت او بنوازد، خدای متعال در قیامت استخوانهایش را از هم می پاشد و دست بسته محشور شده و داخل جهنم می شود، مگر اینکه توبه کند.

امام صادق علیه السلام در همین باره فرموده است:
«لَوْ انَّ رَجُلًا ضَرَبَ رَجُلًا سَوْطاً، لَضَرَبَهُ اللَّهُ سَوْطاً مِنْ النَّارِ»[6]
کسی که به دیگری تازیانه ای بزند، خداوند تازیانه ای از آتش به وی میزند.
حضرت امیر علیه السلام در مورد زدن زیردست می فرماید: اگر آنها پروردگارشان را نافرمانی کردند، زدن آنان جایز است ولی اگر عصیان تو نمودند و فرمان تو را اطاعت نکردند از آنها بگذر.

«اضْرِبْ خادِمَک اذا عَصَی اللَّهَ، واعْفُ عَنْهُ اذا عصاک»[7]
خادم خود را اگر نافرمانی خداوند می کند بزن و اگر تو را نافرمانی کرده وی را ببخش.
طبعاً زدن خدمتکار و زیردست بخاطر نافرمانی خداوند در سلسله مراتب امر به معروف و نهی از منکر قرار می گیرد، و تنها بعد از حصول شرایط جایز می باشد.


پی نوشت ها:
[1] غررالحکم.
[2] نهج البلاغه- حکمت 202 به ترتیب فیض و 211 به ترتیب صبحى.
[3] نهج البلاغه- نامه 31.
[4] وسایل الشیعه- جلد 19- صفحه 11.
[5] وسایل الشیعه- جلد 19- صفحه 12.
[6] وسایل الشیعه- جلد 19- صفحه 12.
[7] غرر الحکم.

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.