مقدمه
خداوند در کنار هر مرد بزرگ از یک زن بزرگ نیز یاد می کند. حضرت خدیجه(سلام الله علیها) دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزّی بن قصّی، بانویی خردمند و دور اندیش و والاگهر بود(1) که از لحاظ نسب و شرف و موقعیت اجتماعی و خانوادگی جایگاه بسیار ممتازی در میان زنان جزیرة العرب و قریش داشت.(2) مادر حضرت خدیجه(سلام الله علیها) فاطمه بنت زاید از اشراف زنان قریش و در عصر جاهلیت معروف به (طاهره) بوده است. (3)نَسَب حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قصی بن کلاب(جدّ چهارم پیامبر(صلّی الله علیه و آله)) به هم می رسد(4) خدیجه(س) از زنان متمکن و ثروتمند مکّه بود و یک شبکه ی تجاری بین حجاز ـ شام و حبشه را مدیریت می کرد(5) و در کار تجارت از اهل فن یاری می گرفت، وقتی صفات حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) همچون راستگویی، صداقت، امانت داری، پاکدامنی و خدمت رسانی به نیازمندان را دید، ایشان را به عنوان مدیریت کاروان تجاری خود برگزید و پیامبر(صلّی الله علیه و آله) تجارتی سودمند را در شام برای خدیجه رقم زدند، به طوری که خدیجه مال التّجاره ی خویش را با سود زیادی بفروخت. امّا خدیجه به واسطه ی گزارش های غلامش(مُسیره) از سفر شام درباره اخلاق، رفتار و صفات حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله) و اطلّاعاتی که از دانشمندان یهود و پسر عموی خود (ورقة بن نوفل) دریافت کرد و رؤیاهای صادقه ای که خود دیده بود، به حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله) پیشنهاد ازدواج داد و حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله) باتّفاق چند نفر از عموهای خود از جمله حضرت ابوطالب به خواستگاری خدیجه رفتند و خطبه عقد توسط جناب ابوطالب خوانده شد(8).
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) اوّلین زنی بود که پیامبر در سن 25 سالگی پیامبر با ایشان ازدواج کرد و تا او زنده بود پیامبر(صلّی الله علیه و آله) همسر دیگری انتخاب ننمودند و این ازدواج فرخنده نیز 25 سال تداوم داشت و با ارتحال حضرت خدیجه پایان یافت.(10) در برخی روایات به باکره بودن حضرت خدیجه علاوه بر معروف بودن او به طاهره، هنگام ازدواج با پیامبر(صلّی الله علیه و آله) اشاره شده است(1) از خدیجه فرزندانی بزرگوار متولّد شدند که آخرین آنها حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) امُ الائمه می باشند که در دوران بعثت رسول الله(صلّی الله علیه و آله) متولّد شدند. همزمان با بعثت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) اوّلین زنی که به ایشان ایمان آورد و مسلمان شد حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود.
هفت نکته ی قرآنی در سیره ی حضرت خدیجه طاهره (سلام الله علیها)
این نکات قرآنی عبارتند از: عفاف و پاکدامنی؛ ازدواج معنوی؛ اسلام و ایمان؛ اقامه نماز؛ هجرت؛ شکیبایی و ثبات قدم؛ انفاق و بخشش خدیجه (سلام الله علیها) که به ترتیب به طرح هر کدام خواهیم پرداخت.
عفاف و پاکدامنی
قرآن کریم در آیه ی : «من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مُؤمن فلنحیینه حیوة طیبه» لازمه ی رسیدن به حیات طیبه را اعمال صالح؛ عفاف و پاکدامنی می داند که این ویژگی ها در سیره ی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به طور بارز به چشم می خورد. چنانکه عفّت و پاکدامنی او در عصر جاهلیت سبب شد الگو و نمونه زمان شود و به لقب (طاهره) مشهور گردد و فضایل نیک و پسندیده ایشان زبانزد خاص و عام بود. با اینکه از ثروت و مکنت فراوانی برخوردار بود و خواستگاران فراوانی داشت ولی با قلب و دلی مملو از عشق به خدا؛ در عفت و پاکدامنی طاهره زندگی می کرد و بر این اساس در برخی روایات به باکره بودن او هنگام ازدواج با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تأکید شده است و همین عفت و پاکدامنی حضرت خدیجه طاهره(سلام الله علیها)؛ حیاتی طیبه را برای او رقم زد.
ازدواج معنوی
«یا ایها الذّین آمنو اتقو الله و ابتغوا الیه الوسیله»(13) ازدواج یک وسیله معنوی است که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با آن به رسول الله(صلی الله علیه و آله) به عنوان ریسمان الهی پیوند خورد. ازدواج حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با پیامبر(صلی الله علیه و آله) با یک سلسله عوامل و محرک های معنوی صورت پذیرفت و هیچ مسأله ی مادی، وجه تعامل ازدواج آنها را فراهم نساخت. او با شناخت و آگاهی از اخلاق و رفتار و منش رسول الله(صلی الله علیه و آله) ایشان را به همسری برگزید و آنگاه که در هنگامه خطبه ی عقد، جناب ابوطالب(علیه السّلام) خطبه ای در فضایل بنی هاشم قرائت نمود، ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه ضمن خطابه ای این چنین گفت: «کسی منکر فضائل شما نیست، ما از صمیم دل می خواهیم دست به ریسمان شرافت شما بزنیم.» ثمره ی این ازدواج معنوی تولّد گوهر یگانه ی خلقت، کوثر قرآن، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود، که جهان از عطر او و فرزندانش عطر آگین است.
اسلام و ایمان
بر اساس فرمایش قرآن کریم که می فرماید:«اِنَّ الذّین آمَنُو و عملوا الصّالحات یهدیهم ربَّهُم بایمانهم»(15) اعمال صالح و ایمان قلبی خدیجه سبب گردید اوّلین زنی باشد که به خدا و رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) ایمان آورد و مسلمان شود و ایمان واقعی خود را در مقام عمل نشان دهد.رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در آغاز سوره ی(مدثر) مأمور به دعوت مردم به اسلام شد و این مأموریت را از محیط خانه ی خویش آغاز کرد و خدیجه(سلام الله علیها) اولین فردی بود که به او ایمان آورد(16) امام علی(علیه السّلام) می فرماید: در آن روزها به هیچ خانه ای اسلام راه نیافت جز خانه ی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) که خدیجه(سلام الله علیها) هم در آن بود و من سومین آنان بودم.(17)
ایمان آوردن حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به رسالت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) حکایت از معرفت و پاکی و صداقت وی داشت او به اطمینان قلبی رسید که وقتی رسول الله(صلّی الله علیه و آله) بعثت خود و نزول وحی الهی را مطرح کرد بلافاصله رسالت او را پذیرفت و این افتخار را برای خود در طول تاریخ اسلام به عنوان اوّلین زن مسلمان ثبت کرد و سعادت خود را تضمین نمود. رشد ایمانی او به آن حد رسید که رسول الله(صلّی الله علیه و آله) در فضیلت او فرموده: بهترین زنان بهشت چهار نفرند(خدیجه دختر خویلد؛ فاطمه دختر محمد(صلّی الله علیه و آله)؛ مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، زن فرعون.
اقامه ی نماز
چنانکه قرآن می فرماید: «و لکن البرّ من آمن بِالله .... و اقام الصَّلوة و آتََی الزّکوة ...»(19) اقامه ی نماز با شکوه ترین جلوه ی تعبّد ایمانی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بود که پس از ایمان به رسالت پیامبر(صلّی الله علیه و آله) انجام شد او همراه با علی بن ابی طالب(علیه السّلام) و زید بن حارثه به رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) اقتداء کرد و در کنار خانه خدا(کعبه) نماز گذاردند و اقامه ی نماز را اوّلین وظیفه ی خود می دانست «الذّین اِن مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلَّوة»(20)در بعضی از روایات آمده است نخستین نمازی که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) اقامه کردند، نماز وسطی یعنی نماز ظهر در روز جمعه بوده است. پیامبر چگونگی اقامه ی نماز و گرفتن وضو را به حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و حضرت علی(علیه السّلام) یاد دادند. پس آن دو وضو گرفتند و با رسول الله(صلّی الله علیه و آله) نماز خواندند. اقامه ی نماز خدیجه(سلام الله علیها) از یک سو نشانه ی اطمینان قلبی او به رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از جانب خدا و از سوی دیگر به معنای تعبّد و بندگی در مقابل خداوند بود(21)
هجرت
از دیگر نکات قرآنی در خصوص حضرت خدیجه (سلام الله علیها) : والّذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله» مهاجرت او با پیامبر اکرم است.(22)کفّار و مشرکان قریش عهد نامه ای علیه پیامبر و مسلمانان بستند و آنها را در محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار دادند ولیکن پیامبر(صلّی الله علیه و آله) همراه با بنی هاشم و بنی مطلب و بنی عبد مناف در شب اوّل مُحرّم سال هفتم بعثت به شِعب ابی طالب مهاجرت کردند و خدیجه(سلام الله علیها) در کنار او به عنوان یار و یاوری صدیق و فداکاری ها کرد و با حمایت گسترده از رسول الله(صلّی الله علیه و آله) برای گسترش اسلام و فزونی یافتن تعداد مسلمانان و عزیمت عدّه ای از آنها به حبشه به دستور پیامبر(صلّی الله علیه و آله) و نیز ایجاد پایگاهی مهم برای ترویج اسلام و ناامیدی و شکست سران کفر و شرک، تمام اموال و دارایی های خود را هزینه کرد. همراهی او با پیامبر و مسلمانان در شعب و کمک هایی که نزدیکان پدری او برای مسلمانان به شعب می فرستادند مایه ی قوّت قلب مسلمانان بود. این همراهی و همکاری و فداکاری صادقانه، از مصداقی عینی و مثال زدنی از زنان مهاجر و مجاهد ساخته بود که همواره پیامبر(صلّی الله علیه و آله) یاد و نام او را بسیار بزرگ می داشت و نشانه ی محبّت خدیجه به خداوند پیروی خالصانه او از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بود.(24)
شکیبایی و ثبات قدم
از دیگر نکات بارز زندگی آن حضرت شکیبایی و استقامت او در راستای اهداف رسالت نبی مکرم اسلام بود. چنانکه قرآن کریم می فرماید: «یا ایهَا الَّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطو لعلَّکم تفلحون»(25)اسلام آوردن حضرت خدیجه و وفاداری ایشان نسبت به پیامبر(صلّی اله علیه و آله) در حالی که مشرکان زیر بار هدایت الهی ایشان نمی رفتند موجب دلگرمی و قوت قلب پیامبر بود و این عطوفت از فضائل نیک و ایمان وی نشأت گرفته بود، این همراهی ثبات قدم پیامبر(صلّی الله علیه و آله) در هدایت و ارشاد و دعوت مردم به یکتاپرستی و گرایش آنان به توحید فراهم می کرد. او همواره با تأیید پیامبر در ثبات قدم و شکیبایی پیامبر در برابر تمامی سختی ها مؤثر بود چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره این سیره و روحیه ی حضرت خدیجه چنین فرموده اند :
« آنگاه که همه مرا تکذیب کردند خدیجه مرا تأیید کرد و به درستی پیغمبری من اقرار نمود و او هنگامی به من ایمان آورد و در نماز به من اقتدا کرد، که همگان در لجنزار کفر و حقیقت پوشی دست و پا می زدند و موقعی به بهترین یادگار من (فخر دو جهان، فاطمه، آن بانوی محشر) باردار شد که همه ی زنان از بی اعتباری نازا مانده بودند» همراهی و همکاری صادقانه خدیجه با رسول الله (صلّی الله علیه و آله) خالی از مشکلات، سختی ها و زخم زبان ها و رنج های اجتماعی و اقتصادی نبود ولیکن خدیجه همه را با شکیبایی و ثبات قدمی بی نظیر پشت سر گذاشت و هیچگاه درایمانش به خدا و رسالت رسول او خدشه ای وارد نشد بلکه روز به روز توجّه اش به رسول الله(ص) بیشتر می شد و اینگونه بود که خدای تعالی به وسیله جبرئیل بر خدیجه سلام فرستاد و خدیجه چنین پاسخ داد:(الله السّلام، و منه السَّلام و علی جبرئیل السَّلام)(28)
انفاق و بخشش
وبالاخره مهمترین و بارزترین نقش حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در بخشش و انفاق او تجلی می یابد.قرآن کریم می فرماید: «مثل الَّذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبیتاً من انفسهم»(29)
حضرت خدیجه ثروت عظیمی از پدر به ارث برده و آن را از راه تجارت فزونی بخشیده بود او تمامی این ثروت را خالصانه برای گسترش و توسعه ی اسلام در اختیار پیامبر(صلّی الله علیه و آله) قرار داد. ثروت او قبل و بعد از جریان محاصره ی اقتصادی و اجتماعی بسیار کارگشا بود.(30) او با مال و جان و زبان خود به حمایت همه جانبه از پیامبر و مسلمانان برخاسته بود. در جریان سه سال محاصره ی وحشت بار در شعب ابی طالب، خدیجه از روی صفا و سخاوت تمام دارایی خود را نثار پیامبر و مسلمانان کرد و آنها را از گرسنگی نجات داد، تا اینکه خداوند گشایشی در کار آنها پیش آورد(31) جهاد مالی خدیجه و انفاق و بخشش او در ده سال اوّل بعثت نقش حیاتی و چشم گیری در رشد و گسترش اسلام و فزونی یافتن تعداد مسلمانان و هجرت مسلمانان و ابطال نقشه های سران کفر و شرک داشت و این نقش آفرینی خدیجه بود که او را در نزد رسول الله (صلّی الله علیه و آله) بسیار عزیز می داشت و تا آنجا که آن حضرت او را به عنوان یکی از چهار زن نمونه و بزرگ، که جایگاهشان در بهشت برین است معرفی کردند.
و خدیجه(سلام الله علیها) با این صفات شایسته الگویی ماندگار برای همیشه تاریخ شد.
پی نوشت:
1ـ محمد بن سعد ، طبقات ، ج 1 ، صفحه127
2ـ همان منبع صفحه129
3ـ عماد زاده، زنان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) صفحه304
4ـ رسول محلاتی ، تاریخ اسلام، جلد یک ، صفحه52.
5ـ استاد هاشم معروف حسنی، سیرة المصطفی(صلّی الله علیه و آله) صفحه65
6ـ همان منبع ، صفحه66
7ـ ابن هشام، سیرت رسول الله(صلّی الله علیه و آله) صفحه89
8ـ بحارالانوار (علاّمه مجلسی) ج 16 صفحه20
9ـ ابوسعید ، شرف النبی(صلّی الله علیه و آله) صفحه 201
10ـ همان منبع ، صفحه 201
11ـ رسول محلاتی، تاریخ اسلام، ج 1 ، صفحه54
12ـ قرآن کریم ، سوره نحل ، آیه 97
13ـ قرآن کریم ، سوره مائده ، آیه35 .
14ـ آیة الله سبحانی ، فروغ ابدیت ، ج 1 ص 164.
15ـ قرآن کریم ـ سوره یونس ، آیه 90
16ـ« سوره مدثر ، آیات 1 و 2.
17ـ نهج البلاغه ، خطبه 192.
18ـ شیخ صدوق ، خصال ، صفحه195
9ـ قرآن کریم، سوره حجر ، آیه 41.
20ـ قرآن کریم ، سوره حجر ، آیه 41
21ـ یعقوبی ، تاریخ یعقوبی ، جلد 1، صفحه 378.
22ـ قرآن کریم ، سوره انفال ، آیه 76.
23ـ بحرالعلوم، زنان صدر اسلام، صفحه 116و117.
24ـ قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه31.
25ـ قرآن کریم ، سوره آل عمران ، آیه 200.
26ـ جعفریان، سیرة رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) ، صفحه 358.
27ـ حاج شیخ عباس قمی، ترجمه سفینه البحار ، ج 2، صفحه82.
28ـ علاّمه مجلسی، بحارالانوار، ج 16، صفحه11.
29ـ قرآن کریم، سوره بقره، آیه 265.
30ـ استاد هاشم معروف حسنی، سیرة المصطفی(صلّی الله علیه و آله) ، صفحه 65.
31ـ بحرالعلوم، زنان صدر اسلام، صفحه 116.
منبع: مرکز مطالعات شیعه