مقدمه
معرفت خداوند امری است که هر انسانی به آن نیازمند است. انسان در زندگی روزمره خود با بسیاری از مسائل مجهول روبرو می شود و سپس برای فهم و درک علل، ویژگی ها، کارآیی ها، اهداف و آثار آن برمی آید، این به این خاطر است که انسان حس کنجکاوی دارد و سعی می کند مجهول خود را تبدیل به معلوم کند. بسیاری از اختراعات، کشفیات و پیشرفت ها از این حس کنجکاوی انسان سرچشمه گرفته است.وقتی انسان با اختراع جدیدی یا چیزی که تاکنون آن را مشاهده نکرده بود، مواجه می شود ناخودآگاه چندین پرسشی درباره آن می کند که این چه چیزی است؟ چه کسی آن را ساخته؟ برای چه هدفی ساخته؟ و از این قبیل سوالات.
اگر با نگاه عمیق به اشیای اطراف خود بنگریم خواهیم دید که بوجود آورنده ی حقیقی آنها انسان نیست، بلکه کسی دیگر است. زیرا بسیاری از اشیای پیرامون ما را قطعاً انسان اختراع نکرده است، بلکه مانند آب، خاک، گیاهان، زمین، آسمان، خورشید، ماه و ستارگان و... را پروردگار عالم خلق کرده است. پس عالم طبیعت را انسان به وجود نیاورده است و تنها نقشی که انسان می تواند در برخی از اشیای عالم طبیعت داشته باشد، کشف، جابجایی یا ترکیب بین چند چیز است که از قبل در طبیعت وجود دارد.
کشف توسط انسان
انسان یا کشف می کند: معنای کشف روشن است که شی از پیش در طبیعت وجود داشته است، اما در دسترس انسان نبوده و انسان با فعالیت های ناخودآگاه یا آگاهانه به آن شی رسیده است. خود این ندانستن و شناختن پس از کشف، دلیل بر جهل انسان است. زیرا پیشینیان از وجود این شی آگاه نبودند و اکنون هم که کشف شد، علاوه بر کشف اتفاقی و تصادفی، کشف کننده پس از طی مراحلی به برخی از ویژگی های آن شی پی می برد، لذا قبل از کشف نسبت به آن هیچ علمی نداشت، همچنین در حین کشف تعجب او دلیل بر جهل اوست، بررسی کردن درباره آن دلیل سوم بر جهل انسان است، پس از بررسی های گوناگون نیز ممکن است برخی از ویژگی ها، خواص و آثار آن برای انسان ها و حتی برای دانشمندان پنهان بماند و تنها به خواص اندکی دست یابند. با گذشت زمان شاهد این امر هستیم که اطباء با تجربه های متعدد خود به خواص جدید برخی از گیاهان دارویی پی می برند و درمان بیماری ها را که قبلاً راه درمان جدی و تاثیرگذاری برای آنها وجود نداشت، اکنون با کشف خواص جدید همان گیاهانی که قبلاً در طبیعت وجود داشت و خواص آن برای انسان مخفی بود، برخی از بیماری ها مورد معالجه قرار می گیرد. این کشف تدریجی حاکی از آن است که انسان هم اکنون نیز از برخی از خواص گیاهان دارویی بی خبر است و ممکن است در زمان های آینده کشف شود. بنابراین انسان با کشف و کسب اطلاعات جدید درباره اشیای طبیعت در واقع ابتدا با جهل خود روبرو می شود و سپس پرده از جهل خود برمی دارد.اختراع و ترکیب توسط انسان
یا اختراع و ترکیب می کند: بشر با اختراع کردن چیزی را که نبود بوجود نمی آورد، بلکه چند چیز را با یکدیگر ترکیب فیزیکی یا شیمیایی می کند و آنها را به شکل جدیدی در می آورد که کارآیی آن جدید است، اما همه وسایل آن از قبل در طبیعت وجود داشته است. مثلاً قطعات هواپیما در شکل های دیگر از قبل در طبیعت وجود داشت، منتها بشر با فراگیری دانش و با استفاده از تجربه و کشف قوانین طبیعی، قطعات را با نظم خاص ترکیب کرد و هواپیما را اختراع کرد، بنابراین نوآوری انسان در کارآیی قطعات هواپیما است.پیشرفت زمینه تحصیل معرفت الهی
بشر به خاطر نیازهای خود درصدد کشف، اختراع و ترکیب بر می آید و با استفاده از قدرت خلاقیت خود که موهبت الهی به انسان هاست، پیشرفت می کند.چنانکه ذکر شد که پیشرفت بشر دلیل بر جهل و عجز اوست، منتها تفاوت در این است که ممکن است انسان قبل از پیشرفت علم به جهل خود نداشته باشد ولی بعد از پیشرفت فرصتی ایجاد می شود تا به جهل خود پی ببرد و همانگونه که شی جدیدی را کشف یا اختراع کرده است، برای او این سوال پیش بیاید که چه کسی است که این چیز را به این صورت درآورده که بشر آن را صرفاً کشف کرده یا قوانینی را در طبیعت قرار داده که اگر بشر طبق آن قوانین عمل کند موفق به اختراع چیزی می شود که فاصله مکانی را درنوردیده و در زمان بسیار کمتری به مقصد می رسد؟!
اما نکته تعجب برانگیز این است که بشر علیرغم این همه پیشرفت و تکنولوژی و دنبال کردن صدها سوال علمی به منظور یافتن پاسخ آن هنوز هم به دنبال اساسی ترین و کلیدی ترین سوال نیست که چه کسی همه این انرژی ها و نیروهای موجود در طبیعت را از یک سو و قوای باطنی و ظاهری انسان را از سوی دیگر بوجود آورده است و اشیای پیرامون را برای انسان مسخر کرده که انسان به روش های گوناگون می تواند به واسطه خلاقیت خود اشیای مختلف را تولید کرده نیاز خود را تامین کند و به سایر انسان ها خدمت کند.
بینش الهی عامل پیشرفت واقعی
یکی از آثار تفاوت بینش الهی و نگاه مادی به اشیاء این است که کسی که جهان و اشیای موجود در آن را با تفکر الهی می نگرد او اگر در راه پیشرفت و خلاقیت گام بر می دارد، آنچه را تولید می کند، برای رسیدن به رضای الهی است، لذا با قصد قربت و اخلاص به مردم خدمت رسانی می کند. او در تولید کالا براساس عقیده توحیدی خود چون از خدا یاری می طلبد و تمام توان و سعی و تلاش خود را برای تولید بکار می بندد، لذا هیچ احساس نیازی به دشمنان خدا پیدا نمی کند و آنها را در این راه بسیار عقب تر از مسلمانان می داند، زیرا پیشرفت کفار بر اساس رقابت های ناسالم، اهداف مادی محض، تولید برای رسیدن به منافع شخصی، بدون در نظر گرفتن ضرر دیگران و فاقد کرامت انسانی است، اما تولید کننده ای که با بینش توحیدی و خداپسندانه تولید می کند جهت تعالی و رشد بشریت در راستای کرامت انسانی و اخلاق و معنویت می کوشد. پیشرفت خود را در خدمت به جامعه اسلامی می داند، کالاهایی را تولید می کند که مردم در زندگی خود نیاز واقعی به آن دارند و او آنها را با هدف رفع نیاز مردم تولید می کند نه فقط برای منفعت خود. بنابراین مومن در تولید توجه به رضای خداوند متعال دارد و در عرصه اقتصادی نیز برای تحصیل معرفت الهی تلاش می کند و آنجا نیز از خدا غافل نمی شود. "رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّـهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ".[1]
پی نوشت ها:
[1] نور، آیه ۳۷.