تثبیت رژیم پهلوی

متفقین پس از اشغال ایران، رضاشاه را که فاقد هرگونه پایگاه مردمی و مشروعیت سیاسی بود اخراج کردند و فرزندش، محمدرضا را به سلطنت رساندند
پنجشنبه، 12 اسفند 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تثبیت رژیم پهلوی
انگلیسی‌ها به رغم اهمیتی که برای رضاخان قائل بودند و اساسا در به قدرت رسیدن و تحکیم پایه‌های سلطنت او نقش تعیین کننده ای داشتند، مراقب افزایش قدرت او نیز بودند و تمایلی نداشتند که افزایش قدرت او ساخته های سیاسی انگلستان در منطقه خاورمیانه را با مخاطره مواجه سازد.
 

شروع حکومت محمد رضاشاه

بر این اساس متفقین پس از اشغال ایران ، رضاشاه را که فاقد هرگونه پایگاه مردمی و مشروعیت سیاسی بود اخراج کردند و فرزندش، محمدرضا را به سلطنت رساندند؛ تا وی نیز مانند پدر، سلطنت خود را مدیون بیگانگان باشد. در دهه ۱۳۲۰، بعضی از حوادث سیاسی، از جمله غائله آذربایجان و کردستان که خود حاصل سیاست های غلط رضاشاه بود، موقعیت ارتش و نیاز به نوسازی آن را نمایان ساخت. محمدرضا پهلوی هم در سایه حمایت های قدرت های خارجی، افزایش تعداد نیروهای ارتش و خرید تجهیزات نظامی را در دستورکار قرار داد و از این طریق موقعیت خود را مستحکم ساخت. از ۱۳۲۹ به بعد، دربار در سطح گسترده ای وارد گود شد تا قدرت را کاملا به دست گیرد. تا این زمان، شاه خود را پادشاه مشروطه نشان می داد و فقط از پشت صحنه، ارتش را هدایت می کرد اما از این به بعد، آشکارا در عزل و نصبها مداخله داشت.
 

کودتای28 مرداد

با طرح و حمایت مالی و اجرایی سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا (اس‌آی‌اس) و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و با همراهی بخشی از ارتش شاهنشاهی ایران و کمک طرفداران محمدرضا پهلوی و پشتیبانی مخالفان محمد مصدق مانند سید ابوالقاسم کاشانی با هدف سرنگونی دولت قانونی محمد مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد. در آمریکا از آن به نام عملیات تی‌پی آژاکس نیز یاد می‌شود.

کودتای ۲۸ مرداد از بحث برانگیزترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌رود و صف‌بندی‌های سیاسی جدی میان طیف‌های مختلف دربارهٔ آن وجود دارد. طرفداران محمدرضا پهلوی، نخست‌وزیر وقت را به نقض قانون اساسی مشروطه متهم و از برکناری او توسط شاه با همراهی ارتش دفاع می‌کنند.آن‌ها نقش دولت‌های خارجی در این رویداد را مردود دانسته و این کودتا را «قیام و رستاخیز ملی» می‌نامند.

در ۱۹ اوت سال ۱۹۵۳ برابر با ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی توسط کودتایی نظامی با رهبری سرلشکر فضل‌الله زاهدی با درخواست مستقیم بریتانیا و دخالت مستقیم افسران اطلاعاتی آمریکا و نفرات لجستیک سفارت آمریکا و حمایت دولت ایالات متحده آمریکا سرنگون شد.

کودتا ضد دولت مصدق پس از آن امکان‌پذیر شد که ابتدا دولت آمریکا طی عملیاتی به نام «عملیات آژاکس» ایران را در آشوب و هرج و مرجی فروبرد که راه را برای سقوط مصدق هموار کرد.در آن زمان دولت آیزنهاور در آمریکا نگران آن بود که این طرح به بیراهه کشیده شود و نیروهای حزب توده با بهره‌جویی از ناامنی قدرت را در دست بگیرند.

بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به تدریج، استبداد و اختناق تمام ابعاد زندگی مردم را فرا گرفت. احزاب، انجمن ها و گروه های سیاسی تعطیل شدند و بازداشت همه جانبه مظنونان به فعالیت های سیاسی شروع گردید و با نادیده گرفتن اصول قانون اساسی حقوق مردم پایمال شد.
 

انقلاب سفید در د.ران پهلوی دوم

در فاصله سالهای ۱۳۳۲ تا 1340 جامعه ایران وارد مرحله تازه ای شد که در آن، رژیم پهلوی  از پادشاهی محافظه کار به دیکتاتوری فردی تغییر ماهیت داد. از این زمان به بعد همه برنامه ها مستقیما به شاه و در نهایت به قدرت های خارجی پشتیبان شاه ختم می شد.

با تثبیت موقعیت شاه و اجرای انقلاب سفید، جریان تسلط استبداد و محو آزادی های سیاسی روند سریع تری یافت. انتخابات مجلس، از ۱۳۶۲ به بعد، کاملا کنترل شده بود. بطوری که ماجرای مجلس دوره رضاخان تکرار شد و جز عناصر بی اراده کسی به مجلس راه نیافت. نظام سلطنتی پهلوی حتی از باز کردن دریچه ای بی ضرر برای گروه های روشنفکر جامعه هم هراس داشت. همین امر سبب شد تا جامعه، آماده انفجار شود چرا که دشوارترین زمان برای یک حکومت خودکامه هنگامی است که می خواهد دست به اصلاحات بزند. در واقع، انقلاب، زمانی رخ می دهد که باب هرگونه مصالحه بین مردم و حکومت، به دلیل فقدان هر نوع مشروعیتی برای حکومت مسدود باشد.»
 

 مشروعیت در دوران پهلوی

رضاخان و محمدرضا پهلوی برای آنکه به انواع مختلف مشروعیت سیاسی دست پیدا کنند در پی کسب سه شکل از مشروعیت یعنی مشروعیت سنتی، مشروعیت قانونی و مشروعیت کراماتی برآمدند. هر دو مایل بودند پس از یک دوره هرج و مرج و بی ثباتی، شرایطی را در کشور حاکم کنند که بدون چون و چرا دستورات آنها اجرا شود.
 
رضاخان پس از انقراض سلطنت قاجار برای آنکه سلسلهای معتبر برای خود دست و پا کند و سابقه خانوادگی و چگونگی تولد، رشد و پرورش خویش را از اذهان بزداید؛ ابتدا نام فامیل خود را تغییر داد و پس از انتخاب نام پهلوی سایر مردم را از داشتن این نام منع کرد. او سپس با ازدواج های متعدد و ازدیاد فرزندان خود، تلاش کرد خانواده ای بزرگ برای خود فراهم سازد. رضاخان به سبک شاهان پیشین ایران، همسران متعدد خود را در کاخهای مختلف اسکان داد و مادر ولیعهد را به عنوان ملکه مادر برگزید. او در مرحله بعد فرزندش محمدرضا را به ازدواج خواهر ملک فاروق پادشاه مصر در آورد تا از این طریق نیز بر اعتبار

خانوادگی و سلطنت خود بیفزاید. او حتی برای سایر فرزندان خویش نیز همسرانی بر اساس مصالحی به انتخاب خود برگزید تا در این قسمت آنگونه که می اندیشید وجهه و اعتباری برای سلطنت خویش رقم زند.

اگر چه همه آنها پس از تبعید و مرگ پدر از همسران خود جدا شدند. در ادامه همین مسیر محمدرضا پس از طلاق اول خود با دختر یکی از اقوام و خانواده های ذینفوذ ایرانی ازدواج کرد که این ازدواج هم به طلاق انجامید. او برای ساختن اصل و ریشه ای قدیمی برای خود مراسمی مانند جشن های ۲۵۰۰ ساله را بنیان نهاد و بر سر قبر کوروش، پادشاه قدرتمند هخامنشی و در مقابل سران و مهمانان خارجی و انظار مردم ایران و جهان مدعی شد که «کوروش تو بخواب ما بیداریم!» وی همچنین جشن های تاجگذاری، سلام نوروزی، تاجگذاری ملکه و... را با چند هدف عمده برگزار کرد که مهم ترین آنها ارضای هواهای نفسانی خود، جعل سابقه و ریشه سازی برای سلطنت پهلوی و تثبیت موقعیت و اقتدار حکومت بود.

همه اینها و موارد شبیه به آن با هدف کسب مشروعیت سنتی صورت می گرفت. در عین حال هر دو نفر توجه ویژه ای به ناسیونال سیم و باستان گرایی داشتند و می کوشیدند با تقویت این جنبه از فرهنگ ملی به تضعیف و تخریب فرهنگ دینی جامعه ایران بپردازند. آنها به خیال خود با گسترش ناسیونالیسم و باستان گرایی به تقویت مشروعیت خویش مبادرت می ورزیدند.
 
پهلوی‌ها البته نیم نگاهی هم به مشروعیت های قانونی داشتند. به همین دلیل مجالس شورای ملی، موسسان و سنا را به صورت ظاهری حفظ کرده و رأی موردنظر خویش را از آنها مطالبه می کردند. آنها در برگزاری انتخابات نمایشی و تشکیل مجلس موردنظر خویش تلاش فراوانی داشتند. تجربه نشان داد در مواردی که انتخابات نسبتا آزادی برگزار می شد، اقلیت قدرتمند راه یافته به مجلس نقش تعیین کننده ای در مخالفت با هیئت حاکمه ایفا می کرد، به گونه ای که بعدها از راه یافتن همان اقلیت نیز جلوگیری به عمل آمد.
 

سخن آخر

جعل القابی مانند شاه شیعه، نظر کرده ائمه یا دیدن خواب بزرگان دینی و رفتن به زیارت قبور مطهر و به جا آوردن حج و تصدی تولیت آستان مقدس ثامن الائمه و چاپ قرآن و خلاصه انجام مجموعه ای از فعالیت های به ظاهر دینی در جامعه مسلمانان ایران با هدف کسب همین جنبه از مشروعیت صورت می گرفت.

 
منبع:
امید اسلام، معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط