سازمان زنان ایران؛ ابزار فرهنگی ـ اجتماعی حکومت شاه و نقش اشرف پهلوی

پس از انقلاب مشروطه نهادها و سازمان‌های جدیدی عمدتاً از سوی حاکمیت بنا نهاده شد که بنا به اقتضای اجتماعی، سیاسی زمان عمل می‌کردند. یکی از این نهادها، جمعیت‌های زنان بودند. با وجود حرکت‌های زنان در طول مبارزات مشروطه و
يکشنبه، 16 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سازمان زنان ایران؛ ابزار فرهنگی ـ اجتماعی حکومت شاه و نقش اشرف پهلوی
سازمان زنان ایران؛ ابزار فرهنگی ـ اجتماعی حکومت شاه و نقش اشرف پهلوی
 
پژوهشگر: حمیرا رنجبر عمرانی




 
پس از انقلاب مشروطه نهادها و سازمان‌های جدیدی عمدتاً از سوی حاکمیت بنا نهاده شد که بنا به اقتضای اجتماعی، سیاسی زمان عمل می‌کردند. یکی از این نهادها، جمعیت‌های زنان بودند. با وجود حرکت‌های زنان در طول مبارزات مشروطه و جمعیت‌هایی که در همان دوران با حساسیت‌های سیاسی، اجتماعی خاص خود تشکیل یافتند، پس از روی کار آمدن رضاخان، تغییرات عمده‌ای در روند حرکت‌های اجتماعی، سیاسی به وجود آمد. زمینه این تغییرات از مدتها پیش فراهم آمده بود. اما با حرکت‌های تجددگرایانه رضاخان، روند تجدد و تحول‌گرایی در سازه‌ها و اندیشه حاکم بر جمعیتها عینیت یافت. به‌ویژه با پیگیری کشف حجاب و تأسیس کانون بانوان، حرکت اجتماعی زنان تحت‌تأثیر سیاست‌های دولت و حکومت قرار گرفت. کانون بانوان اولین جمعیتی بود که به دستور حکومت، با حمایت مالی دولت و در جهت اهداف آن آغاز به کار کرد و پس از آن، جمعیت‌های زنان با همان محتوا و قالب تشکّل یافتند. نوع حرکت و اندیشه حاکم بر این جمعیت‌ها چنان بود که در طرحهای بعدی حکومت، مؤثر شناخته شدند و پس از مدتی در قالب شورای عالی زنان به ریاست اشرف پهلوی با یکدیگر ائتلاف کرده، تحت سیاست‌های هماهنگ دولتی قرار گرفتند و مدت هفت سال (45-1338) فعالیت‌های مختلفی، به‌ویژه در زمینه فرهنگی و سیاسی در جهت اهداف دولت انجام دادند. از اواخر سال 1344، زمزمه‌های مخالفت با ارکان شورای عالی زنان از درون کادر اداری شورای عالی برخاست. تا جایی که رأی همگانی بر عدم کارایی شورا قرار گرفت و پس از مدتی، سازمان زنان ایران، جایگزین آن شد.
در مقایسه این دو نهاد باید در نظر گرفته شود که مقطع زمانی و نوع عملکرد آنان متفاوت است. شورای عالی زنان در سال 1338، یعنی سه سال قبل از اعلام رسمی اجرای طرحهای انقلاب سفید 1 آغاز به کار کرد. در این مقطع، حکومت برای آماده کردن شرایط اجتماعی و پذیرش عمومی، به یک نیروی حمایت‌کننده نیاز داشت. افرادی که در جمعیت‌های زنان فعالیت می‌کردند و بیشتر در زمره زنان تجددخواه بودند، نیروی قابل توجهی به شمار می‌رفتند. آنها اگرچه در میان قشر محدودی نفوذ داشتند، ولی با بهره‌گیری از امکانات خود، مانند مطبوعات، اجرای سخنرانی و برگزاری تظاهرات با عنوان آزادی و حقوق زنان در پیشبرد طرح‌های حکومت تأثیری بسزا داشتند. پس از طی این مرحله (زمان اجرای طرح‌های انقلاب سفید)، هماهنگی حرکت زنان با سیاست‌های دولت، سازماندهی جدیدی را طلب می‌کرد، تا اهداف خود را در سطح گسترده‌تری در جامعه محقق سازد. در این مرحله (از سال 1345) به بعد، سیاست حکومت بر یک حرکت گسترده تبلیغاتی در سطح بین‌المللی قرار گرفت. به همین دلیل، در اواخر حیات شورای عالی زنان، اشرف پهلوی اعلام کرد که شورای عالی، پاسخگوی منویات انقلاب شاه و مردم نیست و لزوم یک سازماندهی جدید احساس می‌شود. بررسی ارکان اجرایی و فعالیت‌های سازمان، نشانگر آن است که بیشترین تأکید بر فعالیت‌های بین‌المللی به بهانه آشنا کردن جهانیان با پیشرفت زنان ایران بوده است اما در حقیقت اهداف اصلی این فعالیت‌ها، تحکیم قدرت سیاسی شاه در منطقه و همکاری بیشتر با برخی هم‌پیمانان و حامیان وی در سایر نقاط جهان بوده است که در بخش بین‌المللی بدان پرداخته خواهد شد.
در سطح داخلی، تعمیم اهداف و سیاست‌های حاکم بر انقلاب سفید به جامعه روستایی و شهرستانها مد نظر حکومت بود. 2 اما شورای عالی زنان با وجود امکانات خاصی که در اختیار داشت، نتوانست خواسته‌های سیاسی، اجتماعی حکومت را در میان عموم مردم اجرا نماید و به همین دلیل، سازمان زنان ایران با تجهیزات مالی و انسانی بیشتری جایگزین آن شد.
اعضا
اعضای متنفذ سازمان زنان اعضایی بودند که خدمات برجسته‌ای نسبت به نهضت زنان یا سازمان زنان ایران انجام داده بودند. این افراد به پیشنهاد دبیرکل و تأیید شورای مرکزی از طرف ریاست عالیه برگزیده می‌شدند 3 و اغلب از طبقات سیاسی وابستگان خاندان‌های متنفذ و زنانی بودند که تحصیلکرده اروپا بوده، از افکار متمایل به غرب پیروی می‌کردند و با ریاست سازمان نیز پیوند عمیقی داشتند. به عنوان مثال: پروین مؤید ثابتی، عضو مؤسس و دبیر سازمان زنان مشهد و عضو کمیسیون معاملات بود و پس از آن نیز فعالیت‌هایی در سازمان انجام داد. پوران‌دخت سلامی، رئیس کمیته امور بین‌المللی سازمان زنان ایران و دبیر اتحادیه زنان حقوقدان ایران بود. ماری شیبانی، نیابت ریاست کمیته آموزش سازمان زنان ایران را بر عهده داشت. فخرالسادات امین و دکتر کوکب معارفی، عضو شورای مرکزی بودند. دکتر سیمین رجالی و مهناز افخمی در مقاطع مختلف، دبیرکل سازمان زنان ایران بودند. 4 حوری زند، مشاور سازمان زنان ایران 5 و عبدالرضا انصاری نیز نماینده تام‌الاختیار اشرف پهلوی در سازمان زنان ایران بود. 6
جمعیت‌ها
جمعیتهای عضو، جمعیتهایی بودند که واجد شرایط عضویت و سرگرم فعالیت در جهت اهداف سازمان زنان ایران بودند؛ 7 عضویت این جمعیتها در سازمان زنان به پیشنهاد دبیرکل و تصویب شورا انجام می‌گرفت. برخی از جمعیتهای عضو سازمان زنان ایران، عبارت بودند از: 1. جمعیت راه نو 2. جمعیت بیداری زنان 3. جمعیت بانوان تهران‌ پارس 4. جمعیت زنان صاحب شغل و حرفه 5 . جمعیت صلح نو 6. جمعیت شورای زنان 7. جمعیت بانوان هاتف 8 . جمعیت بانوان و دوشیزگان 9. جمعیت زنان زرتشتی 10. جمعیت بانوان ارت 8 11. جمعیت ماماهای ایران 12. جمعیت زنان آشوری و کلدانی 13. انجمن معاونت زنان شهر تهران 14. انجمن زنان و دختران نارمک 15. جمعیت حمایت از زنان بی‌پناه 16. جمعیت حمایت از مستمندان و کهنسالان .17 جمعیت پرستاران ایران 18. جمعیت کل خیریه ارامنه 19. انجمن فارغ‌التحصیلان مدرسه امریکایی 20. جمعیت بانوان پزشک 21. جمعیت حرفه و فن 22. جمعیت بانوان فرهنگی 23. سازمان بانوان یهود 24. جمعیت زنان خانه‌دار 25. جمعیت زنان مهندس و پژوهشگر 26. کلوپ زونتای تهران 27. انجمن بهداشتکاران دهان و دندان و... 9 این جمعیتها که غالباً همان جمعیتهای عضو شورای عالی زنان بودند با اهداف شعارگونه قبلی خود و در راستای سیاست‌های سازمان زنان ایران، عمل می‌کردند.
با تأسیس سازمان هم گروه محدود و جدیدی از زنان تحصیلکرده و غرب‌گرا که جوان‌تر از عناصر شورا بودند، بار دیگر در رأس سازمان جا گرفتند و این ترکیب را تا پایان عمر سازمان حفظ کردند که نام آنان در بالا ذکر شد.
ارکان اجرایی سازمان زنان ایران شامل مجمع عمومی، شورای مرکزی، دبیرخانه مرکزی و کمیته‌های نه‌گانه تحقیق شامل کمیته‌های حقوقی، آموزشیؤ بهداشت و رفاه خانواده، زنان شاغل. فرهنگ هنر، امور بین‌الملل، جمعیت‌شناسی و عضوگیری، دختران دانشجو و روابط عمومی بود.
هرچه از زمان تأسیس سازمان می‌گذشت، اصول دیوانسالاری در آن قوت می‌گرفت و به ارکان اداری، اجرایی وسعت داده می‌شد. اما تأثیرات اجرایی کمتری به چشم می‌خورد و حتی با وجود تأسیس خانه‌های زن در شهرستان‌های مختلف، بسیاری از مردم با نام سازمان آشنایی نداشتند و اغلب آنان در مناطق مختلف، تعطیل و با وجود تشکیل کمیته‌های تحقیق، عدم کارآیی در واحد شعب، همچنان حاکم بود. 10
دبیرخانه و نواقص اداری و اجرایی
دبیرخانه مرکزی در سازمان، نقطه هماهنگ‌کننده اهداف حاکم بر سازمان و برنامه‌های اجرایی آن بود. در عین حال، نواقصی در سیستم آن وجود داشت که سبب می‌شد اهداف پیش‌بینی شده برای سازمان، در سطح آیین‌نامه‌ها متوقف بماند و یا در صورت اجرا، با مشکلات عدیده‌ای مواجه شود. از گزارش‌های سالیانه سازمان چنین برمی‌آید که عدم وجود نیروی انسانی همواره وجود داشته و این در حالی است که وظایف عدیده‌ای بر عهده دبیرخانه بود. به همین دلیل، دبیرخانه‌ها اغلب تعطیل بودند. مهم‌ترین تصمیم‌گیری‌ها بر مبنای اهداف سازمان در دبیرخانه مرکزی انجام می‌شد و این در حالی بود که با وجود برنامه‌ریزی‌ها و گروه‌بندی‌های متعدد در زمینه تحقیق و پژوهش، شناخت واقعی و درستی از شرایط محلی و بومی از نقاط مختلف کشور وجود نداشت و تصمیمات دبیرخانه مرکزی، بدون استفاده از اطلاعات آماری و تحقیقات بومی صورت می‌گرفت که در اغلب موارد، از یک الگوی یکسان تبعیت می‌کرد و در مرحله عمل، با توجه به تفاوت‌های فرهنگی و آداب و سنن مناطق مختلف ایران، ناموفق می‌ماند. علاوه بر این، دبیرخانه مرکزی دچار تورم و انباشت وظایف شده بود که سبب می‌شد، پیوستگی معقول و منطقی در امور وجود نداشته باشد.
مهم‌ترین عامل در عدم کارایی شعب سازمان، عدم نظارت دقیق به عملکرد شعب بود. این واحد که به منظور بسط نفوذ بهتر و بیشتر سازمان در شهرستان‌ها و استان‌ها به وجود آمد، با توجه به پراکندگی قومی و منطقه‌ای در شهرها و مناطق مختلف به طور متفرق ایجاد شد. در صورتی که نیروهای متخصص و کارآمد به نسبت شعب وجود نداشت. علاوه بر این، سازمان مرکزی در پایتخت نمی‌توانست این پراکندگی را تحت نظارت خود درآورد. 11
مراکز رفاه خانواده
یکی دیگر از واحدهای خدماتی سازمان زنان، مراکز رفاه خانواده بود. فعالیت‌هایی که برای مراکز رفاه در نظر گرفته شده بود، عبارت بود از: بهداشت و تنظیم خانواده؛ مشاوره خانواده و امور حقوقی؛ مهد کودک؛ آموزش. ایرادات بسیاری که در نظام اجرایی این مراکز وجود داشت، مانع تحقّق این اهداف می‌شد. مهم‌ترین وجه آن، عدم وجود امکانات و بودجه لازم برای مراکز رفاه بود. این مراکز، اغلب در شهرستان‌ها، تنها یک شعبه داشتند که از طریق اجاره یک منزل و تجهیز آن با وسایل بسیار ابتدایی آماده شده بودند و یا از خانه‌های زن استفاده می‌شد. خانه‌های زن، مراکزی بودند که با تبلیغات گسترده سازمان در شهرستان‌ها ایجاد شد و اغلب، ساختمان‌هایی با چند اطاق و امکانات محدود بودند. 12
از آنجا که در خانه‌های زن، تنها فعالیت‌های تبلیغاتی صورت می‌گرفت، بنابراین به مراکز رفاه واگذار شدند. این ساختمان‌ها با وظایف چندگانه مراکز رفاه سنخیتی نداشتند و حتی بسیاری از آنها پس از مدت کوتاهی به دلیل عدم وجود امکانات و نیروی انسانی لازم تعطیل شدند. مراکز رفاه که مهم‌ترین رکن خدماتی سازمان محسوب می‌شدند، اغلب دور از شهر بودند از این‌رو، خانواده‌ها به سختی با این مراکز ارتباط برقرار می‌کردند. به طوری که بسیاری از افراد در شهرستان‌ها و استان‌ها از وجود سازمان خبر نداشتند. 13
از سوی دیگر، خدمات این مراکز با وجود امکانات ضعیف مالی و خدماتی و نیروهای متخصص در مراکز رفاه خانواده و با توجه به نرخ رشد سه درصدی جمعیت در ایران، بسیار محدود بود. با توجه به عامل اصلی عدم وجود امکانات و افراد متخصص، وظایف واحدهای سازمان در حد گزارش‌های سالیانه محدود شده و در مراحل اجرایی، اغلب ناموفق بود. علاوه بر این، از آنجا که بودجه زیرگروه‌های اجرایی سازمان به برنامه‌های تبلیغاتی و برگزاری سمینارها و جلسات اختصاص می‌یافت، اهداف فوق معلق می‌ماند.
میزان هزینه‌های مددکاری سازمان ازجمله رفاه دانشجویان دختر، خانواده‌های بی‌سرپرست و مددکاری اجتماعی با توجه به موقعیت اقتصادی و اجتماعی هر شهر و شرایط و امکانات محلی آن، یکسان نبود و سبب می‌شد که امکانات در سطح عادلانه و با توجه به جمعیت مناطق توزیع نشود. ضمن آنکه عدم وجود نیروی متخصص و کارآمد، این طرح را نیز با شکست مواجه ساخت.
فعالیتهای آموزشی سازمان زنان ایران
با تشکیل سپاهیان دانش در همان قالب تحولات انقلاب سفید، جوانان شهری بعد از طی دوره‌های خاص آموزشی، راهی شهرستان‌ها و روستاهای مختلف می‌شدند که از نتایج مهم آن، تقابل دو فرهنگ شهری و روستایی بود. در کنار سپاهیان دانش، سازمان زنان ایران نیز فعالیت‌هایی را با عنوان مبارزه با بی‌سوادی در جهت همکاری با کمیته ملی پیکار جهانی با بی‌سوادی تدوین نمود. 14
مهم‌ترین مسئله در این برنامه‌ها، هماهنگی بسیار سازمان زنان ایران با سیاست‌های تبلیغاتی حکومت بود. به این ترتیب که اغلب فعالیت‌های آموزشی، با ارقام و آمار بسیار بیشتر از چیزی که عمل می‌شد، از سوی سازمان، منتشر و یا در گزارش‌های سازمان به کمیته جهانی مبارزه با بی‌سوادی، اعلام می‌شد.
زیر نظر واحد پژوهش و برنامه‌ریزی سازمان صورت می‌گرفت و شامل سوادآموزی تابعی، آموزشگاه مددکاری زنان روستایی و مراکز آموزش راهنمایان خانواده بود. با توجه به شرایط ایران و در نظر گرفتن اهداف سوادآموزی جهانی سازمان ملل متحد، گروه پژوهشی سازمان زنان با همکاری یونسکو، مأمور اجرای طرح سوادآموزی تابعی در ایران شد. به منظور برداشتن گام‌های اولیه، طرح تجربی سوادآموزی تابعی برای شناخت ویژگی‌ها و نیازمندی‌های زنان روستایی تهیه شد. 15
طرح تجربی به طور مفصل در گزارش سالیانه 1354ـ1353 سازمان زنان بررسی شده است. اما این گزارش، بیشتر به ارائه برنامه‌های طرح اقدام کرده و آمار و اطلاعات جامع و دقیقی از نحوه اجرا ارائه نمی‌دهد. 16 اما همین برنامه‌ها نشان می‌دهند که چه تحقیقات جامعی با صرف هزینه و نیروی انسانی از کشور ایران، نسبت به امور آموزشی، سوادآموزی و برآورد نیروی انسانی به عمل آمد و استعمارگران غربی می‌توانستند غایت بهره‌برداری را از این اطلاعات در برنامه‌ریزی‌های استعماری خود ببرند.
اجرای طرح سوادآموزی با مشکلات متعددی مواجه بود که اهمّ آنها به شرح زیر است:
ــ نبود زیربنای مطلوب اقتصادی، اجتماعی در حوزه عملیات طرح
ــ نبود و یا کمبود سازمان‌های آموزشی و پرورشی، دبستان، آموزشگاه حرفه‌ای، دیگر سازمان‌های فرهنگی
ــ کمبود مربی، آموزگار و دیگر مسئولان اجرایی آشنا با فلسفه سوادآموزی تابعی
ــ مجهز نبودن گروه‌ها به تجهیزات چاپ و تکثیر واحدهای آموزشی و پوسترها، دستگاه کپی و...
ــ کندی در اتخاذ تصمیم و اجرای آن به دلیل دیوان‌سالاری
ــ عدم تأمین هزینه‌های لازم برای اجرای طرح
ــ کمبود کارشناسان با صلاحیت و تجربه برای تدوین واحدهای درسی به دلیل جدید بودن فنون تدوین واحدهای آموزشی
مجموعه عوامل فوق سبب شد طرح مذکور تنها درمراحل اولیه، برخی روستاها ومراکز نزدیک پایتخت را دربرگیرد و دراجرای کلان متوقف شده، تنها انبوهی ازاطلاعات وطرحهای پژوهشی از آن باقی بماند.
http://www.iichs.orgمنبع : ایرانیان

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.