مشکلات اضطرابی کودکان (قسمت دوم)

معمولا وسواس نشانه نوعی فشار است که به فرد وارد شده است. با شناختن استرس و فشاری که به کودک اعمال می شود و برطرف کردن آن، می توان از بروز حالات وسواسی کاست.
جمعه، 17 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مشکلات اضطرابی کودکان (قسمت دوم)
با کودکی که هنگام عصبانیت مو یا آبروی خود را می کند چه کنیم؟
این کار نشانه نوعی وسواس است که گاهی ریشه در افسردگی هم دارد. در وسواس مو کندن، بچه ها با موهای بدنشان مثل موی سر، موی ابرو و موی مژه هایشان بازی می کنند و سرانجام آنها را می کنند. برخی از کودکان آن قدر این کار را تکرار می کنند که قسمتی از سرشان خالی می شود و پوست آن قسمت نسبت به این عمل حساس می گردد و ایجاد خارش می کند و فرد تمایل بیشتری پیدا می کند که به آن قسمت دست بزند و آنها را بکند و این کار کم کم به صورت عادت درمی آید، به طوری که هر وقت ناراحت می شود این کار را تکرار می کند. در مورد این بچه ها، در درجه اول باید وضعیت آنها را بشناسیم. شناخت زندگی آنها و پی بردن به اینکه از چه چیزی ناراحت هستند لازم است. باید با آنها صحبت کنیم و تا حدی که امکان دارد شرایط زندگی آنها را تغییر بدهیم. حتی اگر این تغییر جزئی و اندک باشد، او فکر خواهد کرد که چیزهایی برایش تغییر کرده است.
 
نکته دیگر اینکه باید انگشتان این بچه ها را به کار بگیریم. در مواقعی که می خواهد موی سرش را بکند، اشیایی را در اختیار او قرار دهیم که بتواند با آن بازی کند. هنگام درس خواندن یا زمانی که تنهاست، هر بار که می بینیم دستش به طرف سرش می رود و می خواهد موهایش را بکند، به او یاد بدهیم که انگشتانش را حرکت بدهد و بازی کند. کارهای هنری و کارهایی که با دست انجام می گیرد به این کودکان کمک می کند، ولى عامل اصلی، افسردگی این بچه هاست که باید برطرف بشود. نکته مهم دیگر رفع تنهایی این بچه هاست. این دسته از کودکان نباید منزوی و تنها بمانند و باید آنها را مشغول نگهداشت.
 
دیکته فرزندم خوب است، ولی روزی که در مدرسه دیکته دارد می ترسد و به هر بهانه ای می خواهد از رفتن به مدرسه طفره برود؟ چه باید بکنم؟
در مورد رفتارهایی که با ضعف تحصیلی ارتباط دارد، باید در جهت تقویت جنبه های درسی به کودک خود کمک کنیم. یعنی اگر هر شب به دانش آموز دیکته گفته شود و او بتواند حروف را به خوبی بشناسد، از روی غلط‌هایی که دارد مجددا دیکته گفته شود و به دنبال هر اصلاح و یادگیری تشویق گردد و ترسش از بلد نبودن دیکته بریزد، مسلما دیگر نمی ترسد. پس ما باید بچه ها را از لحاظ درسی تقویت کنیم تا رفتارهای ناشی از ضعف درسی آنها از بین برود. در ضمن آموزش باید سعی کنیم داد نزنیم و آنها را تهدید نکنیم.
 
فرزندم نسبت به همراه داشتن وسایل مدرسه وسواس دارد و آن را بارها کنترل می کند. با او چه کنم؟
وسواس نوعی فشار است و به مواردی اطلاق می شود که فردی کارهای تکراری را انجام می دهد یا افکارش متوجه موضوع خاصی می شود و مرتب به آن فکر می کند که این هم نوعی تکرار است. این نوعی از وسواس فکری است و اگر عملی و رفتاری باشد به آن وسواس عملی گفته می شود. باید سعی کنیم مانع رفتارهای وسواسی چنین افرادی بشویم. یعنی به هیچ وجه نباید به فرد وسواسی اجازه داد که کارهای وسواسی اش را انجام دهد. باید مانع شویم. مثلا اگر کودک کاری را تکرار می کند، باید مانع شویم یا شیئی را که در دست دارد بگیریم و کنار بگذاریم و سعی کنیم بلافاصله او را به کار دیگری مشغول کنیم تا حواسش را پرت بکنیم. این کار به ترک رفتار وسواسی کمک می کند و آن حالت را از این افراد می گیرد.
 
با کودکی که نسبت به انجام تکالیف مدرسه وسواس دارد و با وجود انجام صحیح آنها باز هم نگران است و از رفتن به مدرسه واهمه دارد، چه باید کرد؟
اغلب این کودکان، مادران نگرانی دارند. در مورد دانش آموزی که درسش را خوانده و کارهایش را انجام داده، ولی باز نگران است و احتمال می دهد که درس را بلد نباشد، باید به رفتارهای اطرافیان او و عادتها و هیجانها و نوع برخوردی که آنها با کودکانشان دارند توجه بکنیم. چون کودک جزئی لاینفک از خانواده است. نمی توان کودک را به تنهایی و جدا از خانواده مورد قضاوت قرار بدهیم و بدون اینکه به مادر و نزدیکان او ارائه طریق کنیم، توصیه ها و دستورالعملهایی را به صورت فردی به کودک ارائه دهیم. معمولا مادران نگران، فرزندان نگران و وسواسی دارند؛ بنابراین توصیه می شود که ابتدا مادر به یک مشاور مراجعه کند و خودش را از آن حالت وسواس و نگران بودن و برخورد توأم با هیجان دور نماید. به دنبال این اصلاح روش، فرزند او هم با مشاهده رفتار مادر، اصلاح خواهد شد.
 
با وسواس کودکان چه کنیم؟
معمولا وسواس نشانه نوعی فشار است که به فرد وارد شده است. با شناختن استرس و فشاری که به کودک اعمال می شود و برطرف کردن آن، می توان از بروز حالات وسواسی کاست. گاه کودکانی که والدین وسواسی دارند، از آنها چنین رفتارهایی را می آموزند و چنانچه پدر یا مادر از رفتارهای وسواسی خود دست بردارد، کودک نیز رفتار وسواسی را کنار خواهد گذاشت. والدین سخت گیر که قوانین و مقررات افراطی را برای فرزندانشان به اجرا در می آورند، عاملی هستند تا فرزندانشان به منظور رهایی از فشار، رفتارهای وسواسی از خود نشان دهند که با از میان رفتن آن قوانین سخت، وسواس نیز کم می گردد. در شرایط حاد باید از روانشناسان بالینی بهره گرفت و در مواردی که این رفتارها بسیار شدید است، از دارو نیز می توان استفاده کرد.
 
فرزندم دچار کم خوابی است و چون مادرش پرستار و شب کار است، دائم نگران است. با او چه باید بکنم؟
خواب برای کودکان، برخلاف بزرگسالان، چیز خوشایندی نیست. بزرگسالان از خوابیدن لذت می برند و این را یک نیاز فیزیولوژیکی می دانند، اما کودکان چنین برداشتی از خواب ندارند. آنها خوابیدن را به منزله جدا شدن از این دنیا می دانند و اصلا دوست ندارند بخوابند. به همین دلیل معمولا والدین با فرزندانشان در این مورد مشکل دارند. مثلا می گویند: برو بخواب، شب است، دیر می شود، فردا باید به مدرسه بروی؛ ولی فرزندشان امتناع می کند. برخی از بچه ها ادعا می کنند که می ترسند و نمی توانند بخوابند. آنها از والدینشان می خواهند که با آنها بخوابند. موضوعهای مختلف برای کودک ایجاد نگرانی می کند و مانع از خوابیدن او می شود. یکی می ترسد که از این دنیا واقعا بریده شود، یعنی بخوابد و دیگر بلند نشود؛ دیگری درباره مادرش فکر می کند که مبادا خودش بخوابد و بلایی بر سر مادرش بیاید و او را از دست بدهد. به این دلیل چنین کودکی تمایل زیادی دارد که هنگام خوابیدن تنها نباشد. کودکانی که از مادرانشان به نوعی دور هستند، مثلا مادر شب کار است، از شب بیشتر می ترسند، چرا که حمایت کننده شب در کنارشان نیست. به همین دلیل توصیه می شود که چنین مادرانی هنگام خواب فرزندشان را تنها نگذارند و با او صحبت کنند، برایش داستان بگویند و حرفهای خوشایند بزنند تا او به خواب رود. سپس می توانند فرزند خود را ترک کنند و به سراغ کار خود بروند.
 
منبع: پاسخ به والدین، دکتر سیما فردوسی، تهران: انتشارات صابرین، چاپ سیزدهم، 1394.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.