1. اگر در راه حق صبر کنی، خدای مهربان بهتر از آنچه در برابرش صبر کرده ای به تو خواهد داد
انگار همین دیروز بود که نذر کرده بودم اگر امتحانها را با نمره ی خوب تمام کنم، یک بسته خرما ببرم امامزاده. امسال امتحانها خیلی سخت گذشت. خواهر کوچکم تب کرده بود و مامان و بابا حسابی نگران بودند. گاهی به آنها کمک میکردم، گاهی با خواهرم هم صحبت میشدم و گاهی با خدا صحبت میکردم و دعا میکردم زود سلامتی به بدن خواهرم برگردد. درسها را با همین اوضاع میخواندم و شکر خدا بهترین نمرهها را گرفتم. امروز که خواهرم توی حیاط گُلها را آبپاشی میکرد، مادرم روی ایوان ایستاده بود و پدرم ماشین را میشست. خدا را شکر کردم برای سلامتی و شادی و آسایش امروز و گذشت همهی روزهایی که سخت بود و شاید یک امتحان.2. عقل تو دوستت و جهل تو دشمنت است
عقل حالش گرفته شده بود. میخواست عصبانی بشود که با خودش گفت: «حالا جهل از روی نادانی یک کاری کرد، تو که نباید اعصاب خودت را به خاطرش به هم بریزی.» عقل یک نفس عمیق کشید و با خودش فکر کرد: اگر این جهل نبود چه میشد؟! آن وقت کارها با نظم بیش تری انجام میشدند، نتایج بهتری داشتند و زندگی آسایش و آرامش بیش تری داشت. همین که گاهی جهل میآید و چشم وهمچشمی میآورد، پشت سر کسی غیبت میکند، از روی تنبلی کارها را به عقب می اندازد و از روی بدجنسی بدخواهی میکند، دلیل خوبی است برای این که گوشش را بگیریم و یک درس حسابی بهش بدهیم. عقل با این فکرها حالش سرجایش آمد و بلند شد که برود درس خوبی به جهل بدهد. باید خیلی مراقب باشد.3. اگر مشکل کسی را برطرف کنی، خدای مهربان در روز قیامت اندوه را از قلبت برمی دارد
هاجرخانم و آقامصطفی خانهی کوچکی دارند که بیش تر اهالی محل خاطرههای خوبی از آن جا دارند؛ از روزهای شاد عید و جشنها تا هم کاری و برگزاری مراسم عزاداری. هاجرخانم و آقامصطفی بچههای محل را مثل نوههای خودشان دوست دارند، بزرگ ترها هم آنها را مثل مادر و پدر خودشان میدانند. خدا میداند که این محبت و شادابی که در دل هاجرخانم و آقامصطفی هست، از صفا و بزرگی دلهای شان میآید، از همان جایی که مشکل اهالی محل را مشکل خودشان میدانند و در شادی و بهتر کردن زندگیها تمام تلاش شان را به کار می گیرند. خدا این دو عزیز را حفظ کند!4. هرچیز دارویی دارد و داروی گناهان، استغفار کردن است.
وقتی اشتباهی میکنم، دلم میگیرد. به این فکر میکنم که چرا این اتفاق افتاد، چطور میشود برای دفعههای بعدی جلویش را گرفت و از چه راهی میشود آثارش را از بین برد و جبران کرد. خدا چه خوب میدانسته که نیاز من چیست، توبه و استغفار هم همین فکر و طلب آمرزش است. کاش همیشه راههای خدا را خوب ببینم!
5. هرکس با محبّت آل محمّدصلی الله علیه و آله بمیرد شهید است
با خانواده ی پیامبر، از کودکی با مراسم، صحبتهای مامان، کتاب داستانها و درسهای مدرسه و برنامههای تلویزیون آشنا شدم. اما حالا، بعد از آن همه شنیدن، چیزی در دلم حس میکنم که نامش محبت است؛ محبتی که هربار از بزرگواری، کرامتها و علم این خانواده میشنوم بیش تر میشود؛ محبتی که دوست دارم روز به روز بیش تر و عمیقتر شود.
نویسنده: افروز ارزه گر
تصویرساز: جعفر بهروان راد
پی نوشت:
برگرفته از احادیث امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه سلام الله علیها
منبع: مجله باران