در ابتدا
الان که دارم اینها را برایتان تعریف میکنم، عاشورا گذشته است و ده شب عزارداری کردهایم و خیلی هم از نوع عزاداری امسالمان راضی هستیم، به همین دلیل است که تصمیم گرفتیم اطلاع رسانی کنیم و شما را هم در جریان قرار دهیم شاید شما هم بتوانید به چنین حس رضایتی از عزاداریهایتان برسید.
ما هم درست مثل خودتان کُلّی شور و حال داریم برای خدمت کردن به امام حسین علیه السلام و عزاداران ایشان. اصلاً سر و دست میشکنیم برای این که محرم از راه برسد و ما پیراهن مشکی بپوشیم و یا علی بگوییم و کمر همت ببندیم برای خدمت؛ اما امسال همه چیز برایمان رنگ و بوی بهتر شدن داشت. از شب اول محرم، با دوستهایم قرار گذاشتیم عزاداری کنیم؛ اما به روشی بهتر، روشی که فقط به گریه کردن و سینه زدن و پذیرایی از عزاداران خلاصه نشود.
راستش را بخواهید این کار را از سال قبل شروع کردیم، همین جا در همین مجله ی باران خواندیم که اگر آدم کسی را دوست دارد شناختش را از او افزایش میدهد؛ مثلاً سعی میکند خصوصیات اخلاقی و رفتاری او را خوب بشناسد، سعی میکند بفهمد او چه چیزهایی را دوست دارد و چه چیزهایی را دوست ندارد، سعی میکند کارهایی را انجام دهد که خوشایند اوست.
ما هم درست مثل خودتان کُلّی شور و حال داریم برای خدمت کردن به امام حسین علیه السلام و عزاداران ایشان. اصلاً سر و دست میشکنیم برای این که محرم از راه برسد و ما پیراهن مشکی بپوشیم و یا علی بگوییم و کمر همت ببندیم برای خدمت؛ اما امسال همه چیز برایمان رنگ و بوی بهتر شدن داشت. از شب اول محرم، با دوستهایم قرار گذاشتیم عزاداری کنیم؛ اما به روشی بهتر، روشی که فقط به گریه کردن و سینه زدن و پذیرایی از عزاداران خلاصه نشود.
راستش را بخواهید این کار را از سال قبل شروع کردیم، همین جا در همین مجله ی باران خواندیم که اگر آدم کسی را دوست دارد شناختش را از او افزایش میدهد؛ مثلاً سعی میکند خصوصیات اخلاقی و رفتاری او را خوب بشناسد، سعی میکند بفهمد او چه چیزهایی را دوست دارد و چه چیزهایی را دوست ندارد، سعی میکند کارهایی را انجام دهد که خوشایند اوست.
در پرانتز
راحتتر و سادهتر بگویم، من و دوستانم امام حسین علیه السلام را دوست میداریم و تحت هیچ شرایطی حاضر نیستیم دست از این محبت عزیز برداریم. یک روز نشستیم دور هم و کلاهمان را قاضی کردیم و دیدیم انصافاً این دوست داشتن، چیزی کم دارد و آن چیز، «آگاهی» است. هرچه از امام حسین علیه السلام میدانستیم خلاصه میشد به آنچه در مراسم عزاداری شنیده بودیم و آنچه در کتابهای درسی خوانده بودیم و این میزان، برابر با یک قطره است از دریای وجود امام عزیزمان.
در ادامه
آن روز پوریا گفت: «من توی مسجد، همان پای سماور هم که باشم و حرفهای سخنران را بشنوم برایم کافی است. تازه اگر نصف آن حرفها هم یادم بماند میتواند مرا آدم کند»؛ اما امین و محمدمهدی نظر دیگری داشتند، آنها میگفتند شناخت به این راحتی حاصل نمیشود، باید یک سیر مطالعاتی هدفمند تنظیم کنیم. هادی و اشکان هم که حرفهای ما را میشنیدند به ما ملحق شدند و پنج نفری شروع کردیم به برنامه ریزی. پوریا هم که دید تنها میماند و هیچ کس با او موافق نیست جلو آمد و گفت: «پای سماور ایستادن که فقط ده پانزده روز است، خوب است فکری هم برای روزهای دیگر سال بکنم.»
این شد که شش نفری دست به یک کار بزرگ زدیم. ریشه ی این کار بزرگ هم از جایی بود که پارسال سخنران مسجد گفت هدف امام حسین علیه السلام مبارزه با نادانی بوده است. همین آقاپوریا پارسال هم پای سماور بود که سخنران این را گفت. همان موقع یادم است که از پای سماور آمد کنار و چنددقیقه رفت توی فکر؛ اما زود خودش را جمع وجور کرد و به چایی ریختنش ادامه داد، بعدترش هم فکر میکنم همه چیز را یادش رفت که هیچ کاری برای خودش و بقیه نکرد.
بعد از تمام شدن اربعین همان پارسال، پس از کُلی کلنجار رفتن با خودمان، برای آن کار بزرگ تصمیم گرفتیم. رفتیم پیش سخنران مسجد محل و خواهش کردیم راهنماییمان کند. او هم یک فهرست بسیار ساده از کتابهای به دردبخور به ما داد و گفت: «یک یا علی بگویید و کارتان را شروع کنید.»
خداییش از پارسال تا خود امسال، ماهی دو کتاب درباره ی امام حسین علیه السلام و واقعه ی عاشورا خواندیم و هروقت آن آقای سخنران را پیدا میکردیم سؤالاتمان را ازش میپرسیدیم.
این شد که شش نفری دست به یک کار بزرگ زدیم. ریشه ی این کار بزرگ هم از جایی بود که پارسال سخنران مسجد گفت هدف امام حسین علیه السلام مبارزه با نادانی بوده است. همین آقاپوریا پارسال هم پای سماور بود که سخنران این را گفت. همان موقع یادم است که از پای سماور آمد کنار و چنددقیقه رفت توی فکر؛ اما زود خودش را جمع وجور کرد و به چایی ریختنش ادامه داد، بعدترش هم فکر میکنم همه چیز را یادش رفت که هیچ کاری برای خودش و بقیه نکرد.
بعد از تمام شدن اربعین همان پارسال، پس از کُلی کلنجار رفتن با خودمان، برای آن کار بزرگ تصمیم گرفتیم. رفتیم پیش سخنران مسجد محل و خواهش کردیم راهنماییمان کند. او هم یک فهرست بسیار ساده از کتابهای به دردبخور به ما داد و گفت: «یک یا علی بگویید و کارتان را شروع کنید.»
خداییش از پارسال تا خود امسال، ماهی دو کتاب درباره ی امام حسین علیه السلام و واقعه ی عاشورا خواندیم و هروقت آن آقای سخنران را پیدا میکردیم سؤالاتمان را ازش میپرسیدیم.
در نهایت
امسال دهه ی اول محرم، پوریا هم چنان پای همان سماوری میایستاد و چایی میریخت که پارسال. امین و محمدمهدی کفشها را جفت میکردند و مرتب میگذاشتند داخل جاکفشی. هادی و اشکان و من هم از ظهر در آشپزخانه بودیم و غذاهای نذری را آماده میکردیم، درست همان وظایف سال قبل و فقط برای سینه زنی پُستهایمان را رها میکردیم.
ما شش نفر، همان شش نفر پارسال هستیم با این تفاوت که حالا دیگر میدانیم امام حسین علیه السلام چه خصوصیاتی داشته، چه هدفی داشته، چه قصدی داشته و مقصدش کجا بوده. برای خیلیها هنوز سؤال است که چرا امام حسین علیه السلام به کربلا رفت، چرا خانوادهاش را با خودش برد، چرا نامههای کوفیان را باور کرد و...؛ اما برای ما دیگر این سؤالات و ابهامات رفع شده است، آن هم در این سن؛ هرکس هم بیاید و این سؤالها را از ما بپرسد، خوب و شیرین جوابش را میدهیم.
ما شش نفر، همان شش نفر پارسال هستیم با این تفاوت که حالا دیگر میدانیم امام حسین علیه السلام چه خصوصیاتی داشته، چه هدفی داشته، چه قصدی داشته و مقصدش کجا بوده. برای خیلیها هنوز سؤال است که چرا امام حسین علیه السلام به کربلا رفت، چرا خانوادهاش را با خودش برد، چرا نامههای کوفیان را باور کرد و...؛ اما برای ما دیگر این سؤالات و ابهامات رفع شده است، آن هم در این سن؛ هرکس هم بیاید و این سؤالها را از ما بپرسد، خوب و شیرین جوابش را میدهیم.
حرف پایانی
ما حالا سینه که میزنیم و نوحهها را که گوش میدهیم طور دیگری اشکمان جاری میشود.
ما حالا میدانیم برای چه گریه میکنیم و نه از روی عادت و نه فقط به دلیل شنیدن یک واقعه ی دردناک.
ما دوست داریم سایر دوستانمان هم آگاه شوند و با آگاهی اشک بریزند.
ما شما را دعوت میکنیم به مطالعه درباره ی امام حسین علیه السلام و واقعه ی عاشورا، از همین امروز.
ما حالا میدانیم برای چه گریه میکنیم و نه از روی عادت و نه فقط به دلیل شنیدن یک واقعه ی دردناک.
ما دوست داریم سایر دوستانمان هم آگاه شوند و با آگاهی اشک بریزند.
ما شما را دعوت میکنیم به مطالعه درباره ی امام حسین علیه السلام و واقعه ی عاشورا، از همین امروز.
نویسنده: مریم راهی
تصویرساز: جعفر بهروان راد
منبع: مجله بارارن