فضائل و برکات سوره شوری

موضوع محوری سوره شوری مسأله وحی است. توصیه به استقامت رسول خدا(صلی اله علیه و آله) در امر تبلیع دین و دعوت مردم به سوی خدا، وحدت ادیان آسمانی و نهی مردم از تفرقه و اختلاف در دین خدا، عفو لغزش‌ های دیگران و غلبه بر خشم خود از دیگر موضوعات این سوره است.
يکشنبه، 1 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فضائل و برکات سوره شوری

سوره شوری

 
تعداد آیات
53
 
تعداد کلمات
860
 
تعداد حروف
3521
 
ترتیب نزول
62
 
محل نزول
مکه مکرمه
 
معانی نام سوره
کلمه شورا به معنی شور و مشورت است.
 
نامهای دیگر
حمعسق
 
ویژگیهای سوره
در قرآن هفت سوره پشت سر هم که باحروف رمز (حم) آغاز میشوند به نام (حوامیم) و یا (حامیمات) نامیده میشوند که همه ی آنها از وحی قرآن و کتاب خدا سخن میگویند و ارتباط معنوی حروف رمزی (حم) با مساله وحی و نزول قرآن و کتاب روشن میسازد.
 
موضوعات مطرح شده
مسلمانان را به امر شور و مشورت فرا خوانده و این شیوه را یکی از نشانه های جامعه اسلامی و مومنان معرفی کرده و به آن اصالت و اعتبار بسیار بالایی بخشیده است. نزول وحی به رسول خدا – صفات خداوند – افعال پروردگار – نزول قرآن – الطاف و عنایات و نعمتهای خدا وند - وحدت ادیان – یگانیگی اصول آیین تمام پیامبران – فرمان به استقامت – مساله معاد و رستاخیز – اجر و پاداش نبوت – مساله توبه – تمام حوادث تلخ و بلاها.
 

فضیلت قرائت و خواص سوره شوری

از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده: هر کس سوره شوری را قرائت کند در شمار کسانی است که فرشتگان بر او درود می فرستند و برای او طلب آمرزش و رحمت الهی می کنند.1

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس سوره شوری را قرائت کند خداوند در روز قیامت به گونه ای او را بر می انگیزد که چهره اش مانند برف سپید و مانند خورشید درخشان است تا اینکه نزد پروردگارش می ایستد. خداوند می فرماید: ای بنده ام! بر قرائت سوره شوری مداومت کردی در حالی که از ثوابش آگاه نبودی!

اما اگر ثواب آن را می دانستی دائما قرائت می کردی. ولی من جزا و پاداش تو را به شکل کامل به تو عطا می کنم. سپس می فرماید: او را به بهشت درآورید و به او قصری از یاقوت سرخ بدهید که خداوند به آن شرافت داده است و به گونه ای است که از درون بیرون آن و از بیرون، درونش دیده می شود و در آن هزار حوریه بهشتی و هزار خدمتکار زن و هزار خدمتکار مرد برای خدمت به او هستند.2
 

آثار و برکات سوره

 
1) رفع عطش
 امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس این سوره را بنویسد و بشوید و از آب آن در سفر بنوشد بعد از آن نیازمند آب نمی شود و دچار عطش نخواهد شد...3
 
2) رفع شک
 از حضرت صادق علیه السلام روایت است که: هر کس سوره شوری را بنویسد و بشوید و این آب را با خاک رس مخلوط کنند و از گل بدست آمده کوزه ای بسازند و پس از آن آب در آن بریزند و کسی که شک زیاد دارد از آن بنوشد به حالت عادی بر می گردد.4
 
3) دیدن خواب خوش
 اگر این سوره را نوشته و شب هنگام خواب زیر بالشت نهد خواب های خوشی ببیند.5
 

شأن نزول و محتوای سوره شوری

نامگذاری این سوره به این نام به خاطر آیه ۳۸ است که مسلمانان را دعوت به مشورت در امور می کند، اما از این که بگذریم این سوره ضمن داشتن محتوای عمومی سوره های مکی، یعنی بحث از مبدا و معاد و قرآن و نبوت، بحثهای مختلفی دارد که به طور خلاصه چنین است.
 
بخش اول
که مهمترین بخش این سوره را تشکیل می دهد بحث پیرامون وحی و ارتباط خداوند با پیامبران از این طریق مرموز است، که می توان گفت بر تمام سوره سایه افکنده، با آن آغاز می شود، و با آن پایان می یابد، و در لابلای سوره نیز از آن سخن به میان آمده، و به تناسب آن، بحثهائی پیرامون قرآن و نبوت پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلّم و آغاز شروع رسالت از زمان نوح علیه السلام مطرح شده.
 
بخش دوم
اشاراتی است پر معنی به دلائل توحید، و آیات خداوند در آفاق و انفس که بحث وحی را تکمیل می کند، و همچنین بحثهائی از توحید ربوبیت.
 
بخش سوم
اشاراتی به مساله معاد و سرنوشت کفار در قیامت دارد این بخش نسبت به بخشهای دیگر در این سوره کم است.
 
بخش چهارم
یک سلسله مباحث اخلاقی است که با ظرافت مخصوصی بیان شده، گاه به ملکات برجسته ای همچون استقامت و توبه و عفو و گذشت و شکیبائی و فرونشاندن آتش خشم یا تعبیرات لطیفی دعوت می کند. و گاه از ملکات رذیله ای همچون طغیان به هنگام رو آوردن نعمتهای الهی، و لجاجت، و دنیا پرستی، و جزع و فزع به هنگام بروز مشکلات، با عبارات زنده ای نهی می کند.

و در نهایت مجموعه ای است کامل و داروئی است شفا بخش برای رهروان راه حق.
 

داستان سوره شوری

 
بحث روایت (نقل و نقد روایاتی درباره حروف مقطعه قرآن)
در الدر المنثور است که ابن اسحاق و بخاری در تاریخ خود، و ابن جریر به سندی ضعیف از ابن عباس، از جابر بن عبداللّه ابن رباب روایت کرده اند که گفت: روزی ابو یاسر بن اخطب با جمعی از مردان یهود به رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وسلّم عبور می کردند، در حالی که آن جناب اول سوره بقره را می خواند که می فرماید: (الم ذلک الکتاب لا ریب فیه). از بین آن جمع برادر ابو یاسر، حی بن اخطب به آن جمع ملحق شد، و گفت: هیچ می دانید؟ به خدا سوگند من از محمد شنیدم که از جمله آنچه به وی وحی شده این را می خواند: (الم ذلک الکتاب) پرسیدند راستی تو خودت شنیدی؟ گفت: آری.

پس یهودیان نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وسلّم شدند و گفتند: ای محمد یادت نیست که در ضمن آنچه به تو وحی شده می خواندی: (الم ذلک الکتاب)؟

فرمود: بلی درست است. گفتند: آیا جبرئیل این را از ناحیه خدا برایت آورده؟ فرمود: آری. گفتند: با اینکه خداوند قبل از تو هم انبیائی فرستاده، و ما سراغ نداریم که هیچ پیغمبری مدت سروری و مقدار عمر امتش را دانسته باشد غیر از تو که در این کلام خود از آن خبر می دهی؟ در همین بین حی بن اخطب به عده ای که همراهش بودند گفت: (الف) یک، و (لام) سی، و (میم) چهل، جمعا می شود هفتاد و یک، و آیا شما می خواهید به دین پیغمبری درآیید که مدت سروری اش و عمر امتش مجموعا هفتاد و یک سال است.

آنگاه رو کرد به رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وسلّم و گفت: ای محمد آیا غیر از (الم) حرف دیگری هم هست؟ فرمود: بله، پرسید: چیست؟ فرمود: (المص) حی بن اخطب گفت: (عجب) این از اولی سنگین تر و طولانی تر است، چون (الف) یک و (لام) سی و (میم) چهل (وصاد) نود است که جمعا صد و شصت و یک می شود. ای محمد آیا غیر از اینهم هست؟ رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وسلّم فرمود: بله، پرسید چیست؟ فرمود: (الر) گفت اینکه از آن دو سنگین تر و طولانی تر است، چون (الف) یک و (لام) سی و (را) دویست است که جمعا دویست و سی و یک می شود.

حال بگو ببینیم باز هم هست؟ فرمود: بله (المر) حی گفت این دیگر از آنها سنگین تر و بلندتر است الف یک و (لام) سی و (میم) چهل و (را) دویست که جمعا دویست و هفتاد و یک.

سپس حی بن اخطب گفت: ای محمد امر تو بر ما مشتبه شد نمی دانیم دوران نبوتت کوتاه است یا بلند؟ آنگاه برخاستند که بروند برادر او ابو یاسر به او و همراهانش از علمای یهود گفت نظر شما چیست؟ آیا به راستی همه این مدت ها یعنی (71) و (161) و (231) و (271) را به محمد داده اند که جمعا هفتصد و سی و چهار سال باشد؟ آنها نیز گفتند: امر او برای ما مشتبه است.

راویان نامبرده معتقدند که آیات (هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هنام الکتاب و اخر متشابهات...) در خصوص ‍ همین یهودیان نازل شده.

و نیز الدر المنثور قریب به این مضمون از ابن منذر، از ابن جریح نقل کرده. قمی هم نظیر آن را در تفسیر خود از پدرش از ابن رئاب، از محمد بن قیس، از ابی جعفر علیه السلام نقل کرده. و در این روایت نیامده که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وسلّم هم حساب ابجد یهودیان و یا متشابه بودن حروف مقطعه را امضا کرده باشد، خود یهودیان هم دلیلی برای گفته خود نیاورده اند، در سابق هم گفتیم که آیات متشابه قرآن غیر از حروف مقطعه ای است که در آغاز بعضی سوره ها آمده.

پینوشت
(1)مجمع البیان، ج9، ص25
(2) ثواب الاعمال، ص113
(3)مستدرک الوسائل، ج4، ص312
(4) همان
(5) درمان با قرآن، ص93


منبع: سایت رولق الحجاج


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما