بررسي تأثير تنش خشکي بر زودرسي گلرنگ پائيزه در منطقه اصفهان
محمدرضا نادري درباغشاهي (استاديار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزي دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان، اصفهان - نويسنده مسئول)، عليرضا بني طباء (مربي دانشگاه آزاد اسلامي مرکز گلپايگان)، محمدرضا شهسواري (استاديار پژوهش مرکز تحقيقات کشاورزي اصفهان)، حميدرضا جوانمرد (مربي گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزي دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان، اصفهان)
تاريخ دريافت: 86/6/14
تاريخ پذيرش: 86/10/15
کلمات کليدي: گلرنگ، تنش خشکي، روغن دانه، زودرسي و عملکرد دانه
گلرنگ اگر چه گياهي مقاوم به خشکي است ولي تنش خشکي بر کميت و کيفيت دانه هاي آن و همچنين مراحل فيزيولوژيکي آن تأثيرگذار مي باشد. در مطالعه هانگ و ايوانز، تنش خشگي تاثير معني داري روي درصد روغن دانه هاي گلرنگ نداشته است در حالي که در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش وزن دانه و درصد روغن دانه ها گرديد. بررسي نتايج تحقيقات انجام يافته روي گلرنگ (3) نشان مي دهد که در گلرنگ تحت دو وضعيت آبياري بيش از حد و تنش خشکي، نسبت پوست به دانه افزايش مي يابد. در مطالعه هانگ و ايوانز، تنش خشکي باعث کاهش ارتفاع، گل دهي زودتر، رسيدگي سريعتر و کاهش عملکرد گرديد ولي تأثير معني داري روي درصد روغن دانه ها نداشته است. نادري و همکاران (5) و طاوسي (4) گزارش نمودند تنش خشکي باعث کاهش تعداد روز تا رسيدگي در گلرنگ تابستانه گرديد. در مطالعه هاشمي دزفولي، تنش خشکي بر زمان شروع ظاهر شدن طبق در گلرنگ تاثير معني داري داشته است. در مطالعه ابل، قطع آبياري در مرحله گل دهي گلرنگ باعث 15 روز تسريع در رسيدگي گرديد. در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش وزن دانه و ميزان روغن دانه هاي گلرنگ گرديد ولي در مطالعات ابل، و ريچارد و برگمن، تنش خشکي تأثير ناچيز و غير معني داري بر ميزان روغن دانه ها داشت. در مطالعه نادري و همکاران (6) تنش خشکي در سطوح مختلف ميزان روغن دانه را نسبت به شاهد کاهش داد ولي اين سطوح مختلف تنش تفاوت معني داري از نظر ميزان روغن دانه وجود نداشت. لئونارد و فرنچ، با آبياري گلرنگ تحت تيمارهاي مختلف مشاهده نمودند درصد روغن در تيمارهاي تا زمان برداشت با تيمار قطع آبياري در اواخر گل دهي تفاوت معني داري نداشت. هاشمي دزفولي در نتايج آزمايش خود بر روي تاثير تنش خشکي بر رشد و عملکرد گلرنگ گزارش نموده است که ميزان روغن دانه ها تحت تاثير تنش خشکي قرار نگرفته است. در مطالعه طاوسي (4) تنش خشکي تأثير معني داري بر ميزان روغن دانه ارقام گلرنگ بهاره نداشت. نادري و همکاران (6) در مطالعه خود روي سه لاين گلرنگ در کشت تابستانه اصفهان گزارش نمودند نسبت مغز به دانه تحت تأثير تنش خشکي قرار نگرفته است. در حال حاضر گياه گلرنگ يکي از گياهان مهم روغني مطرح در تناوب هاي زراعي در منطقه اصفهان مي باشد که يکي از مشکلات کشت پائيزه آن برداشت ديرهنگام آن درتابستان مي باشد که امکان کشت دوم را کاهش مي دهد و اين مشکل باعث عدم استقبال زارعين از کشت پائيزه اين گياه با ارزش مي باشد.
بر اين اساس اين تحقيق جهت بررسي تأثير تنش کم آبي بر مراحل فنولوژيکي گلرنگ و ميزان زودرسي اين گياه در کشت پائيزه منطقه اصفهان در جهت امکان پس از برداشت گلرنگ پائيزه و همچنين بررسي تأثير تنش کم آبي و تنش خشکي بر خصوصيات کمي و کيفي گلرنگ پائيزه در منطقه اصفهان انجام گرديد.
آزمايش به صورت کرت هاي يک بار خرد شده در قاب طرح پايه بلوک هاي کامل تصادي با 4 تکرار انجام گرديد. در اين مطالعه کرت هاي اصلي شامل 4 رژيم آبياري (آبياري پس از 75، 105، 140 و 175 ميلي متر تخير از تشت کلاس A ) و پلات هاي فرعي شامل سه سطح قطع آبياري در مرحله شروع گل دهي و مرحله گل دهي کامل و ادامه آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي بودند. رقم گلرنگ مورد مطالعه 51-51-LRV بود که به نام رقم اميد بخش پديده نامگذاري و جهت کشت پائيزه در اصفهان توصيه گرديده است. زمين محل آزمايش در سال قبل از کشت آيش بود. جهت تهيه زمين در پائيز سال 83 شخم عميق در زمين آزمايش اعمال گرديد و پس از ديسک و تسطيح زمين عناصر غذائي مورد نياز بر اساس آزمايش خاک به صورت کودهاي شيميائي مصرف و علف کش ترفلان بر اساس 2/4 ليتر در هکتار از نوع امولسيون 48% در خاک مصرف و با ديسک عميق تا اعمال 15 سانتي متري خاک مخلوط گرديد. هر پلات آزمايشي شامل 6 رديف کاشت به طول 6 متر بود که پس از آماده شدن زمين و مصرف کودهاي شيميائي قبل از کاشت به صورت خطي در عمق 2 سانتي متري با فاصله رديف 40 و فاصله روي رديف 5 سانتي متر در 15 آبان سال 83 با دست کشت گرديد. آبياري تا زمان استقرار بوته ها در تمام پلات ها يکسان و بعد از آن بر اساس تيمارهاي تعريف شده بر اساس تبخير از تشت تبخير کلاس A مستقر در مزرعه به صورت کنترل شده با سرريز و به صورت غرقابي و بر اساس نفوذ آب تا عمق نفوذ ريشه ها که بااستفاده از معادلات مربوط محاسبه گرديد انجام شد.
اثر تيمارهاي قطع آبياري بر تعداد روز تا رسيدگي در سطح 1 درصد معني دار بود (جدول 1). نتايج مقايسه ميانگين ها ( جدول 2) نشان داد که تيمارهاي قطع آبياري در مرحله شروع گل دهي و خاتمه گل دهي، تعداد روز تا رسيدگي را به ترتيب 24/4 و 22/6 روز نسبت به تيمار آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي کاهش داده است. به نظر مي رسد قطع آبياري در مراحل شروع و خاتمه آبياري از طريق ايجاد تنش خشکي و در کنار آن تشديد تنش گرمائي موجود در اين زمان باعث تسريع در مراحل تکامل گل ها و رسيدگي گرديده است که اين نتيجه مطابق با اصول فنولوژي گياهي و هم جهت با نتايج ديگران (4، 5) مي باشد.
اثر متقابل رژيم آبياري و زمان قطع آبياري بر تعداد روز تا رسيدگي معني دار نگرديد ولي ميانگين اثرات متقابل بيانگر اين مطلب است که بيشترين و کمترين تعداد روز تا رسيدگي به ميزان به ترتيب 277 و 284/3 روز و به ترتيب مربوط به تيمارهاي 140 و قطع آبياري در مرحله رسيدگي فيزيولوژيکي و 105 و قطع آبياري در مرحله شروع گل دهي مي باشد (شکل 1).
اگرچه به نظر مي رسد ظاهراً طولاني ترين زمان تا رسيدگي بايستي مربوط به تيمار 75 ميليمتر و ادامه آبياري تا رسيدگي باشد ولي در اين آزمايش طولاني ترين زمان مربوط به تيمار 140 و قطع آبياري در مرحله رسيدگي مي باشد که شايد دليل آن اين باشد که اعمال تنش کم آبي در مراحل قبل از گل دهي در تيمار 140 ميلي متر باعث ايجاد نوعي سازگاري به خشکي در گياهان اين تيمار شده است به طوري که مراحل بعد از گلدهي در اين تيمار کندتر طي گرديده است در حالي که گياهان در تيمار آبياري پس از 75 ميلي متر به دليل اينکه در مراحل قبل از گل دهي تحت شرايط مناسب رطوبتي قرار داشته اند بدون هيچگونه سازگاري با شرايط کمبود آب وارد مرحله گل دهي شده اند و در اين زمان به دليل فشار تنش گرمائي مراحل تکامل بعد از گل دهي خود را سريع تر انجام داده به طوري که زمان رسيدگي آن از تيمار 140 ميلي متر هم ديرتر واقع شده است.
مقايسه ميانگين هاي ساده اين صفت در تيمارهاي رژيم آبياري و قطع آبياري نشان داد که نسبت پوست به دانه با يک دامنه از 48 تا 56 درصد بدون تفاوت معني داري در يک گروه آماري قرار گرفته اند ( جدول 2). به نظر مي رسد تنش خشکي اعمال شده در اين آزمايش چه به صورت افزايش دور آبياري و چه به صورت قطع آبياري نتوانسته است روي ميزان مغز دانه ها يا ميزان پوست دانه ها تاثير قابل توجهي بگذارد يا به عبارتي تنش خشکي تحت شدت هاي اعمال شده در اين آزمايش نتوانسته است تاثير سوئي روي پر شدن دانه ها داشته باشد. درصد مغز دانه هاي گلرنگ به عوامل محيطي و ژنتيکي و اثرات متقابل آن ها بستگي دارد. دانه هاي گلرنگ داراي 35 تا 60 درصد پوست مي باشند (2). معمولاً پوست دانه در اوائل دوره پر شدن دانه ها شکل مي گيرد و کمتر تحت تاثير عوامل محيطي قرار مي گيرد (3). نادري و همکاران (6) در مطالعه خود روي سه لاين گلرنگ در کشت تابستانه اصفهان گزارش نمودند نسبت مغز به دانه تحت تأثير تنش خشکي قرار نگرفته است. نتايج آزمايش هاي متعدد (3) نيز بيانگر اين مطلب است که اصولاً تنها تحت دو شرايط آبياري مفرط و تنش شديد خشکي نسبت پوست به دانه در گلرنگ افزايش مي يابد که بيانگر اين مطلب است که در اين آزمايش تيمارهاي آبياري در حد مفرط يا تنش شديد رطوبتي نبوده است. در اين مطالعه اثرات متقابل ميزان آبياري و قطع آبياري بر نسبت پوست به دانه معني دار نگرديد (جدول 2).
بر اساس آزمون مقايسه ميانگين ها وزن هزار دانه با يک دامنه 32/08 تا 34/54 گرم در تيمارهاي ميزان آبياري در يک گروه آماري قرار داشتند در حالي که وزن هزار دانه در تيمار آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي با ميزان 34/76 گرم به طور معني داري از وزن هزار دانه از دو تيمار قطع آبياري در شروع و خاتمه آبياري بيشتر بود (جدول 2). بنظر مي رسد افزايش دور آبياري نتوانسته است تاثير قابل توجهي بر توليد تعداد دانه و روند پر شدن دانه ها داشته باشد ولي در مقابل قطع آبياري در مرحله شروع و پايان گل دهي ظاهراً توانسته است از طريق کاهش دوره پر شدن دانه ها وزن هزار دانه را کاهش دهد. همبستگي مثبت و معني دار بين وزن هزار دانه و تعداد روز تا رسيدگي (* r=0.34) بيانگر اين مطلب مي باشد. عرضه مواد پرورده از فتوسنتز جاري يا از مواد ذخيره اي در طول پر شدن دانه ها از زمان پس از گل دهي تا رسيدگي فيزيولوژيکي تعيين کننده وزن دانه به هنگام برداشت مي باشد. وزن دانه ها ممکن است تحت تأثير حاصلخيزي خاک، تراکم گياهي و تنش هاي محيطي نظير تنش خشکي که تعيين کننده طول دوره پر شدن دانه ها پس از گلدهي است قرار گيرد. در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش معني دار وزن هزار دانه گرديد. در مطالعه لئونارد و فرنچ، تحت تيمارهاي آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي، تا اواخر گلدهي و تا دو هفته قبل از گلدهي، وزن هزار دانه به ترتيب 37/1، 40، 34/5 و 37/2 گرم بود که بين مقادير فوق تفاوت معني داري وجود نداشت. در مطالعه نادري و همکاران (6) نيز تنش خشکي به صورت افزايش دور آبياري و قطع آبياري در مرحله گل دهي به بعد در گلرنگ پائيزه تأثير معني داري بر وزن هزار دانه نداشت. در مطالعه طاوسي (4) روي ارقام گلرنگ بهاره نيز نتايج مشابهي بدست آمد. با توجه به عدم تاثير تيمارهاي ميزان آبياري بر وزن هزاردانه در مطالعه حاضر به نظر مي رسد قطع آبياري در مرحله شروع و خاتمه آبياري به واسطه اختلال در ميزان فتوسنتز برگها باعث ايجاد نوعي محدوديت مبدا گرديده است و اين محدوديت مبدأ باعث کاهش انتقال مواد فتوسنتزي به دانه ها و در نتيجه کاهش وزن هزار دانه در تيمارهاي قطع آبياري گرديده است. در اين مطالعه اثر متقابل دور آبياري و قطع آبياري بر وزن هزار دانه معني دار نگرديد (جدول 1).
ميزان روغن دانه با يک دامنه 27/72 تا 28/24 درصد بدون تفاوت معني داري همگي در يک گروه آماري قرار گرفتند( جدول 4) . به نظر مي رسد ميزان روغن دانه به عنوان يک خصوصيت ژنتيکي تحت تأثير عامل محيطي تنش کم آبي قرار نگرفته است. در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش ميزان روغن دانه هاي گلرنگ گرديد ولي در مطالعات ابل و ريچارد و برگمن، تنش خشکي تأثير ناچيز و غير معني داري بر ميزان روغن دانه ها داشت. در مطالعه نادري و همکاران (6) تنش خشکي در سطوح مختلف ميزان روغن دانه را نسبت به شاهد کاهش داد ولي بين سطوح مختلف تنش تفاوت معني داري از نظر ميزان روغن دانه وجود نداشت. لئونارد و فرنچ با آبياري گلرنگ تحت تيمارهاي مختلف مشاهده نمودند درصد روغن در تيمارهاي تا زمان برداشت با تيمار قطع آبياري در اواخر گلدهي تفاوت معني داري نداشت. هاشمي دزفولي، در نتايج آزمايش خود ر روي تاثير تنش خشکي بر روش و عملکرد گلرنگ گزارش نموده است که ميزان روغن دانه ها تحت تأثير تنش خشکي قرار نگرفته است. در مطالعه طاوسي (4) تنش خشکي تأثير معني داري بر ميزان روغن دانه ارقام گلرنگ بهاره نداشت. به نظر مي رسد نتايج متفاوت بدست آمده در مورد نقش تنش خشکي بر ميزان روغن دانه ها به خاطر تفاوت شرايط محيطي و شدت تنش در آزمايش هاي مربوط مي باشد به طور مثال در مطالعه نادري و همکاران (6) چون تاريخ کشت تابستانه بوده است تنش خشکي به همراه تنش گرمائي تابستان توانسته است ميزان روغن دانه را کاهش دهد در حالي که در مطالعه حاضر به دليل پائيزه بودن کشت و شدت کم تنش گرمائي تنش خشکي تأثير معني داري روي ميزان روغن دانه ها نداشته است.
به نظر مي رسد اعمال کمبود آب در خاک به صورت افزايش زمان بين دو آبياري نتوانسته است تأثير قابل توجهي روي عملکرد گلرنگ داشته باشد که اين بيانگر سازگاري اين گياه زراعي با شرايط کمبود آب در حد اعمال شده در اين آزمايش مي باشد ولي در مقابل قطع آبياري در مرحله شروع و خاتمه آبياري با کاهش دوره، پر شدن دانه ها توانسته است عملکرد دانه را به طور معني داري کاهش داده است. همبستگي مثبت و معني دار بين عملکرد دانه و تعداد روز تا رسيدگي (*r=36) (جدول 5) بيانگر اين مطلب مي باشد. در مطالعه لئونارد و فرنچ، عملکرد دانه گلرنگ تحت تأثير تيمارهاي آبياري قرار گرفت. در اين مطالعه عملکرد دانه در تيمارهاي آبياري تا زمان برداشت، تا اواخر گل دهي، تا اوائل گل دهي و تا دو هفته قبل از گل دهي به ترتيب به ميزان 4056، 3953، 3317 و 2011 کيلوگرم در هکتار بود. بر اساس نتايج آزمايش ايشان ادامه آبياري بعد از خاتمه گلدهي در گلرنگ افزايش معني داري در عملکرد ايجاد ننموده است. در مطالعه نادري و همکاران (6) تنش خشکي عملکرد دانه ارقام گلرنگ تابستانه را به شدت کاهش داد. البته ايشان گزارش نموده اند که با وجود کاهش عملکرد گلرنگ تحت تنش خشکي باز اين گياه عملکرد قابل قبولي را در شرايط تنش توليد نموده است. در مطالعه طاوسي (4) عملکرد ارقام بهاره گلرنگ در منطقه اصفهان تحت دور آبياري 10، 15، 20 و 25 روزه به ترتيب 1826، 2298، 2424 و 1254 کيلوگرم در هکتار گزارش گرديده است. در اين مطالعه اثرات متقابل کمبود آبياري و قطع آبياري بر عملکرد دانه در سطح 5 درصد معني دار گرديد (جدول 3). به طوري که عمکرد دانه در تيمار آبياري تا مرحله رسيدگي فيزيولوژيکي تحت شرايط عدم کمبود آب ( آبياري پس از 70 ميلي متر) به طور معني داري بيشتر از دو تيمار قطع آبياري بوده است ولي تحت شرايط کمبود آبياري (تيمارهاي آبياري پس از 105، 140 و 175 ميلي متر بين تيمارهاي آبياري تا رسيدگي و تيمارهاي قطع آبياري تفاوت معني داري از نظر عملکرد دانه وجود نداشته است (شکل 2). به نظر مي رسد قطع آبياري در تيمارهاي بدون کمبود آب توانسته است تنش شديدي را به گياه و در نهايت عملکرد دانه وارد کند چرا که بوته ها قبل از اعمال تيمار قطع آب تحت شرايط بسيار مطلوبي قرار داشته اند ولي زماني که بوته ها قبل از تيمار قطع آبياري تحت شرايط کمبود آب قرار داشته اند ( در تيمارهاي آبياري پس از 140، 105 و 175 ميلي متر) نوعي سازگاري با شرايط تنش خشکي پيدا نموده اند و زماني که تحت تيمار قطع آبياري قرار گرفته اند، اين تنش اعمال شده به ميزان کمتري توانسته است عملکرد گياه را تحت تأثير قرار دهد، به طوري که تفاوت معني داري بين تيمار ادامه آبياري تا رسيدگي و تيمارهاي قطع آبياري در مراحل شروع و خاتمه آبياري وجود نداشته است.
به نظر مي رسد قطع آبياري در تيمارهاي بدون کمبود آب توانسته است تنش شديدي را به گياه و عملکرد دانه وارد کند و منجر به کاهش عملکرد شود چرا که بوته ها قبل از اعمال تيمار قطع آب تحت شرايط بسيار مطلوبي قرار داشته اند ولي زماني که بوته ها قبل از تيمار قطع آبياري تحت شرايط کمبود آب قرار داشته اند ( در تيمارهاي آبياري پس از 105، 140 و 175 ميلي متر) نوعي سازگاري با شرايط تنش خشکي پيدا نموده اند و زماني که تحت تيمار قطع آبياري قرار گرفته اند اين تنش اعمال شده به ميزان کمتري توانسته است عملکرد گياه و به تبع آن عملکرد روغن را تحت تأثير قرار دهد به طوري که تفاوت معني داري بين تيمار ادامه آبياري تا رسيدگي و تيمارهاي قطع آبياري در مراحل شروع و خاتمه آبياري وجود نداشته است.
منابع
1. احمدي م. ر. و ا. ح. اميدي. 1373. بررسي عملکرد دانه و تأثير زمان برداشت بر ميزان روغن ارقام بهاره و پائيزه گلرنگ. مؤسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر کرج.
2. خواجه پور م. ر. 1370. توليد نباتات صنعتي. انتشارت جهاد دانشگاهي دانشگاه صنعتي اصفهان، 251 صفحه.
3. زينلي ا. 1378. گلرنگ (شناخت، توليد و مصرف). دانشگاه علوم کشاورزي و منابع طبيعي گرگان، 144 صفحه.
4. طاوسي م. 1386. بررسي اثرات دور آبياري بر عملکرد و ميزان روغن دانه ارقام گلرنگ بهاره در منطقه اصفهان. پايان نامه کارشناسي ارشد زراعت، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان.
5. نادري م. ر. ، ق. نورمحمدي، ا. مجيد، ف. درويش، ا.ح. شيراني راد و ح. مدني . 1383. بررسي جنبه هاي اکوفيزيولوژيکي زراعت گلرنگ تابستانه تحت شدت هاي مختلف تنش خشکي در منطقه اصفهان. نهال و بذر، جلد 20 و شماره 3
6. نادري م. ر.، ق. نورمحمدي، ا. مجيدي، ف. درويش و ا. ح. شيراني راد. 1383. ارزيابي عکس العمل سه گلرنگ تابستانه به شدت هاي مختلف تنش خشکي. مجله علوم کشاورزي، شماره 4، صفحات 14-3.
منبع: پژوهش در علوم کشاورزی
/خ
تاريخ دريافت: 86/6/14
تاريخ پذيرش: 86/10/15
چکيده
کلمات کليدي: گلرنگ، تنش خشکي، روغن دانه، زودرسي و عملکرد دانه
مقدمه
گلرنگ اگر چه گياهي مقاوم به خشکي است ولي تنش خشکي بر کميت و کيفيت دانه هاي آن و همچنين مراحل فيزيولوژيکي آن تأثيرگذار مي باشد. در مطالعه هانگ و ايوانز، تنش خشگي تاثير معني داري روي درصد روغن دانه هاي گلرنگ نداشته است در حالي که در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش وزن دانه و درصد روغن دانه ها گرديد. بررسي نتايج تحقيقات انجام يافته روي گلرنگ (3) نشان مي دهد که در گلرنگ تحت دو وضعيت آبياري بيش از حد و تنش خشکي، نسبت پوست به دانه افزايش مي يابد. در مطالعه هانگ و ايوانز، تنش خشکي باعث کاهش ارتفاع، گل دهي زودتر، رسيدگي سريعتر و کاهش عملکرد گرديد ولي تأثير معني داري روي درصد روغن دانه ها نداشته است. نادري و همکاران (5) و طاوسي (4) گزارش نمودند تنش خشکي باعث کاهش تعداد روز تا رسيدگي در گلرنگ تابستانه گرديد. در مطالعه هاشمي دزفولي، تنش خشکي بر زمان شروع ظاهر شدن طبق در گلرنگ تاثير معني داري داشته است. در مطالعه ابل، قطع آبياري در مرحله گل دهي گلرنگ باعث 15 روز تسريع در رسيدگي گرديد. در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش وزن دانه و ميزان روغن دانه هاي گلرنگ گرديد ولي در مطالعات ابل، و ريچارد و برگمن، تنش خشکي تأثير ناچيز و غير معني داري بر ميزان روغن دانه ها داشت. در مطالعه نادري و همکاران (6) تنش خشکي در سطوح مختلف ميزان روغن دانه را نسبت به شاهد کاهش داد ولي اين سطوح مختلف تنش تفاوت معني داري از نظر ميزان روغن دانه وجود نداشت. لئونارد و فرنچ، با آبياري گلرنگ تحت تيمارهاي مختلف مشاهده نمودند درصد روغن در تيمارهاي تا زمان برداشت با تيمار قطع آبياري در اواخر گل دهي تفاوت معني داري نداشت. هاشمي دزفولي در نتايج آزمايش خود بر روي تاثير تنش خشکي بر رشد و عملکرد گلرنگ گزارش نموده است که ميزان روغن دانه ها تحت تاثير تنش خشکي قرار نگرفته است. در مطالعه طاوسي (4) تنش خشکي تأثير معني داري بر ميزان روغن دانه ارقام گلرنگ بهاره نداشت. نادري و همکاران (6) در مطالعه خود روي سه لاين گلرنگ در کشت تابستانه اصفهان گزارش نمودند نسبت مغز به دانه تحت تأثير تنش خشکي قرار نگرفته است. در حال حاضر گياه گلرنگ يکي از گياهان مهم روغني مطرح در تناوب هاي زراعي در منطقه اصفهان مي باشد که يکي از مشکلات کشت پائيزه آن برداشت ديرهنگام آن درتابستان مي باشد که امکان کشت دوم را کاهش مي دهد و اين مشکل باعث عدم استقبال زارعين از کشت پائيزه اين گياه با ارزش مي باشد.
بر اين اساس اين تحقيق جهت بررسي تأثير تنش کم آبي بر مراحل فنولوژيکي گلرنگ و ميزان زودرسي اين گياه در کشت پائيزه منطقه اصفهان در جهت امکان پس از برداشت گلرنگ پائيزه و همچنين بررسي تأثير تنش کم آبي و تنش خشکي بر خصوصيات کمي و کيفي گلرنگ پائيزه در منطقه اصفهان انجام گرديد.
مواد و روش ها
آزمايش به صورت کرت هاي يک بار خرد شده در قاب طرح پايه بلوک هاي کامل تصادي با 4 تکرار انجام گرديد. در اين مطالعه کرت هاي اصلي شامل 4 رژيم آبياري (آبياري پس از 75، 105، 140 و 175 ميلي متر تخير از تشت کلاس A ) و پلات هاي فرعي شامل سه سطح قطع آبياري در مرحله شروع گل دهي و مرحله گل دهي کامل و ادامه آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي بودند. رقم گلرنگ مورد مطالعه 51-51-LRV بود که به نام رقم اميد بخش پديده نامگذاري و جهت کشت پائيزه در اصفهان توصيه گرديده است. زمين محل آزمايش در سال قبل از کشت آيش بود. جهت تهيه زمين در پائيز سال 83 شخم عميق در زمين آزمايش اعمال گرديد و پس از ديسک و تسطيح زمين عناصر غذائي مورد نياز بر اساس آزمايش خاک به صورت کودهاي شيميائي مصرف و علف کش ترفلان بر اساس 2/4 ليتر در هکتار از نوع امولسيون 48% در خاک مصرف و با ديسک عميق تا اعمال 15 سانتي متري خاک مخلوط گرديد. هر پلات آزمايشي شامل 6 رديف کاشت به طول 6 متر بود که پس از آماده شدن زمين و مصرف کودهاي شيميائي قبل از کاشت به صورت خطي در عمق 2 سانتي متري با فاصله رديف 40 و فاصله روي رديف 5 سانتي متر در 15 آبان سال 83 با دست کشت گرديد. آبياري تا زمان استقرار بوته ها در تمام پلات ها يکسان و بعد از آن بر اساس تيمارهاي تعريف شده بر اساس تبخير از تشت تبخير کلاس A مستقر در مزرعه به صورت کنترل شده با سرريز و به صورت غرقابي و بر اساس نفوذ آب تا عمق نفوذ ريشه ها که بااستفاده از معادلات مربوط محاسبه گرديد انجام شد.
نتايج و بحث
تعداد روز تا گلدهي
تعداد روز تا رسيدگي فيزيولوژيکي
اثر تيمارهاي قطع آبياري بر تعداد روز تا رسيدگي در سطح 1 درصد معني دار بود (جدول 1). نتايج مقايسه ميانگين ها ( جدول 2) نشان داد که تيمارهاي قطع آبياري در مرحله شروع گل دهي و خاتمه گل دهي، تعداد روز تا رسيدگي را به ترتيب 24/4 و 22/6 روز نسبت به تيمار آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي کاهش داده است. به نظر مي رسد قطع آبياري در مراحل شروع و خاتمه آبياري از طريق ايجاد تنش خشکي و در کنار آن تشديد تنش گرمائي موجود در اين زمان باعث تسريع در مراحل تکامل گل ها و رسيدگي گرديده است که اين نتيجه مطابق با اصول فنولوژي گياهي و هم جهت با نتايج ديگران (4، 5) مي باشد.
اثر متقابل رژيم آبياري و زمان قطع آبياري بر تعداد روز تا رسيدگي معني دار نگرديد ولي ميانگين اثرات متقابل بيانگر اين مطلب است که بيشترين و کمترين تعداد روز تا رسيدگي به ميزان به ترتيب 277 و 284/3 روز و به ترتيب مربوط به تيمارهاي 140 و قطع آبياري در مرحله رسيدگي فيزيولوژيکي و 105 و قطع آبياري در مرحله شروع گل دهي مي باشد (شکل 1).
اگرچه به نظر مي رسد ظاهراً طولاني ترين زمان تا رسيدگي بايستي مربوط به تيمار 75 ميليمتر و ادامه آبياري تا رسيدگي باشد ولي در اين آزمايش طولاني ترين زمان مربوط به تيمار 140 و قطع آبياري در مرحله رسيدگي مي باشد که شايد دليل آن اين باشد که اعمال تنش کم آبي در مراحل قبل از گل دهي در تيمار 140 ميلي متر باعث ايجاد نوعي سازگاري به خشکي در گياهان اين تيمار شده است به طوري که مراحل بعد از گلدهي در اين تيمار کندتر طي گرديده است در حالي که گياهان در تيمار آبياري پس از 75 ميلي متر به دليل اينکه در مراحل قبل از گل دهي تحت شرايط مناسب رطوبتي قرار داشته اند بدون هيچگونه سازگاري با شرايط کمبود آب وارد مرحله گل دهي شده اند و در اين زمان به دليل فشار تنش گرمائي مراحل تکامل بعد از گل دهي خود را سريع تر انجام داده به طوري که زمان رسيدگي آن از تيمار 140 ميلي متر هم ديرتر واقع شده است.
نسبت پوست به دانه
مقايسه ميانگين هاي ساده اين صفت در تيمارهاي رژيم آبياري و قطع آبياري نشان داد که نسبت پوست به دانه با يک دامنه از 48 تا 56 درصد بدون تفاوت معني داري در يک گروه آماري قرار گرفته اند ( جدول 2). به نظر مي رسد تنش خشکي اعمال شده در اين آزمايش چه به صورت افزايش دور آبياري و چه به صورت قطع آبياري نتوانسته است روي ميزان مغز دانه ها يا ميزان پوست دانه ها تاثير قابل توجهي بگذارد يا به عبارتي تنش خشکي تحت شدت هاي اعمال شده در اين آزمايش نتوانسته است تاثير سوئي روي پر شدن دانه ها داشته باشد. درصد مغز دانه هاي گلرنگ به عوامل محيطي و ژنتيکي و اثرات متقابل آن ها بستگي دارد. دانه هاي گلرنگ داراي 35 تا 60 درصد پوست مي باشند (2). معمولاً پوست دانه در اوائل دوره پر شدن دانه ها شکل مي گيرد و کمتر تحت تاثير عوامل محيطي قرار مي گيرد (3). نادري و همکاران (6) در مطالعه خود روي سه لاين گلرنگ در کشت تابستانه اصفهان گزارش نمودند نسبت مغز به دانه تحت تأثير تنش خشکي قرار نگرفته است. نتايج آزمايش هاي متعدد (3) نيز بيانگر اين مطلب است که اصولاً تنها تحت دو شرايط آبياري مفرط و تنش شديد خشکي نسبت پوست به دانه در گلرنگ افزايش مي يابد که بيانگر اين مطلب است که در اين آزمايش تيمارهاي آبياري در حد مفرط يا تنش شديد رطوبتي نبوده است. در اين مطالعه اثرات متقابل ميزان آبياري و قطع آبياري بر نسبت پوست به دانه معني دار نگرديد (جدول 2).
وزن هر دانه
بر اساس آزمون مقايسه ميانگين ها وزن هزار دانه با يک دامنه 32/08 تا 34/54 گرم در تيمارهاي ميزان آبياري در يک گروه آماري قرار داشتند در حالي که وزن هزار دانه در تيمار آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي با ميزان 34/76 گرم به طور معني داري از وزن هزار دانه از دو تيمار قطع آبياري در شروع و خاتمه آبياري بيشتر بود (جدول 2). بنظر مي رسد افزايش دور آبياري نتوانسته است تاثير قابل توجهي بر توليد تعداد دانه و روند پر شدن دانه ها داشته باشد ولي در مقابل قطع آبياري در مرحله شروع و پايان گل دهي ظاهراً توانسته است از طريق کاهش دوره پر شدن دانه ها وزن هزار دانه را کاهش دهد. همبستگي مثبت و معني دار بين وزن هزار دانه و تعداد روز تا رسيدگي (* r=0.34) بيانگر اين مطلب مي باشد. عرضه مواد پرورده از فتوسنتز جاري يا از مواد ذخيره اي در طول پر شدن دانه ها از زمان پس از گل دهي تا رسيدگي فيزيولوژيکي تعيين کننده وزن دانه به هنگام برداشت مي باشد. وزن دانه ها ممکن است تحت تأثير حاصلخيزي خاک، تراکم گياهي و تنش هاي محيطي نظير تنش خشکي که تعيين کننده طول دوره پر شدن دانه ها پس از گلدهي است قرار گيرد. در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش معني دار وزن هزار دانه گرديد. در مطالعه لئونارد و فرنچ، تحت تيمارهاي آبياري تا رسيدگي فيزيولوژيکي، تا اواخر گلدهي و تا دو هفته قبل از گلدهي، وزن هزار دانه به ترتيب 37/1، 40، 34/5 و 37/2 گرم بود که بين مقادير فوق تفاوت معني داري وجود نداشت. در مطالعه نادري و همکاران (6) نيز تنش خشکي به صورت افزايش دور آبياري و قطع آبياري در مرحله گل دهي به بعد در گلرنگ پائيزه تأثير معني داري بر وزن هزار دانه نداشت. در مطالعه طاوسي (4) روي ارقام گلرنگ بهاره نيز نتايج مشابهي بدست آمد. با توجه به عدم تاثير تيمارهاي ميزان آبياري بر وزن هزاردانه در مطالعه حاضر به نظر مي رسد قطع آبياري در مرحله شروع و خاتمه آبياري به واسطه اختلال در ميزان فتوسنتز برگها باعث ايجاد نوعي محدوديت مبدا گرديده است و اين محدوديت مبدأ باعث کاهش انتقال مواد فتوسنتزي به دانه ها و در نتيجه کاهش وزن هزار دانه در تيمارهاي قطع آبياري گرديده است. در اين مطالعه اثر متقابل دور آبياري و قطع آبياري بر وزن هزار دانه معني دار نگرديد (جدول 1).
ميزان روغن دانه
ميزان روغن دانه با يک دامنه 27/72 تا 28/24 درصد بدون تفاوت معني داري همگي در يک گروه آماري قرار گرفتند( جدول 4) . به نظر مي رسد ميزان روغن دانه به عنوان يک خصوصيت ژنتيکي تحت تأثير عامل محيطي تنش کم آبي قرار نگرفته است. در مطالعه ساين و ساين، تنش خشکي باعث کاهش ميزان روغن دانه هاي گلرنگ گرديد ولي در مطالعات ابل و ريچارد و برگمن، تنش خشکي تأثير ناچيز و غير معني داري بر ميزان روغن دانه ها داشت. در مطالعه نادري و همکاران (6) تنش خشکي در سطوح مختلف ميزان روغن دانه را نسبت به شاهد کاهش داد ولي بين سطوح مختلف تنش تفاوت معني داري از نظر ميزان روغن دانه وجود نداشت. لئونارد و فرنچ با آبياري گلرنگ تحت تيمارهاي مختلف مشاهده نمودند درصد روغن در تيمارهاي تا زمان برداشت با تيمار قطع آبياري در اواخر گلدهي تفاوت معني داري نداشت. هاشمي دزفولي، در نتايج آزمايش خود ر روي تاثير تنش خشکي بر روش و عملکرد گلرنگ گزارش نموده است که ميزان روغن دانه ها تحت تأثير تنش خشکي قرار نگرفته است. در مطالعه طاوسي (4) تنش خشکي تأثير معني داري بر ميزان روغن دانه ارقام گلرنگ بهاره نداشت. به نظر مي رسد نتايج متفاوت بدست آمده در مورد نقش تنش خشکي بر ميزان روغن دانه ها به خاطر تفاوت شرايط محيطي و شدت تنش در آزمايش هاي مربوط مي باشد به طور مثال در مطالعه نادري و همکاران (6) چون تاريخ کشت تابستانه بوده است تنش خشکي به همراه تنش گرمائي تابستان توانسته است ميزان روغن دانه را کاهش دهد در حالي که در مطالعه حاضر به دليل پائيزه بودن کشت و شدت کم تنش گرمائي تنش خشکي تأثير معني داري روي ميزان روغن دانه ها نداشته است.
عملکرد دانه
به نظر مي رسد اعمال کمبود آب در خاک به صورت افزايش زمان بين دو آبياري نتوانسته است تأثير قابل توجهي روي عملکرد گلرنگ داشته باشد که اين بيانگر سازگاري اين گياه زراعي با شرايط کمبود آب در حد اعمال شده در اين آزمايش مي باشد ولي در مقابل قطع آبياري در مرحله شروع و خاتمه آبياري با کاهش دوره، پر شدن دانه ها توانسته است عملکرد دانه را به طور معني داري کاهش داده است. همبستگي مثبت و معني دار بين عملکرد دانه و تعداد روز تا رسيدگي (*r=36) (جدول 5) بيانگر اين مطلب مي باشد. در مطالعه لئونارد و فرنچ، عملکرد دانه گلرنگ تحت تأثير تيمارهاي آبياري قرار گرفت. در اين مطالعه عملکرد دانه در تيمارهاي آبياري تا زمان برداشت، تا اواخر گل دهي، تا اوائل گل دهي و تا دو هفته قبل از گل دهي به ترتيب به ميزان 4056، 3953، 3317 و 2011 کيلوگرم در هکتار بود. بر اساس نتايج آزمايش ايشان ادامه آبياري بعد از خاتمه گلدهي در گلرنگ افزايش معني داري در عملکرد ايجاد ننموده است. در مطالعه نادري و همکاران (6) تنش خشکي عملکرد دانه ارقام گلرنگ تابستانه را به شدت کاهش داد. البته ايشان گزارش نموده اند که با وجود کاهش عملکرد گلرنگ تحت تنش خشکي باز اين گياه عملکرد قابل قبولي را در شرايط تنش توليد نموده است. در مطالعه طاوسي (4) عملکرد ارقام بهاره گلرنگ در منطقه اصفهان تحت دور آبياري 10، 15، 20 و 25 روزه به ترتيب 1826، 2298، 2424 و 1254 کيلوگرم در هکتار گزارش گرديده است. در اين مطالعه اثرات متقابل کمبود آبياري و قطع آبياري بر عملکرد دانه در سطح 5 درصد معني دار گرديد (جدول 3). به طوري که عمکرد دانه در تيمار آبياري تا مرحله رسيدگي فيزيولوژيکي تحت شرايط عدم کمبود آب ( آبياري پس از 70 ميلي متر) به طور معني داري بيشتر از دو تيمار قطع آبياري بوده است ولي تحت شرايط کمبود آبياري (تيمارهاي آبياري پس از 105، 140 و 175 ميلي متر بين تيمارهاي آبياري تا رسيدگي و تيمارهاي قطع آبياري تفاوت معني داري از نظر عملکرد دانه وجود نداشته است (شکل 2). به نظر مي رسد قطع آبياري در تيمارهاي بدون کمبود آب توانسته است تنش شديدي را به گياه و در نهايت عملکرد دانه وارد کند چرا که بوته ها قبل از اعمال تيمار قطع آب تحت شرايط بسيار مطلوبي قرار داشته اند ولي زماني که بوته ها قبل از تيمار قطع آبياري تحت شرايط کمبود آب قرار داشته اند ( در تيمارهاي آبياري پس از 140، 105 و 175 ميلي متر) نوعي سازگاري با شرايط تنش خشکي پيدا نموده اند و زماني که تحت تيمار قطع آبياري قرار گرفته اند، اين تنش اعمال شده به ميزان کمتري توانسته است عملکرد گياه را تحت تأثير قرار دهد، به طوري که تفاوت معني داري بين تيمار ادامه آبياري تا رسيدگي و تيمارهاي قطع آبياري در مراحل شروع و خاتمه آبياري وجود نداشته است.
عملکرد روغن
به نظر مي رسد قطع آبياري در تيمارهاي بدون کمبود آب توانسته است تنش شديدي را به گياه و عملکرد دانه وارد کند و منجر به کاهش عملکرد شود چرا که بوته ها قبل از اعمال تيمار قطع آب تحت شرايط بسيار مطلوبي قرار داشته اند ولي زماني که بوته ها قبل از تيمار قطع آبياري تحت شرايط کمبود آب قرار داشته اند ( در تيمارهاي آبياري پس از 105، 140 و 175 ميلي متر) نوعي سازگاري با شرايط تنش خشکي پيدا نموده اند و زماني که تحت تيمار قطع آبياري قرار گرفته اند اين تنش اعمال شده به ميزان کمتري توانسته است عملکرد گياه و به تبع آن عملکرد روغن را تحت تأثير قرار دهد به طوري که تفاوت معني داري بين تيمار ادامه آبياري تا رسيدگي و تيمارهاي قطع آبياري در مراحل شروع و خاتمه آبياري وجود نداشته است.
عملکرد مغزدانه
منابع
1. احمدي م. ر. و ا. ح. اميدي. 1373. بررسي عملکرد دانه و تأثير زمان برداشت بر ميزان روغن ارقام بهاره و پائيزه گلرنگ. مؤسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر کرج.
2. خواجه پور م. ر. 1370. توليد نباتات صنعتي. انتشارت جهاد دانشگاهي دانشگاه صنعتي اصفهان، 251 صفحه.
3. زينلي ا. 1378. گلرنگ (شناخت، توليد و مصرف). دانشگاه علوم کشاورزي و منابع طبيعي گرگان، 144 صفحه.
4. طاوسي م. 1386. بررسي اثرات دور آبياري بر عملکرد و ميزان روغن دانه ارقام گلرنگ بهاره در منطقه اصفهان. پايان نامه کارشناسي ارشد زراعت، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان.
5. نادري م. ر. ، ق. نورمحمدي، ا. مجيد، ف. درويش، ا.ح. شيراني راد و ح. مدني . 1383. بررسي جنبه هاي اکوفيزيولوژيکي زراعت گلرنگ تابستانه تحت شدت هاي مختلف تنش خشکي در منطقه اصفهان. نهال و بذر، جلد 20 و شماره 3
6. نادري م. ر.، ق. نورمحمدي، ا. مجيدي، ف. درويش و ا. ح. شيراني راد. 1383. ارزيابي عکس العمل سه گلرنگ تابستانه به شدت هاي مختلف تنش خشکي. مجله علوم کشاورزي، شماره 4، صفحات 14-3.
منبع: پژوهش در علوم کشاورزی
/خ