سبک زندگی امام خمینی(ره)

پنج هدف و استراتژی راهبردی امام خمینی(ره)

هر چند برخی از علما و دانشمندان علوم اسلامی از دیر باز در احکام فقهی خود اشاره‌های گذرایی به برخورداری از قدرت برای اجرایی کردن احکام اسلامی داشتند، ولی شاید به جرأت بیان کرد هیچ کس همچون امام خمینی(ره)...
جمعه، 11 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی بیرانوند
موارد بیشتر برای شما
پنج هدف و استراتژی راهبردی امام خمینی(ره)
به راستی که معرفی و تبیین ابعاد وجودی امام خمینی(ره) کار ساده‌ای نیست، اَبرمرد انقلابی که ابعاد وجودی او مایه خیر و برکت برای جامعه اسلامی بود، به طوری که به جرأت می توان ادعا کرد بعد از عصر حضور اهل بیت(علیهم السلام) کسی به این عظمت و بزرگی نتوانسته بود جامعه اسلامی را تحت تأثیر اندیشه اسلامی قرار داده و آرمان‌های اسلام ناب محمدی را در جامعه اسلامی زنده نماید. شخصیت ذو ابعادی که توانست با نظریه تشکیل حکومت اسلامی و مدیریت ولایت فقیه بارقه نور را در شریان‌های حیاتی جامعه اسلامی بدمد، مرد بزرگی که به اذعان برخی از فیلسوفان معاصر زنده نگه داشتن یاد و نام او زنده نگه داشتن یاد و فرهنگ اهل بیت(علیه السلام) است،[1] چرا که راهی که او برای تشکیل حکومت اسلامی و نهادینه کردن آداب و فرایض دینی و اجتماعی در پیش گرفت در راستای فرهنگ اهل بیت(علیه السلام) بود.
 

گوشه های شگفت انگیزی از ابعاد وجودی امام خمینی(ره)

امام خمینی(ره) شخصیتی جامع الاطراف بود که در ابعاد مختلف از مدارج بالای اخلاقی، عرفانی، فقهی، سیاسی، اجتماعی، مدیریتی، را کسب کرده بود. در عین سادگی و تواضع در اوج مسند امور مدیریتی کشور قرار گرفته و تمام معادلات  پیچیده ی جهان سرمایه داری را در هم ریخت.

1-سکانس اول: بُعد علمی
یکی از مهمترین ابعاد وجودی امام خمینی(ره) تلاش مجاهدانه برای کسب علوم و معارف اسلامی و قرار گرفتن در مرتبه‌ی عالی از معارف و اندیشه اسلامی. وقتی سیره و منش علمای تراز اول تاریخ اسلام را مورد مطالعه قرار می‌دهیم، علی‌رغم اعتراف به بزرگی و سیادت آنها  در جامعه به این نکته مهم اذعان می‌کنیم که در ابعاد وجودی به پای امام خمینی(ره) نمی‌رسند، امام خمینی(ره) در چهار رشته بنیادی در علوم حوزوی همچون علم فقه، اصول فقه، فلسفه و عرفان اسلامی، سرآمد علما  و در زمره زبده‌ترین صاحب نظران این علوم قرار داشت. آیت الله مصباح یزدی، در خصوص کیفیت مجالس علمی و درسی ایشان این چنین بیان می‌دارد: از سال 1331 ه.ش که برای ادامه تحصیل به سه راه موزه، یعنی در مسجد محمدیه برگزار می‌شد شرکت کردم، درس ایشان را از تمام درس‌های خارج که در حوزه علمیه قم ارائه می‌شد، بهتر یافتم، هم از لحاظ بیان، که بیانی بسیار رسا و شیوا داشت، هم از جهت تنظیم مطالب که مطالب چگونه برداشت و از کجا شروع و به چه صورت ختم شود، و هم از نظر احاطه بر افکار دیگران و بررسی و نقادی آنان.[2]

2-سکانس دوم: بعد عرفان عملی و اخلاقی
امام خمینی(ره) علاوه بر اینکه در بعد نظری و علمی به درجات عالی دست یافته بود در بُعد عرفان عملی و همچنین اخلاقی به مقامات بلند دست یافته بود، این مطلب  علاوه بر سیره عملی و رفتاری ایشان در آثار مکتوب ایشان نیز به خوبی موج می‌زند، علی رغم اینکه ایشان مشغله‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و بین المللی فراوانی داشت، ولی هیچگاه این امور باعث فراموشی و کاستی در امور اخلاقی و عرفانی ایشان نشد، به طوری که می‌توان بیان داشت، یکی از مصادیق روشن این آیه شریف بودند که می‌فرماید: «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ؛[3] مردانى که نه تجارت و نه معامله‏اى آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زکات غافل نمى‏‌کند؛ آنها از روزى مى‏‌ترسند که در آن، دل ها و چشم ها زیر و رو مى‏‌شود». به راستی اگر کسی بخواهد هویت و شخصیت عرفانی امام را مورد ارزیابی و واکاوی قرار دهد، یکی از ابعاد وجودی و جوهر انسانی او متمرکز در عبودیت الهی بود.
 
3-سکانس سوم: بُعد سیاسی و اجتماعی
به جرأت می‌توان گفت بعد از عصر حضور اهل بیت(علیهم السلام) در تاریخ اسلامی شخصیتی به بزرگی و منزلت امام خمینی(ره) در مدیریت سیاسی و اجتماعی پا به عرصه وجود ننهاده است، بینش و مدیریت سیاسی ایشان آبشخور زندگی موحدانه و پرهیزکارانه ایشان بود، که یک انسان در اوج مسائل و مباحث فقهی و اصولی و همچنین مباحث سنگین و پیچیده عرفانی ابر مرد تاریخ در مدیریت سیاسی شود، درک این مسئله کار ساده‌ای نیست، در دوره و زمانی که انسان کمترین تأثیر و تحول را می‌توانند در اطراف خود ایجاد نمایند، امام خمینی(ره) با بینش توحیدی و مدیریت سیاسی هوشمندانه خود کاری را انجام داد که نه فقط جهان اسلام بلکه دنیای سکولار و سرمایه‌داری نیز مبهوت این قدرت نفوذ و اثر گذاری شدند.

به واقع می‌توان این چنین بیان کرد، مدیریت سیاسی امام خمینی(ره) پایه‌های تفکر سکولار سرمایه درای را  به گونه‌ای ویران ساخت  که بینش و طرح جدیدی از نظم نوین جهانی را به جهانیان معرفی کرد، نظم نوینی که سعی داشت پایه تمدن نوین اسلامی را تقویت نماید، نظم نوینی که به دنبال استیفای حقوق مظلومان عالم، ایستادگی در برابر مستکبران و جهان خواران متکبر را در پی‌داشت. تا پیش از انقلاب اسلامی هیچ قدرتی جرأت ایستادگی و مقابله در برابر ابرقدرت‌هایی همچون بلوک شرق و غرب را نداشت، ولی امام خمینی(ره) با نفی و زیر سؤال بردن غرب، باور استقلال، آزادی و اتکا به نیروی انسانی و اسلامی را مطرح کرد، به طوری که با این رویکرد الهی سعی داشت آیات الهی را در عرصه مدیریت جهانی منصه ظهور برساند. «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛[4] بنابراین، کسى که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست‏».
امام خمینی (ره)  عالمی فقهی، عادل و عارفی مجاهد بود که نه برای زخارف  و آمال و آرزوهای مادی و دنیوی، بلکه برای اهداف الهی قیام کرد، او می‌خواست سبک زندگی موحدانه را در عالم فراگیر کند.

 اهداف استراتژیک و راهبردی امام خمینی(ره)

1-تشکیل حکومت اسلامی
هر چند برخی از علما و دانشمندان علوم اسلامی از دیر باز در احکام فقهی خود اشاره‌های گذرایی به برخورداری از قدرت برای اجرایی کردن احکام اسلامی داشتند، ولی شاید به جرأت بیان کرد هیچ کس همچون امام خمینی(ره) این چنین استراتژیک راهبردی را در پیش نگرفت و برای آن طرح، ایده و نیروی مورد نیاز تربیت نکرد، این در حالی است که امام خمینی(ره) با طرح شگفت انگیز تشکیل حکومت اسلامی با مباحثی همچون ضرورت ولایت فقیه در دروس حوزوی علاوه بر تربیت نیروی فکری و فرهنگی زمینه را برای جریان سازی و مطالبه عمومی برای ارائه این طرح اسلامی پایه گذاری کرد. امام خمینی(ره) بر این باور بود، تا حکومت و قدرت اسلامی نشود، امیدی برای اسلامی شدن قوانین اجرایی کشور وجود نخواهد داشت. البته امام خمینی(ره) برای دست‌یابی به این امر مهم همچون سربازی مجاهد قریب به ربع قرن مجاهدت کرد.
پنج هدف و استراتژی راهبردی امام خمینی(ره)
 
2-احیای عدالت اجتماعی و حمایت از محرومان و مستضعفان
یکی از شگفت انگیزترین اهداف راهبردی امام خمینی(ره) که عالم را مجذوب خود کرد، تلاش برای نهادینه کردن عدالت اجتماعی و حمایت و پشتیبانی از مظلومان و مستضعفان و استیفای حقوق آنان بود، یکی از شعارهای کلیدی و راهبردی امام خمینی(ره) مطالبه عدالت بود، با همین کلید واژه به طور جدی دستگاه طاغوتی را با چالش فروپاشی مواجه کرد و در نهایت نیز به موفقیت رسید، هدف راهبردی عدالت در منظومه فکری امام خمینی(ره) پیشنه قرآنی داشت؛ کما اینکه در فرهنگ قرآن نیز به این هدف راهبردی و استراتژیک به خوبی اشاره شده است.«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛[5] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند».
 
3-جهاد و مبارزه با طاغوت
امام خمینی(ره) برخلاف استراتژی تمام انقلاب های شکل گرفته در تاریخ، نگاه فرا جغرافیایی و منطقه ای داشت، به طوری که دفاع از مردم مظلوم فلسطین اشغالی به خوبی حاکی از این نگاه فرا منطقه‌ای و گسترده ایشان دارد. او به آیات الهی ایمان داشت و دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان و طاغوتیان را جزء وظایف دینی و الهی خود می‌دانست و به این مسئولیت دینی باور راسخ داشت؛ چرا که این هدف راهبردی را  از جمله اوامر الهی و دستورات قرآنی می‌دانست، از این رو برای این امر الهی بیشترین خطرات و سختی ها را با جان و دل خرید. «وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا[5] چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده‌‏اند پیکار نمی‏‌کنید؟ همان افراد (ستمدیده‏ای) که می‏‌گویند خدایا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ‍ ستمگرند بیرون ببر و برای ما از طرف خود سرپرست قرار بده. و از برای ما از طرف خود یار و یاور تعیین فرما».
 
4-ایجاد روحیه وحدت و همبستگی اسلامی
امام خمینی(ره) به خوبی می‌دانست برای دست یابی به آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی سد محکم و مخربی همچون تفرقه و اختلاف بین جریان‌ها و مذاهب اسلامی وجود دارد، از این رو با استعانت به آیات الهی سعی داشت این مانع ویران‌گر را از پیش پای آرمان‌های الهی انقلاب بردارد، از این رو هیچ‌گاه به دنبال اختلافات قومیتی، مذهبی و ملّی نبود، او تمام تلاش خود را صرف همبستگی جوامع اسلامی کردس و اعتقاد داشت، که با اتحاد و همبستگی می‌توان در برابر استکبار جهانی مقاومت کرد.
 
5-احیای زندگی توحیدی و موحدانه و تقویت شعائر اسلامی
امام خمینی (ره)  عالمی فقهی، عادل و عارفی مجاهد بود که نه برای زخارف  و آمال و آرزوهای مادی و دنیوی، بلکه برای اهداف الهی قیام کرد، او می‌خواست سبک زندگی موحدانه را در عالم فراگیر کند، سبک زندگی که فقط به دنبال احکام فردی نبوده، بلکه از جمله لوازم عبودی و بندگی را اجرایی کردن عدالت اجتماعی، و قطع کردن دست مستکبران عالم از مدیریت جهانی، و زنده کردن شعائر توحیدی و الهی در دنیا می‌دانست. او به دنبال برافراشتن پرچم اسلام ناب محمدی  بود، اسلامی که از طاغوت و استکباری بیزاری و برائت می جست، و به دنبال آزادی انسان های دربند شیاطین بودند.
 
پی‌نوشت‌ها:
[1]. آیت الله مصباح یزدی، سیری در ساحل بینش و منش امام خمینی(ره)، ص38.
[2]. همان، ص54.
[3]. سوره مبارکه نور، آیه37.
[4]. سوره مبارکه بقره، آیه 256.
[5]. سوره حدید، آیه 25.
[6]. سوره مبارکه نساء، آیه ۷۵.


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط