29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009

1) 29آذرماه سال1314هجري شمسي: شيخ عزُّ الدين قَسّام ازبزرگترين رهبران نهضت مردم فلسطين به شهادت رسيد. قيام شيخ عزُّالدين قسّام هنگامي آغازشد كه سيل مهاجران يهودي ازكشورهاي اروپايي به سوي فلسطين اشغالي پس از طرح بالفورمبني برتشكيل دولت يهود به دست دولت استعماري انگليس شروع شده بود. اين قيام پس از شهادت اين عالم مبارز فروكش كرد. سرانجام درپي چند حركت مخالفت آميز عليه دولت انگليس استعمارپيركميسيوني به رياست ويليام وُلزْلي براي
يکشنبه، 22 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009

29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009 1) 29آذرماه سال1314هجري شمسي: شيخ عزُّ الدين قَسّام ازبزرگترين رهبران نهضت مردم فلسطين به شهادت رسيد. قيام شيخ عزُّالدين قسّام هنگامي آغازشد كه سيل مهاجران يهودي ازكشورهاي اروپايي به سوي فلسطين اشغالي پس از طرح بالفورمبني برتشكيل دولت يهود به دست دولت استعماري انگليس شروع شده بود. اين قيام پس از شهادت اين عالم مبارز فروكش كرد. سرانجام درپي چند حركت مخالفت آميز عليه دولت انگليس استعمارپيركميسيوني به رياست ويليام وُلزْلي براي بررسي اوضاع به فلسطين گسيل داشت. اما اين كميسيون به تجزيه فلسطين به سه ناحيه عربي، يهودي بين المللي رأي داد.
2) 29آذرماه سال1331هجري شمسي: محمد حسين ضيع خاتم استاد برجسته هنرخاتم كاري درگذشت. استاد به سبب آشنايي كامل به هنرخطاطي دربريدن خط برروي صدف و عاج نيز مهارت بسيارداشت و آثاري گرانبها ازايشان به يادگارمانده است كه درموزه‎هاي داخل و خارج كشور نگهداري مي‎شود.
3) 29آذرماه سال1364هجري شمسي: استاد غلامحسين همايوني ازخوشنويسان بزرگ و تعليق نويس مشهور درگذشت. استاد سجاياي اخلاقي داشت و صاحب زهد تقوي بود و بيش ازنيم قرن به تعليم و تربيت شاگردان و تأليف آثارمختلف پرداخت. كتابهاي «تُحفَة الرَّضوي و تُحفةُ المُؤمن» ازآثارخطي ايشان است.
4) هجوم روس‏ها به تبريز و گيلان پس از اولتيماتوم به دولت ايران (1290 ش): پس از اولتياتوم روسيه به دولت ايران براي اخراج مورگان شوستر، كارشناس اقتصادي آمريكايي در ايران، دولت ايران اين اولتيماتوم را در 28 آذر 1290 ش پذيرفت. اما پذيرش ذلت‏بار اولتيماتوم روس‏ها كه به اميد پايان يافتن زياده‏خواهي‏ها و بهانه‏گيري‏هاي دولت روسيه انجام گرفت، نه تنها مشكلي را حل نكرد، بلكه دامنه تجاوزات آنها را گسترش داد. در اين ميان، شهر تبريز كه به علت مقاومت دليرانه در برابرعناصر وابسته به روس‏ها از جمله محمدعلي شاه، بيش از ديگر شهرها مورد خشم روس‏ها بود، در سحرگاه اين روز برابر با 29 ذي‏حجه 1329 ق، آماج حملات قزاق‏هاي روس قرار گرفت. روس‏ها به بهانه بي‏احترامي پاسبان نظميه تبريز به مامور روسي، كشتار مردمِ شهر را آغاز نمودند و نقاط حساس شهر را به تصرف خود درآوردند. سپس به تاراج اموال مردم و قتل آنان پرداخته و هرگونه مقاومتي را با تفنگ پاسخ دادند. روس‏ها در روزهاي بعد اين جنايات خود را ادامه داده و در دهم دي ماه آن سال برابر با عاشوراي 1330 ق، ثقه الاسلام تبريزي، عالم بزرگ شهر را به دار زدند. همزمان با تبريز، روس‏ها به گيلان نيز يورش بردند و جنايات مشابهي را رقم زدند. آنان به هر كس كه مشكوك مي‏شدند، مي‏كشتند و از ارتكاب هرنوع ظلم و خشونت، دريغ نكردند. در اين حال مردم رشت بنابر فتواي مراجع، از خريد كالاهاي روسي و انگليسي خودداري مي‏كردند و از مقاومت در برابر نيروهاي روس، غافل نبودند. اما روس‏ها اين استقامت عمومي را با قتل مردم به طرق مختلف پاسخ دادند.
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009 5) درگذشت "استاد ابوالحسن صبا" موسيقي‏دان ايراني (1336 ش): استاد ابوالحسن صبا، در سال 1281 ش در تهران به دنيا آمد. وي از نوادگان فتحعلي خان صباي كاشاني، ملك الشعراي دربار فتحعلي شاه قاجار بود. پدر ابوالحسن نيز با نام كمال‏السلطنه، طبيبي هنرمند و هنردوست بود و منزلش محفل ارباب ذوق و موسيقي محسوب مي‏شد. ابوالحسن صبا موسيقي را از كودكي نزد پدر و ديگر استادان اين هنر فراگرفت و به تكميل معلومات خود در اين زمينه پرداخت. هنر استاد صبا، تنها در نوازندگي خلاصه نمي‏شد، بلكه علاوه بر نواختن، به نقاشي، ادبيات و پرورش گل نيز علاقه بسيار داشت. وي در طول سال‏هاي تحصيل در محضر استاداني همچون ميرزا عبداللَّه، درويش خان، علي اكبر شاهي و علينقي وزيري، در نواختن سه تار، كمانچه، ويولن و ضرب و... به استادي دست يافت. صبا در 1308ش از طرف وزيري، به مديريت مدرسه صنايع ظرفيه رشت منصوب شد و تعداد زيادي از آهنگ‏هاي محلي را جمع‏آوري كرد. او سال‏ها در اركستر موسيقي ملي، اركستر نوين راديو، اركستر شماره يك و گل‏هاي راديو نوازندگي كرد و هنر خود را به نمايش گذاشت. صبا صاحب روش خاصي در نواختن ويولن بود و مكتب ويژه‏اي براي اين ساز بنياد نهاد. همچنين از محضر درس او شاگردان بسياري استفاده كردند كه علي تجويدي، مهدي خالدي، روح اللَّه خالقي و حبيب اللَّه بديعي از آن جمله‏اند. او با كاوش و تفحص در ابعاد و زواياي موسيقي سنتي ايران، طرح‏هايي نو به وجود آورد. همچنين تدوين و تأليف رديف‏هاي موسيقي سنتي ملي، يكي ديگر از تلاش‏هاي استاد بود. علاوه بر اين‏ها، استاد ابوالحسن صبا كتاب‏هايي تحقيقي درباره شناسايي سازهاي ايراني و تاريخچه آنها به نگارش درآورده است كه سه دستور ويولن، سنتور و سه‏تار و قطعات ضربي از آن جمله‏اند. استاد ابوالحسن صبا سرانجام در 29 آذر 1336 در پنجاه و پنج سالگي درگذشت.
6) روز تجليل از مهندس "محمدجواد تندگويان" وزيرنفت ايران در دولت "شهيد رجايي" (1370ش) : محمدجواد تندگويان در سال 1329 ش در تهران به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات متوسطه و ورود به دانشكده نفت آبادان با درجه مهندسي نفت، فارغ التحصيل شد. وي در دوران تحصيل، مبارزات خود را عليه رژيم پهلوي با شركت در انجمن اسلامي دانشكده ادامه داد و در سال 52 توسط ساواك دستگير و پس از شكنجه‏هاي فراوان به يازده ماه حبس محكوم شد. تندگويان پس از پيروزي انقلاب اسلامي به مديريت يك كارخانه در رشت رسيد. او پس از مدتي به وزارت نفت دعوت شد و به عنوان مدير مناطق نفت‏خيز جنوب مشغول به كار گرديد. پس از آن، از سوي شهيد رجايي، وزير نفت شد تا اينكه در دوازدهم آبان 1359، در يكي از بازديدهايي كه از صنعتِ نفت در جنوب داشت، در نزديكي آبادان، توسط نيروهاي اشغالگر بعثي به اسارت درآمد. شهيد تندگويان در اسارت،تحت شديدترين شكنجه‏ها قرار گرفت و مردانه مقاومت كرد تا اينكه توسط دژخيمان بعث به شهادت رسيد. پيكر اين شهيد بزرگوار پس از 11 سال اسارت، در 26 آذر 1370 ش به خاك جمهوري اسلامي ايران منتقل گرديد و در آخر آذر 1370 در جوار شهداي هفتم تير در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
7) سوم محرم الحرام سال61هجري قمري: «عمربن سعدابن ابي وقّاص»همراه 4000سربازبه نينوا رسيد تا با امام حسين (علیه السّلام) وارد جنگ شود. ابن زياد ابتدا به او وعده حكومت ري را داد اما چون ازورود امام به كوفه آگاه شد پيكي به جانب عمرسعد روانه كرد و به اودستورداد كه نخست به كربلا رود و بعد ازسركوبي حضرت امام حسين (علیه السّلام) روانه ري شود. عمرسعد ابتدا ازاين كارامتناع ورزيد اما سرانجام به طرف كربلا روانه شد. بعد ازورود عمرسعد به كربلا حرّبن يزيد رياحي همراه سپاهش زيرنظراو قرارگرفتند. عمربن سعد ابن ابي وقّاص ازاين پس بطورمستقيم رودرروي امام حسين (علیه السّلام) سرورشهيدان ايستاد تا بتواند به حكومتي دست يابد اما تنها آتش دوزخ را براي خود مهيّا ساخت.
8) روز آزاد شدن حضرت "يوسف (علیه السّلام) " از زندان و استحباب روزه براي رفع هر گرفتاري
9) دعوت جهاني اسلام توسط پيامبر اكرم (7 ق): پس از تثبيت اسلام در مدينه و نواحي اطراف آن، پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حكم صدور جهاني اسلام به نقاط ديگر دنيا، با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران زمان، رسماً دعوت به اسلام را آغاز كرد. مورّخين، تعداد نامه هايى را كه رسول گرامي اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در اين زمان ارسال فرمود، بين 12 تا 26 نامه ذكر كرده‏اند. مخاطبين نامه‏ها نيز پادشاهان و فرمانروايان روم، ايران، حبشه، بحرين، يمن و برخي ديگر از سرزمين‏هاي بزرگ آن عصر بودند و هر كدام از آن‏ها به گونه‏اي نسبت به دعوت حضرت رسول، واكنش نشان دادند. چند سال پس از اين دعوت، دين اسلام، گسترش چشمگيري يافت.
10) تولّد "ابن خَلّوف" كاتب و شاعر مسلمان (829 ق): شهاب‏الدين احمد بن ابي القاسم محمد خلوف معروف به ابن خَلوف در كودكي عازم سفر مكه و سپس بيت‏المقدّس شد و در جواني به قاهره رفت. هدف وي از اين سفرها، تحصيل علم و دانش بود به طوري كه در 26 سالگي در جوامع علمي قاهره، دانشمندي برجسته محسوب مي‏شد. ابن‏خلوف شعر نيز مي‏سرود و قصيده‏هاي زيبايي درمدح پيامبراكرم در ديوان اشعار او به چشم مي‏خورد. ديوان الاسلام، نظمُ التَلخيص و نظم المغني از آثار قلمي ابن خَلوف است. وي در سال 899 در 70 سالگي درگذشت.
11) تعطيلي مجلس شوراي‏ملي در پي اولتيماتوم روسيه به مجلس در زمان احمدشاه (1330 ق) : به دنبال درخواست روسيه مبني بر اخراج مورگان شوستر، مستشار اقتصادي آمريكا از ايران، غوغايى در كشور به راه افتاد كه به تحريم كالاهاي روس و انگليس از طرفِ پيشوايان روحاني منجر گشت. مجلس در برابر اين اولتيماتوم روسيه مقاومت كرد ولي چون دولت وقت تحت فشار روس و انگليس بود، نتوانست مقاومت كند و در سوم محرم 1330 ق، مجلس را تعطيل كرد. در نتيجه، مواد اولتيماتوم قبول شد و مورگان شوسترِ آمريكايي ايران را ترك نمود. از آن پس دست نشاندگان بلژيكي بر خزانه داري كل كشور به جاي شوستر مسلط شدند.
12) 20دسامبرسال1821ميلادي: سرزمين پرو به استقلال رسيد. اين كشور بيش از 290سال تحت سلطه اسپانيا بود. اما سرانجام با مبارزات مستمرمردم پرو و رهبريهاي سان مارتين و سيمون بوليوار مجدداً به استقلال رسيد. پس از استقلال حكومت جمهوري درپرو برقرارشد اما همواره نظامهاي خودكامه براين كشور حكومت كرده‎اند و كودتاهاي نظامي اوضاع اقتصادي و سياسي اين كشور را دستخوش نوسانات شديد كرده است.
13) مرگ "فرانسوا رابْلِه" اديب و نويسنده برجسته فرانسوي (1553م): فرانسوا رابْلِه، رمان‏نويس، اديب و پزشك فرانسوي در دهم ژانويه 1494م در اين كشور به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در صومعه‏اي نزديك زادگاهش انجام داد و پس از آموختن الهيات و حكمت و فلسفه به سِلك روحانيون مذهبي درآمد. اين امر بيشتر به سبب شوق او در فراگرفتن علوم ادبي يونان و روم بود تابه سبب تمايلش به علوم مذهبي و الهي. رابله از آن پس مدتي به سير و سفر و مطالعه و ثبت خاطرات خود پرداخت و با بسياري از فاضلان و اديبان بزرگ زمان آشنايى يافت. او هم‏چنين پس از طي دروس دانشگاهي در رشته پزشكي، به طبابت پرداخت و چندين متن پزشكي را به زبان يوناني با تفسيرهاي شخصي منتشر كرد. رابله هم‏چنين كتاب گارْگانْتوا و سپس رمان بزرگ پانتاگروئل را انتشار داد كه از جانب برخي مقامات علمي و مذهبي به اتهام منافي اخلاق بودن محكوم گرديد و باعث شد كه وي مقام و جايگاه روحانيت خود را ازدست دهد. با اين حال انتشار جلدهاي دوم تا پنجم اين اثر، باعث شهرت زيادي براي رابله شد و با ارائه تغييراتي در جلدهاي بعد، سعي كرد تا رضايت مقامات مذهبي را جلب نمايد. رابله از نظر مورخان، مرد تحول بود و در دوره تحول مي‏زيست. وي از آسايش مي‏گريخت و تشنه تجسس و تبحر بود. همه وقت خود را با شوق و شيفتگي فراوان به آموزش مي‏گذراند. او نمونه كامل عهد رُنِسانس به شمار مي‏آمد كه مي‏كوشيد تا فلسفه و معنويات زمان را در پرتو انديشه‏هاي باستاني، نو گرداند. رابله بيش از هر چيز، در شيوه انشاء و به كار بردن قواعد زبان و بر جا نشاندن درست كلمه و تناسب در تركيب كلام، هنرمندي و استادي دارد و در نوشته‏ها، روح مضحكه‏آميز و هزل و مطايبه فصيح و شيوا را با قدرت نويسندگي مي‏آميزد. وي با خطوط وسيع، چهره‏هاي مختلف انسان را به طور مسخره‏آميز ترسيم مي‏كند و نهاد آدمي را آن چنان كه هست به خواننده القا مي‏نمايد. شگفتي سبك نگارش رابله در آن است كه ميان خنده و دانش، رابطه نزديك برقرار مي‏دارد. درباره او گفته‏اند كه: رابله وجود بشر را به مسخره مي‏گيرد، وجود خدايان را نيز به مسخره مي‏گيرد، اما اين كار را با چنان لطفي انجام مي‏دهد كه نه به بشر لطمه وارد مي‏آوَرد نه به خدايان. فرانسوا رابله سرانجام در بيستم دسامبر 1553م در 59 سالگي درگذشت.
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009 14) مرگ "پير آگوست رِنْوار" نقاش معروف فرانسوي (1919م):   پيِر آگوست رِنوار، نقاش بزرگ فرانسوي در هفتم مارس 1841م در خانواده‏اي فقير در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات ابتدايى، به دليل فقر مالي مجبور شد تا به نوبه خود، درصدد فراگيري حرفه‏اي باشد. از اين رو به توصيه پدر به طراحي و نقاشي ظروف چيني پرداخت. اما پيدايش ماشين در اين كارگاه هنري، باعث بي‏رونق شدن كارِ دستيِ رنوار گرديد. او پس از آن، مشغول نقاشي براي مبلغين مذهبي شد اما با گذشت مدتي در صدد برآمد تا فقط نقاشي كند. از اين رو راهي مدرسه هنرهاي زيبا شد و خود در نقاشي به استادي رسيد. رنوار در 23 سالگي تابلوي معروف خود يعني اِسْمِرالْدْ را در يك نمايش‏گاه نقاشي به معرض نمايش گذاشت و ادامه اين نقاشي‏ها در سال‏هاي بعد، زمينه‏هاي شهرت و ثروت او را فراهم آورد. او در اين زمان با صورت‏سازي از مردم و نقاشي تصاويري از كودكان و زنان، گشايشي در كار خود يافت و طرفداران زيادي پيدا كرد. وي به سبك اِمْپِرسيونيسْمْ نقاشي مي‏كرد كه نمايش حالات به وسيله رنگ‏هاي مختلف، مشخصه اصلي اين سبك بود. طرفداران اين سبك در هواي آزاد به نقاشي مي‏پرداختند و بر اثرات نور در نقاشي تأكيد مي‏كردند. رنوار در نقاشي به انعكاس نور اشياء بيشتر در جَو و فضاي آن توجه داشت تا خود اشياء. رنوار در تابلوهاي خود، خطوط نازك رنگين بسياري مي‏كشيد و مخصوصاً طوري نقاشي مي‏كرد كه نظر تماشاگر به تدريج به قسمت مهم تابلو جلب شود. از مهم‏ترين تابلوهاي رنوار، مي‏توان به ضيافت در شب، تاب و چترها اشاره كرد. تابلوهاي وي در بيشتر نمايشگاه‏هاي معروف جهان موجود مي‏باشند. پيِر آگوست رِنْوار تا آخرين روز زندگي اش كار كرد تا اين‏كه در 20 دسامبر 1919م در 78سالگي جان سپرد.
29 آذر 1388 / 3 محرم 1431 / 20 دسامبر 2009 15) درگذشت "جان اشتايْنْ بِكْ" رمان‏نويس بزرگ امريكايي (1968م): جان ارنست اشتاين بك، نويسنده معاصر امريكايى در 27 فوريه 1902م در ايالت كاليفرنياي امريكا به دنيا آمد. وي در 17 سالگي وارد دانشگاه استمفورد شد، اما پس از چند سال تحصيل در رشته زيست‏شناسي، بدون اخذ دانش‏نامه، دانشگاه را ترك كرد. اشتاين بك در 27 سالگي اولين اثر خويش با نام فنجان زرين را منتشر كرد و وارد عرصه نويسندگي گرديد. وي در سال‏هاي بعد با انتشار آثاري ديگر، به اعتبار و تكامل ادبي دست يافت و در شمار اديبان درآمد. اشتاين بك نويسنده‏اي رئاليست و واقع‏گرا است كه با سبكي بسيار قوي و محكم و نثري جالب، به تشريح فقر و بيچارگي اجتماع دست زده و حقايق دردناكي از زندگي بيچارگان را بيان مي‏نمايد. شهرت او با نوشتن رمان خوشه‏هاي خشم تكميل شد كه در آن به صورتي هيجان‏انگيز و مؤثر، زندگي يك خانواده آواره و عصيان كارگران محروم را توصيف كرده است. اين كتاب مورد استقبال مردم قرار گرفت و به دريافت جايزه ادبي پوليتزر، نائل آمد. موضوع اصلي آثار اشتاين بك، رابطه انسان و كائنات است. كتاب‏هاي او هم نماينده نوميدي نويسنده‏اند و هم نمايانگر روح مبارز او. اشتاين بك كه استاد ادبيات كارگري است، زندگي قربانيان بدبختي را با مهارت و بياني ساده ترسيم كرده است. سبك او از رمانتيسم و وادي شاعرانه به واقع‏گرايى و شكل آثارش از آرايه‏ها و پيرايه‏هاي زباني به سوي سادگي و روشني تكامل يافته است. اشتاين بك در شرح جزئيات، توصيف مناظر، نماياندن حالات و تأثيرات و بيان خاطرات، قدرت فراواني دارد و آثار او آميزه‏اي از واقع‏گرايى و تخيل سرشار از شوخ طبعي و درك اجتماعي است. آثار نخستين جان اشتاين‏بك، از ادراكي كامل درباره زندگي و نظري بلند و وسيع درباره مسائل انساني و سلامت روح برخوردار است كه با روشي تغزّلي، حماسي يا طنزآميز و لحني واقع‏بينانه بيان شده و در ادبيات معاصر امريكا مقام عالي به دست آورده است. گفته مي‏شود كه در سال‏هاي پاياني عمر، آثار اشتاين بك در سراشيبي ادبي افتاد و آن قدرت كامل موجود در آثار اوليه را نداشت با اين حال، وي درسال 1962م به دريافت جايزه ادبي نوبل توفيق يافت. از اشتاين‏بك حدود بيست عنوان كتاب به زبان فارسي ترجمه شده است كه خوشه‏هاي خشم، موش‏ها و آدم‏ها، مرواريد و اتوبوس سرگردان از آن جمله‏اند. جان اشتاين بك سرانجام در 20 دسامبر 1968م در 66 سالگي درگذشت.
16) پايان جنگ هند و پاكستان بر سر استقلال بنگلادش (1971م): شبه قاره هند از آغاز دهه 1970م، صحنه جنگ‏ها و تشنجات سياسي شديدي بود. پاكستان از بدو استقلال به علت تقسيم آن به دو بخش شرقي و غربي كه در دو سوي شبه قاره هند قرار داشتند وضع نامتعادلي داشت. پاكستان شرقي با جمعيت بيشتر و منابع طبيعي كمتر، بيش از پاكستان غربي از فقر و مشكلات اقتصادي رنج مي‏برد و اين احساس كه رهبران پاكستان، كه بيشتر از سكنه پاكستان غربي بودند، چندان توجهي به اوضاع پاكستان شرقي ندارند به احساس نارضايتي در ميان مردم پاكستان شرقي دامن مي‏زد. از اين رو مقدمات استقلال قسمت پاكستان شرقي فراهم شد، اما اين امر با مخالفت پاكستان غربي روبرو گرديد. با اين حال، رهبران پاكستان شرقي اعلام استقلال كردند و كشور جديدالاستقلال خود را بنگلادش به معني ملت بنگال، خواندند. اما دولت پاكستان، استقلال پاكستان شرقي را به رسميت نشناخت و در ماه مارس 1971م، با دخالت نظامي و اعمال قوه قهريه درصدد جلوگيري از تحقق يافتن استقلال اين كشور برآمد. دخالت نظامي پاكستان، به مهاجرت ميليون‏ها نفر از اهالي پاكستان شرقي به هند انجاميد و دولت هند براي متوقف ساختن سيل مهاجران، از پاكستان خواست كه نيروهاي نظامي خود را از بنگلادش بيرون ببرد و استقلال اين كشور را به رسميت بشناسد. پاكستان زير بار نرفت و هند و پاكستان در روز سوم دسامبر سال 1971م وارد جنگ شدند. دومين جنگ هند و پاكستان نيز مانند جنگ اولِ اين دو كشور كه در سال 1965م بر سر كشمير روي داد، به شكست نيروهاي پاكستان از ارتش هند، كه قوي‏تر و مجهزتر بود، انجاميد. نيروهاي پاكستان در بخش شرقي پس از ده روز جنگ، دست از مقاومت برداشتند و در نهايت پس از آن كه جنگ در 20 دسامبر 1971م به پايان رسيد، دولت پاكستان نيز به ناچار استقلال بنگلادش را به رسميت شناخت.
17) حمله نظامي نيروهاي امريكا به كشور "پاناما" (1989م): يكي از تهاجمات نظامي امريكا كه در جهت اجراي سياست مداخله جويانه اين كشور با هدف تثبيت و تحكيم سلطه خود بر مناطق استراتژيك جهان صورت گرفت حمله نظامي به پاناما عليه حكومت مانوئل نورْيِه‏گا بود. ژنرال نوريگا كه از سال 1981م رهبري و فرماندهي گارد ملي پاناما را برعهده داشت، درصدد بود تا بر كانال پاناما كه در اختيار امريكا بود، تسلط يابد. از اين‏رو پس از به دست گرفتن قدرت، با سياست‏هاي امريكا مخالفت نمود و از تمديد قرار داد واگذاري كانال پاناما به امريكا كه مدت آن در سال 1999م به پايان مي‏رسيد، خودداري كرد. در سپتامبر 1987م، امريكايى‏ها به منظور تضعيف نوريگا وي را متهم به دست داشتن در قاچاق مواد مخدر كردند. اين اتهام موجب بروز يك جنگ تبليغاتي شديد ميان نوريگا و امريكايى‏ها شد. سه هفته پس از اين اتهام، رئيس جمهور وقت پاناما طي حكمي نوريگا را از سمت فرماندهي گارد ملي بركنار كرد. رئيس جمهور كه بدون ارزيابي قدرت و نفوذ نظاميان چنين حكمي را صادر كرده بود، چند ساعت پس از صدور اين حكم در يك كودتا به وسيله نوريگا بركنار گرديد و مخفي شد. در اين زمان، امريكايى‏ها پاناما را مورد محاصره اقتصادي قرار دادند و دارايى‏هاي اين كشور را در بانك‏هايشان بلوكه كردند. در اين اوضاع و احوال، نوريگا انتخابات رياست جمهوري ماه مه 1989م پاناما را كه احتمال پيروزي مخالفان در آن زياد بود، پيش از اعلام نتايج قطعي انتخابات، باطل اعلام كرد. بحران روابط امريكا و پاناما در اين هنگام به وضعي خطرناك رسيد تا اينكه در بيستم دسامبر 1989م جنگ ايالات متحده امريكا عليه كشور كوچك پاناما و بدون اطلاع قبلي آغاز شد. اين جنگ نابرابر كه برخلاف تصور امريكايى‏ها پيروزي سريع چند ساعته به همراه نداشت، با مقاومت دليرانه ارتش كوچك و مردم پاناما، دو هفته به طول انجاميد و با بمباران مناطق غيرنظامي توسط نظاميان امريكايى، خسارات بسيار سنگيني بر كشور پاناما و به ويژه پايتخت آن وارد آمد. در اين تهاجم نظامي كه بعد از جنگ ويتنام، بزرگ‏ترين عمليات نظامي امريكا تا آن زمان محسوب مي‏شد 26 هزار سرباز تفنگ‏دار امريكايى شركت كردند و بين چهار تا ده هزار نفر از مردم پاناما به قتل رسيدند. پس از دو هفته جنگ، نوريگا به سفارت واتيكان در پاناما پناهنده شد اما با خيانت آشكار واتيكان، وي به سربازان امريكايى تحويل گرديد. تجاوز امريكا به پاناما و دخالت در امور داخلي اين كشور، باعث خشم مردم پاناما و اعتراض گسترده جهاني عليه واشينگتن شد. با وجود اين، امريكا، مانوئل نوريگا را در يك دادگاه امريكايى به اتهام قاچاق مواد مخدر محاكمه و در سال 1993 وي را به چهل سال زندان محكوم نمود. هرچند ميزان تلفات سنگين نيروهاي امريكايي و مردم پاناما هيچ‏گاه به صورت دقيق منتشر نشد اما در جريان بمباران مناطق غيرنظامي پاناما توسط امريكا، خسارات فراواني بالغ بر يك ميليارد دلار بر پاناما وارد آمد. لازم به ذكر است كه امريكا در حمله نظامي به پاناما از هيچ مرجع بين المللي مجوز اخذ نكرد.
18) بازگشت حاكميت چين بر "ماكائو" پس از چهار قرن استعمار پرتغال (1999م): بندر ماكائو در دهانه رود كانتون بر ساحل درياي جنوبي چين و در حدود 65 كيلومتري غرب بندر هنْگ كُنگ در جنوب چين واقع شده است. پرتغالي‏ها در سال 1557م اين بندر را مانند ديگر نقاط استراتژيك بر سر راه پرتغال به هندوستان و آسياي خاوري تصرف كردند و براي ادامه استفاده از آن، سالانه اجاره‏اي به چين پرداخت مي‏كردند. مستعمره ماكائو از بندرشهر ماكائو در جزيره ماكائو و سه جزيره كوچك كنار ساحل، تركيب يافته بود و پيش از اهميت يافتن هنگ كنگ در سده نوزدهم، از بندرهاي عمده تجارت خارجي چين به شمار مي‏رفت. پس از آن كه ماكائو در سال 1849م به عنوان يك بندر آزاد اعلام شد، در سال 1951م نيز به يكي از استان‏هاي ماوراء بحار پرتغال مبدل گرديد. از يك سو، رونق يافتن هنگ كنگ و از سوي ديگر، ضعف تدريجي پرتغال كه زماني يك قدرت مستعمراتي به شمار مي‏رفت از اهميت ماكائو كاست. در زمان انقلاب فرهنگي چين اقداماتي براي باز پس‏گيري ماكائو صورت گرفت كه نتيجه‏اي در بر نداشت. با اين حال پس از مذاكرات چين و انگلستان درباره حاكميت هنگ كنگ، كه از 140 سال قبل از آن در اشغال انگلستان بود، پكن توجه خود را به سوي ماكائو معطوف ساخت و پس از گفتگو و مذاكرات مفصل قرار بر اين شد كه ماكائو در سال 1999م رسماً به چين ملحق گردد. در ادامه، در سال 1993م، مجلس قانون‏گزاري ماكائو، الحاق رسمي ماكائو به چين در بين سال‏هاي 1999 تا 2001م را به تصويب رسانيد و به مؤسسات اقتصادي نيز اجازه داده شد تا پس از تحويل و تحول، همچنان به كار خود ادامه دهند. در نهايتْ، ماكائو طبق برنامه پيش‏بيني شده، در بيستم دسامبر 1999م پس از 442 سال استعمار، به چين تحويل داده شد و به بخشي از استان كانْتون در جنوب چين مبدل گرديد. ماكائو در حال حاضر با يك‏صد هزار نفر جمعيت، به عنوان منطقه ويژه اداري، مانند هنگ كنگ به صورت نيمه خودمختار اداره مي‏شود.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط