تربیت به شیوه امام سجاد علیه‌السلام(8)

رزقی که میرسد

نکته مهمی که از دقت در این فراز به دست می‌آید، لزوم توجه به توسعه و آسایش خانواده توسط مرد است. عملی که باعث جلب رضایت خداوند متعال و رضایت‌مندی انسان در روز قیامت می‌شود.
شنبه، 17 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رزقی که میرسد
ثروت از آن دسته چیزهایی است که کمتر کسی پیدا می‌شود که دوستش نداشته باشد و بعید است اگر به کسی بدون هیچ چشم‌داشتی رقم بالایی به عنوان هدیه پیشنهاد بدهیم، جواب رد بدهد! چون هر کسی به تناسب فکر و عقیده‌اش برنامه‌هایی برای زندگی‌اش دارد که برای انجام دادنشان نیازمند ثروت است. در یک نگاه می‌توان انسان‌ها را از نظر راه تأمین و هزینه‌کرد ثروت، به چند دسته کلی تقسیم کرد، البته ممکن است افرادی باشند که جزء هیچ‌کدام نباشند و یا ترکیبی از چند دسته باشند:
 
یک دسته آن‌هایی که برای انجام اعمال شیطانی و حرام و تأمین شهوت‌های خود نیاز به ثروت دارند و طبیعتاً اعتقادی به حلال و حرام ندارند و برای همین، از هر چه دارند و ندارند می‌گذرند برای کسب ثروت بیشتر، از تفریح و شادی و استراحت گرفته تا جوانی و خانواده و دوست و حتی سلامتی و عمر، یعنی نه راه تأمین ثروتشان الهی است و نه راه هزینه کردن. دسته دیگر آن‌هایی هستند که دنبال خوش‌گذرانی و تفریح و شادی‌های مجازند، البته باز هم بدون در نظر گرفتن حریم‌های الهی و به همین دلیل برای این افراد هم تفاوتی نمی‌کند که از چه مسیری به ثروت دست پیدا کنند و هر چند بهتر از گروه قبلی هستند؛ اما از جهاتی به آن‌ها شبیه‌اند، چون راه هزینه‌کرد آن‌ها هم صرفاً تمایلات نفسانی است. دسته بعدی آن‌هایی هستند که دنبال اهداف ارزشمندتری مانند تولید و گسترش علم و دانش‌اند ولی باز هم بدون در نظر گرفتن خط قرمزهای الهی. این دسته افراد با دقت بیشتری مسیرهای تأمین ثروت را طی می‌کنند؛ اما نه آن طور که خداوند دستور داده؛ ولی هر چند مسیر تأمین ثروتشان الهی نیست، ولی هزینه‌کردش آن قدرها بد نیست و از این جهت تفاوت جدی با دو گروه قبلی می‌کنند؛ اما تمامی انسان‌ها خلاصه در این سه گروه نمی‌شوند.
 

روزی به دست اوست

گروه چهارم، تفاوت مهمی با سه گروه قبلی دارد. اعضای این گروه افراد دین‌داری هستند که ملاکشان در تمامی انتخاب‌هایشان، حریم‌های خداوند است و برای آنان تأمین و هزینه‌کرد ثروت هم از این قضیه مستثنا نیست. این افراد برای به دست آوردن ثروت پیش و بیش از هر راهی، به خداوند رازق توکل می‌کنند و البته معتقدند که از انسان حرکت و از خدا برکت. در هزینه‌کرد هم علاوه بر صرف ثروتشان در نیازها و علایق و برنامه‌های خودشان، حواسشان به سایر وظایف مالی که خدا به عهده آنان گذاشته، هست.
 
این وظایف برخی مستحب هستند و هر کس به آن‌ها عمل کند، برکت را به زندگی خودش می‌آورد، مانند انفاق و قرض‌الحسنه که خداوند در قرآن کریم هم به برکات آن اشاره کرده و فرموده است:
 
إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنْفِقُوا خَیْرًا لِأَنْفُسِکُمْ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ؛ اموال و فرزندانتان وسیله آزمایش شما هستند و اجر و پاداش ‍ عظیم نزد خدا است؛ بنابراین تا آنجا که در توان دارید تقوای الهی پیشه کنید و گوش ‍ دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است و آن‌ها که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگار و پیروزند. اگر به خدا قرض‌الحسنه دهید آن را برای شما مضاعف [و چندین برابر] می‌سازد و شما را می‌بخشد و خداوند شکر کننده و بردبار است[1].
 
اما غیرازاین وظایف مالی مستحب که موارد دیگری مانند هدیه، وقف و... را هم شامل می‌شود، بعضی وظایف مالی وجود دارد که انجامش بر ما واجب است. نام‌آشناترین موارد این واجبات مالی خمس و زکات هستند؛ اما یکی دیگر از این واجبات، نفقه خانواده است که تأمینش بر مرد واجب است. یکی از یاران امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند روزی از ایشان سؤال کردم:
 
مَنْ یَلْزَمُ الرَّجُلَ مِنْ قَرَابَتِهِ مِمَّنْ یُنْفِقُ عَلَیْهِ؟ قَالَ الْوَالِدَانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَةُ؛ نفقه چه کسانی از خویشاوندان بر انسان واجب است؟ امام صادق علیه‌السلام فرمود: نفقه پدر و مادر، فرزند و همسر واجب است[2].
 

راه رزق و روزی

از همین رو امام سجاد علیه‌السلام در ادامه دعای خود برای فرزندانشان، از خداوند پیرامون وسعت رزق و روزی آنان درخواست می‌کند و می‌فرماید:
 
وَ ادْرِرْ لی‏ وَ عَلى‏ یدی‏ أرْزاقَهمْ؛ و برای من و به دست من روزی آنان را وسعت ده[3].
 
نکته مهمی که از دقت در این فراز به دست می‌آید، لزوم توجه به توسعه و آسایش خانواده توسط مرد است. عملی که باعث جلب رضایت خداوند متعال و رضایت‌مندی انسان در روز قیامت می‌شود. امام سجاد علیه‌السلام در حدیثی زیبا فرموده‌اند:
 
أَرْضَاکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُکُمْ عَلَى عِیَالِهِ؛ خشنودترین شما در پیشگاه خداوند کسی است که از نظر زندگی بر خانواده‌اش توسعه دهد[4].
 
همچنین به ما دستور داده‌شده تا در برخی روزهای خاص مانند روزهای جمعه که یکی از اعیاد اسلام است، با توسعه رزق، این عید را برای خانواده خود، شادی‌آفرین کنیم. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده‌اند:
 
أَطْرِفُوا أَهْلِیکُمْ کُلَّ یَوْمِ جُمُعَةٍ بِشَیْءٍ مِنَ اَلْفَاکِهَةِ وَ اَللَّحْمِ حَتَّى یَفْرَحُوا بِالْجُمُعَةِ؛ برای اهل و خانواده خویش در هر جمعه از انواع میوه و گوشت چیزی تازه فراهم کنید [که در سایر روزهای هفته تهیه نمی‌کنید] تا از فرارسیدن جمعه شادمان باشند[5].
 
البته متأسفانه امروزه کم نیستند افرادی که وضع مالی‌شان خوب است، اما به دلایل مختلف از دلایل به‌ظاهر موجه مانند سرمایه‌گذاری در تجارت گرفته تا بهانه‌های واهی و بی‌ارزش مانند ولخرجی در رفیق‌بازی و عیش و نوش، زندگی را بر خانواده خود تنگ می‌گیرند. این افراد باید با دقت بیشتری به این حدیث امام رضا علیه‌السلام توجه کنند که فرموده‌اند:
 
صَاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ عَنْ عِیَالِهِ؛ کسی که دارای نعمت است، بر او واجب است که در هزینه زندگی بر خانواده‌اش توسعه بدهد[6].
 
همچنین نباید فراموش کنند که این عمل یعنی توسعه بر خانواده، در زیادشدن برکت و روزی آن‌ها هم مؤثر است و به قول معروف معامله‌ای است دو سر بُرد، هم خانواده از آسایش بیشتر بهره‌مند می‌شوند و هم مرد از برکت و روزی بیشتر.
 
البته همیشه باید میانه‌رو بود و نه به صورت دائمی در هزینه‌ها آسان گرفت و نه به صورت دائمی سخت‌گیری کرد. نه افراط و نه تفریط و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در حدیثی، این مسئله را به زیبایی بیان فرموده است:
 
‏إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَأْخُذُ بِأَدَبِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِذَا وَسَّعَ عَلَیْهِ اتَّسَعَ وَ إِذَا أَمْسَکَ عَلَیْهِ أَمْسَکَ؛ مؤمن ادب را از خداوند فرامی‌گیرد، اگر خداوند روزی او را زیاد کرد، او هم بر خانواده‌اش گشایش می‌دهد و اگر خداوند روزی او را تنگ گرفت، او نیز تنگ می‌گیرد[7].


پی‌نوشت:
[1]. سوره تغابن، آیات 15 – 17.
[2]. کافی، جلد 4، صفحه 13، حدیث 3.
[3]. صحیفه سجادیه، صفحه 121، دعای 25.
[4]. کافی، جلد 4، صفحه 11، حدیث 1.
[5]. من لا یحضره الفقیه، جلد 1، صفحه 423، حدیث 1248.
[6]. کافی، جلد 4، صفحه 11، حدیث 5.
[7]. کافی، جلد 4، صفحه 12، حدیث 12.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط