در رد یک خرافه

13 فروردین، روز هم‌نشینی انسان با طبیعت

در میان مردم این باور وجود دارد که واژه سیزده بدر به معنای در کردن نحسی سیزده است؛ اما با مراجعه به لغت‌نامه‌های فارسی متوجه می‌شویم که واژه‌ی «در و دشت» در واقع مخفف «دره و دشت» است. با توجه به توضیحات...
شنبه، 12 فروردين 1402
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
13 فروردین، روز هم‌نشینی انسان با طبیعت
سیزده‌ بدر یکی از رسوم ایرانیان است که در پایان نوروز انجام می‌شود که طی سال‌های اخیر آن را به عنوان روز آشتی با طبیعت نیز نام‌گذاری کرده‌اند. در این روز مردم به دامان طبیعت می‌روند و از مواهب الهی بهره می‌برند. قدمت سیزده بدر نیز مانند عید نوروز بسیار کهن است. از آن‌جا که زیبایی‌های بهار چشم‌نواز است و هوای مطبوع آن همه چا پراکنده‌شده مردم ترجیح می‌دهند آخر تعطیلات نوروز را میهمان طبیعت باشند و لحظاتی سرشار از نشاط و شادی را تجربه کنند و در روز سیزده فروردین ضمن پیوندی دوباره با محیط‌زیست، شکر نعمت‌های بی‌پایان خدای متعال را به‌جا آورند.
 
طبیعت تماشایی و باطراوت بهار، میزبان مردمانی است که به رسم قدیمی فصل شکوفایی و رویش سرسبز زندگی را جشن می‌گیرند تا لحظات مفرح و بانشاطی را در کنار اعضای خانواده تجربه کنند. اختصاص روز سیزده فروردین به‌روز طبیعت و رفتن به طبیعت می‌تواند تداعی‌کننده این مسئله باشد که فاصله گرفتن از جنگل، درختان و گیاهان چه مشکلاتی را به انسان تحمیل و دور شدن از طبیعت چه استرس‌هایی را به انسان وارد می‌کند. درعین‌حال باید از طبیعت مواظبت کرد تا بتوان همیشه از زیبایی‌های آن بهره‌مند شد روایتی از پیامبر اکرم صلی علیه و اله در مورد نگهداری از طبیعت هست که می‌فرمایند: نخل را نسوزانید و آن را در آب غرق نکنید، درخت بارور را قطع نکنید و زراعت را به آتش نکشید زیرا شما نمی‌دانید شاید در آینده به آن نیازمند شدید[1]. همچنین امام علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرماید: نگاه به سبزه شادمانی می‌آورد، همچنین می‌فرماید: نگاه کردن به سبزه موجب شادابی است.
 
در میان مردم این باور وجود دارد که واژه سیزده بدر به معنای در کردن نحسی سیزده است؛ اما با مراجعه به لغت‌نامه‌های فارسی متوجه می‌شویم که واژه‌ی «در و دشت» در واقع مخفف «دره و دشت» است. با توجه به توضیحات قبل می‌توان گفت سیزده بدر به معنای سیزدهم به سوی در و دشت شدن است که معنای بیرون رفتن و در دامان طبیعت سر کردن را می‌دهد. متأسفانه در بین مردم خرافاتی مبنی بر نحس بودن سیزده بدر به وجود آمده است.
 
باور داشتن خرافات یکی از مسائل اجتماعی در جهان امروز به‌حساب می‌آید به‌گونه‌ای که از آن به عنوان معضل اجتماعی یاد می‌شود. این باورها پایه و اساس درستی ندارند و در زندگی اجتماعی افراد تأثیر می‌گذارند چرا که باورها و خرافات اموری هستند که ریشه در ذهن و تصمیم‌گیری‌های انسان‌ها دارند. این موضوع در زندگی اطرافیان و محیط پیرامون ما نیز دیده می‌شود و نمونه بارز آن عدد 13 است که به تصور برخی افراد عدد بدیمنی است.
 

عدد 13، آمیخته به خرافات

عده‌ای از افراد تصور می‌کنند عدد سیزده نحس است در نتیجه باید از منزل خارج شوند و به کوه و جنگل بروند البته رفتن به طبیعت و طبیعت گردی و لذت بردن از آفرینش الهی، امری پسندیده و سازگار باروحیه انسان و یادآور نعمت‌های بی‌انتهای الهی است. خرافه‌پرستی، تاریخی به درازای تاریخ بشریت دارد تا جایی که نمی‌توان برای شروع آن زمانی مشخص بیان کرد و یا آن را اختصاص به مکان و زمان و جامعه‌ای خاص داد؛ زیرا هر زمان که فکر و عقیده صحیحی بوده، در کنار آن، عقاید و افکار باطل نیز به وجود آمده و رشد یافته است. ولی آیا عدد 13 نحس است و علت این نحوست از کجا می‌آید؟
 
از زمان‌های قدیم رسم عموم مردم این‌گونه بود که هفت سینی از غلات مختلف (مانند گندم، جو، عدس و غیره) را در این ایام آماده می‌کردند که به آن «هفت‌سین یا هفت سینی» می‌گفتند و در روز سیزدهم بعد از پایان مراسم که آن را روز «دعا و نیایش» نامیده بودند، آن سینی‌ها را به دشت و صحرا می‌بردند تا در مقابل آفتاب به آب بریزند و به این شکل شکرگزار نعمات خداوند (خورشید، خاک و آب) باشند و از خدا برکت بیشتر را برای سال جدید درخواست کنند.
 
از اواخر سده‌ی دوم هجری که نفوذ فرهنگ بیگانه به ویژه فرهنگ غرب شدت پیدا کرد، اسرائیلیات، خرافات مسیحیان و سایر ادیان نیز وارد و القا شد. یکی از شخصیت‌هایی که تلاش بسیار زیادی کرد و سرمایه‌گذاری‌های عظیمی را برای ورود فرهنگ بیگانه به کشور اختصاص داد شخص مأمون بود و برای تحقق این هدف از صاحب‌نظران دعوت و آثار آن‌ها را ترجمه و تبلیغ کرد.
 
در پی نفوذ همین خرافات، خرافه‌ی نحس بودن 13 نیز گسترش پیدا کرد. به همین جهت، برخی آن را به مراسم کاتارها (بازمانده‌های مانویان در اروپا که ترکیبی از اندیشه‌های زرتشتی، فلسفه یونان باستان و مسیحیت دارند.) که مقارن با سیزده فروردین است نسبت داده‌اند و برخی دیگر آن را به مراسم پوریم یهودی‌ها و کشته شدن هامان، وزیر با کفایت هخامنشی به واسطه توطئه‌های «مردخای یهودی» نسبت دادند و برخی نیز خرافه نحوست 13 را به فراماسون و قداست این عدد نزد آن‌ها و شیطان‌پرستان نسبت دادند. [2]
 
اما همان‌طور که گفته شد، نحس دانستن 13 فقط یک خرافه است و ایرانیان باستان روز سیزده فرودین را روزی شاد و نیکو برای نیایش و شکر گذاری می‌دانستند. در دوره کنونی نیز مطابق با رسم قدیمی مردم آخرین روز از تعطیلات نوروز را از خانه خارج می‌شوند و به دامان طبیعت پناه می‌برند و به همین دلیل برای زدودن خرافات، این روز را روز طبیعت نام‌گذاری کردند.
 

نحوست از نظر قرآن و روایات

برای این‌که بدانیم آیا چیزی نحس هست یا نه بهتر است از قرآن کمک بگیریم چرا که بهترین منبع خود قرآن است.
 
در قرآن کریم دو بار کلمه «نحس» آمده است و هر دو هم در مورد قوم عاد بوده «فی یوم نحس مستمر»(سوره قمر آیه 19) و «فی ایام نحسات»(سوره فصلت آیه 16) که درباره عذاب آن‌ها به‌کاربرده شده است.
 
در این آیات قرآن تصریح کرده است که عذاب این قوم به خاطر گناهان خود آن‌ها بوده است و بنابراین در هرروزی که مردم به کیفر اعمال زشت و گناهان خود برسند، آن روز برایشان نحس و شوم و هولناک است. پس طبق آیات قرآن روزی نحس است که ملتی به عقوبت کارهای زشت و گناهان خود گرفتار شوند. درواقع منشأ و علت نحوست اعمال و رفتار ناپسند خود بشر است نه آن‌که نحوست در ایام و روزها وجود داشته باشد.
 
اگر انسان‌ها اعتقاد داشته باشند که همه مشکلات و مسائلی که برای آن‌ها ایجاد می‌شود ناشی از اعمال و رفتار خود آن‌ها است، دیگر به دنبال مقصر نمی‌گردند تا مشکلاتشان را به گردن کسی اندازند یا بخواهند روزها را مقصر بدانند. روزها هم مانند دیگر مخلوقات، خلقت خدا هستند.
 
از یکی از اصحاب (حسن بن مسعود) امام هادی علیه‌السلام نقل‌شده است که او قصد زیارت امام علیه‌السلام را کرد. در راه انگشتش زخم شد و سواری هم به او تنه زد و کتفش آسیب دید. در هنگام ورود به منزل امام علیه‌السلام نیز در اثر ازدحام جمعیت، لباسش پاره شد. هنگامی‌که به محضر امام هادی علیه‌السلام رسید به امام عرضه داشت: این روز چه روز بدی بود، خداوند مرا از شر آن حفظ فرماید. حضرت فرمود: «یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِى بِذَنْبِکَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛ اى حسن! این [چه سخنى است که مى‏گویى] بااینکه تو با ما هستى، گناهت را به گردن بى‏گناهى مى‏اندازى! [روزگار چه گناهى دارد!]»
 
سپس حضرت در ادامه فرمودند: «یَا حَسَنُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِى بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلاً؛ اى حسن! به‌طور یقین خداوند متعال پاداش مى‏دهد و عقاب مى‏کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات مى‏کند.»[3]
 
بسیار خوشایند است که مردم ایران رنگ خرافات را از سنت‌های باستانی و ملی بزدایند و دیگر هیچ روزی را نحس ندانند. به امید آن‌که برپایه عقل به پدیده‌های موجود در هستی نگاه کنیم و جهان را برای خود تاریک و بد جلوه نکنیم و با ترویج خرافات زندگی را برای خود و عزیزانمان تلخ نکنیم.
 
 
 پی‌نوشت:
[1] کتاب کافی، جلد5، صفحه 29
[2] به نقل از سایت شبهه......مقاله سیزده‌بدر و قصه نحس بودن آن
[3] بحارالانوار، ج 56، ص 2


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط