جرعهای از معارف دعای ابو حمزه ثمالی
یکی از زیباترین و با ارزشترین کارهایی که به وسیله آن انسان به مراتب عالی انسانیت و اخلاق مداری دست پیدا میکند، دعا و مناجات به درگاه الهی است. انسان به طور فطری و خدادادی هنگام ارتباط با خدای متعال احساس رضایتمندی و شعف به او دست میدهد، در این بین ادعیه و مناجاتهای مأثورهی ماه مبارک رمضان همچون دعای ابوحمزه ثمالی، علاوه بر لحظات شیرین و جان افزای هم صحبتی با خدای متعال، دریایی از معارف و زیباییهای اخلاقی را در پیش روی مناجات کنندهگان قرار می دهد.
به تابلو توجه کنید آدرس را اشتباه نروید!
یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی در فرازهای نیایش ابوحمزه ثمالی، معرفی تابلوهای راهنمایی در مسیر سلوک دینی و اخلاق است، تابلوهای هدایتگری که نشانگر یک آدرس درست و بیانگر مقصد صحیح زندگی است، آدرسی که بسیاری از انسانها در طول حیات خود مسیر اشتباهی را برای رسیدن به آن طی کرده و نتوانستهاند به مقصد صحیح دست پیدا نمایند، این آدرس ارزشمند در دعای ابوحمزه ثمالی این چنین معرفی شده است: «مِنْ أَیْنَ لِیَ الْخَیْرُ یَا رَبِّ وَ لا یُوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِکَ، وَ مِنْ أَیْنَ لِیَ النَّجَاةُ وَ لا تُسْتَطَاعُ إِلّا بِکَ، لا الَّذِی أَحْسَنَ اسْتَغْنَى عَنْ عَوْنِکَ وَ رَحْمَتِکَ؛[2] پروردگارا از کجا برایم خیری هست، درحالی که جز نزد تو یافت نمیشود، و از کجا برایم نجاتی است، درحالی که جز به تو فراهم نمیگردد، نه آن که نیکی کرد از کمک و رحمتت بی نیاز شد».اگر محبت به خدای متعال در سبک زندگی انسان جایگاه خود را پیدا کند، تبعیت و هم رنگ شدن با اوصاف الهی نیز در زندگی انسان تقویت میشود، و الا اگر این چنین نتیجهای را به دنبال نداشته باشد باید در اصل محبت و عشق شک و تردید داشت.با اندک تأملی به خوبی میتوان به این مطلب اعتراف کرد که بسیاری از ما انسانها در طول زندگی خود برای دستیابی به نیازها و آرزوهای مادی و معنوی دست به دامان اغیار شده و التفاتی به مسبب الاسباب بودن خدای متعال نداریم و به اندازهای که به اسباب مادی و دنیوی اعتماد و اعتقاد داریم، به قدرت و توانایی خدای متعال در دستیابی به نیازهایمان باور نداریم.
گر توکل میکنی در کار کن ....کشت کن پس تکیه بر جبار کن
به دستگیری و استجابت ایمان داشته باش
از نکات طلایی و راهبردی در زندگی توحیدی ایمان و باور به اجابت دعاست، در واقع ایمان به استجابت دعا یکی از ارکان و آداب اساسی نیایش و مناجات به درگاهی الهی به شمار میآید، این ایمان و باور به اجابت است که انسان نیازمند را به درگاه الهی میکشاند و انگیزه طلب کردن را در وجود او تقویت مینماید. ایمانی که ریشه در آموزههای قرآنی داشته نور امید را در زندگی او تقویت می نماید. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَدْعُوهُ فَیُجِیبُنِی؛ سپاس خدای را که میخوانمش و او جوابم را میدهد». این فراز دعای ابو حمزه ثمالی در واقع ترجمان آموزههای قرآنی است که باری تعالی می فرماید: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ؛[3] و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا مىخواند، پاسخ مىگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!»
هم دعا از تو اجابت هم ز تو ایمنی از تو مهابت هم ز تو[4]
تنها امید جنبندگان عالم
در سبک زندگی توحیدی پیکان امید تنها یک نقطه را نشانه گرفته است، آن هم توجه به دریای لطف و کرم باری تعالی است، هر گونه امیدواری و تکیه به غیر باری تعالی علاوه بر اینکه در تضاد جدی با سبک زندگی توحیدی است، انسان را از رسیدن و دست یابی به انتظارات و خواستههای خویش باز میدارد؛ چرا که غیر باری تعالی چیزی از خود ندارند تا آن را به دیگری عطا کند، به عبارتی حکما و فلاسفه: فاقد شیء نمی تواند معطی باشد. این نو نگرش توحیدی علاوه بر اینکه خداباوری انسان را تقویت می نماید، موجب تقویت عزّت نفس و خودباوری در انسان نیز میشود. «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا أَدْعُو غَیْرَهُ، وَ لَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَمْ یَسْتَجِبْ لِی دُعَائِی، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا أَرْجُو غَیْرَهُ، وَ لَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجَائِی؛ سپاس خدای را که غیر او را نمیخوانم، که اگر غیر او را میخواندم دعایم را مستجاب نمیکرد، و سپاس خدای را که به غیر او امید نبندم، که اگر جز به او امید میبستم ناامیدم مینمود».
محبت نجات بخش
یکی از نکات بسیار ظریف و دقیقی که در فرازهای مناجات شعبانیه به آن اشاره شده، مسألت کردن محبت و عشق ورزی به خدای متعال و تمنای دوستی اوست، در سحرهای ماه رمضان دست به دعا بلند میکنیم و محبت پروردگار خویش را خواستار می شویم، «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی حُبّاً لَکَ؛[5] خدایا از تو درخواست میکنم که دلم را از محبت». به راستی که محبت، اکسیری شفا بخش و سازنده است که اگر به درستی در سرزمین وجودی انسان تقویت و بارورسازی شود انسان را از هر زشتی و پستی باز میدارد و به سوی خوبیها سوق میدهد، مشکل اصلی کسانی که در حیات مادی به سوی زشتیها و پستیها سوق پیدا کردند ریشه در دوستی و محبت اغیار دارد؛ چرا که هر کسی چیزی را دوست داشته باشد سعی مینماید خود را شبیه محبوب و انتظارات آن نماید.حال و روز این چنین محبان دنیاگرایی این چنین در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ؛[6] بعضى از مردم، معبودهایى غیر از خداوند براى خود انتخاب مىکنند؛ و آنها را همچون خدا دوست مىدارند. امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشرکان نسبت به معبودهاشان،) شدیدتر است. و آنها که ستم کردند،(و معبودى غیر خدا برگزیدند،) هنگامى که عذاب (الهى) را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت، از آنِ خداست؛ و خدا داراى مجازات شدید است؛ (نه معبودهاى خیالى که از آنها مىهراسند.)».اگر محبت به خدای متعال در سبک زندگی انسان جایگاه خود را پیدا کند، تبعیت و هم رنگ شدن با اوصاف الهی نیز در زندگی انسان تقویت میشود، و الا اگر این چنین نتیجهای را به دنبال نداشته باشد باید در اصل محبت و عشق شک و تردید داشت.
با نبی گفت ایزد متعال که به امت رسان به لطف مقال
ان تحبوا الاله فاتبعون نیست کار از متابعت بیرون
هر که جان در متابعت در باخت حکم یحببکم الله ش بنواخت[7]
[1]. تنبیه الخواطر: ج 2 ص 120.
[2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص582.
[3]. سوره مبارکه بقره، آیه186.
[4]. مولوی » مثنوی معنوی » دفتر دوم.
[5]. إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج1، ص75 .
[6]. سوره مباکره بقره، آیه 165.
[7]. جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول.