روزه گرفتن کودکان
در دین اسلام انجام تمرینی عبادت برای کودکان مورد سفارش قرار گرفته است. امام باقر در حدیثی میفرمایند:... در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنند و به او بگویند سر به سجده بگذارد. در شش سالگی رکوع و سجود صحیح را به او بیاموزند و در هفت سالگی به کودک بگویند وضو بگیر و نماز بگزار درباره روزه گرفتن کودکان نیز چنین توجهی مشاهده میشود تا کودک به تدریج با روزه انس گیرد.
در سیره امام صادق (علیه السلام) بر آمده است که: در بعضی از روزها، کودکان را به روزه گرفتن وامی داشت، اما هنگامی که غلبه گرسنگی و تشنگی را در آنان میدید، آنان را به خوردن روزه امر میکرد. چنان که از این دو روایت مشخص است نباید روزه گرفتن کودکان، سبب اذیت آنان شود، بلکه مناسب است کودکان، به تدریج به نماز و روزه و سایر عبادات عادت کنند. در ابتدا سحری خورده، و سپس نهار به عنوان افطار بخورند و حتی اگر در بین روز نیاز به خوردن آب یا خوراکی پیدا کردند، به آنان گفته شود الآن موقع افطار است. پس از گذر از این مرحله، زمان روزه داری آنان افزایش یابد تا علاوه بر آشنایی با روزه، از این عبادت الهی دل زده نشوند.
حضور کودکان در مسجد
اگرچه برخی با استدلال به روایت رسول گرامی اسلام درباره جلوگیری از ورود اطفال به مساجد، مانع ورود کودکان به مسجد میشوند؛ اما در برابر، به روایاتی برمی خوریم که بیانگر جواز ورود کودکان به مساجد است. از این دو دسته روایت به دست می آید که روایت منع ورود اطفال به مسجد، درباره کودکانی است که در شیطنت و شلوغی مانند دیوانگان عمل میکنند و در صورت حضور در مسجد، موجب آلودگی و ناپاکی یا ایجاد بی نظمی نامتعارف در مسجد میشوند.شهید مطهری رحمه الله آیه: و امر اهلک بالصلاه واصبر علیها؛ میفرماید: ... بچه ها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد... به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمیشود؛ چون اصلا حضور در جمع، مشوق انسان است. آدم بزرگ هم، وقتی خودش را در جمع اهل عبادت می بیند، روح عبادت بیشتری پیدا میکند؛ بچه که دیگر بیشتر تحت تأثیر است. متأسفانه کم رفتن ما به مسجد و معابد و مجالس دینی و این که بچهها کمتر در مجالس مذهبی شرکت میکنند، سبب میشود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند.
چنانکه استاد شهید مطهری نیز به آن تصریح نموده اند، عدم حضور کودکان در مسجد و عدم انس آنان با این مکان مقدس، موجب دور شدن تدریجی آنان از مسائل دینی میگردد.
یکی از فرصتهای مناسب برای آشنا شدن کودکان با مسجد و مسائل دینی، ماه مبارک رمضان است. اما ذکر این مهم ضروری است که لازم است والدین به گونه ای برنامه ریزی کنند که برنامههای مسجد (از قبیل نماز جماعت، دعاها، سخنرانی، قرائت قرآن و...) موجب خستگی آنان نگردد .
گفتنی است حضور کودکان در برنامههای عبادی مثل حضور در کنار سفره سحری، حضور در مسجد و برنامه های معنوی نیازمند تشویق زبانی و غیر زبانی است و نباید والدین از آثار بی بدیل هدیه و تشویق در این مورد غافل شوند. اهمیت تشویق در اسلام به حدی است که وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصی را در حال نماز دیدند که با خدا با جملات بسیار زیبا و پرمغزی راز و نیاز میکند. فرمودند: نمازش که تمام شد، او را نزد من بیاورید. وقتی به حضور حضرت رسید، آن بزرگوار قطعه طلایی به او هدیه دادند و فرمودند: وهبت لک الذهب لحسن ثنائک على الله؛ این قطعه طلا را به خاطر زیبا ثناگویی تو بر پروردگار، به تو میبخشم.
توجه به ظرفیتهای کودکان و نوجوانان
چنانکه پیش تر اشاره شد، آشنا نمودن کودکان و نوجوانان با مسجد و دعا و برنامه های معنوی یکی از وظایف والدین، است و اگر این انس و ارتباط از کودکی و نوجوانی برقرار نشود در جوانی به سختی برقرار و گاه اصلا برقرار نخواهد شد. اما نکته مهم آن است که اگر انجام این ارتباط به درستی انجام نپذیرد، و توان و ظرفیت آنان در نظر گرفته نشود، لطمه جبران ناپذیری را به کودک و نوجوانان وارد خواهد کرد. متأسفانه برخی برای اینکه فرزندانشان را مذهبی و مسجدی نمایند، چنان آنان را تحت فشار قرار میدهند که بچه و نوجوان را برای همیشه از مسجد و عزاداری و مراسم مذهبی بیزار میکنند چنان که برخی، کودکان خود را از ابتدای شب برای مراسم شب احیا به مسجد برده و آنان را برای قرآن به سر گذاردن و عزاداری تا صبح بیدار نگه داشته و تحت فشار قرار میدهند. این کارها برای برخی کودکان و نوجوانان همانند مثالی است که امام صادق (علیه السلام) نقل میفرماید:یکی از مسلمانان، همسایه ای نصرانی داشت، آن قدر از مزایای اسلام برای او گفت تا مسلمان شد. سحرگاهان به در خانه تازه مسلمان رفت و او را بیدار کرده و برای نماز به مسجد برد. پیش از نماز صبح هر چه توانستند نماز خواندند تا سپیده دمید، آنگاه نماز صبح را خواندند و ماندند تا کاملا هوا روشن شد و آفتاب سر زد. تازه مسلمان برخاست تا به خانه اش برود مرد گفت: کجا می روی؟ روز کوتاه است و تا ظهر چیزی نمانده است، بمان تا نماز ظهر را بخوانیم، او را نگه داشت تا ظهر فرا رسید و نماز ظهر را نیز خواندند، دوباره گفت: وقت نماز عصر نزدیک است نماز عصر را نیز بخوانیم، او را نگه داشت تا نماز عصر را نیز خواندند. تازه مسلمان برخاست به منزل برود مرد گفت: چیزی از روز نمانده است، نزدیک غروب آفتاب است نماز مغرب را هم با هم بخوانیم، او را نگه داشت تا آفتاب غروب کرد، نماز مغرب را نیز با هم خواندند، باز هنگامی که تازه مسلمان خواست برود مرد گفت: یک نماز بیش نمانده است آن را نیز به جا آوریم، او را نگه داشت تا عشا را نیز خواندند و از یکدیگر جدا شدند و هر یک به خانه خویش رفتند. با فرا رسیدن سحر مرد مسلمان، باز در خانه تازه مسلمان رفت تا برای نماز به مسجد روند اما تازه مسلمان با ناراحتی گفت: این دین سخت است و من تاب آن را ندارم.
توجه به این نکته مهم ضروری است که گرچه سحرها و افطارهای ماه مبارک رمضان برای بسیاری از کودکان و نوجوانان، لحظات شیرینی را به یادگار میگذارد اما در مقابل در طول روز، سختیهای بسیاری را متحمل میشوند که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار می گیرد. یکی از مواردی که در این ماه، مورد غفلت قرار می گیرد آن است که برخی از والدین دقت کمتری به صبحانه و نهار کودکان دارند و این بی توجهی، خاطرات نامناسبی را از روزهای ماه مبارک رمضان در خاطر کودکان به یادگار می گذارد. بنابر این مناسب است والدین به گونه ای برنامه ریزی کنند که روزه داری آنان خللی در برنامه غذایی کودکان ایجاد نکند.
منبع: فرصتهای از ماه خدا، محمدمهدی فجری، صص 87-81، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1393.