ربا از نگاه کلی دو نوع است
1. ربا در معامله:
شخصی جنسی را بفروشد به چیزی از همان جنس، و مقدار بیشتری را در عوض بگیرد؛ مثلا یک کیلو برنج را به یک کیلو و نیم بفروشد، و همین طور است اگر حبوب، و اجناس دیگر را به مقدار بیشتری از همان جنس معامله کند. یا شیر را با پنیر یا کره معاوضه کند و بیشتر یا کمتر بگیرد. یا گندم خوب را با گندم نامرغوب معامله کند و بیشتر بگیرد. اینها از موارد ریا در معامله و حرام است. اما اگر به همان اندازه باشد نه زیادتر، ربا نیست و اشکالی ندارد. و نیز اگر جنس آنها با یکدیگر تفاوت داشته باشد؛ مثلا یک کیلو گندم بدهد و مقداری محرما بگیرد. پس ربا در چیزی که هم جنس با چیز دیگر باشد، در صورتی حرام است که اجناس را با وزن یا کیل و پیمانه معامله می کنند. وگرنه مانعی ندارد، مثل این که یک فرش شش متری را با یک فرش سه متری معامله کنند.
۲. ربا در قرض:
یعنی مبلغی را به کسی به عنوان قرض می دهد و با او شرط میکند مبلغ بیشتری را به او برگرداند؛ مثلا صد هزار تومان می دهد مشروط بر این که ماه بعد ۱۲۰ هزار تومان به او برگرداند. این کار نیز ربا و حرام است. با این که حرمت ربا امرى قطعی محسوب میشود و در آیین یهود و مسیحیت نیز آمده است، متأسفانه مسلمانان و پیروان دیگر ادیان به این بلای خانمان سوز گرفتار شده اند و مشکلات فراوانی را برای آنان پدید آورده است.رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: بدترین کسب ها کسب به شیوه رباست. این تعبیر از حرمت بسیار بالاتر است. یعنی بدترین چیز در دنیا و آخرت و اقتصاد مردم ریاست؛ همان بلایی که دنیای امروز به آن مبتلا شده است! از راه ربا ثروتمندها ثروتمند تر می شوند و فقیران فقیرتر.
و در روایت دیگری می فرماید: هر کس ربا بخورد، خداوند شکم او را از آتش جهنم پر می کند. و اگر از راه ربا مالی را به دست آورد، هیچ عملی از او قبول نمی شود، و همواره در لعنت خدا و فرشتگان اوست تا وقتی که یک قیراط نزد او باقی است. کسانی که کارشان ریاست، در قیامت وضع بدی دارند. شکم رباخوار پر از آتش است، هرچند در این دنیا آن آتش ظاهر نیست، ولی همین که سرش را بر زمین گذاشت و از دنیا رفت، خود را در محیطی سرشار از آتش گرفتار می بیند. رباخوار اگر کار خیری نیز انجام دهد یا مالش را در راه خیر مصرف کند؛ مثلا با مال خود حج برود یا خمس و زکات بدهد، مورد قبول درگاه الهی نیست! و پیوسته از درگاه الهی مطرود است.
احادیثی چنین فراوان است. اما در آیه (الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) ، این کار به عنوان جنگ با خدا مطرح است. باید مراقب باشیم آلوده ربا نشویم و از معاملات ریوی و خرید و فروش به صورت ربا برحذر باشیم.
آری، رباخواری و ربادهی، و به طور کلی معاملات ربوی یکی از محرمات قطعی اسلام و از بزرگ ترین منکرات و نیز خطرناک ترین آفت های اقتصادی است که همه مسلمانان موظفند به صورت جدی با آن مبارزه کنند. طرح و اجرای چنین برنامه ای کار دشواری است ولی با عزم ملی و همکاری مسئولان دولتی و کارشناسان اقتصادی می توان به تدریج بر این مشکل فایق آمد.
بانک ها و مسئله ربا
امروز وضع جهان به گونه ای است که بدون بانک کشورها نمی توانند اداره شوند. در اقتصاد کشورها بانک به گونه ای نفوذ کرده که بدون آن کشوری را نمی توان اداره نمود. تجارت های داخلی و خارجی توقف بر بانک ها دارند. بنابراین، نمی توانیم بانک نداشته باشیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انتظار می رفت عالمان دینی و پژوهشگران اسلامی با انجام دادن تحقیقات گسترده ای در مورد بانکی بدون ربا، طرح منظم و خوبی ارائه دهند تا مسئولان اقتصادی - اجرایی، بانک را بر طبق آن اداره کنند و سرمشقی برای کشورهای اسلامی دیگر باشد، زیرا آنها نیز خواهان چنین مسائلی هستند. و جا داشت حوزه های علمیه و فقها این مسئولیت را انجام بدهند، ولی این مسئولیت به صورت مطلوب انجام نشد. اوایل پیروزی انقلاب اسلامی برخی از فقهای شورای نگهبان احساس ضرورت کرده و طرحی را سامان دادند که بانک ها از ربا بیرون بیایند.آنان نظریات مدون خود را خدمت امام راحل رحمه الله نیز ارائه دادند. سپس قانونی در مجلس تصویب شد و با موافقت شورای نگهبان به مسئولان بانک ها ابلاغ گردید که اکنون بانک ها نیز بر طبق طرح آنان اداره می شود. طرح به گونه ای است که تا حدی مشکل ربا حل می شود، مشروط بر این که درست عمل بشود، زیرا طرح آنها به طور نسبی خوب است. در این طرح مردم پولی را به عنوان سپرده کوتاه یا بلند مدت در بانک می گذارند و به بانک وکالت میدهند که با پول آنان کسب های مشروعی را انجام داده و درآمد حلال به دست بیاورد. سپس بخشی از آن را به سرمایه گذاران و بخش دیگر را به خود اختصاص دهند.
منبع: مهم ترین واجب فراموش شده: امر به معروف و نهی از منکر، آیة الله ابراهیم امینی،صص52-48، مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)،قم، چاپ دوم، ۱۳۹۲