کلام سیاسى در اندیشه رهبرى (2)

در کلام سیاسى شیعه ، نبوت از دریچه رویکردى اجتماعى ـ سیاسى نگریسته شده است . مـتـکـلمـان شـیـعـى بـا گـزیـنـش مـشـرب عـقـلى و پـذیـرش حـجـیـت آن بـه عـنـوان رسول باطنى ، با بهره گیرى از استدلالهاى عقلى به بررسى ضرورت نبوت و ابعاد آن پرداختند. آنها بدین منظور به قاعده لطف در بحث نبوت عامه تمسک جستند. سرآغاز بحث نـبـوت عامه در کلام شیعه اثبات وجه نیاز انسانها به تکالیف شرعى است که با اثبات نـیـاز بـه آنـهـا، ضـرورت ارسـال رسـل نیز ثابت مى شود.
پنجشنبه، 1 بهمن 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کلام سیاسى در اندیشه رهبرى (2)
کلام سیاسى در اندیشه رهبرى (2)
کلام سیاسى در اندیشه رهبرى (2)






3. نبوت و رسالت

در کلام سیاسى شیعه ، نبوت از دریچه رویکردى اجتماعى ـ سیاسى نگریسته شده است . مـتـکـلمـان شـیـعـى بـا گـزیـنـش مـشـرب عـقـلى و پـذیـرش حـجـیـت آن بـه عـنـوان رسول باطنى ، با بهره گیرى از استدلالهاى عقلى به بررسى ضرورت نبوت و ابعاد آن پرداختند. آنها بدین منظور به قاعده لطف در بحث نبوت عامه تمسک جستند. سرآغاز بحث نـبـوت عامه در کلام شیعه اثبات وجه نیاز انسانها به تکالیف شرعى است که با اثبات نـیـاز بـه آنـهـا، ضـرورت ارسـال رسـل نیز ثابت مى شود. متکلمان شیعى در اثبات نیاز انـسـان بـه تـکـالیـف شـرعـى بـه بـعـد اجتماعى و سیاسى تکلیف نیز توجه داشتند. در تقریرهاى اولیه نیاز انسان به تکلیف و ارسال رسـل عـمـدتا بر نیاز ببه وضع تکالیفى براى جلوگیرى از غلبه قواى شهوانى بر عـقـل آدمـى تـأکـیـد مـى شـد. امـا بـا چـرخـش حکمى در کلام توجه به نیاز آدمى در عرصه اجتماعى به قانونگذارى نیز برجسته تر گشت .
خواجه نصیر در تبیین حکمى ، حسن تکلیف استدلالى را مطرح مى کند که چکیده آن چنین است : 1) بـقـاء نـوع انـسـان بـه بقاء اشخاص امرى حسن است ؛ 2) چنین هدفى جز با تعاضد و تـعـاون حاصل نمى شود؛ 3) حیات اجتماعى محل وقوع تنازع است ؛ 4) براى رفع آن چاره اى از وضـع قـانـون و سـنت عادله نیست ؛ 5) اگر همگى مردم در وضع قانون شرکت کنند، تـنـازع عـود خـواهـد کـرد؛ پـس نـاگزیر باید مستند به شخصى باشد که از ایشان به کـمـال قـوایـش متمایز باشد؛ 6) شناخت این شخص با معجزاتى که بر از جانب خدا بودن وى دلالت کـنـد، مـتـحـقـق مـى شـود؛ 7) مـردم بـه دلیـل تـفـاوت مـزاجـشـان در قـبول خیر و شرّ متفاوتند، پس لازم است این شارع مؤ ید به برهان و وعظ و... باشد؛ 8) از آنـجـا کـه پـیامبر در هر زمانى نیست ، پس لازم است تا شریعت تا هنگام از بین رفتن آن بقاء یابد، پس بر ایشان عباداتى که یادآور صاحب شرع باشند واجب است و در آنها سه گـونـه مـنافع است : ریاضت نفس ؛ عادت نفس به تفکر و نظر در امور الهیه ؛ تذکر به خـیـر و شـرّ اخـروى بـراى حـفـظ نـظـام زنـدگـى . (3) ایـن استدلال اجتماعى بودن انسان را مفروض گرفته است و بر آن مبتنى مى باشد.
پـیـرو اسـتـدلال کـلامـى بـر ضـرورت نیاز انسانى به هدایت آسمانى ، در مباحث آیت اللّه خامنه اى نیز ابعاد سیاسى ـ اجتماعى نبوت برجسته و غالب مى باشد. از دیدگاه ایشان یـکـى از بـرجـسته ترین عرصه هاى مهم فعالیت انبیاى الهى ، تعلیم علوم و هدایت علمى انسانها بوده است . از نظر ایشان :
انـبـیـاء... اولا آمـدند به مردم اندیشیدن و فکر کردن یاد بدهند. بشریّت ، اگر پیغمبران نـبـودنـد فـکـر کـردن نـمـى دانست و لذا ما معتقدیم که اگر رشته نبوتّها در تاریخ نبود امـروز بـشـریـّت ایـن تـکـنـیـک و صـنـعـت و پـیـشـرفـت مـادّى ، ایـن حـرکـات مـحـیـّر العـقـول عـلمـى را هم نمى داشت )). اما ماهیت نبوت نوعى بر انگیختگى یا بعثت است که این بـرانـگیختگى ابتدا در درون نبى اتفاق مى افتد و نبى آن را سپس ((در محیط پیرامونش و در جهان )) ایجاد مى کند. (27 / 3 / 1360)
براى نیل به چنین انگیزش فراگیرى ، انبیا دست به ایجاد تمدن و جامعه الهى مى زنند. ((در ایـن جـامـعـه هـر کـه بـیـایـد انـسـان مـى شـود. اگـر انـسـان کامل هم نشود مجبور مى شود به رفتار انسانها حرکت کند، هر که بخواهد در جامعه پیغمبر، خـوب بـاشـد مـى تواند خوب باشد در حالى که در جامعه هاى غیر الهى این چنین نیست .)) (کـتـاب ولایـت ، ص 10 ـ 12) از ایـن حـیـث پـیـامـبـر گـرامـى اسـلام اقـدام بـه تشکیل حکومت زده و جامعه اسلامى را در مدینه بنیان گذاشتند. اساس چنین جامعه اى نیز بر تعلیم و تزکیه بنا شده است .
پیغمبر براى این مبعوث شده بود که مردم را تعلیم دهد و تزکیه کند، ((یعلمهم الکتاب و الحـکـمـه و یـزکـیـهـم ...)) (امـا) چـگـونـه مـى شـود بـشـریـت را بـه آن سرمنزل نهایى نزدیک کرد؟ آن وقتى که این تربیت مستمر باشد. باید تعلیم و تربیت مـسـتـمـرى از مـوضـع حـکـومـت و قـدرت سـیـاسـى ـ آن هـم قـدرت سـیـاسـى کـسـى مـثـل پـیـغـمـبـر، یـعـنـى مـعـصـوم ـ ایـن جامعه بشرى را بتدریج پیش ببرد و تربیت کند و نـاهـنـجـاریـهـا را در مـیـان آنـهـا کـاهـش دهـد تا بشریت بتواند به آن نقطه یى که شروع زنـدگـى سعادتمندانه همه انسانهاست ـ که ما آن دوره را، دوره حضرت ولى عصر (ارواحنا فداه ) مى دانیم ـ برسد. (24 / 12 / 1379)

4. امامت و مهدویت

امامت و ولایت در تفکر شیعى تالى تلو رسالت و نبوت است . در کلام شیعى اقتضاى لطف الهـى و تداوم آن پس از پیامبرى ، تعیین و نصب امام و جانشین مى باشد. چنین انتصابى از جـانـب خـداوند بوده و توسط پیامبر اسلام اعلام مى گردد. در قرآن کریم تأکید خداوند بر ابلاغ پیام در روز غدیر خم حاکى از چنین نگرشى است . متکلمان شیعى در اثبات عقلى امـامـت غـالبا از دلیل لطف بهره برده اند. خواجه نصیر الدین طوسى در کلام موجز خویش اظـهـار داشـتـه است ((وجود امام یک لطف الهى است ، و تصرف او در امر امامت و رهبرى جامعه اسـلامـى لطفى دیگر است ، و عدم تحقیق امامت از جانب ماست )). (4) در این کلام موجز خواجه نـصـیـرالدیـن به سه مسأله اساسى ، یعنى امامت ، علت خانه نشینى ائمه و فلسفه غیبت اشاره کرده است .
در مـبـاحـث مـقـام مـعـظـم رهـبرى نیز برنگرش شیعى تأکید شده است . ایشان امامت را حکومت خداوند بر روى زمین مى دانند:
امـامـت یـعـنى حکومت ، یعنى رهبرى چون حکومت در اسلام صرف حکومت مادى نیست ، مادّه و معنى به هم پیچیده است ، حاکم فقط اداره امور زندگى مردم را نمى کند بلکه اداره روح مردم و فکر مردم و دل مردم را هم مى کند. پس حکومت آن وقتى که در اسلام مطرح مى شود معنا و نام امامت پیدا مى کند، امامت جوهره اش عبارت است از خلافت الهى بر روى زمین و بر مردم و این بـه مـسـائل زنـدگـى مـردم خـلاصـه نـمـى شـود بـلکـه دل مـردم ، روح مـردم ، جـهـت دهـى مردم ، هدف گیرى تلاشهاى مردم و قالب گیرى مجموعه زندگى مردم در آن مندرج است . (19 / 3 / 1367)
ایشان با استناد به حدیث رضوى (ع) (5) در بیانى دیگر امامت را زمام دین و نظام مسلمین ، صلاح دنیا و عزت مسلمانان مى دانند:
... نظام مسلمین است ، یعنى بدون امامت و ولایت و حکومت اسلامى جامعه مسلمین داراى نظام نیست . آنچه که نظم مى بخشد به این جامعه باز، دست مقتدر ولایت الهى است در جامعه و صلاح الدنیا. اصلا صلاح دنیا، آن چیزى که دنیا را آباد مى کند، او حاکمیت اسلامى است که اگر ایـن را مـا از دیـن بـگـیریم مطمئنا از مجموعه احکام دین چیزى که بتواند این آثار را داشته باشد باقى نخواهد ماند. (2 / 11 / 1366)
حـتـى اسـاس دیـن نـیز با وجود امام معصوم بقا مى یابد. حکومت بدین لحاظ در کانون امامت قرار دارد و بدون حکومت و ولایت ائمه ، ((دین یک مجموعه احکام متفرق و متشتتى خواهد شد که یقینا نخواهد توانست رسالت اصلى خودش را که هدایت انسانها و ایجاد بهشت در این دنیا و بـه کـمـال رسـانـدن انـسـانـهاست به انجام برساند.)) چنین نظامى بدین جهت از نظامهاى اسـتـبـدادى و سـلطـنـتـى کـامـلا مـتـمـایـز اسـت و در نـقـطـه مقابل آن قرار دارد. (26 / 1 / 1379)
ماهیت حکومت اسلامى و نظام امامت نظامى مردمى بوده است . ((در صدر اسلام حکومت پیغمبر تا مـدتـى بعد از رحلت پیغمبر، حکومت جامعه اسلامى یک حکومت مردمى بود. در دوران امیرالمؤ مـنـین علیه الصلاة والسّلام مردم در صحنه حکومت به معناى واقعى دخالت داشتند، نظر مى دادنـد، رأى مـى دادنـد، تـصـمـیـم مى گرفتند و حق مشورت که قرآن پیغمبر را به آن امر کرده است متعلق به مردم بود که ((وشاورهم فِى الامر)) مردم حق دارند که با آنها مشورت بشود.)) (14 / 5 / 1362)
البـتـه ، در نـظـام امامت همچون دوران نبوت ، ((حاکم جامعه اسلامى از سوى خدا تعیین شده مـردم نـقـش نـدارنـد. مـردم چـه بـدانـنـد، چه ندانند، چه بخواهند، چه نخواهند پیغمبر امام و پـیـشـواى جـامـعـه اسـت ؛ رهبر و حاکم مردم است .)) از این رو در دوران ائمه معصومین علیهم الصـّلاه والسـلام بـا ایـن کـه آنـهـا در جـامـعـه به عنوان حاکم شناخته و پذیرفته نشده بـودنـد، همه شؤ ون حاکم متعلق به آنها بود ولذا تلاش هم مى کردند تا شرایط تحقیق ولایت ایشان محقق شود. نمود بارز چنین حرکتى را حتى بر خلاف تصور ابتدایى در حرکت تـبـلیـغـى امـام سجاد علیه السلام نیز مشاهده مى کنیم . اما فراهم شدن مقدمات ولایت ایشان بـه سـه چـیـز احـتـیـاج داشـت و بـدون تـمـهـیـد آنـهـا، امـکـان تشکیل حکومت اسلامى وجود نداشت :
اول ایـن بـود کـه مـردم را بـا انـدیشه درست اسلامى آشنا کند... کار دوم این بود که حقیقت مسئله امامت یعنى حکومت اسلامى و حاکمیت حکام حقیقى اسلام را براى مردم روشن کند... و سوم ایـنـکـه تـشـکـیل یک جمعى را بدهد، یک تحزبى را به وجود بیاورد که اعضاى آن تحزب کـادرهـاى سـاخـتـه و پـرداخـتـه خـود دسـتـگـاه امـامـت بـاشـد. با این سه کار، زمینه براى تشکیل حکومت اسلامى و نظام علوى امکان پذیر مى شود. (26 / 5 / 1361)
از نـظـر ایـشـان یـکى از دلایل بارز تلاش ائمه براى دست یابى به قدرت سیاسى آن بوده است که :
اگـر ائمـه داعیه حکومت نداشتند ولو علوم اولین و آخرین را هم به خودشان نسبت مى دادند، اگـر بـحـث قدرت سیاسى نبود داعیه قدرت سیاسى نبود هیچ گونه تعرضى نسبت به آنها انجام نمى گرفت ، لااقل به این شدت انجام نمى گرفت . (2 / 11 / 1366)
مـهـدویـت و انتظار فرج به عنوان تحقق کامل نظام امامت ، یکى از آموزه هاى امید بخش شیعى اسـت . هـر چـنـد آمـوزه ظهور فرج منجى موعود در تمامى ادیان آسمانى مطرح شده است ، اما خـصلت بارز تفکر شیعى اعتقاد به حضور قطعى و تعیین کننده آن حضرت در وراى حجاب غیبت است . این امر موجب امید و آینده روشن براى مسلمانان و شیعیان گشته است .
اگـر مـا مـسئله پایان خوش فرجام عادلانه تاریخ را از زندگى بشر حذف کنیم ، دنیا در یـک ظـلمـات یـأس ‍ فـرو خـواهـد رفـت ... مـسـئله جـامـعـه آیـنـده بـشـریـت یـا جـامـعـه ایـده آل اسلامى در مسئله انتظار و مهدویت و موضوع اعتقاد به امام زمان یک عنصر اصلى است که امید انسانها را زنده نگه مى دارد. (24 / 1 / 1366)
جـامـعـه آرمـانـى مـهـدوى ، تحقق بخش کامل تمدن اسلامى خواهد بود. هر چند پیامبر گرامى اسـلام و انـبـیـاى پـیـشـیـن و ائمـه مـعـصـومین (ع) تلاش خود را براى تحقق تمدن اسلامى مبذول داشتند، اما تحقق ظرفیت کامل آرمان الهى در عصر ظهور منجى موعود خواهد بود.
در دوران ظـهـور، تـمـدن حـقیقى اسلامى و دنیاى حقیقى اسلامى به وجود خواهد آمد. بعضى خـیـال مـى کـنـنـد دوران ظـهور حضرت بقیة اللّه آخر دنیاست ! من عرض مى کنم دوران ظهور حـضـرت بـقـیـة اللّه اول دنیاست ! اولِ شروع حرکت انسان در صراط مستقیم الهى است ، با مانع کمتر یا بدون مانع ، با سرعت بیشتر، با فراهم بودن همه امکانات براى این حرکت . (14 / 7 / 1379)
در چـنـیـن جـامـعـه آرمـانـى ، انـسـان بـه غـایـت تـکـامـل خـویـش رسـیـده و از دانـش کامل بهره مند خواهند شد.
خصوصیّت جامعه ایده آلى که امام زمان صلوة اللّه علیه ، آن را مى سازد بالا رفتن سطح اندیشه انسان است . هم اندیشه علمى انسان ، هم اندیشه اسلامى انسان ... (این امر) یکى از هـدفـهاى بزرگ پیامبران بود که امیر المؤ منین صلوة اللّه و سلامه علیه این را در خطبه نـهـج البـلاغـه شـریـف بـیـان کـرده اسـت : ((ویـثـیـروا لهـم دفـائن العقول )). (6 / 4 / 1359)
عـدالت یـکى از ویژگیهاى مهم جامعه مهدوى است . ((محور اصلى اعتقاد به دنیایى که امام زمان در آن دنیا حضور دارد، مسئله عدل و قسط و اقامه حدود الهى و قدرت دادن به محرومان و مـسـتـضـعـفـان و مظلومان عالم است )) (27 / 2 / 1363). البته به رغم تحقق عدالت ، در چنین عصرى این امر به معناى از بین رفتن شیطانها نیست . در عصر ظهور ((یک حکومت الهى به وجود خواهد آمد. حکومت عدالت ، حکومت مواسات و مساوات ، حکومت معنویت ، حکومت فضیلت . البـتـه شـیـطـان از بین نمى رود. شیطانها باز هم هستند. بدها باز هم هستند. اما حاکمیت ، حـاکمیت نیکى است ، حاکمیت خوبى است )) (27 / 10 / 1373) البته باید توجه داشت که عـدالت خـود غـایـت اصلى نیست و در دولت مهدوى غایت اصلى تحقق سعادت و عبودیت انسان است . ((پیداست عدالت خیلى اهمیت دارد. اما همین عدالت ، براى چیست ؟ براى این که در محیط عـادلانـه انـسـانـهـا بـتـوانـنـد راه بـنـدگـى خـدا را بـى مـانـع ، بـى اشکال ، بى دغدغه بپیمایند. این است مسأله )). (10 / 12 / 1372)
دولت مـهـدوى نـیـز هـمـچـون حـکـومـت دیـگـر مـعـصـومـیـن مـبـتـنـى بـر حـضـور فـعـال مردم در صحنه سیاسى ـ اجتماعى است : ((امام زمان از آحاد مؤ من مردم و با تکیه به آنـهـاسـت کـه بـنـاى عدل الهى را در سرتا سر عالم استقرار مى بخشد؛ یک حکومت صد در صـد مـردمـى . امـا ایـن حـکـومـت مردمى با حکومت هاى مدعى مردمى بودن و دموکراسى در دنیا امـروز از زمـیـن تـا آسـمـان تـفاوت دارد.)) علت این امر آن است که در دموکراسیهاى کنونى رقـابـت اصـلى بین قدرت مداران و سرمایه داران است و ((دیکتاتورى گروه ها. رقابت هم اگر هست ، رقابت بین گروههاست . مردم در این میان هیچ کاره اند.)) (3 / 7 / 1381)
هـر چـنـد در عـصر کنونى ما از نیل به حضور حضرت محروم هستیم ، اما برکات آن حضرت شامل عصر ما نیز هست :
امـروز وجود مقدس حضرت حجت ( ارواحنا فداه ) در میان انسانهاى روى زمین منبع برکت ، منبع علم ، منبع درخشندگى و زیـبـایـى ، مـنـبـع هـمـه خـیـرات اسـت . چـشـم هـاى نـاقـابـل و تـیـره مـا، آن چـهـره مـلکـوتـى را از نـزدیـک نـمـى بـیـنـد، امـا او مـثـل خـورشـیـدى درخـشـان اسـت ، بـا دلهـا مـرتـبـط اسـت ، بـا روحـهـا و بـاطـنـهـا مـتـصـل است و براى انسانى که داراى معرفت باشد، موهبتى از این برتر نیست که احساس کند ولى خدا، امام بر حق ، عبد صالح ، بنده برگزیده در میان همه بندگان عالم و مخاطب بـه خـطاب خلافت الهى در زمین ، با اوست ، در کنار اوست ؛ او را مى بیند، با مرتبط است ... امـروز مـلت ایران این امتیاز بزرگ را دارد که فضاى کشور، فضاى امام زمان است . نه فـقـط شـیـعـه در همه عالم ، بلکه مسلمانها، همه مسلمانها در انتظار مهدى موعودند. (3 / 9 / 1362)
امـا بـراى نـیـل بـه چنین جامعه اى باید فضیلت و تقوى را پیشه کرد. ((اگر بتوانید در درون خـود جـامـعه تان ، همان جامعه انقلابى ، تقوى و فضیلت و اخلاق و دیندارى و زهد و نـزدیـکـى مـعنوى به خدا را در خود و دیگران تأمین کنید، پایه و قاعده ظهور ولى عصر (صـلواة اللّه و سـلامـه علیه ) را مستحکم تر کرده اید. (6 / 4 / 1359) بنابراین انتظار فـعـال و پـویـا از انـتـظـار مـنـفـى تمایز مى یابد. ((البته وعده الهى حق است و استقرار عـدل جـهـانى فقط در دوران ظهور حضرت بقیة اللّه (ارواحنا الفداء) انجام خواهد گرفت ؛ امـا یـک مـؤ مـن و مـبـارز مـى تـوانـد زمـیـنـه را بـراى تـشکیل آن حکومت فراهم کند؛ همچنان که ملت ایران تاکنون توانسته و بر خیلى از مشکلات فـایق آمده است .)) (8 / 4 / 1368) ایشان به وجود چنین تفکر منفى اشاره نموده آن را مانع تحرک جامعه اسلامى دانسته اند:
بـوده انـد کسانى در گذشته که از مسئله امام زمان و مسئله انتظار به صورت تحقیرآمیزى اسـتـفـاده مـى کـرده انـد، قـضـیه امام زمان را ترمز حرکت هاى جامعه قرار مى دادند اما بینش درسـت اسـلامـى در ایـن قـضیه مطلب را 180 درجه عوض کرد. یعنى مردم از نتیجه انقلاب اسـتـفـاده کردند که حرکت جوامع اسلامى و حرکت همه جوامع بشرى به سوى خیر و صلاح اسـت ، بـه سـوى حـکـومـت حـق و عدالت است ، به سوى نابودى کاخهاى استبداد است ، به سـوى روى کـار آمـدن مـسـتـضـعفان است که در شکل بارزترینش در دوران ظهور ولى عصر عجّل اللّه فرجه تأمین مى شود. (7 / 3 / 1362)
ادامه دارد...

پي نوشت ها :

3. عـلامـه حـلى ، کـشـف المـراد، مع تعلیقه الشیخ جعفر سبحانى ، (قم ، مؤ سسه الامام الصادق (ع )، 1375)، ص 98.
4. ((و وجوده لطف ، و تصرفه آخر، و عدمه منا)). نک : علامه حلى ، پیشین ، 184.
5. در روایتى معروف ، امام هشتم (علیه الصلاة و السلام ) مى فرماید: الامامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤ منین (نک : الشیخ عزیز اللّه عطاردى الخبوشانى ، مسند الامام رضا، مشهد، الموتمر العالمى للامام الرضا، 1406، ج 1، ص ‍ 98).

منبع: حصون ، زمستان 1385، شماره 10




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.