گریه کنان امام حسین (ع) در عالم هستی

گریه کنان امام حسین (ع) در عالم هستی چه گروهایی هستند؟ آیا پیامبران و فرشتگان و جمادات و حیوانات برای امام حسین گریه کرده اند؟
يکشنبه، 28 مرداد 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
گریه کنان امام حسین (ع) در عالم هستی
مقدمه:                                      
حادثه عاشورا از لحاظ ماهیت، اهداف و آثاری که بر جای نهاد، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است؛ چراکه قهرمان حادثه، امامی معصوم اسـت کـه بـه منظـور حفظ کامل‌ترین و آخرین دین الهی، جان خود را فدا کرد.
 
 رخدادهای شگفتی که در پی شهادت آن حضرت، در جهان هستی پدید آمد، گواهی بر عظمت قیام او و شدت فاجعه شهادتش است. در یک نگاه گذرا بـه مـتـون تاریخی و روایی شیعه و اهل سنت،
 
 گزارش‌های بسیاری از این دست حوادث به چشم می‌خورد که در مجموع، گویای آن است که این حادثه، در میان حوادث رخ داده در تمام تاریخ بشر، اهمیت خاصی دارد و بدین لحاظ درخور دقت و بررسی ویژه است.
 
در این مختصر به حوادث عجیبی که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) رخ داد، مانند گریه بر مصیبت کربلا، گریه آسمان و زمین بر مصیبت کربلا، و گریه هایی که از زبان معصوم در روایات آماده است را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
 
همچنین باریدن خون از آسمان در مصیبت امام حسین(ع)، گریه پرندگان و وحوش گریه و عزای دائمی بعضی حیوانات، گریه پیامبران و گریه فرشتگان ،جنیان مؤمن بر امام حسین علیه السلام و گریه آسمان و زمین برای مؤمنان را اشاره خواهیم کرد.
 

گریه کنان امام حسین (ع) در عالم هستی

گریه بر مصیبت کربلا

در روایات متعددی آمده است که پس از شهادت امام حسین، زمین و آسمان و دیگر عناصر طبیعت، بر کشته شدن او گریستند. این روایات را، به جز اهل بیت و اصحاب آنان، اهل سنت نیز نقل کرده‌اند.
 
 در روایات رسیده از اهل بیت، معمولاً به آیه ۲۹ سوره دخان اشاره شده است که مربوط به هلاکت فرعون و قوم اوست:(فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرین‌)؛ [۱]
 
«پس نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و آنان از مهلت یافتگان نبودند». در ادامه این دسته روایات آمده است که در طول تاریخ، آسمان و زمین، تنها بر دو تن گریسته‌اند: یحیی بن زکریا و حسین بن علی.[۲]
 
در منابع اهل سنت نیز روایات بسیاری درباره گریه عناصر طبیعت بر شهادت‌ امـام حسین، به چشم می‌خورد که برای نمونه، سخن سیوطی را در این باره نقل می‌کنیم. وی با اشاره‌ای گذرا به ماجرای شهادت امام حسین می‌گوید:
 
 «دل تحمل ذکر این داستان را به شکل مفصل ندارد»؛ و سپس حوادث پس از شهادت را چنین گزارش می‌کند: آن گاه که حسین (علیه‌السّلام) به قتل رسید، نور خورشید تا هفت روز بر روی دیوارها، همچون ملحفه‌های رنگین بود،.
 
 و ستارگان به یکدیگر برخورد می‌کردند. قتـل حسین (علیه‌السّلام) در روز عاشورا رخ داد و در این روز خورشید کسوف کرد. آفـاق آسمان تا شش ماه پس از قتل او سرخ رنگ بود، و این سرخی پس از آن روز نیز، همچنان در آسمان دیده می‌شود؛ در حالی که پیش از قتل حسین (علیه‌السّلام) چنین چیزی در آسمان دیده نمی‌شد.[۳]
 
گریستن هستی بر شهادت ابی عبدالله (علیه‌السّلام)، در سروده‌های شاعران نیز انعکاس یافته است. برای نمونه سید حمیری در این باره چنین سروده است:
بَکتْ الارضُ فقدَه و بَکتْه                   باحمرارٍ له نواحی السماء
بَکتا فقدَه اربعین صباحا                     کلَّ یوم عند الضحی والمساء
 
«زمین بر فقدان حسین (علیه‌السّلام) گریست و آسمان نیز، با سرخی کناره‌هایش، بر او گریست. این دو (زمین و آسمان) تا چهل روز، هر صبح و شام در فقـدان حسین گریستند».[۴]
 
مضامین مشابهی در اشعار دیگر شعرای شیعی و غیرشیعی به چشم می‌خورد. برای نمونه، ابوالعلاء معری چنین سروده است:
و على الدهر من دماء الشهیدین‌                       علی و نجله شاهدان‌
و هما فی أواخر اللیل فجران‌              و فی أولیاته شفقان‌
 
«خونهای آن دو شهید، یعنی علی و پسرش، دو گواه بر روزگارند که در اواخر شـب، همچون دو فجر، و در اوایل شب، همچون دو شفق هستند».[۵]
 
سلیمان بن قتة عدوی نیز چنین سروده است:
مَرَرتُ عَلى أبیاتِ آلِ مُحَمَّدٍ                فَلَم أرَها أمثالَها یَومَ حُلَّتِ
ألَم تَرَ أنَّ الشَّمسَ أضحَت مَریضَةً                     لِفَقدِ حُسَینٍ وَالبِلادَ اقشَعَرَّتِ
 
«بر خانه‌های آل محمـد گـذر کردم؛ اما آنهـا را بـه سـان روزهای نخست ندیدم! آیا نمی‌بینی که خورشید از شهادت حسین (علیه‌السّلام) بیمارگون شده و شهرها به لرزه درآمده‌اند؟»[۶]
 

گریه آسمان و زمین بر امام حسین و حضرت یحیی(علیهم السلام)

در دسته‌ای از روایات منقول از شیعه و سنی آمده است که در طول تاریخ، آسمان و زمین، تنها بر دو تن گریسته‌اند: یحیی بن زکریا و حسین بن علی.
«عن ابن سیرین قال لم تبک السماء علی احد بعد یحیی بن زکریا الا علی الحسین بن علی؛ آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم‌السّلام) گریه نکرده است.»[7]
 
 جعفر بن محمد بن قولویه قمی (محدث بزرگ شیعه در قرن چهارم)، در باب بیست و هشت کتـاب کامل الزیارات، با عنوان «بکاء السماء والارض علی قتل الحسین (علیه‌السّلام) و یحیـی بـن زکریا» بیست و هفت روایت در این باره آورده است. [8]
 
 در این کتاب باب‌های دیگری نیز با عنوان‌های «بکـاء جمیع ما خلق الله علی الحسین» با نه روایت، و «بکاء الملائکة علی الحسین» با بیست روایت، و «نوح الجن علی الحسین (علیه‌السّلام)» با ده روایت به چشم می‌خورد.[9]
 

گریه آسمان و زمین بر امام حسین از منظر امام علی(ع)

در دومین روایت باب بیست و هشت که به طور مسند از ابراهیم نخعی نقل شده، آمده است که روزی امیر مؤمنان علی وارد مسجد شد و در گوشه‌ای نشست و اصحابش نیز گرد او حلقه زدند.
 
 در این هنگام، فرزندش حسین وارد مسجد شد و نزد پدر رفت. امیر مؤمنان، در حالی که دست مبارکش را بر سر فرزندش نهاده بود، فرمود:
 
«فرزندم! خداوند در قرآن کریم اقوامی را سرزنش کرده و درباره آنها فرموده است: (فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرین‌)؛ [۱۵] «اما به خداوند سوگند تو را خواهند کشت، و آسمان و زمین بر تو خواهند گریست». [10]

 
گریه آسمان و زمین بر امام حسین از منظر امام صادق (ع)

امام صادق (علیه‌السّلام) نیز در روایت مفصلی خطاب به زراره فرموده است: «ای زراره، آسمان چهل روز با خون بر حسین (علیه‌السّلام) گریست،.
 
 و زمین چهل روز با سیاهی گریست، و خورشید چهل روز، با کسوف و سرخی گریست، و همانا کوه‌ها پاره پاره شده و از هـم فروپاشیدند و دریاها متلاطم شد، و فرشتگان چهل روز بر حسین گریستند...» . [11]
 
در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السّلام) می‌خوانیم: «پس از شهادت امام حسین آسمانهای هفت گانه و زمین‌های هفت گانه و آنچه در آنها و بین آنهاست، و آنچه از مخلوقات الهی که در بهشت و دوزخ قرار دارند، و آنچـه دیـده مـی شـود و آنچه دیده نمی‌شود، همگی بر ابی عبدالله (علیه‌السّلام) گریستند، به جز سه چیز که بر آن حضرت نگریستند...» .
 
 آن حضرت سپس در پاسخ راوی، آن سه چیز را بصره و دمشق و خاندان عثمان بن عفان معرفی فرمود.[12] گریه آسمانها و زمین‌های هفت گانه بر شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، در روایت معـروف ابن شبیب از امام رضا نیز به چشم می‌خورد.[13]
 

گریه آسمان و زمین بر امام حسین از منظر امام باقر(ع)

امام باقر در روایتی، پس از اشاره به آیه (لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا)[14] و اینکه حضرت یحیی و امام حسین پیش از خود، همنامی نداشته‌اند، فرمود: «آسمان و خورشید، چهل روز بر آن دو گریست، و گریه آنها به این صورت بود که خورشید، هنگام طلوع و غروب، سرخ رنگ می‌شد». [15]
 
در روایت فاطمه بنت علی نیز می‌خوانیم: «... نور خورشید بر روی دیوارها به رنگ سرخ، همچون ملحفه‌های رنگین، مشاهده می‌شد، و وضع بدین گونه بود تا زمانی که علی بن الحسین به همراه زنان از شـام خـارج، و سـر‌ امـام حسین به کربلا بازگردانده شد». [16]
 

باریدن خون از آسمان در مصیبت امام حسین(ع)

در روایات متعددی گزارشاتی مبنی بر باریدن خون از آسمان آمده است. در روایت نضرة ازدیه می‌خوانیم: «عَنْ نَضْرَةَ الْاَزْدِیَّةِ قَالَتْ: لَمَّا اَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ بن علی (علیهما‌السّلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً فَاَصْبَحْتُ وَ کُلُّ شَیْ ءٍ لَنَا مَلْآنُ دَما؛ آنگاه که حسین کشته شد، از آسـمـان خـون باریدن گرفت و کوزه‌ها و سبوهایمان پر از خون شد». [۱7]
 
جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله‌ام، ‌ام‌ سالم، گفت: هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه‌ها می‌بارید. و گفت: به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است. [18]
 
در روایت مسند شیخ طوسی از عمار بن ابی عمار نیز آمده است: «روزی که حسین (علیه‌السّلام) کشته شد، آسمان خون تازه بارید». [19] در برخی منابع روایی نیز، از فردی به نام قرظة بن عبیدالله چنین نقل شده است:
 
«در نیمه یک روز، آسمان باریدن گرفت و چون به دستار سفیدرنگی که زیر باران بود نگریستم، آن را به رنگ خون یافتم، و شترم به رودخانه رفت تا آب بنوشد؛ اما آب خونین شده بود.
 
 بعدها دریافتم که در آن روز، حسین کشته شده بود». [20] ابن قولویه نیز از مردی از اهالی بیت المقدس نقل کرده است: «تا سه روز بر ما خون تازه می‌بارید.»[21]
 
و به گفته حماد بن سلمه: «در شـب هـای پـس از قتـل حـسین، بر مردم خون می‌بارید». [22] در روایت مسند دولابی از ابراهیم نخعی نیز چنین می‌خوانیم: «هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) کشته شد، آفاق آسمان سرخ شد؛ سپس آسمان شکافت و خون بارید».
 
[23] همچنین قاضی نعمان به نقل از زنی به نام ام سالم گفته است: «آن گاه که امام حسین بن علی (علیه‌السّلام) کشته شد، از آسمان بارانی همچون خون باریدن گرفت؛
 
 به گونه‌ای که خانه‌ها و دیوارها سرخ رنگ شد و این رویداد به بصره و کوفه و شام و خراسان نیـز رسید؛ تا جایی که ما دیگر تردیدی در نزول عذاب نداشتیم». [24]
 

گریه پرندگان و وحوش بر امام حسین(ع)

فراوانی روایات در این زمینه به گونه‌ای است که جایی برای تردید در اصل این رخداد باقی نمی‌گذارد. در روایت ابوبصیر از امام باقر (علیه‌السّلام) نیز آمده است که انس و جن و پرندگان و وحوش، بر امام حسین (علیه‌السّلام) به گونه‌ای گریستند که اشکشان جاری شد.[۲5]
 
درباره گریه وحوش نیز، حارث اعور از امیر مؤمنان علی نقل کرده است: «پدر و مادرم فدای حسین که در پشت کوفه کشته خواهد شد. به خدا سوگند، گویا انـواع وحوش را می‌بینم که گردنهایشان را به سوی قبر او کشیده و شب تا به صبح بـرای او می‌گریند.
 
 پس هرگاه وحوش چنین‌اند، مبادا شما در حق او جفا کنید». [۲6]بعضی از اصحاب خاص امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نیز شنیده‌های خود را در این باره، پیش از وقوع حادثه کربلا، برای دیگران بازگو می‌کردند.
 
 برای نمونه، هنگامی که عثمان، ابوذر را به ربذه تبعید کرد، برخی از مردم به ابوذر گفتند: «دل خوش دار که این سختیها در راه خدا‌ اندک است».
 
ابوذر در پاسخ، ضمن تصدیق این سخن، اظهار داشت: اما شما در قتل حسین (علیه‌السّلام) خواهید کرد؟ به خدا سوگند در اسلام، پس از قتل خلیفه (یعنی امیر مؤمنان علی) کشته‌ای بزرگ تر از او نخواهـد بـود، و خداوند شمشیر انتقام خود را به دست فردی از ذریه حسین (علیه‌السّلام) بیرون خواهـد کشید.
 
 اگر می‌دانستید که در نتیجه قتل او بر ساکنان دریاها و کوه‌ها و بیشه‌ها، جنگلها و صخره‌ها، و اهل آسمان، چه می‌گذرد، چنان می‌گریستید که جان از کالبدتان خارج شود.[۲7]
 
میثم تمار نیز در سخنان مشابهی، از گریه همه موجودات بر شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، حتی حیوانات وحشی بیابانها، ماهیان دریاها، پرندگان آسمانها، خورشید، ماه، ستارگان، آسمان، زمین، مؤمنان از انس و جـن، همه فرشتگان آسـمـانهـا و زمینها، رضوان (نگاهبان بهشت)، مالک (نگاهبان دوزخ) و حاملان عرش خبر داده بود.[۲8]
 

گریه و عزای دائمی بعضی حیوانات

به جز این، روایات دیگری نیز درباره عزای همیشگی و پایان ناپذیر بعضی حیوانات برای آن حضرت در دست است. برای نمونه، می‌توان به روایت سکونی از امام صادق (علیه‌السّلام) اشاره کرد.
 
 آن حضرت درباره گونه‌ای کبوتر بـه نـام راعبی فرمود: «کبوتران راعبی را در خانه‌هایتان نگاه دارید؛ چراکه این کبوتران، قاتلان حسین (علیه‌السّلام) را لعن می‌کنند. لعنـت خدا بر قاتل حسین باد». [۲9]
 
در روایتی مشابه، از داود بن فرقد نقل شده است: در خانه امام صادق (علیه‌السّلام) نشسته بودم که ناگاه صدای کبوتر راعبی بلند شد. حضرت نگاهی به من کرد و فرمود:
 
 ‌ای داوود، آیا می‌دانی این پرنده چه می‌گوید؟ گفتم: نه، فدایت شوم. فرمود: قاتلان حسین را نفرین می‌کند. این پرنده‌ها را در خانه‌هایتان نگهداری کنید.[30]
 
 شگفت تر از این، روایات مربوط به جغد اسـت. ابـن قولویه در حدیثی مسند از حسین بن ابی غندر چنین نقل کرده است: روزی امام صادق (علیه‌السّلام) از اصحابش پرسید:
 
 آیا کسی از شما، جغد را به هنگام روز مشاهده کرده است؟ گفتند: خیر؛ جغد جز در هنگام شب دیده نمی‌شـود. حضرت فرمود: این پرنده همواره در آبادیها می‌زیست؛ ولی از زمان قتـل حسین (علیه‌السّلام) با خود عهد کرد که دیگر در آبادیها زندگی نکند و جز در خرابه‌ها به سر نبرد.
 
این پرنده تمام روز را روزه دار و حزین است تا اینکه شب دررسد و در دل شب تا صبح برای حسین (علیه‌السّلام) ناله می‌دهد.[۳1]
روایت مسندی که ابن قولویه از علی بن صاعد بربری (متولی مرقد امام رضا) و او از پدرش، و او از امام رضا نقل کرده‌اند، گویاتر از روایت پیشین است.
 
 ترجمـه‌ایـن روایت چنین است: روزی نزد امام رضا (علیه‌السّلام) رفتم. آن حضرت پرسید: مردم درباره جغدها چه می‌گویند؟ گفتم: دوست دارم نظر شما را بدانم. فرمود:
 
جغدها در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خانه‌ها و قصرها می‌زیستند و هنگام غذا نزد سفره‌ها می‌نشستند و از غذاهایی که مردم مقابلشان می‌انداختند خورده، از آب سیراب می‌شدند، و سپس به لانه خود بازمی گشتند؛
 
 اما پس از قتل حسین (علیه‌السّلام) از آبـادی‌هـا خـارج شدند و سر به خرابه‌ها و کوه‌ها و بیابانها گذاشتند و گفتند: چه بد امتـی هستید شما که فرزند دختر پیامبرتان را کشتید؛ پس ما نیز خود را از شر شـما در امان نمی‌بینیم.[۳2]
 

گریه پیامبران و فرشتگان بر امام حسین (ع)

اگر بر شهادت سیدالشهدا اجزای مختلف عالم هستی گریسته‌اند، دیگر گریه انبیای الهی، فرشتگان و جنیان با ایمان بر این مصیبت بزرگ، چندان شگفت نیست.
 
این حقیقت را می‌توان در روایات متعددی که منابع شیعی و سنی گزارش کرده‌اند، دریافت. اینک چند نمونه از این روایات را نقل می‌کنیم:
 
ابن قولویه قمی، روایت مسندی را از ابوبصیر بدین مضمون نقل کرده است: نزد امام صادق (علیه‌السّلام) بودم و با آن جناب سخن می‌گفتم که فرزند ایشان وارد شد.
 
 آن حضرت او را بوسید و به خود چسباند و فرمود: خداوند کوچک بدارد آن که شما را کوچک کند و انتقام کشد از آن که شما را تنها گذارد و خـوار کند و لعنت کند آن که شما را به قتل رساند، و خداوند ولی و حافظ یاری کننده شما باشد.
 
 همانا گریه زنان و انبیا و صدیقان و شهدا و فرشتگان آسمان برای شما بسیار بوده است. سپس حضرت گریست و فرمود: ‌ای ابابصیر، هرگاه به اولاد حسین (علیه‌السّلام) می‌نگرم، به علت آنچه بر پدرشان (حسین (علیه‌السّلام) ) و بر ایشان گذشته، نمی‌توانم از گریه خودداری کنم.[۳3]
 
ابن قولویه در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السّلام) به گریه صدیقه کبری (سلام‌الله‌علیها) بـه همـراه هـزار پیامبر و هـزار صدیق و هـزار شهید و هزاران هـزار تـن از کروبیـان بـر شـهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، اشاره کرده است.[۳4]
 

گریه فرشتگان بر امام حسین (ع)

 درباره گریه فرشتگان نیز ـ به جز آنچه گذشت روایات بسیاری در منابع روایی به چشم می‌خورد. ابن قولویه، باب بیست و هفتم کامل الزیارات را با عنوان «بکاء الملائکة علی الحسین بـن علی» با نقل بیست روایت، به این موضوع اختصاص داده است.[۳5]
 
پیش از همه امام سجاده در مجلس یزید، این حقیقت را اعلام کرد: «من فرزند کسی هستم که فرشتگان آسمان بر او گریستند». [۳6] آن حضرت به هنگام ورود کاروان اسرای اهل بیت به مدینه نیز فرمود: ‌ای مردم، کدام یک از مردانتان پس از قتل حسین (علیه‌السّلام) دل شاد خواهـد بـود؟
 
 و کدامین قلب، غیرمحزون، و کدامین چشم، بی اشک؟ در حالی که هفت آسمان بر او گریستند و دریاها با امواجشان، و آسمانها با ارکانشان، و زمین با همه وسعتش، و درختان با همه شاخه‌هایشان، و ماهیان در عمق دریاها و ملائکه مقرب الهی و همه اهل آسمانها...[۳7]
 
در روایـت ابوحمزه ثمالی از‌ امام باقر نیـز مـی خـوانیم که پس از شهادت ابی عبدالله (علیه‌السّلام)، فرشتگان با گریه و ناله و ضجه، از خداوند خواستار انتقـام خـون آن حضرت شدند، و خداوند نیز در پاسخ فرشتگان، از قیام قائم آل محمد بـرای انتقام خون حسین (علیه‌السّلام) خبر داد.[38]
 
مضمونی مشابه این روایت را در روایتی از امام صادق (علیه‌السّلام) خطاب کرام بن عبدالکریم نیز مشاهده می‌کنیم.[39]
 
ابن قولویه روایات متعددی را از امام باقر و امام صادق نقل کرده که از حضور فرشتگان بسیاری با هیئت غبارآلود و عزادار بر سر قبر امام حسین (علیه‌السّلام) در همـه سـاعات شبانه روز خبر داده‌اند؛ فرشتگانی که به گریه برای مظلومیت آن حضرت و نیز دعا برای زایران او مشغول‌اند. [40]
 
 برای مثال صفوان جمال از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند: در مسیر مدینه به مکه در محضر‌ امـام صـادق بودم و آن حضرت را محزون و شکسته و غمناک دیدم. چون از سبب آن پرسیدم، فرمـود:
 
اگر آنچه را که من می‌شنوم، تو نیـز مـی شـنیدی، چنین پرسشی نمـی کـردی. گفتم: مگر چه می‌شنوید؟ فرمود: نالـه فرشتگان و نفرین آنـان بـر قـاتلان امیر مؤمنان علی و قاتلان حسین (علیه‌السّلام)،.
 
 و ناله جنیان و گریه فرشتگانی که دور قبر حسین (علیه‌السّلام) به شدت در جزع و فـزع انـد. با این وجـود، آیا آب و خـواب و خوراک می‌تواند گوارا باشد؟! [۴1]
 

گریه جنیان مؤمن بر امام حسین علیه السلام

یکی دیگر از حوادث شگفتی که برخی منابع از آن سخن گفته‌اند، گریه جنیان برای شهادت امام حسین است. از جمله شیخ صدوق در این‌باره گزارش کرده است:
 
 گروهی که سر امام را تا شام همراهی می‌کردند، گفتند که شب‌ها تا صبح نوحه جنیان را بر حسین می‌شنیدند.[۴2] بر اساس روایات متعـدد جنیـان مـؤمن نیز در کنار دیگر موجودات، در عـزای امام حسین (علیه‌السّلام) گریسته‌اند.
 
 در روایت ابوبصیر از امام باقر خواندیم که انس و جن و پرندگان و وحوش، چنان بر حسین (علیه‌السّلام) گریستند که اشکشان سرازیر شد.[۴3]
 
برخی روایات دیگر، از قول کسانی است که نوحه سرایی و گریه و عـزای جنیان را به گوش خود شنیده انـد؛ ماننـد‌ ام سلمه همسر گرامی رسـول خـدا که روزی به خادمش گفت: گویا فرزندم (حسین (علیه‌السّلام) کشته شده است؛
 
 زیرا از زمان رحلت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به این سو، دیگر صدای گریه و نوحه جنیان را نشنیده بودم، جـز دیشب که شنیدم می‌گفتند:
أیا عَینایّ فَاحْتَفِلِی بِجهْدٍ                     فَمنْ یَبْکی عَلى الشُّهداء بَعْدی
عَلى رَهْطٍ تُقُودُهُمُ المنایا                    إلى مُتَجبِّرٍ مِنْ نَسْلِ عَبْد
 
«ای دیده من! باجدیت گریه کن، و پس از من چه کسی بر شهدا خواهد گریست؟ بر گروهی که مرگ، آنان را در زمان حکومت زورگویی از نسل بردگان حرکت می‌دهد.»[44]
 
 
ابن قولویه در کتاب کامل الزیارات بابی با عنوان «نوح الجن علی الحسین» مشتمل بر ده روایت گشوده است که روایت بالا یکی از آنهاست.[46]
 
در منابع روایی و تاریخی اهل سنت نیز روایات متعددی با این مضمون به چشم می‌خورد؛ از جمله ابوجناب کلبی می‌گوید: به کربلا رفتم و به یکی از اشراف آنجا گفتم:
 
 شنیده‌ام که شما صـدای نوحه جنیان را می‌شنوید. گفت: در اینجا کسی نیست که صدای آنان را نشنیده باشد. پرسیدم: چه شنیده‌ای؟ گفت: شنیدم که می‌گفتند:
مَسَحَ الرَّسُولُ جَبینَهُ             فَلَهُ بَریقٌ فی الخدُود
أبَواهُ مِنْ عُلْیا قُرَیْشٍ             جَدُّهُ خَیرُ الجدُودِ
 
«گونه‌هایش می‌درخشید. چون رسول خدا بر پیشانی اش دست کشیده است. پدر و مادرش از بزرگان قریش‌اند و نیای او بهترین نیاکان است.»[47]
 
 در برخی گزارش‌ها نیز آمده است که پس از شهادت ابی عبدالله (علیه‌السّلام) در بعضی مناطق، مردم ندای‌ هاتفی غیبی را شنیدند که اشعاری در رثای آن حضرت می‌خواند؛ اما صاحب صدا را نمی‌دیدند.
 
 بعید نیست که این نداها نیز از جنیان مناطق بوده باشـد؛ گرچه امکان آن نیز هست که فرشتگان و ماموران غیبی خداوند، چنین نداهایی را سر داده باشند.
 
 بنا به نقل ابن قولویه یکی از اهالی بیت المقدس، شبانگاه پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، مردم آنجا ندای‌ هاتفی غیبی را می‌شنیدند که می‌گفت:
أَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْناً                      شَفاعَةَ جَدِّهِ یَومَ الحسابِ
مَعاذَ اللهِ! لا نِلْتُمْ یَقیناً                        شَفاعةَ أحْمَدَ وَأبی تُرابِ
قَتَلْتُمْ خَیْرَمَنْ رَکبَ الْمَطایا                  وَخَیْرَ الشَّیـْبِ طَرّا وَالشَّبابِ
 
«آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟ نه هرگز به شفاعت احمد و ابوتراب دست نخواهد یافت. شما بهترین مردم و برترین شخص در میان همه پیران و جوانان را کشتید.»[48]
 

گریه آسمان و زمین برای مؤمنان

بر پایه آموزه‌های قرآن، همه هستی از جماد و نبات و حیوان در حال تسبیح خداوند هستند. [49] البته تسبیح هر چیزی به حسب خودش است. بنابراین، تسبیح اختصاص به ذکر زبانی ندارد، بلکه به اشکال گوناگونی انجام می‌گیرد.
 
آنچه از اصل تسبیح گویی به دست می‌آید، شعور هستی است. به این معنا که هستی از شعور به نسبت خود برخوردار است؛ زیرا بدون شعور و ادراک نمی‌توان از تسبیح سخن گفت؛
 
چرا که تسبیح به معنای نفی نواقص و کمبودها از خدای سبحان است؛ پس اگر چیزی دارای شعور نباشد، نمی‌تواند به مقایسه بپردازد و در مقام مقایسه بگوید این دارای کمبود و نقص و آن دیگری دارای کمال و غنا و عدم نقص است.
 
بر همین اساس است که سنگریزه برای پیامبری رسول اکرم گواهی می‌دهد [50] یا زمین در قیامت می‌تواند شهادت دهد؛ زیرا اینها شعور دارند و می‌توانند مقایسه و ارزیابی نیز داشته باشند.
از آنجا که مومنان واقعی با حق متعال در ارتباط کامل هستند، به طوری که گفتار و رفتار ایشان به رضایت الهی است تا جایی که خداوند گفتار و رفتار آنان را به خود نسبت می‌دهد[51]
 
 می‌توان گفت هستی نیز متاثر از رفتار و گفتار مومنان است. بر همین اساس، اینکه آسمان بر کسی بگرید و نگرید، دور از انتظار نیست. خداوند درباره کافران فرعونی می‌فرماید: فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الأرْضُ؛ پس آسمان و زمین بر آنها نگریست و اشکی نریخت. [52]
 
امام صادق(ع) می‌فرماید: «بَکَتِ السَّماءُ عَلى یَحْیَى بْنِ زَکَرِیّا وَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىِّ(علیهما السلام)اَرْبَعِیْنَ صَباحاً وَ لَمْ تَبْکِ اِلاّ عَلَیْهِما، قُلْتُ وَ ما بُکایُها، قالَ کانِتْ تَطْلُعُ حَمْراءَ  وَ تَغِیْبُ حَمْراءَ»؛
 
 (آسمان بر «یحیى بن زکریا» [که از سوىِ طاغوتِ زمان خود به طرز بسیار رقت بارى شهید شد] و بر «حسین‌بن‌على» (علیهما‌السلام) چهل روز گریه کرد و بر کس دیگرى جز آن دو گریه نکرده است.
 
 راوى مى‌گوید: سؤال کردم گریه آسمان چه بود؟ فرمود: به هنگامِ طلوع و غروب، سرخىِ مخصوصى در آسمان ظاهر مى‌شد). [53]
 
پیامبر(ص) به ابوذر می‌فرماید: یا أباذر، إن الأرض لتبکی على المؤمن إذا مات أربعین صباحا؛ ای ابوذر! براستی که زمین بر مومن تا چهل صبح گریه می‌کند. [54]
 
پیامبر(صلى الله علیه وآله) می‌فرماید: «ما مِنْ مُوْمِن اِلاّ وَ لَهُ بابٌ یَصْعَدُ مِنْهُ عَمَلُهُ وَ بابٌ یَنْزِلُ مِنْهُ رِزْقُهُ فَاِذا ماتَ بَکَیا عَلَیْهِ»؛ هیچ مومنى نیست،و
 
 مگر اینکه درى در آسمان دارد که عملش از آن بالا مى رود و درى که روزی‌اش از آن نازل مى‌شود، هنگامى که مى‌میرد، این دو بر او گریه مى‌کنند. [55]
 
آرى، براى مرگ تبهکاران و گناهکاران، «نه چشم فلک گریان و نى خاطر خورشید پژمان» گشت، آنها موجوداتِ خبیثى بودند که گویى هیچ ارتباطى با عالم هستى و جهان بشریت نداشته‌اند؛
 
هنگامى که این بیگانگان از عالم طرد شدند، کسى جاى خالى آنها را احساس نکرد، نه در صحنه زمین، نه بر پهنه آسمان و نه در اعماق قلوب انسان‌ها و به همین دلیل هیچ‌کس قطره اشکى بر مرگ آنها فرو نریخت. [56]
 

گریه چهل روز زمین برای مرگ مومن

ابوذر غفاری از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم روایت می کند که آن جناب فرمود «زمین در مرگ مؤمن تا چهل صباح گریان است »
 
 و زرارة بن اعین شیبانی(ره) که از اکابر فقهای شیعه و محدثان با عظمت امامیه است از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود:
 
 «آسمان برای امام حسین علیه السلام چهل روز گریه کرد و علامت این گریه آن بود که در این مدت هنگام صبح آسمان خون آلود می شد، و زمین نیز چهل روز گریه کرد
 
 و آفتاب هم چهل روز که علامت آن طوفانهای سیاه و کسوف و سرخی در زمین و آسمان بود» و نیز فرمود «ملائکه نیز چهل روز بر آن حضرت گریستند و زنان بنی هاشم خضاب نکردند و روغن بر سر نکشیدند.
 
 و چشمها را سرمه نزدند، تا آنگاه که سر عبیدا.. . بن زیاد را برای ما آوردند، و ما همواره با چشم گریان هستیم و مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام را فراموش نمی کنیم ».
 
و این چنین است که شیعیان تا اربعین آن حضرت از شادی و خوشنودی و سرور خودداری می کنند. حتی در غیر مسلمانان نیز این عادت در مورد درگذشتگانشان مراعات می شود بخصوص که از بزرگان آن قوم باشد.
 
 حال چه رسد به شخصیتی چون حسین علیه السلام که آثار عملی و نتایج قدمی در راه رفاه و آسایش دینی و دنیوی انسانها داشته و در اصلاح جامعه از جان گذشتگی نشان داده و نهضتی بر علیه ظلم و ستم و برای از میان بردن ظالمان و ستمکاران روزگار برپا کرده باشد که در اثر آن اسلام و قرآن را زنده نگاه داشته و دین الهی را از دستخوش دشمنان سرسخت آن نجات داده و زحمات خاتم انبیاءصلی الله علیه وآله وسلم را نگذاشته تا به هدر رود و بازیچه بنی امیه - این شجره ملعونه - گردد .
 
و با خون خود درخت توحید را سیراب نموده و اجازه نداده تا در نتیجه ظلم و جور و بی دینی و اشاعه فحشا و منکر بنی امیه خشک شود و خون دل خویش را در راه خدا بذل کرده تا مردم را از حیرت ضلالت و گمراهی در اثر تسلط بنی امیه و اشغال مقام خلافت الهیه از سوی آنان پیش آمده بود برهاند. و اگر آن نهضت مقدس نبود، از اسلام به غیر از اسلام اموی و از دین بجز دین یزیدی و دین تشریفاتی و ساخته بنی امیه چیزی باقی نمانده بود.
 
و شیعه همیشه و در تمامی روزهای سوگواری حضرت سیدالشهداءعلیه السلام و از آن جمله روز اربعین آن حضرت، در تظاهر به زیارت و اقامه ماتم و عزاداری کوتاهی نکرده و نباید بکنند.
 
 و از اینجاست که امام حسن عسکری علیه السلام زیارت اربعین را از علایم ایمان شمرده. آری، تنها زیارت اربعین سیدالشهداءعلیه السلام است که مؤمن خالص را از دیگران تمیز می دهد،
 
 و دوستان اهل بیت علیهم السلام را از غیر آنان جدا می کند. و مؤمن واقعی کسی است که نگذارد آثار هضت حسین علیه السلام فراموش شود و در قدردانی و شرکت در هدف آن حضرت کوتاهی نورزد.
 
پیروان و دوستان امام حسین علیه السلام امیدوارند تا از این طریق مشمول این حدیث نبوی شوند که جابر بن عبدالله انصاری - از صحابه رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و نخستین زائر قبر حضرت ابی عبدالله در اولین اربعین سیدالشهداء - روایت کرده است; «کسی که قومی را دوست دارد با آنها محشور می شود و کسی که عمل قومی را دوست دارد با ایشان شریک می باشد».
 
در نهج البلاغه نکته ای است که در سرنوشت همه ی امت ها تأثیر بسزایی دارد؛ وَ قَالَ ( علیه‏السلام )الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِه‏،[57]
 
 و فرمود (ع):کسى که از اعمال قومى خشنود باشد، گویى خود در داخل کارهاى آنان بوده است. بر هرکس که در مجلس فاسقان نشیند، دو گناه باشد، یکى، گناه آن کار که مرتکب شده و یکى گناه خشنودى او به آن کار.
 
در خطبه  نهج البلاغه می خوانیم؛ أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ، وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا، فَقَالَ سُبْحَانَهُ «فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ»؛ فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّکَّةِ الْمُحْمَاةِ فِی الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ. أَیُّهَا النَّاسُ، مَنْ سَلَکَ الطَّرِیقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ، وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِی التِّیهِ. [58]
 
اى مردم، خشنودى نمودن از کارى و ناخشنودى نمودن از کارى پاداش و کیفر را فراگیر کند. ماده شتر قوم ثمود را یک تن کشت ولى عذاب همه را در برگرفت، زیرا همه از کشتن آن خشنود بودند. خداى تعالى فرماید:
 
«آن را کشتند و همه پشیمان شدند» زمانى نگذشت که زمینشان صدا کرد و فرو رفت، چونان صداى گاوآهن تفته در زمین نرم. اى مردم، هر که در راه روشن و آشکار رود به آب رسد و هر که از آن تخلّف جوید در بیابان سرگردان بماند.
 
امام صادق (ع) در تفسیر آیه ی 183 آل عمران می فرماید: پیغمبر به کافران بگو ، شما را رسولانی قبل از جن آمدند و معجزاتی آوردند پس چرا آن ها را کشتند؟
 
 سؤال پیش می آید، مگر این ها امامان قبلی را کشتند؟ آن ها که در زمان امامان گذشته نبودند، پس چرا خدا به این ها نسبت می دهد؟ امام صادق (ع) پاسخ داد، درست است که این ها نبودند ولی میل و نظر این ها هم موافق با گذشتگان بود ، پس این ها نیز قاتلند چون متابعت کردند.
 

روایات چهل روز گریه در کتاب «کامل الزّیارات»

و نیز در کتاب «کامل الزّیارات» جعفر بن محمّد بن قولویه با سند متّصل خود از زرارة، از امام صادق علیه السّلام روایت می‌کند که فرمود:در ماتم امام حسین علیه السّلام چهل روز خون گریست
 
ای زراره بدان! تحقیقاً آسمان به مدّت چهل روز بر حسین علیه السّلام خون گریست، و زمین به مدّت چهل روز تیره و تار گشت، و خورشید به مدّت چهل روز با کسوف و حالت خونرنگ به اندوه و ماتم نشست،.
 
و کوهها قطعه قطعه گشت و دریاها به تلاطم درآمد، و ملائکه تا چهل روز بر حسین علیه السّلام گریستند، و هیچ زنی از ما خضاب ننمود و روغن و سرمه استفاده ننمود تا زمانیکه سر عبیدالله بن زیاد را برای ما فرستادند ... [59]
 
و نیز با سند خود از جابر، از امام باقر علیه السّلام روایت می‌کند که فرمودند:آسمان پس از حضرت یحیی بن زکریّا جز بر حسین بن علی علیهما السّلام نگریست. و بر حسین به مدّت چهل شبانه روز آسمان بگریه در آمد. [60]
 
و نیز در «کامل الزّیارات» با سند متّصل از عبدالخالق، از امام صادق علیه السّلام روایت می‌کند که در تفسیر آیه شریفه راجع به حضرت یحیی علیه السّلام)لَمْ نجَْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا [61] «ما قبل از او بر کسی این اسم را نگذاردیم» فرمودند:
 
اسم حسین علیه السّلام اختصاص به آنحضرت دارد و کسی قبل از آن حضرت مسمّی به این اسم نبوده است، و نیز یحیی بن زکریّا از این جهت مانند سیّد الشّهداء علیه السّلام می‌باشد.
 
 و کسی قبل از او به این اسم نامیده نشده است؛ و آسمان بر مرگ کسی نگریست مگر بر آن دو که به مدّت چهل روز بطول انجامید. [62] و روایات در این باب بیش از این مقدار می‌باشد که جهت عدم تطویل از ذکر آن صرف نظر گردید.


نتیجه:

1- فراوانی روایات حاکی از گریه عناصر طبیعت بر شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، تردیدی در اصل وقوع این رخداد به جا نمی‌گذارد؛ به ویژه اینکه برخی از این روایات، اسناد درخور اعتنایی نیز دارند
 
2. نخست آنکه این روایات درباره مدت زمان گریه عناصر طبیعت بر شهادت‌امـام حسین (علیه‌السّلام) هم داستان نیستند. در روایات نقـل شـده از معصومان به سه گونه تعبیـر در این باره دیده می‌شود: مقید نبودن آن به زمانی خاص، قید یک سال، و قیـد چـهـل روز، که در این دسته سوم، روایات بیشتری می‌گنجد.
 
۲. نکته دیگر در روایات یادشده، شدت گستردگی این تاثر در نظام هستی است. دقت در تعابیر به کاررفته در این روایات نشان می‌دهد که چگونه این حادثه بر پهنه عظیم هستی تاثیر گذار بوده است؛
 
 به گونه‌ای که زمین و آسمان، خورشید و ستارگان، مؤمنـان انس و جن، همه فرشتگان در زمین و آسمان، بهشت و دوزخ، مالک و رضوان، حاملان عرش، کعبه و مقام، مشعر الحرام، ارکان آسمان و پهنه زمین،
 
 دریاها و ماهیان اعمـاق آبها، کوه‌ها و بیشه‌ها و کوهپایه‌ها، جنگلها و صخره‌ها، درختها با ریشه‌هایشان و حتی وحوش بیابان، و خلاصه هر آنچه در آسمانها و زمین‌های هفت گانه و بین آنها بود، و آنچه دیدنی بود و نادیدنی، بر امام حسین (علیه‌السّلام) گریست.
 

پی نوشت:

۱.دخان/سوره۴۴، آیه۲۹.   
۲.ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۹۳.   
۳.سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، ص۱۵۷.   
۴.ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج٤، ص۵۴.   
۵.ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج٤، ص۵۵.   
۶.ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج٤، ص۱۱۷.  
7.ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.   
8.ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۹۳.   
9.ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۲.   
10.ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۸، ص۹۳، ح۲.   
11.ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۸، ص۹۵، ح۸.   
 ۱2.ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۳، ح۵.   
۱3.صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص٢٦٨.   
14.مریم/سوره۱۹، آیه۷.   
15.راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، ص۲۲۰
16. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۳۱-۲۳۲.   
۱7. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.   
18. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳ - ۴۳۴.   
19. طوسی، محمد بن علی، الامالی، ص۳۳۰.   
20. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص٢١٥، ح٣٨.   
21. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۴، ص۷۹، ح۲.   
32. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۶.   
23. دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویة، ص۱۳۵.   
24. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۶.  
25. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۲، ح۱.   
26. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۷۷، ص۳۰۵، ح۳.   
27. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۳، ص۷۴، ح۱۱.   
۲8. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۲۸.   
29. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۳۰، ص۱۰۴.   
30. کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، ج۶، ص٥٤٧.   
31. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۳۱، ص۱۰۵، ح۱.   
32. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۳۱، ص۱۰۵، ح۲.   
33. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۵، ح۷.   
34. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۷، ص۹۲، ح۱۶.   
35. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۷، ص۸۷.   
36. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۶۸.   
37. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۱۱۳.   
38. صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۱۹۲.
39. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۱، ص٥٣٤.   
40. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۷، ص۸۷.   
41. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۸، ص۹۷، ح۱۸.   
42. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۳۰.   
43. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۲، ح۱.   
44. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۹، ص۹۹، ح۱.   
46. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۹، ص۹۹.   
47. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۹، ص۱۰۱، ح۳.   
48. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۴، ص۷۹، ح۲.   
51.دخان، آیه 29
49.اسراء، آیه 44؛ حدید، آیه 1؛ جمعه، آیه 1.
50.مناقب آل أبی طالب، ابن شهرآشوب، ج‌1، ص90.
 52.انفال، آیه 17؛ نجم، آیه 4.
53.مجمع‌البیان، جلد 9، صفحه 65.
54.الامالی، طوسی، ص535.
55.همان.
56.نگاه کنید: تفسیر نمونه، ج 21، ص 191.
57.نهج البلاغه حکمت 154
58.خطبه 201 نهج البلاغه
59. کامل الزّیارات، ص 80، حدیث 6
60. همین مصدر، ص 90، حدیث 9
61. سوره مریم (19) ذیل آیه 7
62. کامل الزّیارات، ص 90، حدیث 8؛ بحار الأنوار، ج 45،‌ ص 211، حدیث 22
 

منابع:

https://fa.wikifeqh.ir/گریه موجودات مختلف برای امام حسین
https://fa.wikifeqh.ir/گریه آسمان و زمین برای امام حسین
https://www.edub.ir/education/view/20348
https://article.tebyan.net/152960
https://haz.ir/آسمان چهل روز گریست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
play_arrow
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
play_arrow
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
play_arrow
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
play_arrow
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
play_arrow
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
play_arrow
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
play_arrow
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
play_arrow
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
play_arrow
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار
play_arrow
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار
رستوران‌های که به سیب‌زمینی می‌گویند "فرنچ فرایز"
play_arrow
رستوران‌های که به سیب‌زمینی می‌گویند "فرنچ فرایز"