تخت فولاد ؛ مزار شکوهمند
اصفهان سابقه اي کهن به درازاي تاريخ ايران دارد، ولي رشد و گسترش آن مربوط به پس از اسلام مي باشد. در قرون نخستين اسلامي ستاره اقبال آن چنان طلوع کرد که به کانون فرهنگ و ادب و علم اسلامي تبديل شد. اين شهر در دوره آل بويه، سلجوقيان و صفويان به پايتختي انتخاب شد و محلات، مساجد، مدارس، باغ ها، کاروانسراهاي بي شماري در آن ايجاد گرديد. اين شهر در روزگار صفويان به چنان عظمتي دست يافت که سياح ايتاليايي، پيتر ودلاواله درباره آن مي نويسد: «اصفهان شهري بزرگ، زيبا و پرجمعيت است» . رشد و گسترش محلات و بافت شهري اصفهان، موجب گسترش آرامستان هاي اين شهر گرديد و گورستان هاي بي شماري همانند آب بخشان، طوقچي، سنبلان و ستي فاطمه در شهر داير شد. با ايجاد محلات گوناگون و تأسيس ميادين، عمارت ها، قصرها و باغ ها در شهر، انتقال اين مزارها به خارج از اصفهان ضرورت بيشتري پيدا کرد و از دوران آل بويه به ويژه تکيه لسان الارض مورد توجه قرار گرفت. از مطالعه سنگ قبرهاي آجري تاريخ دار سال 567 و 686 هجري تازه کشف شده در تخت فولاد برمي آيد، اين مزار در قرن هاي ششم و هفتم هجري مورد توجه بوده است، ولي مراحل رشد و توسعه آن از دوران صفويه به بعد مي باشد، به گونه اي که بسياري از علما، عرفا، حکما و هنرمندان بزرگ در آن مدفون شده اند. شکوفايي تخت فولاد به جايي رسيد که اين مزار مقدس پس از قبرستان بقيع و وادي السلام نجف بيشترين بزرگان تشيع را در خود جاي داده است. اين مجموعه علاوه بر قداست مذهبي و ديني خود، شکوهمندترين و باارزش ترين آثار هنري معماري، حجاري، خطاطي و گچ بري را در خود جاي داده است.
بدين سان مزارهاي تخت فولاد همچون ديگر گورستان هاي تجلي گاه تاريخ، فرهنگ، تمدن و هنر اسلامي ايران است و شناسنامه مشاهير و بزرگان اين سرزمين را در پيش روي ما قرار مي دهد. به گونه اي که مزارپژوهي تخت فولاد، زمينه مطالعات اجتماعي و مردم شناسي را فراهم مي آورد و موجب تحکيم و گسترش تاريخ و فرهنگ اصفهان مي گردد.
از دوران پيش از اسلام اين گورستان، آثار ديگري به دست نيامده است. تا دو دهه پيش لسان الارض با ديواري کهنه محصور بود که به گفته برخي از متخصصان ميراث فرهنگي، در بعضي از قسمت هاي آن آثار آجري سبک ديلمي به خوبي آشکار بود. از وضعيت تخت فولاد در قرون پنجم تا هفتم هجري اطلاعات زيادي در دست نيست. ليکن کشف تعدادي سنگ قبر با خطوط کوفي و نسخ با تاريخ هاي 567 و 686 هجري نشان از قدمت آن به اين دوره تاريخي دارد. از قرن هاي هفتم تا دهم هجري، مزار تخت فولاد يکي از جايگاه هاي عبادت و رياضت بوده و عارفان و صالحان زيادي همچون بابا رکن الدين و بابا فولاد، در آن جا براي خود عبادت گاه هايي ساخته و به راز و نياز مشغول بودند. در قرن هفتم و هشتم هجري عده اي از عرفا و بزرگان که به بابا و يا عمو شهرت داشتند، در اين زمين متبرک ساکن بودند. مشهورترين آنان بابا رکن الدين عارف متوفي 769 هجري مي باشد که مورد توجه و عنايت علماي بزرگي چون شيخ بهايي و مولي محمدتقي مجلسي بود. بابا رکن الدين در عبادتگاه خويش مدفون گرديد و پس از دفن وي در اين محل، آن را مزار بابا رکن الدين مي گفتند.
پس از دفن بابا رکن الدين تا عهد صفويه، گاهي بزرگاني در اين مکان دفن مي شدند، اما آرامستان رسمي شهر اصفهان محسوب نمي شده است. زيرا مردم اموات خود را در همان محله خويش دفن مي کردند. برخي از بقاياي قبرستان هاي متفرقه در محلات اصفهان را همين امروز هم مي توان مشاهده کرد. اما از دوره صفويه به دليل رشد بافت شهري اصفهان بقاع و تکاياي بيشتري در اين قسمت از شهر ايجاد گرديد و به صورت بزرگترين گورستان شهر اصفهان تبديل شد. در دوره شاه عباس دوم تغيير و تحولات فراواني در محدوده تخت فولاد صورت گرفت. شاه عباس دوم به منظور توسعه شهر اصفهان به بخش جنوبي اصفهان توجه ويژه نمود. زرتشتيان که در جنوب پل تاريخي حسن آباد (خواجو) ساکن بودند، از اين مکان به جنوب جلفا منتقل شدند و با انتقال زرتشتيان به دستور شاه، کاخ ها و باغ هايي در اين قسمت شهر پديد آمد که برخي از مهم ترين آنها عبارت است از عمارت هاي هفت دست، آيينه خانه قصر نمکدان، باغ گلستان و باغ سعادت آباد بود.
محدوده تخت فولاد در زمان شاه سليمان وسعت پيدا کرد و بنا بر گزارش منابع و شواهد تاريخي، در اين زمان 400 تکيه و خانقاه در آن وجود داشت.
اما در دوره هاي بعدي به خصوص دوره افشار و زند، تخريب قسمت عمده تکاياي عهد صفوي در زمان هجوم افغان ها و روند تخريب پس از آن را شاهد هستيم. در دوره قاجار تعمير و احياي آثار صفوي به دست افرادي چون محمدحسين خان صدر اصفهاني و فرزندش امين الدوله انجام شد، اما تخريب بسياري از بناها به دست ظل السلطان صورت گرفت. در دوره پهلوي با گسترش شهر به سوي جنوب و احداث محله هاي مسکوني بر روي زمين ها و مزارع کشاورزي و بقاياي باغ ها و عمارت هاي صفوي، چهره تخت فولاد تغيير فراوان کرد و خيابان فيض بر بقاياي آن احداث شد. با احداث خيابان سعادت آباد و فرودگاه در اين منطقه، تخريب و نابساماني در محدوده تخت فولاد ايجاد شد. از طرفي تبديل تکايا به آرامگاه ها و مقابر خصوصي، تغيير زيادي در بافت سنتي و قديم تخت فولاد ايجاد نموده، در همين دوران در سال 1333 ه . ش تعدادي از ابنيه تاريخي محدوده تخت فولاد در فهرست آثار ملي قرار گرفت. با گسترش فضاي شهر و بافت مسکوني در منطقه جنوب اصفهان، تبديل اين بخش به يکي از محورهاي فعال شهري و همچنين به منظور رعايت مسائل بهداشتي، گورستان جديدي در حوزه شرق اصفهان مسير جاده اصفهان - يزد احداث و دفن اموات از سال 1363 ه . ش در تخت فولاد ممنوع شد. ولي با توجه به جايگاه والاي فرهنگي، مذهبي و تاريخي اين بافت و توجه اهل علم و فرهنگ به اين مجموعه در سال 1373، مرکزي جهت رسيدگي و احيا و جلوگيري از تخريب وابسته به شهرداري اصفهان تشکيل شد و در راستاي حفظ و احيا و ساماندهي اين منطقه شروع به فعاليت کرد.
در حال حاضر حدود 50 تکيه و بنا در تخت فولاد با محدوده مشخص وجود دارد. بنابر آنچه از اقوال و نوشته ها برمي آيد تعداد تکايا بسيار زياد بوده و نام برخي از آن ها که از بين رفته اند، درمنابع تاريخي وجود دارد. گفتني است سيزده تکيه به طور مشخص وجود داشته، از جمله تکيه درويش صادق، مقبره الله ورديخان، بقعه محمدعلي بيک ناظر، تکيه ميرمعز صومي و ....
منبع:ويژه نامه نکوداشت اصفهان
/خ
بدين سان مزارهاي تخت فولاد همچون ديگر گورستان هاي تجلي گاه تاريخ، فرهنگ، تمدن و هنر اسلامي ايران است و شناسنامه مشاهير و بزرگان اين سرزمين را در پيش روي ما قرار مي دهد. به گونه اي که مزارپژوهي تخت فولاد، زمينه مطالعات اجتماعي و مردم شناسي را فراهم مي آورد و موجب تحکيم و گسترش تاريخ و فرهنگ اصفهان مي گردد.
موقعيت جغرافيايي و وجه تسميه تخت فولاد
تخت فولاد در گذر تاريخ
از دوران پيش از اسلام اين گورستان، آثار ديگري به دست نيامده است. تا دو دهه پيش لسان الارض با ديواري کهنه محصور بود که به گفته برخي از متخصصان ميراث فرهنگي، در بعضي از قسمت هاي آن آثار آجري سبک ديلمي به خوبي آشکار بود. از وضعيت تخت فولاد در قرون پنجم تا هفتم هجري اطلاعات زيادي در دست نيست. ليکن کشف تعدادي سنگ قبر با خطوط کوفي و نسخ با تاريخ هاي 567 و 686 هجري نشان از قدمت آن به اين دوره تاريخي دارد. از قرن هاي هفتم تا دهم هجري، مزار تخت فولاد يکي از جايگاه هاي عبادت و رياضت بوده و عارفان و صالحان زيادي همچون بابا رکن الدين و بابا فولاد، در آن جا براي خود عبادت گاه هايي ساخته و به راز و نياز مشغول بودند. در قرن هفتم و هشتم هجري عده اي از عرفا و بزرگان که به بابا و يا عمو شهرت داشتند، در اين زمين متبرک ساکن بودند. مشهورترين آنان بابا رکن الدين عارف متوفي 769 هجري مي باشد که مورد توجه و عنايت علماي بزرگي چون شيخ بهايي و مولي محمدتقي مجلسي بود. بابا رکن الدين در عبادتگاه خويش مدفون گرديد و پس از دفن وي در اين محل، آن را مزار بابا رکن الدين مي گفتند.
پس از دفن بابا رکن الدين تا عهد صفويه، گاهي بزرگاني در اين مکان دفن مي شدند، اما آرامستان رسمي شهر اصفهان محسوب نمي شده است. زيرا مردم اموات خود را در همان محله خويش دفن مي کردند. برخي از بقاياي قبرستان هاي متفرقه در محلات اصفهان را همين امروز هم مي توان مشاهده کرد. اما از دوره صفويه به دليل رشد بافت شهري اصفهان بقاع و تکاياي بيشتري در اين قسمت از شهر ايجاد گرديد و به صورت بزرگترين گورستان شهر اصفهان تبديل شد. در دوره شاه عباس دوم تغيير و تحولات فراواني در محدوده تخت فولاد صورت گرفت. شاه عباس دوم به منظور توسعه شهر اصفهان به بخش جنوبي اصفهان توجه ويژه نمود. زرتشتيان که در جنوب پل تاريخي حسن آباد (خواجو) ساکن بودند، از اين مکان به جنوب جلفا منتقل شدند و با انتقال زرتشتيان به دستور شاه، کاخ ها و باغ هايي در اين قسمت شهر پديد آمد که برخي از مهم ترين آنها عبارت است از عمارت هاي هفت دست، آيينه خانه قصر نمکدان، باغ گلستان و باغ سعادت آباد بود.
محدوده تخت فولاد در زمان شاه سليمان وسعت پيدا کرد و بنا بر گزارش منابع و شواهد تاريخي، در اين زمان 400 تکيه و خانقاه در آن وجود داشت.
اما در دوره هاي بعدي به خصوص دوره افشار و زند، تخريب قسمت عمده تکاياي عهد صفوي در زمان هجوم افغان ها و روند تخريب پس از آن را شاهد هستيم. در دوره قاجار تعمير و احياي آثار صفوي به دست افرادي چون محمدحسين خان صدر اصفهاني و فرزندش امين الدوله انجام شد، اما تخريب بسياري از بناها به دست ظل السلطان صورت گرفت. در دوره پهلوي با گسترش شهر به سوي جنوب و احداث محله هاي مسکوني بر روي زمين ها و مزارع کشاورزي و بقاياي باغ ها و عمارت هاي صفوي، چهره تخت فولاد تغيير فراوان کرد و خيابان فيض بر بقاياي آن احداث شد. با احداث خيابان سعادت آباد و فرودگاه در اين منطقه، تخريب و نابساماني در محدوده تخت فولاد ايجاد شد. از طرفي تبديل تکايا به آرامگاه ها و مقابر خصوصي، تغيير زيادي در بافت سنتي و قديم تخت فولاد ايجاد نموده، در همين دوران در سال 1333 ه . ش تعدادي از ابنيه تاريخي محدوده تخت فولاد در فهرست آثار ملي قرار گرفت. با گسترش فضاي شهر و بافت مسکوني در منطقه جنوب اصفهان، تبديل اين بخش به يکي از محورهاي فعال شهري و همچنين به منظور رعايت مسائل بهداشتي، گورستان جديدي در حوزه شرق اصفهان مسير جاده اصفهان - يزد احداث و دفن اموات از سال 1363 ه . ش در تخت فولاد ممنوع شد. ولي با توجه به جايگاه والاي فرهنگي، مذهبي و تاريخي اين بافت و توجه اهل علم و فرهنگ به اين مجموعه در سال 1373، مرکزي جهت رسيدگي و احيا و جلوگيري از تخريب وابسته به شهرداري اصفهان تشکيل شد و در راستاي حفظ و احيا و ساماندهي اين منطقه شروع به فعاليت کرد.
در حال حاضر حدود 50 تکيه و بنا در تخت فولاد با محدوده مشخص وجود دارد. بنابر آنچه از اقوال و نوشته ها برمي آيد تعداد تکايا بسيار زياد بوده و نام برخي از آن ها که از بين رفته اند، درمنابع تاريخي وجود دارد. گفتني است سيزده تکيه به طور مشخص وجود داشته، از جمله تکيه درويش صادق، مقبره الله ورديخان، بقعه محمدعلي بيک ناظر، تکيه ميرمعز صومي و ....
منبع:ويژه نامه نکوداشت اصفهان
/خ