آثار و بهره هاي جهان گردي

جهان گردي نيز همانند هر پديده ي ديگري داراي آثار و بهره هاي خوش آيند و ناخوش آيند است. اين آثار هم بر جهان گرد و هم نسبت به جامعه ي ميزبان، درزمينه هاي گوناگون خود را نشان مي دهند. در اين مبحث، بيشتر، به آثار و بهره هاي جهان گردي نسبت به جامعه ي ميزبان مي پردازيم و تلاش داريم حتي الامکان به آثار بررسي آثار و بهره هاي خوش آيند و درست مي پردازيم و بهره هاي ناخوش آيند و ناساز را در مبحث سوم، تحت عنوان « نارسايي ها، دشواري ها، و بازدارنده ها » ياد
يکشنبه، 11 بهمن 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آثار و بهره هاي جهان گردي
آثار و بهره هاي جهان گردي
آثار و بهره هاي جهان گردي





جهان گردي نيز همانند هر پديده ي ديگري داراي آثار و بهره هاي خوش آيند و ناخوش آيند است. اين آثار هم بر جهان گرد و هم نسبت به جامعه ي ميزبان، درزمينه هاي گوناگون خود را نشان مي دهند. در اين مبحث، بيشتر، به آثار و بهره هاي جهان گردي نسبت به جامعه ي ميزبان مي پردازيم و تلاش داريم حتي الامکان به آثار بررسي آثار و بهره هاي خوش آيند و درست مي پردازيم و بهره هاي ناخوش آيند و ناساز را در مبحث سوم، تحت عنوان « نارسايي ها، دشواري ها، و بازدارنده ها » ياد خواهيم کرد.

آثار فرهنگي و علمي و جهان گردي

الف ) انتقال مفاهيم عالي اسلامي به بازديد کنندگان از ايران اسلامي

امروزه کشور ما پرچمدار اسلام انقلابي و تشيع در جهان است. مردم ما با انگيزه هاي مذهبي در ميدان سياست حضور يافته، طومار نظام ريشه دار ستم شاهي را در هم پيچيده و در تمام مدت پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در برابر قدرت مندان دنيا سينه سپر کرده اند. ما به حق بر اين باوريم که دين مي تواند جامعه را به خوبي اداره کند و مردم را با هم متحد و منسجم نمايد، آن گونه که بتوانند به صورت يک پارچه در برابر دشمنان و ايمان عقيده و کشورشان ايستادگي کنند البته در تمام اين سال ها، بنگاه هاي تبليغاتي شرق و غرب هم بي کار ننشسته اند و تبليغات زيادي عليه اسلام و انقلاب اسلامي در جهان مطرح کرده اند.
بنابراين، ما در کشورمان گفتني هاي بسيار براي مردم جهان داريم:
* مي توانيم نشان دهيم که مردمي با ويژگي هاي اعتقادي و احکام ديني خود، قادرند کشورشان را در سطحي در خور پذيرش اداره کنند.
* نشان دهيم که يک جامعه مي تواند بدون گرايش به عوامل فساد، زندگي شرافت مندانه اي داشته باشد.
* بگوييم که زنان مي توانند با حفظ ارزش هاي والاي خود و بدون اين که وسيله ي شهوتراني هرزگان باشند، در اداره ي جامعه و ارائه خدمات ارزش مند علمي، فرهنگي و تربيتي نقش والاي خود را ايفا کنند.
* بگوييم که يک ملت با تکيه به توانايي هاي خود و بدون دريوزگي از مستکبران جهان و باج دادن به اين و آن و حتي با همه ي تحريم ها و محاصره هاي سياسي، اقتصادي و...، مي تواند گام هاي بلندي درمسير سازندگي بردارد.
* بگويي که آيين حيات بخش اسلام مي تواند استعداد هاي دروني و بيروني پيروان خويش را شکوفا سازد و هم در مسائل مادي و هم در امور معنوي، ارزش مندترين گام ها را در مسير تکامل، پيش پاي حق جويان قرار دهد.
و ناگفته پيداست که اين، خود دستاورد بزرگي است و نقش جهان گردي را در گسترش فرهنگ اسلامي و خنثي کردن توطئه هاي شيطاني دشمنان و اسلام و انقلاب اسلامي به خوبي نشان مي دهد.
اگر هر ساله گروه هايي از برادران مسلمان ما به ايران بيايند، گرايش هاي مذهبي مردم ما را ببينند، شاهد بر پايي نمازهاي جماعت در مساجد باشند و شدت علاقه ي مردم را به پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام و قرآن کريم ببينند، آيا باز هم تبليغات استکبار جهاني و ايادي آن، عليه پيروان اهل بيت عليهم السلام تأثيري خواهد داشت؟
در واقع ما مي توانيم با گسترش جهان گردي، حقايق را در مورد اسلام به غير مسلمانان و در مورد تشيع، به برادران اهل سنت نشان دهيم و بدين وسيله، تمامي توطئه هاي دشمنان اسلام و تشيع را نقش بر آب کنيم.
در طول تاريخ نيز، مي بينيم که يکي از انگيزه هاي بسيار کارا در گسترش اسلام، عملکرد مسلمانان و اثر گذاري جاذبه هاي آن در علاقه مند کردن ديگران به اسلام بوده است. شايد يکي از مصاديق اصلي کلام امام زين العابدين عليه السلام که فرمود: « کونوا دعاه للناس بغيرألسنتکم »، همين باشد.

ب ) ايجاد حرکت و پويايي در فرهنگ جامعه

همان گونه که سفر به جوامع ديگر و آشنايي با نقاط ضعف وقوت فرهنگ هاي حاکم بر ديگر جامعه ها، سبب ايجاد روشن بيني و دانايي و گسترش ديد و بينش در شخص جهان گرد مي گردد و به همين جهت درآموزه هاي اسلام، سير و سفر مورد تشويق و سفارش قرار گرفته است، تا آن جا که قرآن کريم، بارها مسلمانان را تشويق مي کند تا به سير و سياحت بپردازند، با فرهنگ هاي مختلف و برداشت هاي گوناگون از زندگي در اقوام و ملل ديگر آشنا شوند، به فرجام شوم کژانديشان بدکردار پي ببرند و از بهره هاي ناساز و کجروي هاي آنان عبرت بگيرند و پند بياموزند و در برابر، از نقطه قوت هاي زندگي آنان بهره مند شوند و دست آوردهاي علمي آنان را ببينند و فراگيرند وبدين سان، به دادو ستد فرهنگي،که مي تواند پديده اي والا و ارزش مند درجهت تکامل فرهنگ بشري به شمار آيد، ارج نهاده است. به همان گونه، بحضور جهان گردان خارجي از ملت ها و قوم هاي ديگر با فرهنگ هاي گونه گون، مي تواند سبب حرکت و پويايي در فرهنگ جامعه ميزبان باشد.

ج ) وارد کردن ضربه ي نهايي بر پيکر و فرهنگ پست غربي

مدت هاست که متفکران غربي به پوچي فرهنگي در جامعه هاي صنعتي اعتقاد يافته، اميدوارانه در انتظار گذر به دوران فرا صنعتي به سر مي برند. آنان در آرزوهاي خود جهاني را تصويرمي کنند که در آن، مردم به فرهنگي يگانه و يکسان رسيده اند و فرهنگ هاي ملي و منطقه اي، آنان را از يکديگر جدا نمي کند. جهاني که در آن تمامي هم و غم انسان ها و صرف توليد بيشتر نشود و به جاي آن، به بالا بردن ز ندگي و ميزان آسايش انسان ها توجه شود. جهاني که در آن هر روزه، شاهد جنگ ها و برادر کشي ها نباشيم و تمامي گروه ها و اقوام و اقشار جامعه درکنار هم با مسالمت و برادري زندگي کنند. جهاني که درآن، دانش بشري جايگاه خود را داشته باشد و در خدمت انسان به کار رود و نه اين که علم، تبديل به بتي بزرگ گردد. و انسانيت انسان، بردرمعبد علم قرباني شود. ( 1 )
با کمال افتخار بايد گفت: ايران اسلامي که امروزه پرچمدار اجراي آموزه هاي آسماني اين دين مبين شده است، گام بلندي درمسير محقق ساختن اين هدف والا برداشته است.
آيا در جامعه ي ما همه ي قوم ها و گروه ها، تحت لواي فرهنگ اسلامي به وحدت کلمه نرسيده اند؟
آيا در آموزه هاي اسلام، به کمال و رفاه و معنوي انسان بيش از نيازهاي مادي و اقتصادي او توجه نشده است؟
آيا ا ين اسلام نيست که مرزهاي موجود بين جامعه هاي اسلامي را به رسميت نمي شناسد و نويد ايجاد يک جامعه ي جهاني را به انسان ها مي دهد؟
آيا در فرهنگ عاليه ي اسلامي ايجاد جامعه اي سرشار از عدل و برابري و زندگي انسان ها و همراه با صلح و صفات و نويد داده نشده است ؟
آيا در ديدگاه اين مکتب الهي نيست که انسان جايگاه خليفه اللهي را به خود اختصاص داد و اشرف آفريده ها به شمار آمده و تاج کرمنا برسر نهاده است. و دانش را چون ديگر ابزارها و مسخر خويش ساخته است؟
جهان گرداني که پاي بر خاک ايران اسلامي مي نهند، مي توانند، با چشماني تيزبين و نکته سنج، کعبه ي آمال متفکران غربي را در ايران و اسلام بيابند. بازتاب و انتقال اين حقايق به دنياي سرگشته ي امروز، مي تواند به مانند آخرين ضربه، فرهنگ پست غربي را در هم بکوبد و فجرصادق صبح اميد را به جامعه بشري نويد دهد.

آثار اقتصادي جهان گردي

همان گونه که پيش از اين گذشت، اگر چه بهره هاي اقتصادي جهان گردي از ديدگاه اسلام نمي تواند به عنوان هدف مورد توجه قرار گيرد، ولي به عنوان انگيزه و سببي.
کار را به سود جامعه ي اسلامي نقش مهمي ايفا مي کند، ازاين روي، به اين امر نيز اشاره اي خواهيم داشت:
گردش گري در اشکال گوناگون؛ ايران گردي و جهان گردي به معناي کشاندن جهان گردان به ايران، آثار ارزنده ي اقتصادي نيز به همراه دارد.
امروزه جهان گردي مي تواند به عنوان منبع درآمد بسيار مهمي، حتي بيش از منابع نفت، در اقتصاد کشورها ايفاي نقش کند. درآمدهاي بالاي ارزي کشورهايي مانند فرانسه، انگليس، يونان، و... از صنعت جهان گردي نشان مي دهد که ما هم مي توانيم روي اين صنعت به عنوان يک منبع درآمد جدي، حساب کرده، در راه رسيدن به هدف« اقتصاد بدون نفت » ازآن بهره برداري کنيم.
ما نمي توانيم اين حقايق را از نظر دور بداريم:
نخست آن که، چاه هاي نفت کشور ما هم چون دهه هاي پيش، غنا و فشار کافي را ندارند.
دو م، اقتصاد متکي به نفت کشور ما، در نتيجه ي دسيسه ها و توطئه هاي استکبار جهاني و نوسانات موجود در بازار نفت، اقتصادي لرزان و بي ثبات خواهد بود.
جهان گردي با پايين ترين درآمد، پانصد دلار براي هر جهان گرد، به خوبي مي تواند به عنوان يک منبع غني براي کشور ما به حساب آيد. ايجاد اشتغال و گسترش شغل هاي جانبي و ازدياد درآمد ناخالص ملي از اثر ارزش مند اقتصادي جهان گردي خواهد بود.
حقيقت اين است که ما تاکنون از اين منبع بزرگ اقتصادي، بهره برداري شايسته اي نکرده ايم. از مجموع حدود چهارصد و ميليارد دلار درآمد جهان گرد در جهان، درآمد کشور ما ( با همه ي مبالغه اي که در ارقام مي شود )، تنها حدود 250 ميليون دلار، يعني به نسبت 1/1600 بوده است (2)، در حالي که درآمد فرانسه حدود سي ميليارد دلار و چين حدود ده ميليارد دلار بوده است. (3)
اينک براي آن که روشن شود، چه توانايي ها و استعدادهايي در کشورما براي کشش جهان گرد وجود داردو تا چه حد از اين سرمايه استفاده کرده ايم، بد نيست نگاهي گذرا به گيرايي هاو جاذبه هاي جهان گردي کشورمان داشته باشيم.

پي نوشت :

1- آلوين تافلر، موج سوم، ترجمه شهين دخت خوارزمي.
2-مجله گزارش، سال هشتم، شماره 82، ص 7
3- روزنامه همشهري، يکشنبه، 30 آذر 1376، سال ششم، شماره 1438، ص 3
منبع:کتاب جهان گردي در فقه و تمدن اسلامي





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط