اصلاحات سیاسى از دیدگاه مقام معظم رهبرى (1)
چکیده
کـلیـد واژه هـا: اصـلاح ، اصـلاحـات ، اصـلاح طـلبـى ، اصـلاحـات انـقـلابـى و اسلامى ، اصلاحات آمریکایى .
مقدمه
نـظـام جـمـهـورى اسـلامـى ایـران ، در طـول تـحول خود در مقاطع و دورانهاى مختلف پس از شکل گیرى على رغم همه دشواریها، با ابتناء به آموزه هاى دینى و آرمان متعالى اسلام و اصـل پـویـاى اجتهاد که در اصل ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسى تبلور یافته است ، اصـلاحـات زیـادى در جـامـعـه انـجام داده است . از جمله این موارد، اصلاح زیر ساختهاى مهم سـیـاسـى ، اقتصادى ، اجتماعى ، فرهنگى ، حقوقى و نظامى و امنیتى باقى مانده از رژیم پادشاهى بوده است . این روند در سالهاى بعد از پایان جنگ تحمیلى و دوران سازندگى در زمـیـنـه اصـلاح زیـر سـاخـتـهـاى اقـتـصـادى و سـازنـدگـى ادامـه داشـت . امـا بـه دلیـل نـادیـده انگاشتن عدالت اجتماعى ، شرایطى را فراهم کرد که منشاء اصلى تحولات سـالهـاى بـعـدى در زمـینه پذیرش شعار اصلاح طلبى و اصلاحات در سالهاى 1375 و 1376 ش شد.
مـقـام مـعـظـم رهـبـرى ، حـضـرت آیـت اللّه العـظـمـى خـامـنـه اى در طـول سـالهـاى ریـاسـت جمهورى جناب آقاى خاتمى که محور اصلى کارش ، شعار اصلاح طـلبى بود، رهنمودهاى مهمى در زمینه اصلاح ، اصلاح طلبى و اصلاحات ایراد کرده اند. مـقـاله حـاضـر در صـدد اسـت تـا دیدگاههاى معظم له را در زمینه هاى تعریف ، ضرورت ، اولویت ها، انواع و آسیب هاى اصلاحات توضیح دهد.
تعریف اصلاحات از دیدگاه مقام معظم رهبرى
مقام معظم رهبرى به این نکته مهم توجه کرده ، معتقدند که اصلاحات در ذات و هویت انقلاب نـهـفـتـه اسـت . بـه عـبـارت دیـگـر، انـقـلاب از نـظر ایشان بزرگ ترینِ اصلاحات است . حال با توجه به موارد فوق ، این دو اصطلاح از دیدگاه ایشان تعریف خواهند شد:
اصـلاحـات یـعـنـى ایـن کـه نـقـاط مـثبت و منفى را فهرست کنیم و نقاط منفى را به نقاط مثبت تبدیل کنیم . (1)
ایشان در جاى دیگر در تعریف اصلاح و رابطه آن با انقلاب مى گویند:
اصـلاح ایـن اسـت که هر نقطه خرابى ، هر نقطه نارسایى و هر نقطه فاسدى به نقطه صـحـیـح تبدیل شود. انقلاب خودش یک اصلاح بزرگ است ... خودِ انقلاب ، بزرگ ترین اصـلاح اسـت ، تـداوم اصـلاحـات در ذات و هـویـت انـقلاب نهفته است ، ... انقلاب که بدون اصلاحات امکان ندارد.(2)
مقام معظم رهبرى اصلاحات را چیزى جدا از انقلاب نمى داند. و در واقع ، انجام اصلاح امور در نظام جمهورى اسلامى از دیدگاه ایشان از ابتداى پیروزى انقلاب شروع شده و هنوز هم ادامه دارد، چرا که مى فرمایند:
یک ملت انقلابى و هوشیار و شجاع ، به طور دائم نگاه مى کند تا ببیند فسادهایى که از قبل در میان او مانده ـ بر اثر غفلت ها، و سوء مدیریت ها و سوء تدبیرها و تجاوزها ـ کدام است تا آنها را اصلاح کند. اشتباهات و خطاها کدام است تا آنها را اصلاح کند. (3)
هـمـان طـور کـه مقام معظم رهبرى فرموده اند، این دو واژه همزاد و همراه یکدیگر مى باشند؛ زیـرا بـسـیـارى از رهـبران و مردم انقلابى چون نظام سیاسى موجود کشورشان را اصلاح پذیر نمى دانند، انقلاب را سازماندهى مى کنند تا اصلاحات اساسى و همه جانبه پس از وقـوع انـقـلاب انجام شود. بدیهى است که روند اصلاحى پس از انقلاب به یکباره انجام نـخـواهـد شـد. بـلکـه سـالهـا طـول مى کشد. گاهى ممکن است اصلاح امور تندتر و زمانى کـنـدتـر باشد، امّا هیچ گاه متوقف نخواهد شد. سخن ایشان نیز دقیقا همین موضوع را نشان مـى دهـد. حـال بـا تـوجـه بـه ایـنـکـه ایـشـان اصـلاح را در داخـل انـقلاب مستقر مى داند باید مشخص شود که معظم له چه تعریفى از انقلاب ارائه مى دهند.
البته انقلاب به عنوان یک اصطلاح سیاسى عبارت است از: ((تغییر ناگهانى که در هر نـظـم اجـتـمـاعـى ، نـهـادى و سـیـاسـى مـسـتـقـر، تـحـت تـاءثـیـر نـیـروهـاى مـعـمـولا مـتـشـکـل و برتر از نیروهاى حافظ نظم موجود، و نه در جهت جابه جایى افراد، بلکه با هدف ایجاد یک نظم جدید به وقوع مى پیوندد.)) (4)
و انقلاب اسلامى یعنى ((تغییر حاکمیت طاغوت )) ـ هر تجاوزگر یا هر معبودى غیر از خداى تعالى ـ به منظور استقرار حاکمیت اللّه .)) (5)
مقام معظم رهبرى در تعریف انقلاب مى فرمایند:
انـقـلاب بـاعـث یـک تـحـول بـنـیـادین بر اساس یک سلسله ارزشها و یک حرکت رو به جلو مـحـسـوب مـى شـود. آنـچـه در کـشـور مـا واقـع شـد، انـقـلاب اسـلامـى اسـت کـه تـحـول عـظیمى در ارکان سیاسى ، اقتصادى و فرهنگى جامعه و یک حرکت روبه جلو و یک اقدام به سمت پیشرفت این کشور و این ملت بود.(6)
و در جاى دیگر مى گویند:
انـقـلاب یـک امـر دفـعـى نـیـسـت ، یـک امـر تدریجى است . یک مرحله انقلاب که تغییر نظام سیاسى است ، دفعى است ، اما در طول زمان ، انقلاب باید تحقق پیدا کند. این تحقق به آن اسـت کـه بـخـشـهـایـى کـه عـقـب مـانـده و تـحـول پـیـدا نـکـرده اسـت ، تحول پیدا کند. (7)
تعریف ایشان از انقلاب اسلامى ایران داراى ویژگیهاى زیر است :
اولا تـعـریـف مـقـام مـعـظـم رهـبـرى ، بـا تـعـریـف اصـطـلاحـى و رایـج انقلاب که آن را یک تـحـوّل اسـاسى و بنیادى در زمینه هاى سیاسى ، اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى مى داند، مطابقت دارد.
ثـانـیـا، انـقـلاب را نـه یـک حـرکـت دفـعـى و فـورى ، بـلکـه یـک حـرکـت تـدریـجى و در طـول زمـان مـى دانـد؛ هـر چـنـد کـه مـمـکـن اسـت تـغـیـیـر نـظـام سـیـاسـى یـک عمل دفعى باشد.
ثـالثـا، ایـشـان انقلاب را یک حرکت رو به جلو و رو به پیشرفت مى داند که همواره به سمت تکامل و توسعه حرکت مى کند تا به اصول ، اهداف و آرمانهاى خود برسد.
رابـعـا، انـقـلاب در رونـد حـرکـتـى خـود بـه سـمـت پـیـشـرفـت و تکامل ، باعث اصلاح در بخشهایى مى شود که به هردلیلى ، اصلاح نشده اند. بنابراین ، انقلاب همواره به طور مستمر در حال اصلاح امور پیش مى رود.
خـامـسـا، ایـن تعریف از انقلاب ، شامل اصلاحات نیز مى شود که در تعریفهاى دیگر کمتر بـه آن تـوجـه شـده اسـت . پـس انـقـلاب هـمـیـشـه و بـه شکل ذاتى اصلاحات را نیز به همراه خود دارد؛ چرا که مردمى که انقلاب کرده اند، به این نـتـیـجـه رسـیـده اند که نظام موجود قابل اصلاح نیست و براى اصلاح امور باید ساختار موجود را سرنگون کرد و سپس به تدریج اصلاحات را انجام داد.
اهمیت و ضرورت اصلاحات
1. فریضه بودن انجام اصلاحات :
2. ضرورى بودن اصلاحات :
3. پاسخگو بودن مسئولان و نهادها :
4. ضرورت اصلاحات براى دفع آفات و آسیبهاى نظام :
1. توزیع ناعادلانه ثروت ؛
2. تسلط نوکیسه هاى بى رحم بر گوشه و کنار نظام اقتصادى جامعه ؛
3. گسترشِ فقر؛
4. سخت شدن زندگى براى مردم ؛
5. استفاده ناصحیح از منابع کشور؛
6. فرار مغزها و عدم استفاده از مغزهایى که مى مانند. (11)
ادامه دارد...
پي نوشت ها :
1. بیانات مقام معظم رهبرى در اجتماع زائران حرم مطهر امام رضا(ع )، 2 / 1 / 1383.
2. بیانان مقام معظم رهبرى در خطبه هاى نماز جمعه تهران ، 26 / 1 / 1379.
3. همان .
4. عـلى آقـا بـخـشـى و مـیـنـو افشارى راد، فرهنگ علوم سیاسى (تهران ، نشر چاپار، 1379) ص 507.
5. همان ، ص 302.
6. بیانان مقام معظم رهبرى در خطبه هاى نماز جمعه تهران ، 26 / 2 / 1379.
7. همان .
8. دیدار با کارگزاران نظام ، 19 / 4 / 1379.
9. همان .
10. سخنرانى در اجتماع زائران حرم مطهر امام رضا (ع )، 20 / 1 / 1383.
11. پرسش و پاسخ از محضر رهبر معظم انقلاب اسلامى (گردآورى و تنظیم مؤ سسه فرهنگى قدر ولایت ، 1380) ص 349.
/خ