روان رنجوری چیست؟
یکی از نشانههای روان رنجوری این است که فرد مبتلا مدام نگران است. البته نگرانی ممکن است نشانهٔ اضطراب هم باشد. فرد مبتلا به روان رنجوری دربارهٔ رفتارهای خود و دید دیگران نسبت به آنها هم نگران است. او میترسد دیگران از رفتارهایش خوششان نیاید؛ و چهبسا مدام در این مورد سؤال هم میکند.مسلما رابطه با فردی که مدام میپرسد آیا مرتکب اشتباهی شده، آیا مشکلی وجود دارد یا پرسشهایی مشابه، دشوار است. نگرانبودن کاملا طبیعی است؛ اما وقتی فرد متوجه میشود این نگرانی بیش از حد است، طوری که نمیتواند تمرکز کند یا کار خود را انجام بدهد، میتوان گفت دچار روان رنجوری است.
امروزه روانشناسها دیگر افراد را مبتلا به روان رنجوری تشخیص نمیدهند؛ اما رفتارهای روان رنجوری هنوز هم مشکل ذهنی مختصر، ولی غالبی قلمداد میشوند. روان رنجوری یک ویژگی شخصیتی است که باعث میشود افراد احساس نگرانی، افسردگی یا عصبانیت کنند و چنین رفتارهایی از خود نشان بدهند. رواننژندی یا روان رنجوری اختلال روانیای تلقی میشد که احساسات و رفتارهای خاص خودش را به همراه دارد.1
ویژگیهای شخصیت روان رنجور چیست؟
با توجه به کتاب تضادهای درونی (کارن هورنای)، زمانی که کودکان موقعیتهای مختلف (مانند موقعیتهای پاراگراف قبل) را تجربه میکنند متوجه میشوند که باید به شکلی با اطرافیان خشن خود کنار بیایند.برای این کار سه راه پیش رو دارند، طوری رفتار کند که مطابق خواستهی اطرافیانشان باشد (مهر طلب)، حالات خشنی اتخاذ کند و در برابر خواستههای دیگران بایستد (برتری طلب)، و در آخر سعی کند تا جایی که امکان دارد با دیگران کمتر برخورد داشته باشد تا کمتر آزاد ببیند (عزلت طلب). در ادامه با جزئیات بیشتر به هر یک خواهیم پرداخت.
۱-شخصیت مهر طلب
این دسته از نیازهای نوروتیک شخصیتی در فرد ایجاد میکنند که به دنبال تایید و پذیرش دیگران برود. آنها معمولاً به عنوان اشخاصی وابسته توصیف میشوند که به دنبال عشق و محبت سایریناند.آنها اغلب اشخاصی رام، تسلیم، و سر به راه توصیف میشوند، طوری رفتار میکنند که مطابق با خواستههای دیگران باشد. احتیاج دارند برای همگان محبوب باشد. این افراد ارزش خود را با توجه به نظر دیگران تعیین میکنند.
۲-شخصیت برتری طلب
این اشخاص رفتارهای خشونتآمیز و سلطه طلبانه انجام میدهند. برعکس شخصیت مهر طلب که سعی دارد همهی افراد را خوب بداند، شخصیت برتری طلب همه را متخاصم فرض میکند.آنها باور دارند دنیا صحنهی مبارزه موجودات است که قویترینشان زنده میماند، بنابراین یکی از احتیاجات آنها حاکمیت، تسلط، و کنترل بر دیگران میباشد.
همچنین آنها در صدد کسب شهرت، قدرت، و موفقیتاند. در توصیف این افراد معمولا از لغات سر سخت، نا مهربان، و سلطهگر استفاده میشود.
۳-شخصیت عزلت طلب
چنین افرادی رفتارهای ضداجتماعی و خصومت آمیز انجام میدهند. آنها اغلب با صفاتی مانند سرد، بی تفاوت، و منزوی شناخته شدهاند.آنها سعی میکنند تا حد ممکن از دیگران دوری کنند تا کمتر آزار ببینند. یکی از ویژگیهایشان بیگانگی با خویش است، یعنی نمیدانند به چه چیز عشق دارند و از چه متنفراند.
شخصیت عزلت طلب به دور خود دیواری کشیده که اگر کسی از آن عبور کند موجب هراس و نگرانیاش میشود.2
نمونههایی از رفتارهای روانرنجورانه
شاید این رفتارهایی که در ادامه بیان میکنیم، برای شما هم بسیار آشنا باشند؛ چون بسیار رایج و همهگیر هستند.۱. تحریکپذیری عمومی
آیا تا به حال همسایهای داشتهاید که مدام به کوچکترین مسائل اعتراض کند؟ مدام غر بزند که ساکت باشید؛ نگذارید بچهها در حیاط بازی کنند؛ یا سمت پلههای آنها نروید؛ چنین آدمهایی رفتارهای روان رنجوری دارند.۲. شکایت از مشکلات جسمی، بدون دلیل پزشکی
بسیاری از رفتارهای روان رنجوری در قالب شکایتهای گاهوبیگاه از وضعیت جسمی هستند، که هیچ دلیل پزشکی هم ندارند. اگر کسی خیلی دربارهٔ مشکلات جسمی خود صحبت کند، اما دلیل مشخصی برای آنها نداشته باشد، دیگران را آزار میدهد. همین ممکن است روابط فرد روانرنجور با دیگران را هم دچار مشکل کند.۳. خشم جادهای
افرادی که دچار خشم جادهای هستند، رفتارهای روان رنجوری از خود نشان میدهند. هرچه نباشد، بالاخره هرکسی موقع رانندگی مرتکب اشتباهاتی میشود. بعضیها کنترل خود را از دست میدهند؛ اما خیلیها هم خود را کنترل میکنند. ناراحت و عصبانی شدن بهخاطر هر اشتباه کوچکی، از نشانههای روان رنجوری است.۴. نگرانی برای ایمنی فرزند
نگرانی والدین برای کوچکترین خطراتی که فرزندشان را ممکن است تهدید کند، آنها را بهاصطلاح به «والدین هلیکوپتری» تبدیل میکند! این دسته از والدین آنقدر نگران محافظت از فرزند خود هستند، که به او اجازهٔ کودکیکردن نمیدهند. مشکل آنها با ایمنی فرزندشان، زندگی او را با چالشی جدی روبرو کرده و باعث میشود کودک مضطرب و خجالتی بار بیاید.۵. توجه بیش از حد به مشکلات روانشناختی
از قضا، بعضیها بهخوبی میدانند که رفتارهای روان رنجوری دارند؛ اما به هر حال رفتار خود را ادامه میدهند. وسواس نسبت به سلامت ذهنی، میتواند مشکل این دسته از افراد را بدتر هم بکند. البته اگر نشانههای جدی یک اختلال را در خود میبینید، حتما باید با مشاور متخصص مشورت کنید؛ اما هر اتفاق کوچکی هم که میافتد، لازم نیست خودتان را معاینه کنید!۶. پریشانی هیجانی بر سر اتفاقات روزمره
ناراحتشدن بهخاطر رخدادهای بد کاملا طبیعی است؛ اما ناراحتشدن بر سر مسائل بسیار جزئی روزمره، غیرمنطقی است. شکستن ناخن، ریختن یک استکان چای یا پنج دقیقه دیرکردن دوستی که با او قرار دارید، هیچکدام دلیلی برای خرابشدن کل روزتان نیستند.۷. مقصر دانستن خود
کسانی که رفتارهای روان رنجوری دارند، اغلب بر سر چیزهایی که اصلا تقصیر آنها نبوده، خود را مقصر میدانند. بعضی وقتها اشتباه بسیار کوچکی مرتکب میشوند که هیچکس هم متوجه آن نمیشود؛ اما مانند یک مقصر بزرگ رفتار میکنند؛ با تمام وجود عذرخواهی میکنند و بهخاطر احساس مقصربودن، از چشم در چشم شدن با طرف مقابل هم امتناع میورزند.۸. فکر بیش از اندازه یا خودخوری
تفکر بیش از حد نهتنها رفتاری روانرنجورانه است؛ بلکه میتواند به افسردگی هم منتهی شود. اگر برای کارهایی که باید انجام میدادید ولی ندادید یا مسائل جزئی روزمره خودخوری کنید، سایر رفتارهای روانرنجورانه هم در پی آن میآیند.
۹. کمالگرایی
خیلیها دوست دارند کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. بین این تمایل و احساس اینکه هر کاری را باید بینقص انجام داد، تفاوت وجود دارد. افراد کمالگرا، معمولا وقت بیشتری از آنچه باید را صرف انجام کارها میکنند؛ چون نمیخواهند هرگز مرتکب اشتباه شوند.۱۰. وابستگی
وابستگی بیش از اندازه به دیگران برای رفع نیازهای روزمره، ممکن است باعث رفتارهای روانرنجورانهٔ گوناگونی شود. فرد روانرنجور بهجای اینکه خودش کارهایش را انجام دهد، منتظر میماند تا دیگران برایش انجام بدهند. در واقع چنین فردی مسئولیتپذیر نیست.1نیازهای افراد مبتلا به روان رنجوری
شخصیت روان رنجور برای کسب امنیت بیشتر و ارضا کردن نیازهای اساسی خود به هر وسیلهای متوسل میشود. این نیازها هیچ یک به تنهایی نابهنجار محسوب نمیشوند اما زمانی که شخصیت روان رنجور برای حل اضطراب بنیادین خود بی اراده به دنبال ارضای نیازها میرود، شکلی ناسازگارانه به خود میگیرد. ده نیاز اساسی عبارتند از:محبت و تایید
همسر سلطه جو
قدرت
بهره کشی
مقام
تحسین
پیشرفت یا جاه طلبی
خود بسندگی
کمال
چهارچوبهایی برای زندگی.3
چطور میتوان رفتارهای روانرنجورانه را متوقف کرد؟
چند روش برای متوقفکردن رفتارهای روانرنجورانه اینها هستند:بالا بردن اعتماد به نفس؛
تلاش برای انجام کارها برای خود؛
تشخیص دقیق مسئولیتها؛
قناعت به داشتهها؛
مراقبت از خود، حتی وقتی حالش را ندارید؛
یادآوری اینکه اتفاقات کوچک ارزش ناراحتشدن ندارند.
اگر شما هم روانرنجور هستید، ولی نمیتوانید رفتارهای روانرنجورانهٔ خود را تغییر بدهید، باید از مشاور متخصص کمک بگیرید. این آنجایی اهمیت مییابد که مطالعهای در سال ۲۰۰۲ نشان داد کسانی که رفتارهای روان رنجوری دارند، بیش از دیگران در معرض ابتلا به روانپریشی هستند.
دارو، رفتاردرمانی شناختی و روشهای آرامبخشی، مانند تنفس عمیق، از درمانهای رایج روان رنجوری هستند. ثابت شده رفتاردرمانیهایی که شامل آموزش و تقویت باشند هم در تغییر رفتارهای روانرنجورانه مؤثر هستند.1
درمان روان رنجوری
روان رنجوری از اختلالات مرتبط با اختلالات شخصیت است که جنبههای مختلف آن در روانشناسی شخصیت مورد بررسی قرار میگیرد. درمان این نوع از اختلالات در وهله اول به خواست و میل خود فرد برای پذیرش اختلال و همچنین پذیرش برای تغییر و درمان نیاز دارد. در بسیاری موارد افراد به این پذیرش نمیرسند و مشکل خود را قبول نمیکنند؛ به همین دلیل درمان آنها با مشکل روبه رو میشود.اختلالات شخصیت به تنهایی و توسط خود فرد قابل درمان نیستند به همین دلیل کمکهای تخصصی و مراجعه به مشاوره روانشناسی میتواند در درمان چنین اختلالاتی و کاهش پیامدهای آن برای خود فرد و اطرافیانش راهگشا باشد. 3
پینوشتها
1.www.chetor.com
2.www.chamaan.ir
3.www.honarehzendegi.com