کودکی می گریخت

در پرواز خورشید در همهمه مردم کودکی می گریخت در میان کوی و خیابان در میان آهن و ماشین کودکی می گریخت در تند بادی لرزان در غرربت و دلتنگی در صدای بوق ماشین ها کودکی می گریخت در فریاد می گریخت
دوشنبه، 24 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کودکی می گریخت
کودکی می گریخت
کودکی می گریخت

شاعر : احمد کفاش




در پرواز خورشید
در همهمه مردم
کودکی می گریخت
در میان کوی و خیابان
در میان آهن و ماشین
کودکی می گریخت
در تند بادی لرزان
در غرربت و دلتنگی
در صدای بوق ماشین ها
کودکی می گریخت
در فریاد می گریخت
در عصیان می گریخت
در میان کودکان
کودکی می گریخت
فردا را دوست می داشت
هم از آنگونه که گذشته اش عبرتی بود سراپا
دست های پهن و خاکستری رنگش
قصه ای بود از روزهای سرد و پیشانی درهمش ، نقشی بود از تهیدستی و فقر
در سکوت و پریشانی و در میان تنهایی کودکانه ، کودکی می گریخت.
منبع:




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط