یک سوال تاریخی
امادر این بین سوالی اساسی وجود دارد و آن سوال این است که چرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) که سیده النساءالعالمین است، سنبل تقوا و عفاف و حجاب است، برای یک مزرعه هر چند قیمتی حاضر شد در مقابل نامحرمان ایراد خطبه کند و احقاق حق نماید؟ مگر حضرت زهرا(سلام الله علیها) نفرموده برای زنان بهترین چیز آن است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند[1]؟ مگر نه اینکه حضرت زهرا (سلام الله علیها) حتی حجاب خود را نزد نابینا رعایت می کردند،[2]؟ چگونه ممکن است چنین شخصی در مسجد حاضر شده در جاییکه مردم نامحرم صدای ایشان را می شنیدند خطبه خواندند؟ اگر خطبه خواندن حضرت واقعیت دارد مگر فدک که مال دنیاست چقدر ارزش دارد که برایش چنین کاری کنند؟فدک چیست؟
در پاسخ به این سوال باید مقدمتا گفته شود که: فدک دهکده ای است در 160 کیلومتری مدینه، [3] که ابتدا متعلق به یهودیان بود. پس از شیطنت یهودیان خیبر علیه مسلمانان مدینه و تحریک مشرکان مکه و اطراف آن، علیه ساکنان مدینه که منجر به جنگ خندق شد و با کشته شدن عمرو بن عبدود توسط حضرت علی (علیه السلام) جنگ خندق ختم به خیر شد، سال بعد مسلمانان با مشرکین مکه صلح حدیبیه را امضا کردند اما خبیریان همچنان به تجهیز قوا و کمک گرفتن از قبایل مختلف از جمله فدک، علیه مسلمانان اقدام می کردند و آماده حمله به مدینه می شدند تا اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) با یک حمله پیش گیرانه تصمیم به سرکوبی آن ها گرفتند، پس از شکست یهودیان خبیر، یهودیان فدک خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسیدند و تسلیم شدند. این تسلیم به معنای واگذاری املاکشان به پیامبر (صلی الله علیه و اله) بود. در منابع مختلف حدیثی و تاریخی فریقین آمده که فدک از جمله املاک خالصه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود زیرا پس از این فتح، اهالی فدک صلح کرده و تسلیم شدند و این زمین به جنگ و غلبه فتح نشد.[4] بنابر آموزهای قرآنی اموالی که بدون جنگ به دست مسلمانان می افتد فی نامیده شده و ملک خالصه شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) می شود و حضرت می تواند هر گونه خواست در مورد آن تصمیم بگیرد و آن را به هر کس که خود صلاح دانست اهدا کند.[5]فدک ملک فاطمه(سلام الله علیها)
و نیز قریب به اتفاق همه مفسران شیعه و تعداد زیادی از مفسران و محدثان اهل سنت منعکس کرده اند، هنگامیکه «آیه وَآت ذَا القُربی حَقَّه (سوره اسرا، آیه26)» نازل شد پیامبر (صلی الله علیه و آله) فدک را به دختر گرامیشان حضرت زهرای مرضیه بخشیدند[6] بنابراین در زمان حیات حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) فدک در اختیار دختر بزرگوارش حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرار داشت و کارگران از جانب ایشان در فدک کشاورزی می کردند.[7] متأسفانه پس رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، ابوبکر با نادیده گرفتن این دلیل محکم اقدام به غصب فدک نمود.[8]دلایل اقدام برای بازستانی فدک
یکی از دلایلی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای بازپس گیری فدک وارد میدان شده به مسجد رفته و خطبه خواندند همین است. یعنی اینکه می خواستند به مسلمانان مدینه تفهیم کنند، ببنید چه کسی را خلیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کرده اید، خلیفه شما روز روشن ملک شخصی من را که اسناد معتبر بر ملکیت آن دارم را به ناحق تصرف کرده است. به همین جهت بود که ابوبکر در صدد بود تا تصرف غاصبانه خود را به هر وجه ممکن مشروع جلوه دهد.پس از غصب فدک نیز حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر اساس همین دلیل قصد آگاه کردن مردم را داشتند. لذا با جمعی از بانوان مدینه به سمت مسجد النبی حرکت کرده در حالیکه خود را مستور داشته مانند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قدم بر می داشتند تا وارد مسجد شده و بر ابوبکر وارد شدند. ابوبکر در مسجد نشسته بود و گروهی از مهاجرین و انصار بر گردش جمع شده بودند. برای دور ماندن حضرت از نگاه نامحرمان پرده ای در مسجد آویخته و حضرت زهرا (سلام الله علیها) خطبه فدکیه را انشاء کردند. حضرت ضمن خواندن خطبه بر این مسئله فدک پافشاری نمودند و فدک را از خلیفه مطالبه کردند.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) بحث واگذاری فدک را مطرح کدند و فرمودند پدرم در زمان حیات این ملک را به من بخشیده اند. ابوبکر گفت شاهد بیاور، و حضرت علی علیه السلام ام ایمن، و حسنین (علیهماالسلام) را به عنوان شاهد بردند؛[9] اما ابوبکر که به دنبال تضعیف پشتوانه اقتصادی حضرت علی (علیه السلام) بود شاهدها را نپذیرفت[10] و حتی در برخی از منابع آمده که به حضرت علی (علیه السلام) توهینی کرد[11].
در برخی منابع اهل سنت آمده ابوبکر از در مقابل احتجاج حضرت زهرا (سلام الله علیها) زمین گیر شد و نامه ای در مورد رد فدک نوشته و به حضرت تحویل داد اما عمر بن خطاب وارد شده و گفت این چیست؟ ابوبکر گفت برای فاطمه در مورد میراثش از پدرش نوشته ام، عمر گفت از کدام منبعی برای مردم انفاق می کنی در حالی که عرب علیه تو بپاخاسته اند. سپس نامه را گرفته و آن را پاره کرد.[13]
یک اعتراف
عالم سنی ابن ابی الحدید در این باره می گوید:« از ابن فارقی مدرس بغداد پرسیدم آیا فاطمه راست می گفت. ابن فارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین می کرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا می کرد و ابوبکر نمی توانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابن ابی الحدید در ادامه می نویسد: «ابن فارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود»[14]بنابراین حضور حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسجد:
اولا: برای مال دنیا نبود بلکه برای مسئله مهمتری بود که آن متنبه کردن مردم به اشتباه خود در مسئله جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و غصب خلافت است.
ثانیا: آن حضرت از بابت ضروت در مسجد حاضر شدند. فرمایش ایشان در مورد دوری کردن از نامحرم حتی از نابینا در شرایط عادی است؛ اما اگر ضرورت ایجاب کند مسئله فرق می کند. اگر مردانی بودند که می توانستند از حق حضرت علی (علیه السلام) دفاع کنند و کارآیی ایشان را داشتند هرگز برای خواندن خطبه و پس گیری فدک اقدام نمی کردند. البته امثال سلمان و ابوذر و مقداد و عمار بودند؛ اما در آن برهه اعتراض آنان کارآیی اعتراض حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) نداشت لذا حضرت از باب ضرورت چنین کاری کردند.
خلاصه آنکه خاک پای حضرت زهرا(سلام الله علیها) از کل فدک با ارزش تر بود اما آنچه باعث شد تا فاطمه(سلام الله علیها) به مسجد بیاید این بود که در قالب خطبه فدکیه مروری بر ارزش های اسلامی کرده و بالاتر از آن با رسوایی غاصبان خلافت جلوی بست شدن همیشگی باب ولایت را بگیرد.
پینوشت:
[1] . کشف الغمه، ج2، ص22-23
2] . محلاتی، ذبیح الله، اسلامیه، ، ج1، ص216.
[3]. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان ، ج4، ص238 ؛
[4]. طبری، تاریخ الأمم و الملوک ، أبو جعفر محمد بن جریر الطبری (م 310)، ، ج3، ص 15، الکامل فی التاریخ ، عز الدین أبو الحسن على بن ابى الکرم المعروف بابن الأثیر (م 630)، بیروت، دار صادر - دار بیروت، 1385/1965.، ج2، ص225 ؛ حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸؛
[5]. رازی، فخر، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، دار احیاء التراث،۱۴۲۰ق، چاپ سوم، ج۲۹، ص۵۰۶؛ علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1417ق، ج۱۹، ص۲۰۳.
[6] . حسینی جلالی، محمد باقر، فدک و العوالی او الحوایط السبعه فی الکتاب و السنه و التاریخ و الادب، مشهد، دبیرخانه کنگره میراث علمی و معنوی حضرت زهرا(سلام الله علیها)، 1426ق، همه تفاسیر شیعه را از ص141 به بعد مورد بررسی قرار داده است و نیز همه تفاسیر اهل سنت از صفحه 146 تا 149 مورد بررسی قرار داده است. .. شیخ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، نشر مرتضی، مهشد ، 1403ق، چاپ اول، ج1، ص 91[7]
[8]. مرحوم شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1361ش، ج۱، ص۵۴۳؛ مرحوم شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی وابسته به جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1410ق، شیخ ، ص۲۸۹ و ۲۹۰.
[9]. مرحوم شیخ کلینی، اصول الکافی، ترجمه کمرهای،قم، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۸۰۹. فخر رازی، مفاتیح الغیب، پیشین، ج۲۹، ص۵۰۶.
[10] . بلاذری، ابوالحسن احمد بن یحی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبه الهلال، 1988میلادی، بلاذری، ص۴۰.
[11] .ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به تحقیق محمد بن ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیه الله العظمی مرعشی نجفی، 1404ق، ج16، ص215؛
[12] . بلاذری، ابوالحسن احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، به تحقیق و تصحیح صلاح الدین المنجد، قاهره، مکتبه النهضه المصریه، 1956میلادی، ص۴۰ و ۴۱.
[13]. حلبی، علی بن برهان الدین،(م1044)السیره الحلبیه فی سیره الامین و المامون، دار المعرفه، بیروت، 1400ق ، ج3،ص488؛
[14] ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، پیشین، ج۱۶، ص۲۸۴.
[15]. مرحوم شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، به تصحیح حسن موسی، خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.