از مهم ترین بحران های منطقه غرب آسیا که پس از 11 سپتامبر 2001 دارای ابعاد گسترده ای بودند، می توان به بحران های افغانستان، عراق، سوریه و یمن اشاره کرد. اقدامات گروه های مسلح تروریستی در این کشورها صلح و امنیت منطقه و جهان را تهدید می کرد. حکومت هایی که گروه های مذکور در آن مستقر بودند یا توان مقابله با این گروه ها را نداشتند و یا منافع مشترکی با این گروه ها داشته و نسبت به مقابله جدی با آنان بی میل بودند.
نیروی قدس به عنوان یکی از نیروهای چهارگانه سپاه پاسداران، که مسئولیت فعالیت های نظامی برون مرزی، ارائه کمک های آموزشی، مادی و لجستیک به طیف وسیعی از نیروهای مقاومت را بر عهده دارد؛ در طول مدت حضور داعش در این کشورها به درخواست دولت این کشورها به حضور و مقابله با این گروه تروریستی پرداخته که سرانجام منجر به فروپاشی شاکله این گروه شد. با توجه به حاکم بودن اصل عدم مداخله در حقوق بین الملل معاصر، این سؤال قابل مطرح شده است که نحوه سازگاری اصل حمایت از مستضعفین در قالب اقدامات نظامی با اصل عدم مداخله در حقوق بین الملل معاصر چگونه است؟
مفهوم اصل عدم مداخله
اصل عدم مداخله، به عنوان یک مفهوم حقوقی برای اولین بار در قانون اساسی فرانسه در 1976 مطرح شد و برای اولین بار در معاهده مونتو ویدئو در بند 8 مورد استناد قرار گرفت. منشـور ملـل متحـد در بند 4 ماده 2، راجع به اصل عدم استفاده از زور صحبت می کند. در همین ماده و در بند 7، بر اصل عدم مداخله تأکید می شود و اسـتفاده از زور و یا تهدید به استفاده از زور علیه تمامیت سرزمینی یا استقلال سیاسـی کشـورهای دیگر صراحتاً ممنوع شده است. هدف از اعتبار این اصل، آن است کـه ملت ها بتواننـد بـه صورت آزاد و بدون تحمیل برنامه ای درست یا نادرست از جانب بیگانگان، سرنوشـت خود را به دست بگیرند و در صحنه بین الملل، رقابت آزاد و سازنده ای با دیگـران داشـته باشند. (ابراهیمی و دیگران 1370. 449-450)اما منشور این استثناء را محفوظ می دارد که اصل عدم مداخله به تدابیر قهری که در فصل هفتم و برای تأمین امنیت دسته جمعی لازم است، برای این که صلح به خطر می افتد، لطمه ای وارد نمی کند. استثنائات زیادی در طول سالیان متمادی بر این اصل واردشده و دیگر این اصل از حالت آمره بودن خارج شده و به صورت یک تعهد عام جهان شمول درآمده است (دکتر نسرین مصفا، رئیس انجمن ایرانی سازمان ملل متحد،1394).
مصادیق مداخلات مشروع
تشخیص اینکه چه عملی، مداخلـه یک کشور در امور مربوط به کشور دیگر محسوب می شود و چـه عملـی مداخلـه به حساب نمی آید، مشکل عمده اصل عدم مداخله اسـت. (عمیـد زنجـانی،1367،451)طرفداران مداخله، مداخله را در حالت دفاع مشـروع یـا در حمایـت از حقـوق بنیادین و اقلیت ها جایز دانسته اند. (علی بابایی،1369:531) و معتقدند که نپذیرفتن این اصل، یعنی مشروعیت مداخله خود سـبب از بـین رفـتن آزادی، استقلال و حاکمیت کشورها می شود و هر دولتی همیشه در معرض تعرض دولت های دیگر واقع می شود. (علی بابایی،531-532)
به هرحال یک سری مصادیق مداخلات مشروع یا استثنائات وارده بر اصل عدم مداخله در حقوق بین الملل شناسایی شده است.
اولین نوع مداخله مشروع مداخله نظامی کشور ثالث بر اساس دعوت کشور میزبان یکی از ابزارهایی است که در بحران های داخلی همواره استفاده می شود. حکومت تضعیف شده ای که درگیر بحران یا جنگ داخلی ست، برای رهایی از وضع موجود از کشورهای خارجی دعوت به مداخله می کند.
دومین نوع مداخله مشروع مداخله در چهارچوب یک معاهده یا در چارچوب انعقاد قرارداد بین دو کشور است؛ در این حالت ممکن است دو کشور که در حالت عادی مشکلی با هم ندارند قراردادی با هم منعقد کنند که اگر این کشورها دچار بحرانی شدند و این بحران به آستانه بالایی رسید، آن کشور به او کمک کند.
سومین نوع مداخله مشروع، مداخله سازمان های بین المللی و منطقه ای، بر اساس شرایطی که در اساسنامه آن ها درج شده است.
چهارمین مداخله قانونی و مشروع حق دفاع مشروع فردی و جمعی است که در ماده 51 منشور و اقدامات شورای امنیت برای حفظ صـلح و امنیـت بین المللی در قالب فصل 7 منشور، آمده است.
مداخلات بشردوستانه
بـا توجـه بـه ظلـم گسـترده برخـی از کشورها در اواخر دهه بیستم، امـروزه بحـث از مداخلـه بشردوستانه نیز به عنوان استثناء مطرح شده بر اصل عدم مداخله است. از آنجا که هـدف از ایـن مـداخلات، دگرگـونی ارضـی و اسـتقلال سیاسی دولت مداخله شونده نمی باشد، لذا این مداخله حاکمیت، تمامیـت ارضـی و اسـتقلال سیاسـی کشور مداخله شونده را نقض نمی کند. (کاسسه،1376:87).سـه اسـتثناء برای تهدید یا توسل به زور که در بند 4 ماده ی 2 منشور ملل ذکر شده، به قرار ذیل اند:
1. مجوز شورای امنیت تحت فصل 7؛
2. دفاع فردی و جمعی مشروع تحت ماده ی 51 منشور ملل متحد؛
3. رضایت بر تهدید و کاربرد زور در قلمرو یک دولت.
این اسـتثنائات در منشـور وجود دارد و شرایط مشروعی را ایجاد می نماید که ممکن اسـت ممانعت از کاربـرد زور نادیده گرفته شده و در چهارچوب نظام دولت محور، مداخله صورت پذیرد.
مطالعه تـاریخ مـداخلات بشردوسـتانه، بـه مـواردی نیـز برخـورد خواهیم نمود که مداخلات بشردوستانه بدون صدور هرگونه مجـوزی صـورت گرفتـه است. همچنین مداخلات بشردوستانه در کشـورهایی چون سـوریه، عـراق، لیبی و .... منجر به شکل جدیدی از مداخله گرایی غرب در سوریه شد که درصدد تغییر رژیم و بی ثبات سازی نظام های نامطلوب از منظر غرب در خاورمیانه از جمله سوریه بوده اند. از سوی دیگر ایالات متحده با پیوند زدن مفاهیم مبارزه با تروریسم و تلاش برای گسترش لیبرال دموکراسی با مداخله بشردوستانه، به دنبال پیگیری منافع هژمونیک خویش در خاورمیانه و عراق بوده تا از این طریق هزینه های مداخله با توسل به زور در عراق را کاهش دهد.
لذا باید اشاره نمود، که همان منطقی که اجازه مداخلـه بـا عناوین انسان دوستانه، بدون مجوز شورای امنیت را به دولت های مهـاجم داده اسـت، همان منطق نیز در حقوق اسلامی برای حمایت از مستضعفین، قابل اعمال است.دما در اینجا به بررسی مداخلات سپاه قدس در کشورهای اسلامی منطقه پرداخته و مورد سوریه رو باز و توضیح می دهیم.
اصل اسلامی حمایت از مستضعفین
اصل اسلامی حمایت از مستضعفین جزء اصـول اصلی و لایتغیر اسلام است لذا این مداخله حاکمیت، تمامیـت ارضـی و اسـتقلال سیاسـی کشور مداخله شونده را نقض نمی کند. به عنوان نمونه با اشغال بخش هایی از سرزمین عراق و سوریه توسط گروهک تروریستی داعش، بسیج مردمی عراق یا حشدالشعبی در سال ۲۰۱۴ با کمک و همکاری نیروی قدس سپاه در عراق تشکیل شد و در سال ۲۰۱۶ با اکثریت آرای مجلس عراق در کنار ارتش به عنوان یک نیروی نظامی رسمی تحت نظر مستقیم نخست وزیر به رسمیت شناخته شد و نقش مهمی در مبارزه با داعش ایفا کرد و یا مسلمان بودن بوسنیایی ها و عدم برخورداری آنان از نیروی نظامی قابل توجه موجب نخستین حضور رسمی نیروی قدس سپاه در حمایت از مسلمانان اروپا و مقابله با دشمنان اسلام مربوط در جنگ بوسنی شد.یکی دیگر از کشورهای مهمی که به دلیل اشتراکات مذهبی، فرهنگی و زبانی همیشه برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت بوده، کشور افغانستان است؛ بنابراین نیروی قدس سپاه با پی بردن به این اهمیت و رنج و مشقت هایی که مسلمانان افغانستانی متحمل می شدند، به یاری رسانی به آن ها اقدام کرد..مداخله ایران در سوریه:
بحران اخیر در سوریه در سال 2011 آغاز شد که طی آن اعتراضات مردم شهروندان حمص، با واردکردن تروریست های تکفیری توسط کشورهای خارجی به این کشور، به جنگ داخلی بدل شد . با روشن شدن ماهیت گروه تروریستی داعش، مشخص شد که فعالیت این گروه تروریستی در سوریه و عراق، صلح و امنیت جهانی را درخطر جدی و بالفعل قرار می دهد. با توجه به عدم اقدام مناسب از سوی شورای امنیت که مقام تصمیم گیر و ذیصلاح در خصوص این موضوع است، ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا بدون رضایت شورای امنیت و دولت سوریه شکل می گیرد و بحران سوریه وارد مرحله جدیدی از درگیری یعنی مخاصمات مسلحانه بین المللی شد.جمهوری اسلامی ایران باهدف حفظ بقای دولت سوریه، به عنوان متحدی راهبردی، وارد بحران داخلی این کشور شده و در راستای حمایت همه جانبه، مستشاران نظامی خود را به صورت وسیعی به این کشور گسیل داشته که هدف از آن، حمایت از مستضعفین،جلوگیری از عدم گسترش جنگ به سایر بلاد اسلامی و نفوذ بیشتر در خاورمیانه و افزایش امنیت ملی ایران بوده است.
بنا بر قانون اساسی، سپاه پاسداران، نه تنها حفظ و حراست از مرزها، بلکه بار رسالت مکتبی- یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده دار خواهند بود که مصداق آیه 60 سوره انفال در قرآن کریم است: (وَ اَعِدُوالَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَه وَ مِن رِباطِ الخَیل تُرهِبوُن بِه عَدُوَالله وَ عَدُوَّکُم وَ آخَرین مِن دوُنَهُم(. بر طبق این آیه ، در برابر دشمنان خدا، باید مسلمانان همه و قوای خود را آماده گردانند و خویش را مجهز نمایند.
جمهوری اسلامی ایران، طبق آیه مذکور، حضور مستشاری در سوریه یافته و حمایت همه جانبه از آن کرده است تا دشمنان تکفیری آن، نابود شوند.از منظر هویتی نیز، سوریه یکی از اعضای مهم محور مقاومت است که در برابر استکبار، در کنار ایران ایستاده و روابط مستحکمی با محور اصلی مقاومت، یعنی ایران دارد. به علاوه سوریه، خط پشتیبانی محور دیگر مقاومت، یعنی حزب الله لبنان است، که هر دو، در برابر رژیم اسرائیل قرار دارند.
در راهبرد امنیتی ایران، به ویژه در جنگ داخلی سوریه، همواره این مهم تکرار شده است که جمهوری اسلامی ایران با حضور در سوریه، در حال جلوگیری از رشد تروریست های تکفیری در منطقه است و چنان چه دولت سوریه سقوط کند و این کشور پایگاه اصلی دولت اسلامی عراق و شام، داعش و دیگر گروه های این گونه شود، با توجه به اینکه داعش در عراق هم حضور داشت، تکفیری ها به مرزهای ایران نزدیک خواهند شد و موازنه قوا در منطقه به نفع رقبای ایران یعنی عربستان و ترکیه و به ویژه آمریکا تغییر خواهد کرد، بنابراین، مقابله با آن ها در سوریه، نه تنها معادل حمایت از مقاومت است، بلکه موجب حل بحران امنیتی سوریه خواهد شد و لاجرم افزایش امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در پی خواهد داشت. امری که ایران توانست، با یاری روسیه، به آن دست یابد و اینک این دولت سوریه است که توانسته در این جنگ پیروز شود، به طوری که تنها نقاط بسیار کوچکی وجود دارد که این دولت در آن ها حاکمیت ندارد که البته در آن ها نیز در حال پیروزی نهایی است.