یکی از اصلی ترین و پر چالش ترین موضوعات مخصوصا در 42 سال اخیر مسئله زن و به خصوص مسئله پوشش زنان است که علی القاعده با تغییر نسل ها تغییراتی در آن رخ می دهد؛ در این میان سه دیدگاه وجود دارد که پرداختن به هرکدام فصل مفصلی برای فیصله می خواهد و باید گذرا به آن ها اشاره کرد تا مغز مطلب نمایان شود. آن سه نگاه عبارتند از:
نگاه مبتنی بر تحجر:
یکی از دیدگاه ها در خصوص مسئله پوشش و ظاهر زن دیدگاهی است که مبتنی بر تحجر است و هیچ گونه تغییری را در ظاهر زن و حتی حضوراجتماعی او بر نمی تابد؛ در این نگاه زن صرفا خدمت کاری است که باید در پستوخانه ها نگه داری شود و حق ظهور و بروز اجتماعی ندارد! او باید در پوشیده ترین حالت از خانه خارج شود و تحت هیچ شرایطی با هیچ مرد نامحرمی صحبت نکند؛ در این نگاه زن ملک مرد است و همه گناه جامعه به تار موی او بر می گردد؛ این نگاه که به نوعی نگاه قجری و خان مآبانه است زن را در محدود ترین حالت نگه می دارد و از ترس آنکه نبادا گناهی در جامعه صورت پذیرد به جای راه حل صورت مسئله یعنی حضور زن را پاک می کند؛ صاحبان این نگاه با فهم غلط از آیات و روایات زن را به مثابه رباتی می دانند که هیچ حس و تمایلاتی ندارد و باید با یک دکمه خاموش و روشن شود؛ آن ها در مقابل بی حجابی و بد حجابی که البته گناه و معصیت است موضعی تهاجمی گرفته و حتی به لعن و نفرین و برگزاری راهپیمایی علیه زنان کم حجاب می پردازند و با شعار نویسی روی دیوارها و کارهایی از این قبیل سعی می کنند خود را فردی مجاهد و متشرع نشان بدهند.ثمره این نوع نگاه چیزی جز به وجود آمدن یک جامعه دوقطبی و تقابل های اجتماعی نیست؛ این نگاه متحجرانه باعث می شود تا در زمانی که فضای سیاسی اجازه تخلف از هنجارهای دینی را می دهد کسانی که مدتی را در حصار و منگنه بوده اند به عقده گشایی بپردازند و صحنه هایی را به وجود بیاورند که زبان از بیان آن شرم داشته باشد.از طرفی حاشیه سازی های متعدد حول محور این نگاه متحجرانه باعث شده است تا سالیان سال زشتی ها بزرگتری مانند فاصله طبقاتی و مفاسد اقتصادی در درجه دوم اهمیت رسانه ای قرار بگیرند و در واقع بی حجابی زنان را پوششی برای سایر زشتی ها قرار دهند.
نگاه مبتنی بر سیاست
دومین نگاهی که بر مسئله پوشش زنان وجود دارد نگاه مبتنی بر سیاست است؛ در این نگاه جریان ها سیاسی سعی می کنند با استفاده از ضعف های عمل کردی در سال های گذشته و حساسیت های به وجود آمده در حوزه زنان با وعده های ساختار شکنانه سبد رای خود را سنگین تر کنند در این نگاه زن در واقع یک کالای سیاسی است که وجه المصالحه پیروزی جریان های سیاسی شده است؛ سیاسیون در این نگاه زن ایرانی را بسیار با اهمیت می دانند! البته نه برای همیشه و نه برای مسائل مهم؛ بلکه آن ها زن ایرانی را برای پر کردن میتینگ های سیاسی و سنگین کردن سبدهای رای با وعده های پوچی که اگر محقق هم بشود دردی از جامعه زنان دوا نخواهد کرد، مانند اختیاری کردن مسئله حجاب و آزادی روابط خارج از قاعده؛ به بازی سیاست می گیرند و دست آخر آنکه بر کرسی می نشیند جز تصویری آن هم از رسانه چیزی برای جامعه زنان به همراه ندارد و ارباب وعده های فراموش شده اسمش می شود رئیس جمهور یا نماینده مجلس!نگاه مبتنی بر حکمت
سومین نگاه که نگاهی بسیار راه گشا و تعالی بخش است نگاه مبتنی بر حکمت است،حکمتی که متخذ از آیات و روایات قرآن است در این نگاه زن به عنوان انسان و اشرف مخلوقات، به عنوان کسی که خدا به صراحت کرامت او را با صفت آدمیت پذیرفته است ، به عنوان یک موجود متعالی شناخته می شود، موجودی که در ملک کسی نیست و حق حیات اجتماعی دارد و همانگونه که حضور اجتماعی مرد حدود و ثغوری دارد حضور اجتماعی او نیز قواعدی دارد که باید مراعات شود.صاحبان نگاه مبتنی بر حکمت فقط زمانی می توانند به این نگاه برسند که پنبه هر دو نگاه گذشته را زده باشند و آتش تحجر و منفعت طلبی سیاست ورزانه را در خود خاموش کرده باشند؛ آن ها اگر ببینند یکی از جامعه زنان به اشتباه در مسیری خطا قدم برداشته است نه او را مانند متحجرین تکفیر و ترد می کنند و نه چون سیاسیون به چشم گوشت قربانی به آن نگاه می کنند! بلکه او را انسان شریفی می دانند که نقصی دارد و عاشقانه باید برای رفع نقص او تلاش مهرورزانه کرد؛ مقام معظم رهبری(حفظه الله) به عنوان سکان دار اسلام در عصر حاضر به صراحت این نگاه را داشته و از اعلام آن هیچ ابائی نداشته اند ایشان در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی بعد از بیان مسئله لزوم مدارا می فرمایند:
همه دختران بی حجاب حاج قاسم
بر خلاف بسیاری از افراد که تلاش زیادی در جهت نفهمیدن دارند! اما سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی نه تنها مسائل را در عرصه های مختلف به خصوص سیاست و فرهنگ خوب می فهمید بلکه با آنکه گاه صحبت در موضوعی خلاف نظرعده ای خاص در کشور از جنگ با داعش هم سخت تر است، اما او شجاعانه مواضع خود را اعلام و به صراحت از آن دفاع می کرد؛ یکی از موضوعات مهمی که ایشان مطرح کرد و باعث محبوبیت آن بزرگوار البته بعد از شهادت و سبک تر شدن شبکه سانسور نسبت به افکار و عمل کردهای او شد مواضع او در خصوص دختران بی حجابی است که هر از گاهی طعم تلخ تحقیر توسط برخی از نهادها و صاحبان تریبون را می چشند؛ سردار سلیمانی با اعتراض نسبت به دسته بندی های سیاسی و اجتماعی در گلایه ای دردمندانه می فرماید:من و آدم های خودم! من و رفقای خودم! من و مریدهای خودم! این بی حجاب است! این با حجاب است! این چپ است! آن راست است! این اصلاح طلب است! او اصول گرا است! خب پس چه کسی را می خواهید حفظ کنید؟! همان دختر کم حجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست.
این نگاه حاج قاسم نشان می دهد که او به خوبی از پیشوای خود سرمشق گرفته است و روح مهرورزی او نه تنها در نبل و الزهرا بلکه در خیابان های تهران همان جایی که خیلی ها به جای تلاش برای اصلاح به لعن و نفرین دختران این سرزمین مشغولند برای او دغدغه درست می کند دغدغه ای به اسم اصلاح.