اختلال اضطراب چیست؟
در «اختلال اضطراب»، دائماً با احساس ترس و دلهره دستوپنجه نرم میکنید؛ شدت آن زیاد است و بعضاً شما را از پا میاندازد. این نوع اضطراب ممکن است باعث شود کارهایی را که از انجامشان لذت میبرید کنار بگذارید. در موارد شدیدتر حتی ممکن است باعث شود آسانسور سوار نشوید، از خیابان عبور نکنید و یا حتی از منزل بیرون نروید. این نوع اضطراب اگر درمان نشود وضعیت وخیمتری پیدا میکند. در میان انواع «اختلالات اضطراب»، شایعترین نوع «اختلال عاطفی» محسوب میشود و هر کسی را در هر سنی میتواند مبتلا کند. طبق اعلام «انجمن روانپزشکی آمریکا»، احتمال بروز «اختلال اضطراب» در زنان نسبت به مردان بیشتر است.
انواع اختلالات اضطراب کدام هستند؟
اضطراب، زیربنای اصلی برخی از بیماریها است که عبارتاند از:اختلال هراس یا وحشتزدگی (Panic Disorder): فرد مبتلا در مواقعی که اصلاً انتظارش را ندارد مکرراً دچار حملات ترس میشود. این افراد چهبسا دائماً با این دلشوره زندگی کنند که الان است حمله هراس بعدی رخ دهد.
ترس بیمارگونه (Phobia): ترس بیش از حد از شیء، موقعیت یا فعالیت خاص.
اختلال اضطراب اجتماعی (Social Anxiety Disorder): ترس شدید از قضاوت دیگران در موقعیتهای اجتماعی.
وسواس فکری (Obsessive-Compulsive Disorder): تکرار افکار غیرمنطقی که شما را به سمت انجام رفتارهایی خاص و تکراری سوق میدهند.
اختلال اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder): ترس از دوری از خانه یا عزیزان.
اختلال اضطراب ترس از بیمار بودن (Illness Anxiety Disorder): فرد در این نگرانی به سر میبرد که نکند بیمار باشد. به این اختلال قبلاً مالیخولیا گفته میشد.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): اضطرابی که پس از وقوع یک سانحه آسیبزا در فرد پدید میآید.
علائم اضطراب چه هستند؟
اضطراب در هر فردی که آن را تجربه میکند با علائم متفاوتی بروز میدهد و از حس اینکه پروانه در شکم فرد پر میزند تا ابتلا به تپش قلب متغیر است. ممکن است حس کنید کنترلتان را از دست دادهاید بهگونهای که گویی بین مغز و بدنتان شکاف افتاده است. از موارد دیگری که منجر به تجربه اضطراب در افراد میشوند میتوان به کابوس دیدن، حمله هراس و یا هجوم افکار و خاطرات دردناکی که نمیتوانید آنها را کنترل کنید، اشاره کرد. ممکن است کلاً با احساس ترس و نگرانی سر کنید و یا از مکان یا رویداد خاصی بترسید. علائم اختلال اضطراب فراگیر عبارتاند از:افزایش ضربان قلب
نفسنفس زدن سریع و متوالی
بیقراری
عدم تمرکز
بدخوابی
چهبسا ممکن است که علائم اضطراب شما با دیگران کاملاً متفاوت باشد و لذا مهم است تا در مورد تمام چیزهایی که باعث بروز اضطراب میشوند بدانید.1
همانطور که زندگی افراد با هم متفاوت است، تجربهای هم که از اضطراب دارند متفاوت است. به همین دلیل شاید راهکاری که برای یکی مؤثر واقع شود، برای دیگری کاملا بیفایده باشد.
اضطراب همیشه بخشی از زندگی من بوده و هست. همیشه میخواستم همه چیز را تحت کنترل خودم داشته باشم ولی اینکه نمیتوانستم همه چیز را پیشبینی کنم – و برایشان برنامهریزی کنم – باعث اضطرابم میشد.
در سالهایی که با اضطراب زندگی کردم، درسهای زیادی گرفتم که مهمترینشان این است: این خودِ ما هستیم که در مورد درمان بیماریمان تصمیم میگیریم. نوشداروی شما هر چه باشد، چه جلسات روانشناسی، چه یوگا، چه تمدد اعصاب یا دارودرمانی (یا ترکیبی از آنها) فقط روشی که منحصرا مناسب شماست، باعث سلامتیتان خواهد شد.
منظورم این نیست که شما در این مسیر تنها هستید و تمام مسئولیت روی دوش خودتان است. همهی ما به همراهی و حمایت عاطفی دیگران احتیاج داریم. درکی که عموم مردم از بیماریهای روانی دارند، هنوز از خیلی جهات اشتباه است و باعث آسیب دیدن افراد بیمار میشود. فراموش نکنیم، همدردی با دیگران، تفاهمات را برجسته و اختلافات را کمرنگ میکند.
اگر دوست، همسر یا یکی از اعضای خانوادهی شما با اضطراب دست و پنجه نرم میکند، سعی کنید هیچوقت این پنج جمله را به زبان نیاورید. در این صورت میتوانید بهتر با هم ارتباط برقرار کنید.
«خوشحال باش دیگه»
متأسفانه قضیه به این سادگی نیست. برای افرادی که دچار اضطراب هستند، وقتی به دلیلی ناراحت هستند، خوشحال بودن خیلی سختتر از چیزی است که به نظر میرسد. معلوم است که میخواهیم خوشحال و آرام باشیم، اما اینکه به ما بگویید چه حسی داشته باشیم، حالمان را بهتر نمیکند. در واقع باعث میشود احساس کنیم ما را نمیفهمید یا اشتباه در موردمان قضاوت میکنید.2
«آروم بگیر»
بله، آرامش خیلی حس خوبی ست. اما دوباره میگویم، اینکه به کسی بگویید فلان حس را داشته باش، بدون اینکه راه و روشش را بگویید، سریعترین راه برای به انزوا کشاندن اوست. اگر میخواهید به کسی که دوستش دارید کمک کنید تا آرامش داشته باشد، انتقال تمرکزش بر روی درست نفس کشیدن، میتواند کمک بزرگی باشد.
«ادای دیوونهها رو در نیار»
اضطراب موجود ناشناختهای است. عکسالعمل افرادی که اضطراب دارند، در شرایط مختلف، ممکن است از دید دیگران بیمنطق به نظر برسد. حتی بعضی اوقات امکان دارد خودمان هم نتوانیم دلیلی برای ناراحتیمان پیدا کنیم. جدا از اینکه به نظر شما چه کسی حق دارد مضطرب باشد و چه کسی حق ندارد؛ وقتی کسی را «دیوانه» خطاب میکنید، نباید توقع عکسالعمل مثبتی داشته باشید.
«قدر داشتههاتو بدون»
شاید این بدترین حرفی باشد که تا به حال شنیدهام. همیشه سعی کردم قدردان نعمتهای زندگیم باشم و اینکار را رفتاری سالم میدانم. اما اضطراب و قدردانی تقریبا هیچ ربطی به هم ندارند. مبارزه کردن با اضطراب (یا هر اختلال دیگری) باعث نمیشود حقنشناس باشید. این لکهی ننگ همیشه روی مبتلایان به اضطراب بوده است و باعث میشود این افراد حس بدی نسبت به خودشان داشته باشند.
«فکر میکنی مریضی ولی اشتباه میکنی»
تپش قلب، دستهای عرق کرده و خیس و نفسهای بریده بریده نشان میدهند که اضطراب توهمی نیست که در گوشهای از مغز جا خوش کرده است. برای ما اضطراب کاملا واقعی است و همه جا احساسش میکنیم. اگر به ما بگویید احساسی که داریم فقط یک توهم است، مثل این است که به کسی که پایش شکسته بگویید دردی که حس میکند خیالی بیش نیست.از همهی این حرفها که بگذریم، همهی ما انسانیم. اگر میخواهیم در مورد بیماریهای روانی دید بهتری داشته باشیم، اولین گام این است که محیطی را فراهم کنیم که همه احساس کنند همانطور که هستند در جامعه پذیرفته میشوند و اطرافیانشان تحت هر شرایطی دوستشان دارند.3
پی نوشت:
1.www.blog.faradars.org
2.www.tehrannews.ir
3.www.chetor.com