افسردگی همسران: مشکلی شایع و رایج؟
یادتان باشد شما تنها کسی نیستید که دچار مشکل افسردگی در زندگی خانوادگی تان هستید. این موضوع در سراسر جهان قربانیان زیادی دارد.مثلا در کشور آمریکا حدود ۱۹ میلیون نفر مبتلا به افسردگی هستند. در برخی آمارها اعلام شده است که ۴۲ درصد از افراد، افسردگی را بهعنوان مشکل اصلی زندگی زناشوییشان عنوان نموده اند. بدیهی است که وجود چنین مشکلی، زندگی زناشویی را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
اما همچنان کورسوی امیدی وجود دارد: از هر چهار نفر، یک نفر معتقد بوده است که افسردگی در زندگی خانوادگی باعث تحکیم خانوادهشان شده است.
امیلی اسکات لو (Emily Scott-Lowe)، استاد دانشگاه پِپِردین در رشتهی مددکاری اجتماعی است.
او معتقد است که تشخیص و درمان افسردگی در زندگی زناشویی تغییرات زیادی ایجاد میکند. این تلاش برای درمان، در خانواده تأثیر مثبت دارد.
از میان زوجهای درگیر با این مشکل ۳۳ درصد بهدنبال درمان افسردگی هستند. از این ۳۳ درصد که از کمک حرفهای برای درمان بهره میبرند، ۸۰ تا ۹۰ درصد مشکل را با رضایت پشت سر خواهند گذاشت و تقریبا همه نتیجهی مثبت اقدامات حرفهای و درمان درست را مشاهده خواهند کرد.
یادتان باشد که افسردگی مشکل ساده و پیشپاافتادهای نیست. افسردگی نیز مانند دیابت، بیماریهای قلبی یا آرتروز، مشکلی جسمانی است پس اگر همسرتان افسرده شده با نسخههایی کلیشهای و کلی مثل: «شاد باش بابا…»، «سعی کن بهش فک نکنی» و … به او کمکی نخواهید کرد.
زیرا افسردگی همراه با ایجاد تغییراتی در مواد شیمیایی مغز است که باعث میشود خلقوخو، افکار، خواب، اشتها و کنترل عصبانیت در فرد تحت تأثیر قرار بگیرد.
عوامل وراثتی نیز بسیاری از ما را در معرض ابتلا به افسردگی قرار میدهند. عوامل شروع افسردگی متعدد و مختلف هستند، مثلا استرس شدید، مشکلات مالی، تغییر یا فقدانی بزرگ در زندگی، تولد فرزندی جدید در خانواده، پدر یا مادر شدن و حتی برخی از بیماریها و داروها نیز ممکن است باعث ایجاد افسردگی بشوند.
خودِ ازدواج کردن هم امکان ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد. از هر ۱۰ عروس، ۱ نفر به افسردگی پس از ازدواج دچار میشود و بیش از نیمی از مردان و زنانی که ازدواجی ناموفق دارند، در معرض افسردگی هستند.
شاید علت این مسئله، مشکلات ازدواج باشد. برخی از متخصصان نیز بر این باورند که پشت مشکلات و دغدغههایی که برای ازدواج وجود دارد، نوعی افسردگیِ تشخیص داده نشده، پنهان است.
برای کمک به بهبود همسر افسرده تان، چه کارهایی میتوانید انجام بدهید؟
۱. نسبت به تغییرات کوچک هوشیار باشید
افسردگی خیلی آرام و نامحسوس وارد زندگی میشود. ممکن است علت تغییر احوالات همسرتان را در هزار و یک چیز مختلف مثل به دنیا آمدن فرزند، اوقات سخت کاری و … معنی کنید.اما واقعیت این است که مدتی طول میکشد تا دریابید هیچیک از دلایلی که بهعنوان علت تغییر حالواحوال همسرتان پیدا کردهاید، درست نیستند.
ریشه و علت تغییر احوال چیزی نیست جز افسردگی. کشف افسردگی در زندگی کمی زمان میبرد، زیرا افسردگی خیلی ناخوانده و با حضوری نامرئی خود را به خانهی شما دعوت میکند.
در چنین شرایطی، همسر سالم باید مدیریت اوضاع را بهدست بگیرد. زیرا در خلال مشکل، فرد افسرده قادر نیست که مشکل خود را حس کند و از دیگران کمک بگیرد. در این مواقع، فرد آنچنان سُست و بیحال میشود که نمیتواند اقدام مؤثری برای خود انجام بدهد.
گاهی نیز فرد افسرده فکر میکند بهتنهایی قادر به حل مشکل خود است بنابراین از دیگران کمک طلب نمیکند.
اگر احساس کردید که همسرتان مطابق معمول عمل نمیکند، احساساتش عوض شدهاند و تفکراتش مانند همیشه نیست، کمی در رفتارش دقیق بشوید و از خود بپرسید که مبادا دچار افسردگی شده است. اما در همین مرحله باقی نمانید. البته علائم افسردگی در مردان و زنان با هم متفاوت ظاهر میشود.
۲. به موقع اقدام کنید
نگذارید کار از کار بگذرد و فرد افسرده به عمیقترین لایههای افسردگی و انزوا برسد. هرقدر افسردگی بیشتر و بیشتر پیش برود، حل آن سخت تر خواهد شد و زندگی زناشویی و خانوادگی بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.پس به هیچ عنوان با الگوبرداری از روشهای قدیمی و نامناسب، مشکلاتی مانند ترک اعتیاد فرد را به حال خود واگذار نکنید.
این کار باعث میشود درمان و راه بازگشت به جاده سلامتی و شادی تقریبا غیرممکن بشود.
خیلی از افرادی که به افسردگی مبتلا هستند نهایتا به خودکشی فکر میکنند. خودکشی در مردان بیشتر از زنان است.
افسردگی و سایر اختلالات و مشکلات روانی از دلایل اصلی خودکشی در افراد هستند. حدود ۶۰ درصد از افرادی که مرتکب خودکشی میشوند، افسردگی شدید یا خفیف دارند یا از سایر اختلالات خلقی و روحی رنج میبرند. لازم به ذکر است که احتمال خودکشی در مردان ۴ برابر زنان است. 1
3. او را از افسردگی خود مطلع کنید
اگر فکر میکنید همسرتان دچار افسردگی شده است، خیلی واضح و مستقیم به او نگویید افسرده شده و باید به پزشک مراجعه کند.باید مشکل را به طور غیرمستقیم با همسرتان در میان بگذارید.
مثلا به او بگویید: «به تازگی اشتهایت را از دست دادهای و همانند قبل انرژی نداری» یا «اگر موافقی به پزشک مراجعه کنیم تا دلیل خستگی و کمبود انرژیات مشخص شود».
باید با برنامهریزی و درایت او را نزد پزشک ببرید تا ناراحت نشود و در مقابلتان گارد نگیرد.
پیشنهاد میکنیم به او بگویید: «باید همانند قبل سرحال و پرانرژی باشی عزیزم، من هفتهی آینده وقت دکتر گرفتهام، موافقی با هم بریم؟»
4. در تشخیص افسردگی همسرتان را همراهی کنید
خیلی از نشانههای افسردگی با علائم ابتلا به دیابت، لوپوس، بیماریهای قلبی، عفونتهای ویروسی، دردهای مزمن و غیره مشترک است.البته پیامدهای مصرف قرصهای ضدبارداری و عوارض برخی داروها مانند داروهای درمان آکنه، هرپس، سرطان، داروهای فشارخون و کلسترول بالا و غیره علائمی همانند افسردگی در فرد ایجاد میکند. حتما به پزشک مراجعه کنید تا مشخص شود واقعا مبتلا به افسردگی هستید یا نه؟
پس ابتدا باید دلیل و ریشهی افسردگی در فرد مشخص شود. برای این منظور، همسرتان را نزد پزشک متخصص ببرید و در تشخیص افسردگی همراه او باشید.
فردی که دچار افسردگی است، کنترل دقیقی روی شرایط خود ندارد. از او بخواهید در اتاق پزشک نیز همراهیاش کنید زیرا فرد مبتلا به افسردگی تمرکز لازم برای توجه به صحبتها و نسخههای پزشک را ندارد. 2
5. به دنبال درمان مناسب باشید
اگر درمان افسردگی به موقع و به درستی انجام شود، نتایج بسیار خوبی به دنبال خواهد داشت. در 90 درصد موارد فرد افسرده با پیگیری مشکل خود میتواند به روال عادی زندگی بازگردد. البته درمان افسردگی نیاز به تشخیص و درمان مناسب دارد.معمولا دارو یا مشاوره تجویز میشود که برحسب شرایط فرد، هر یک از این دو یا ترکیبی از آنها موثر خواهد بود. در هر حال برای انتخاب درمان مناسب صبور باشید.
مصرف قرصهای ضدافسردگی یا راهکارهای رواندرمانی و مشاوره مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT)، جلسات مشاوره بینفردی و غیره هریک تاثیرات خود را روی هر فرد دارد.
برای پیدا کردن درمان مناسب تلاش کنید تا همسر افسرده شما شادی و انرژی قبل را به دست آورد و زندگیتان در مسیر خوشبختی و سلامت قرار گیرد.
شاید یافتن روش درمان مناسب کمی زمانبر باشد اما مطمئنا ارزشش را دارد.
۶. به نیازهای خود توجه کنید
افسردگی همسر بسیار سخت است و محیط خانه را تحت الشعاع قرار میدهد، اما باید بپذیرید که زندگی کماکان ادامه دارد.نباید خود را قربانی این شرایط کنید. مثلا ایجاد ارتباطات اجتماعی، رسیدگی به خوردوخوراک و… باید مانند قبل پیش برود.
اگر شما به خوبی به خودتان برسید، تواناییتان برای کمک به همسرتان نیز بیشتر میشود و سریعتر میتوانید این مشکل را در کنار هم حل کنید.
شما باید مثل سابق به اهداف و علاقه تان بپردازید. 3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.ucan.com
3.www.mindtoolbox.ir