سندرم تک فرزندی چیست؟

سندروم تک‌ فرزندی به این باور اشتباه اشاره دارد که کودکانی که خواهر و برادر ندارند خصوصیات نامطلوب متعددی از خود بروز می‌دهند. این موضوع برخی از والدین را بسیار مضطرب می‌کند و باعث می‌شود فقط به همین دلیل فرزند دوم به دنیا ‌بیاورند. شاید شما تک‌فرزندی هستید که در تمام دوران کودکی برچسب لوس‌بودن را بر خود تحمل کرده‌اید. شاید هم پدر یا مادری هستید که با شنیدن این نقل‌قول‌ها، نگران آینده یگانه فرزندتان شده‌اید.
جمعه، 10 ارديبهشت 1400
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ایوب شهبازی
موارد بیشتر برای شما
سندرم تک فرزندی چیست؟

علائم سندرم تک فرزندی چیست؟

از جمله علائمی که به خوبی می توانند به سمت عوارضی آشکار در این کودکان بروند، به شرح زیر می باشد:

خجالتی بودن.

صحبت کردن با یک دوست خیالی و یا صحبت با خودشان.

بلوغ این کودکان کندتر از کودکان معمولی می باشد

این کودکان هیچ مشکلی را به اشتراک نمی گذارند و ترجیح می دهند با آن زندگی کنند.

با شادی مشکل جدی دارند و نمی خواهند شاد باشند.

خیلی استثنایی هستند و رفتار خوبی با دیگران ندارند.

نگرش رقابتی شان کم می باشد و ممکن است حتی به نظر حس حسادت باشد.

در معرض توجه زیادی در همه وقت قرار دارند.

گاهی اوقات هم خودکفا می باشند.

خیلی احساسی و دارای عزت نفس می باشند.

تمایل به این دارند که در همه چیز اعتبار داشته باشند.

با مسائل زیادی در کار تیمی روبرو می شوند و اغلب هم از انجام آن عاجز می مانند.

نمی خواهند هیچ چیز را با کسی در میان بگذارند.

با سختی های زیادی در زندگی خودشان روبرو می شوند و ترجیح می دهند خودشان تنها زندگی کنند.

پیوند خانوادگی یا دوستی شان را گسترش نمی دهند و همچنان تنها می مانند. 1

سندرم تک فرزندی چیست؟
 

نتایج تحقیقات اخیر درباره سندروم تک‌فرزندی چه می‌گویند؟

در صد سال اخیر، پژوهش‌های زیادی انجام شده تا صحت شایعۀ سندروم تک‌فرزندی را امتحان کنند.

جالب است بدانید با اینکه این تئوری با فرهنگ ما عجین شده، در تحقیقات امروزی بی‌اساس تلقی می‌شود! البته برخی از تحقیقات امروزی با آن موافق‌اند؛ اما از سال ۱۹۷۰ به‌بعد اتفاق‌نظر بر این است که آن یافته‌های اولیه غیرعلمی و ناقص بوده و فقط سبب ایجاد شایعۀ سندروم تک‌فرزندی شده‌اند!

آن پژوهش اولیه در دوره‌ای انجام شده که خانواده‌ها بیشتر حاشیه‌نشین بوده‌اند.

به همین دلیل، تک‌بچۀ خانواده محیط منزوی‌تری را تجربه می‌کرده و فقط با بزرگ‌سالان در ارتباط بوده است؛ پس شاید بتوان گفت نتیجه این تحقیق با درنظر‌گرفتن شرایط زمانی خود اعتبار داشته است، اما در عصر حاضر این پژوهش اولیه به حدی از نظر علمی بی‌اعتبار است که در ۲۰ سال گذشته بررسی قابل‌توجه دیگری در این خصوص انجام نشده است. همچنین استفاده از کلمه «سندروم» نیز دیگر برای این اصطلاح بی‌معنی به نظر می‌رسد.
 

نتایج تحقیقات و یافته‌های امروزی

متخصصان امروزی بر این باورند که ‌عوامل متنوعی بر شخصیت کودکان اثرگذار است. واقعیت این است که طبیعتِ برخی از بچه‌ها خجالتی، محتاط و درون‌گرا است و تعداد فرزندان یگانه عامل تعیین‌کننده در شکل‌گیری این خصوصیات نیست.

با این حال، سندروم تک‌فرزندی چنان تأثیری بر باور عموم داشته که مردم همواره رفتارهای منفیِ این خردسالان را به تک‌بودنشان ارتباط می‌دهند؛ در صورتی که چنین رفتارهایی ممکن است از کودکان خانواده‌های پرجمعیت هم سر بزند.

بررسی‌‌های اخیر نشان می‌دهد تک‌بچه‌بودن لزوما باعث نمی‌شود او با فرزندان خانواده‌های پرجمعیت تفاوتی داشته باشد.

سندروم تک‌فرزندی کودک را فردی ضداجتماع و خودمحور نمی‌کند. متخصصی که بیش از ۴۰ سال از زمان خود را صرف تحقیق درمورد تک‌فرزندها کرده یافته‌های قابل‌توجهی را ارائه داده است. او به این نتیجه رسیده که توجه ویژه‌ای که این بچه‌ها دریافت می‌کنند ممکن است حتی نکته مثبتی باشد.

آنها وابستگی کمتری دارند، شاید چون از محبت محروم نبوده‌اند، برای دریافت توجه وارد رقابت نشده‌اند و نیز حمایت عاطفی لازم را دریافت کرده‌اند.

همین موضوع بلوغ آنها را پرورش می‌دهد و اجازه می‌دهد هویتی قوی برای خود بسازند.
 

برخی ویژگی‌ های مثبت تک‌فرزندها

تعداد ۱۱۵ تحقیق دیگر را نیز همین متخصص جمع‌بندی کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهند تک‌فرزندان، در بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی و دستاوردها و انواع معیارهای هوش‌، حتی برتر از کودکان خانواده‌های پرجمعیت هستند؛ برای مثال، نتیجه‌گیری تحقیقی می‌گوید تک‌فرزند‌‌ها با اعتمادبه‌نفس، سازمان‌یافته و بلندپروازند.

همچنین از نظر برخی کارشناسان، این حقیقت که آنها زمان زیادی را در تنهایی صرف می‌کنند نیز امتیاز است.

آنها عموما خلاق و متمرکز می‌شوند، چون مجبورند یاد بگیرند چطور خود را سرگرم کنند. به‌علاوه، پیوند میان این کودکان و والدینشان نیز قوی‌تر است.

البته روان‌شناسان انکار نمی‌کنند که فرزندانِ بدون خواهر و برادر ممکن است در معرض برخی نقایص اجتماعی باشند (گرچه این مورد قابل‌تعمیم به کل نیست)؛ پس اگر دختر یا پسر شما خجالتی است، سریع به تعداد فرزندانتان ربطش ندهید. ممکن است دلایل مختلفی در آن دخیل باشند.

شاید هم اصلا دلیلی نداشته باشد و بتوان به‌سادگی گفت که سرشت زیبای این کودک خجالتی است.

گاهی هم رفتارهای خود والدین به توسعه خصوصیاتی در کودک دامن می‌زند که به سندروم تک‌فرزندی معروف شده است.


معایب تک فرزندی

بلر می‌گوید: تک فرزندی نکات منفی نیز دارد، یکی این است که حتی با بهترین تلاش والدین برای اینکه کودک وقت زیادی را با همسالان خود بگذراند، اغلب کمی احساس ناخوشایند دارد. این تا حدودی بدان دلیل است که این برخوردها معمولاً در یک مکان تحت نظارت مانند مهدکودک یا مدرسه اتفاق می‌افتند.

بنابراین شما راحتی کودکانی که خواهر و برادر دارند را ندارید. کودکان دارای خواهر و برادر یاد می‌گیرند که کودکان دیگر را بهتر و راحت‌تر بشناسند.

کودکان تنها نیز می‌توانند این را یاد بگیرند، اما نه مانند سایر کودکان. بلر توصیه می‌کند "تعطیلات را با خانواده‌های دیگری که فرزندان هم سال کودک شما دارند بگذرانید". این نزدیکترین وضعیت به موقعیتی است که کودکان دارای خواهر و برادر هستند.

به گفته وی مشکل دیگر این است که زندگی یک کودک تنها در خانه به وسیله بزرگسالان اداره می‌شود.

معمولاً طبق نظم و ترتیب و نسبتاً آرام است. اگر بخواهیم در مورد کنترل صحبت کنیم اغلب هنگامی که اشتباهی به وجود می‌آید کودک تنها بیشتر از همه احساس ناراحتی می‌کند، زیرا او به بی نظمی و شلوغی عادت ندارد.

کاری که والدین باید انجام دهند این است که باید کمی راحت باشند و گاهی اجازه دهند که کمی بی ‌نظمی رخ دهد.

همانطور که اگر سه یا چهار فرزند داشتند اتفاق می‌افتاد اما او اضافه می‌کند که گمان نمی‌رود تک ‌فرزندی بتواند مشکل جدی ایجاد کند.

آنچه که ممکن است برای یک کودک یا نوجوان مهم باشد مانند داشتن منابع و توجه بیشتر، لزوماً هنگامی که این کودک بزرگ می‌شود و با والدین میانسال خود ارتباط دارد و در نهایت، تنها بودن و نداشتن خاطرات مشترکی با افراد خانواده دیگر اهمیت ندارد.

اگرچه این فرضیه که بیشتر مردم یک رابطه منطقی با خواهر و برادر خود در بزرگسالی دارند در مقابل تک فرزندها که یک دوران کودکی تنها داشته‌اند، دیگرانی هم هستند که توسط یک خواهر یا برادر زورگو آسیب دیده‌اند. هیوز می‌گوید تعداد خواهر یا برادر مهم نیست، بلکه کیفیت روابط اهمیت دارد.

هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر فرزند دیگری داشتید همه چیز به خوبی پیش می‌رفت.

من مشخصاً فکر می‌کنم داشتن یک خواهر و برادر یک چیز شگفت انگیز است، اما من نمی‌خواهم افرادی که یک فرزند دارند و فکر نمی‌کنند بتوانند کودک دیگری داشته باشند احساس کنند فرزندشان چیزی از دست داده است.

در مورد اندازه مناسب خانواده و نیز تک فرزندی به گفته بلر، چنین چیزی وجود ندارد.

خانواده کامل صرف نظر از تعداد آنان فرزندانی هستند که به لحاظ روانی به ‌خوبی تنظیم شده‌اند و اگر شما آنها را دوست داشته باشید آنان خوشحال خواهند بود. 2

سندرم تک فرزندی چیست؟
 

چگونه مشکلات متداول تک‌فرزندان را با تربیت خود کنترل کنیم؟

 
۱. بیش از اندازه از او حمایت نکنید
چنین پدر و مادرهایی عموما تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد یگانه فرزندشان می‌گذارند، پس طبیعی است که خطر بالایی را احساس ‌کنند و بیش از حد محتاط شوند؛ مثلا وقتی کودک شروع به راه‌رفتن می‌کند، مدام دور او می‌چرخند تا زمین نخورد.

اگر وارد دعوا با دیگری شود، سریع نجاتش می‌دهند. تا زمانی که والدین در همه امور مداخله کنند، کودک قادر نخواهد بود جهان را کشف کند.

اگر شما هم نمی‌توانید دلشوره خود را کنار بگذارید، با والدینی مشورت کنید که چندین فرزند دارند.

از آنها بپرسید چه چهارچوب‌هایی دارند تا بتوانید بین محافظت و زیاده‌روی تعادل ایجاد کنید.
 
۲. او را به تعاملات اجتماعی تشویق کنید
معمولا تک‌بچه‌ها در مرکز جهان والدینشان قرار دارند. به همین خاطر، این امکان وجود دارد که در رفتار با هم‌سالان خود به مشکل بربخورند.

در صورتی ‌که اگر از سنین پایین روابط اجتماعی داشته باشند، یاد می‌گیرند چطور وسایل را به اشتراک بگذارند، نوبت را رعایت کنند و اختلاف‌ها را برطرف کنند.

بهتر است شرایطی را برای کودکتان فراهم کنید که با هم‌سن‌های خود وقت بگذراند.
 
۳. انتظارات غیرواقعی تعیین نکنید
برخی والدین گمان می‌کنند یگانه موفقیتشان در زندگی داشتن همین یک بچه است، بنابراین انتظارات زیاد و حتی غیرواقعی را به او تحمیل می‌کنند.

با توجه‌ به اینکه چنین خردسالانی همیشه مجبور بوده‌اند پدر و مادر خود را راضی کنند، ممکن است در آینده به افرادی با کمال‌گرایی ناسازگار تبدیل شوند.

اگر شما هم سخت‌گیر هستید، سعی کنید انتظارات خود را هم‌راستا با سن و توانایی‌های ذاتی کودکتان تنظیم کنید.

به او اطمینان دهید که لازم نیست در همه‌چیز عالی باشد. اگر دخترتان دوست دارد نقاشی بکشد، لازم نیست حتما هنرمندی خدادادی باشد.

به‌ جای اینکه از او پیکاسویی کوچک بسازید، سعی کنید روی لذت او تمرکز کنید.
 
۴. به او اجازه تصمیم‌گیری بدهید
بعضی از پدر و مادرها کارگردان‌های زندگی فرزندشان می‌شوند! پس تعجبی ندارد چنین کودکی در زمان تصمیم‌گیری نظر والدینش را برتر از اقدام خودش بداند.

باید بدانید که اگر تا ابد به‌جای او فکر کنید و تصمیم بگیرید، دلبندتان هرگز این مهارت‌ها را نخواهد آموخت.

برای تقویت این توانمندی‌ها، به او گزینه‌های ساده‌ای برای تصمیم‌گیری بدهید؛ مثلا در زمان خواب، اجازه دهید بین دو کتابی که پیشنهاد می‌کنید، خودش یکی را انتخاب کند.

حواستان باشد گزینه‌های زیادی روی میز نگذارید (مثلا او را درگیر تکه‌های جورچین یا رنگ‌های مدادرنگی ۴۸رنگ نکنید). 3

پی نوشت:
1.www.drkamranaskari.ir
2.www.niniplus.com
3.www.chetor.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.