نقش آفريني بيگانه ها جلوي دوربين
از موضوعات واقعي و غير واقعي، هميشه برداشتي وجود دارد که در قالب فيلمنامه به تصوير تبديل مي شود. يکي از همين موضوعات آدم فضايي ها هستند و فارغ از اينکه وجود دارند يا ندارند، خيلي وقت ها موضوع کلي فيلم، مستند، کارتون و حتي کتاب شده اند. استيون اسپيلبرگ، استنلي کوبريک و جورج لوکاس و خيلي از کارگردان هاي ديگر با ساخت فيلم هايي درباره فضا و فضانوردها توانسته اند آثار خوبي در اين زمينه برجاي بگذارند. فيلم هايي که در اين ژانر ساخته شده اند با تمام شباهتي که به هم دارند، باز هم توانسته اند جذابيت هايشان را حفظ کنند. در بعضي از اين فيلم ها آن قدر جلوه هاي ويژه بصري خوبي به کار رفته است که بيننده خودش را واقعا در حال و هواي فضا و موجودات فضايي احساس مي کند. بعضي هاي ديگر هم آن قدر خاطره انگيز هستند که به محض شنيدن اسمشان آدم پرت مي شود وسط يک دنياي مجازي و نفسگير.
بعد از فيلم «برخورد نزديک از نوع سوم»، اسپيلبرگ با ساخت فيلم «ئي تي» ثابت کرد که به ژانر علمي- تخيلي و فضايي خيلي ارادت دارد. دومين فيلم بلند اسپيلبرگ درباره مواجهه انسان با يک موجود فضايي دوست داشتني و سبز رنگ به اسم «ئي تي» است.
موجود فضايي بيگانه اي به نام «ئي تي» از سفينه فضايي اش که در جنگلي در حومه لس آنجلس فرود آمده، جا مي ماند و در حياط خلوت خانه اي پناه مي گيرد. پدر خانواده مدت هاست همسر و فرزندانش را ترک کرده.
«اليوت» ده ساله با مادرش مري، برادرش مايکل و خواهرش گرتي زندگي مي کند. اليوت اولين کسي است که ئي تي را مي بيند و حسابي مي ترسد. بعد از چند ساعت، اليوت سعي مي کند با دادن خوراکي به ئي تي با او دوست شود. مايکل و گرتي هم ئي تي را مي بينند اما مادرشان مطلع نمي شود. ئي تي آن قدر باهوش است که بعد از مدت کوتاهي زبان زميني ها را ياد مي گيرد و به آنها مي گويد که دلش ميخواهد با هم سياره اي هايش تماس بگيرد.
ئي تي صداي جالبي دارد و دوستي خوبي را با زميني ها شروع مي کند. او برخلاف خيلي از بيگانگاني که به زمين مي آيند و دست به خرابکاري مي زنند خيلي آرام و مهربان است. يکي از به يادماندني ترين صحنه هايي که در اين فيلم مي بينيم، صحنه اي است که اليوت و ئي تي با همان دوچرخه معروف اليوت به طرف آسمان مي روند.
بازيگران: هنري تامس، دي والاس، مک ناتن، باريمور و...
اديسه فضايي يکي از درخشان ترين فيلم هايي است که درباره فضا و سفرهاي فضايي ساخته شده. البته تفاوت يک اديسه فضايي با بقيه فيلم هايي که در اين رابطه ساخته شده است، رويکرد پر رنگ علمي اي است که کوبريک به مساله فضا داشته. او براي ساخت اين فيلم ها با بيش از 20 نفر از مهم ترين دانشمندان آمريکايي و بريتانيايي مصاحبه کرده و بعد از ماه ها تحقيق، استارت کارش را زده است.
اديسه فضايي درباره سفرهاي فضايي اي است که بشر در سال 1968 داشته است. ماجرا درباره تعدادي از دانشمندان است که براي پيدا کردن سنگي اسرارآميز و ناشناخته تصميم مي گيرند به ماه سفر کنند.
اديسه فضايي يکي از فيلم هايي است که سفينه و پرواز آن در فضا را کاملا حرفه اي و با کمترين نقص ممکن به تصوير کشيده است، تا جايي که بعد از به نمايش درآمدن فيلم، خيلي از متخصصان اين کار به کوبريک لقب نابغه در ساخت چنين فضاهايي را دادند.
بازيگران: که يرداله آ، گري لاک وود، ويليام سيلوستر، داگلاس رين و...
با شنيدن اسم کارگردان آفريقايي تبار فيلم «ناحيه 9»، کسي توقع نداشت فيلم خوبي ببيند اما اين اتفاق افتاد و حالا ناحيه 9 يکي از فيلم هاي خوب سينماي علمي- تخيلي به حساب مي آيد.
30 سال از زماني که موجودات بيگانه اولين تماس خود را با زمين برقرار کرده اند، گذشته است و همه به دنبال راهي هستند تا با موجودات بيگانه بجنگند، در همين زمان يک گروه از بيگانگان سوار يک سفينه فضايي به زمين آمده اند و نزديک ژوهانسبورگ هستند. آنها جرأت فرود آمدن روي زمين را ندارند، براي همين سه ماه در فضا مي مانند.
زميني ها در يک اقدام جالب سفينه آنها را اشغال مي کنند. آنها توقع دارند با موجوداتي قدرتمند رو به رو شوند اما خبري نيست. تنها چيزي که در آن سفينه مي بينند موجودات ضعيف، نحيف و بيمار هستند. آنها يک تقاضا بيشتر ندارند، آن هم اينکه به زمين بيايند. محل فرود آنها ناحيه 9 است و مردم هم به خاطر شکل ظاهري شان به آنها «ميگو» مي گويند. منطقه 9 يک اکشن دلچسب و تمام عيار است و جلوه هاي ويژه اش سکانس هاي آن را نفسگيرتر کرده است، آدم فضايي هايي که در اين فيلم مي بينيد کاملا هنرمندانه طراحي شده اند.
بازيگران: شارلتو کاپلي، جيسون کوپ، ناتاليا بولت، سيلواني استريک، جان سامنر، ويليام آلن يانگ، گرگ ملويل اسميت، جد بروفي و..
يازدهمين فيلم از سري پيشتازان فضا يا سفر ستاره اي ، به اسم «سال هاي جواني»، سال 2009 ميلادي توسط جي جي آبرامز ساخته شد؛ يک فيلم علمي- تخيلي که طرفداران زيادي دارد. آرتور چارلز کلارک- دانشمند بزرگي که خودش يک اديسه فضايي را نوشته است درباره اين فيلم مي گويد: «پيشتازان فضا، دورنماي تمدن هاي فضايي دوردست را بسيار عامه پسند ساخته است. متوالي بودن آن، تصور رويارويي با تمدن هاي بيگانه و احترام گذاردن به تمامي اشکال حيات را که آن زمان هيچ محبوبيتي ميان مردم نداشت، ارتقا بخشيد. اين کار را هم بدون وعظ و خطابه و با حس شوخ طبعي هميشگي انجام داد». يکي از جدابيت هاي پيشتازان فضا اين است که شخصيت هاي اصلي مجموعه هميشه حضور دارند و گاهي شخصيت هاي جديد به آن اضافه مي شوند. روند کلي داستان اين فيلم درباره سفينه هاي فضايي «انترپرايز» است؛ سفينه اي که مي تواند با سرعتي بيشتر از سرعت نور حرکت کند. انتراپرايز به ماموريتي پنج ساله براي کشف دنياهاي ناشناخته و ارتباط برقرار کردن با تمدن هاي فرازميني به فضا فرستاده مي شود. اين سفينه سفرهاي جسورانه به نقاطي دارد که هيچ کس تا به حال پايش را آنجا نگذاشته است.
نسخه جديد فيلم، بازگشت به گذشته و بررسي شخصيت مسافران سفينه فضايي انترپرايز در مجموعه اصلي است. جيمز کرک (با بازي کريس پاين) و اسپاک (با بازي زاکاري کوئينتو)، پيش از آنکه در سفينه انترپرايز به هم بپيوندند، با يک رومولان به اسم نرو (با بازي اريک بانا) که از آينده آمده است و تهديدي براي «فدراسيون متحد سيارات» به شمار مي رود، وارد جنگ مي شوند.
جي جي آبرامز که خودش اعلام کرده اصلا از طرفداران مجموعه پربيننده «سفرهاي ستاره اي/ پيشتاران فضا» نبوده اما توانسته بعد از تحقيق در اين باره فيلمنامه اي را کارگرداني کند که باب ميل خودش و کساني باشد که کارهاي او را دنبال مي کنند. او در مصاحبه هايش گفته: «ايده ام اين بود که دوباره به کاپيتان کرک و آقاي اسپاک برگرديم و قصه اصيل آنها را تعريف کنيم. هدف اصلي اين بود که قصه را به شکل و زباني پراحساس مطرح کنيم، تا حتي کساني که مثل من هم راهي براي دوست داشتن اين کاراکترها پيدا کنند».
اين مجموعه از سال 1966 تا الان، يکي از محبوب ترين مجموعه هاي ساخته شده است که در قالب فيلم سينمايي و اپيزوديک پخش شده است. يکي از شخصيت هاي اصلي، افسر اول سفينه، آقاي اسپاک است. اويک ولکان دورگه است. پدر او(سارک) اهل سياره ولکان است و مادرش (آماندا) اهل زمين. اين فيلم به اولين ملاقات بين کاپيتان کرک (با بازي کريس پاين) واسپاک گوش تيز (با بازي زاکاري کوينتو) برمي گردد. شخصيت هاي ديگري مثل اوهورا، بونز يا مک کوي، اسکاتي، سولو و چخوف نيز با چهره هاي جوان خود در فيلم ظاهر مي شوند.
مجموعه اصلي پيشتازان فضا (1969-1966)، مجموعه انيمشين پيشتازان فضا، نسل (1974-1973)، پيشتازان فضا، نسل بعد (1987-1994)، پيشتازان فضا، اعماق قضا (1999-1993)، پيشتازان فضا، سري ويجر (2001- 1995)، پيشتازان فضا، سري اينتر پرايز (2005- 2001) و پيشتازان فضا، خشم خان و نميسيس هم فيلم هاي سينمايي اي هستند که در اين رابطه ساخته شده اند.
بازيگران: کريس پين، زاکاري کوئينتو، جاکوب کاگن، جيمي بنت و
رولاند امريش فيلم هاي زيادي درباره پايان دنيا ساخته است. يکي از بهترين هاي آن، «روز استقلال» است که مورد عجيب بشقاب پرنده هم در آن ديده مي شود.
پلان ابتدايي و شروع کننده داستان، روز دوم ژوئيه است که صداي «مايکل استيپي» از راديو شنيده مي شود: «همه مي دانيم که پايان دنيا فرا رسيده است و من احساس خوشحالي مي کنم». سينگنالي روي امواج راديو مي افتد و اين علائم از ظهور يک سفينه فضايي بزرگ خبر مي دهند.
در حالي که نمايندگان دولت آمريکا تلاش مي کنند تا با سفينه اصلي و بقيه سفينه هاي ريز و درشتي که در نقاط مختلف جهان مستقر هستند ارتباط برقرار کنند، «ديويد لوينس» - مامور مخابرات اهل نيويورک- کشف مي کند که علائم راديويي- در واقع شمارش معکوس هستند. دو روز بعد استيون و ديويد به سيستم کامپيوتر سفينه فضايي بيگانه نفوذ مي کنند و سپرهاي تدافعي آن را از بين مي برند و به موجودات ماوراي زميني آن جا حمله مي کنند.
بازيگران: ويل اسميت، بيل پولمن، جف گلديوم و..
سال ها قبل رابرت وايز فيلم نيمه مستندي به اسم «روزي که زمين از حرکت ايستاد» را ساخت و اسکات دريکسن و کمپاني فاکس دو سال قبل، تصميم به بازسازي اين فيلم گرفتند.
مضمون هر دو داستان درباره بيگانه اي است که به زمين مي آيد و يک جمله مي گويد: «يا صلح را برقرار کنيد يا نابود شويد». هلن دانشمندي است که اولين تماس را با اين بيگانه که کلاتو (کيانو ريوز) نام دارد، برقرار مي کند.
هرچند تعداد زيادي از منتقدان عقيده دارند که نه دريکسن توانسته اقتباس خوبي از اثر اصلي داشته باشد، نه کيانوريوز آن طور که انتظار مي رفته از عهده ايفاي نقش بيگانه برآمده ولي با تمام اينها «روزي که زمين از حرکت ايستاد» فيلم هيجان انگيزي است.
بازيگران: کيانور ريوز، جنيفر کانلي، کتي بيتس، جيدن اسميت، جان کليز و...
«جنگ دنياها» را هربرت جورج ولز در سال 1898 نوشت؛ يعني زماني که دو سال از اکران اولين فيلم هاي سينمايي درباره اين موضوع مي گذشت. اسپيلبرگ هم نسخه اي از آن داستان را با تيم خودش بازنويس و کارگرداني کرد؛ فيلمي که درصدي از موفقيت و فروش خود را مديون اسم اسپيلبرگ به عنوان کارگردان و تام کروز به عنوان بازيگر نقش اصلي است.
ري فرير در بندر کار مي کند. او به خاطر مسافرت همسرش بايد آخر هفته را با پسرش روبي و دخترش ريچل بگذراند. آخر هفته پر از رعد و برق است و يکهو زمين شکاف برمي دارد و سه ماشين بزرگ از آن خارج مي شود و سروکله موجودات سه پا در آن پيدا مي شود و همه مطمئن هستند که آنها فضايي اند. ري بايد بچه هايش را به مادرشان، رد بوستن برساند. جنگ ري با آدم فضايي ها، شروع يک اتفاق هول انگيز و وحشتناک است.
استيون اسپيلبرگ که در ساخت فيلم هاي علمي و تخليلي کلي استاد است، زماني که به همراه پدرش فيلم «روزي که زمين از حرکت ايستاد» را ديد، تصميم گرفت فيلمي شبيه آن بسازد.
بازيگران: تام کروز، داکوتا فانينگ، ميراندا اوتو، جاستين چاتون و..
بسياري از کارگردان ها در فيلم هايشان موجودات فضايي را خشن، ترسناک و عجيب و غريب نشان مي دهند اما اسپيلبرگ براي نشان دادن موجودات فضايي کاراکترهاي دوست داشتني را به تصوير کشيده که براي ارضا کردن حس کنجکاوي شان به کره زمين آمده اند.
«روي نيري» ماموريت دارد درباره خاموشي منطقه وسيعي از ايالت اينديانا تحقيق کند. در همين بين او در پرتوي يک نور شديد، شيء پرنده اي را مي بيند که در آسمان پرواز مي کند. مدتي نمي گذرد که روي را از کارش اخراج مي کنند.
او بعد از آشنايي با «جيليان گيلر» (با بازي ديلن که فرزندش توسط بيگانه ها ربوده شده)، شروع به تحقيق درباره موجودات بيگانه مي کنند. آنها متوجه مي شوند مي توانند در «قله شيطان» با موجودات فضايي ملاقات کنند.
بازيگران: ريچارد دريفوس، مليندا ديلن، فرانسوا تروفو، کاري گافي، تري گار، باب بالابان و...
ريدلي اسکات يک کارگردان مولف است. او به تمام صحنه ها و شخصيت هايي که بايد بسازد اشراف دارد. اسکات «بيگانه» را سال 1979 در ژانر تخيلي ساخت.
با اينکه نزديک به 30 سال از ساخت اين فيلم توسط ريدلي اسکات مي گذرد، قرار است کمپاني فاکس مجددا اين فيلم را بسازد و به اکران عمومي دربياورد.
حوادث اين فيلم به قبل از فيلم اصلي برمي گردد. داستانش اين است که يک سفينه فضايي براي انجام ماموريتي به زمين مي آيد اما زماني که قصد بازگشت به سياره اش را دارد موجودات متوجه سيگنال خطرناکي از يک جسم سياره مانند مي شوند و براي اينکه بفهمند آنجا چه خبر است به سمت او حرکت مي کنند و مي فهمند سيگنال از يک سفينه بدون سرنشين به سمت آنها فرستاده مي شود.
بازيگران: سيگورني ويور، تام اسکريت، جان هرت، يان هولم و..
چند سال قبل والت ديسني فيلمي ساخت به اسم «فرار از کوهستان» که يک فيلم سرگرم کننده درباره فضا و سفينه بود. «مسابقه به کوهستان جادو» هم تقريبا همين مضمون را دارد با اين تفاوت که امروزي تر است. يک سازمان زميني قصد دارد دو نوجوان به اسم هاي سارا و ست را به خاطر اينکه قدرت هاي فوق العاده دارند، اسير کند. بعد يک کارشناس فضايي و سفينه هاي پرنده به اسم جک برونو به آنها کمک مي کند تا از آنجا فرار کنند. از طرف ديگر جک در حال تحقيق روي يک پروژه فضايي است و احساس مي کند نيروهاي بيگانه فضايي قرار است با يک بشقاب پرنده به کره زمين سفر کنند.
جک پس از آشنايي با سارا و ست به اين فکر مي افتد که به کمک قدرت خارق العاده آنها پروژه فضايي خود را کامل کند. براي همين به طرف کوه جادو مي روند تا آن سازمان زميني را گمراه کنند.
بازيگران: دواين جانس، آنا سوفيا راب، آلکساندر لودويگ، کارلا گوجينو، سياران هنيدز، تام اورت اسکات، بيلي براون، گري مارشال، کيم ريچارد و...
«تهاجم» چهارمين برداشت از رمان معروف جک فيني به اسم «ربايندگان جسد» است. هر چند برداشت هاي زياد از روي يک اثر معمولا نتيجه خوبي به همراه ندارد، بازي بازيگران ماهر در اين کار باعث شده تکراري و کليشه اي بودن بعضي از سکانس ها خيلي به چشم نيايد.
داستان تهاجم از زماني شروع مي شود که يک شاتل فضايي در دالاس سقوط مي کند. تاکر کافمن، يکي از مسؤولان دولتي در بازيد خودش از آنجا قطعات شاتل متلاشي شده را لمس مي کند و از همان جاست که داستان ويروس آلوده دوباره تکرار مي شود. البته اين ويروس آلوده انسان ها را تبديل به زامبي و موجودات ترسناک مشابه نمي کند، تاکر و بقيه کساني که به اين ويروس آلوده مي شوند يک مشکل عمده دارند و آن هم بي خوابي مداوم است.
بازيگران: نيکول کيدمن، دانيل کريگ، جرمي نورتام، جکسون باند، جفري رايت، ورونيکا کارترابت، جوزف سامر، سليا وستون، راجر ريس و...
پيمان قاسم خاني يکي از فيلمنامه نويساني است که در حوزه کمدي خيلي خوب مي نويسد و تا دلتان بخواهد سوژه ناب و دست نخورده دارد. يکي از آنها «من زمين را دوست دارم» بود؛ فيلمنامه اي که با کارگرداني داوودي و بازيگري عليرضا خمسه در نقش يک آدم فضايي براي خيلي ها خاطره ساز شد.
داستان با محوريت خسرو شروع مي شود. خسرو راننده تاکسي است و از همين راه امرار معاش مي کند. يک شب که مشغول دورزدن در خيابان است با موجود فضايي رو به رو مي شود که خود را «خپيت» معرفي مي کند.
خسرو از ديدن او حسابي متعجب مي شود. رفتار غيرعادي و پيش بيني نشده اي که «خپيت» انجام مي دهد، مشکلات ريز و درشتي براي خسرو به وجود مي آورد. خسرو هنوز با مساله کنار نيامده که يک زن فضايي هم به خانه او مي آيد. زن فضايي راز آمدن خپيت به زمين را براي خسرو فاش مي کند. او مي گويد قرار بوده با خپيت ازدواج کند اما چون فرماندهان سياره با اين موضوع مخالفت کرده اند خپيت هم به زمين آمده تا راه حلي پيدا کند.
چند روز بعد کلي زن و مرد فضايي ديگري به زمين مي آيند تا خپيت را به سياره شان برگردانند. اما خپيت به اين راحتي ها به سياره شان برنمي گردد. تنها شرط بازگشت او به سياره، ازدواج با دختر مورد علاقه اش است. خپيت بالاخره با پافشاري از فرماندهان قول ازدواجش را مي گيرد. او بعد از خداحافظي با خسرو و دوستاني که در زمين پيدا کرده به سياره شان باز مي گردد.
«من زمين را دوست دارم» شايد تنها فيلم سينمايي اي باشد که روايت سفر يک موجود فضايي به زمين است که با يک سفينه راهش را به زمين کج مي کند. خپيت به اين علت زمين را دوست دارد که همه با هم مهربان هستند و مي توانند تشکيل خانواده بدهند. او در زمين مي ماند و تا وقتي که به خواسته اش نرسيده آنجا را ترک نمي کند.
بازيگران: عليرضا خمسه، بهزاد خداويسي، فريبرز عربنيا، اتنه فقيه نصيري، ژانت آوانسيان، مهري مهرنيا، حسين محب اهري، رشيد اصلاني، منوچهر حامدي، محمود بهرامي، عباس محبوب، صديقه کيانفر، عيسي صفايي، زهره صفوي، ناصر شاگردي و..
منبع: نشريه سرنخ- ش 38
آدم فضايي دوست داشتني
بعد از فيلم «برخورد نزديک از نوع سوم»، اسپيلبرگ با ساخت فيلم «ئي تي» ثابت کرد که به ژانر علمي- تخيلي و فضايي خيلي ارادت دارد. دومين فيلم بلند اسپيلبرگ درباره مواجهه انسان با يک موجود فضايي دوست داشتني و سبز رنگ به اسم «ئي تي» است.
موجود فضايي بيگانه اي به نام «ئي تي» از سفينه فضايي اش که در جنگلي در حومه لس آنجلس فرود آمده، جا مي ماند و در حياط خلوت خانه اي پناه مي گيرد. پدر خانواده مدت هاست همسر و فرزندانش را ترک کرده.
«اليوت» ده ساله با مادرش مري، برادرش مايکل و خواهرش گرتي زندگي مي کند. اليوت اولين کسي است که ئي تي را مي بيند و حسابي مي ترسد. بعد از چند ساعت، اليوت سعي مي کند با دادن خوراکي به ئي تي با او دوست شود. مايکل و گرتي هم ئي تي را مي بينند اما مادرشان مطلع نمي شود. ئي تي آن قدر باهوش است که بعد از مدت کوتاهي زبان زميني ها را ياد مي گيرد و به آنها مي گويد که دلش ميخواهد با هم سياره اي هايش تماس بگيرد.
ئي تي صداي جالبي دارد و دوستي خوبي را با زميني ها شروع مي کند. او برخلاف خيلي از بيگانگاني که به زمين مي آيند و دست به خرابکاري مي زنند خيلي آرام و مهربان است. يکي از به يادماندني ترين صحنه هايي که در اين فيلم مي بينيم، صحنه اي است که اليوت و ئي تي با همان دوچرخه معروف اليوت به طرف آسمان مي روند.
بازيگران: هنري تامس، دي والاس، مک ناتن، باريمور و...
وقتي سفينه مي پرد
اديسه فضايي يکي از درخشان ترين فيلم هايي است که درباره فضا و سفرهاي فضايي ساخته شده. البته تفاوت يک اديسه فضايي با بقيه فيلم هايي که در اين رابطه ساخته شده است، رويکرد پر رنگ علمي اي است که کوبريک به مساله فضا داشته. او براي ساخت اين فيلم ها با بيش از 20 نفر از مهم ترين دانشمندان آمريکايي و بريتانيايي مصاحبه کرده و بعد از ماه ها تحقيق، استارت کارش را زده است.
اديسه فضايي درباره سفرهاي فضايي اي است که بشر در سال 1968 داشته است. ماجرا درباره تعدادي از دانشمندان است که براي پيدا کردن سنگي اسرارآميز و ناشناخته تصميم مي گيرند به ماه سفر کنند.
اديسه فضايي يکي از فيلم هايي است که سفينه و پرواز آن در فضا را کاملا حرفه اي و با کمترين نقص ممکن به تصوير کشيده است، تا جايي که بعد از به نمايش درآمدن فيلم، خيلي از متخصصان اين کار به کوبريک لقب نابغه در ساخت چنين فضاهايي را دادند.
بازيگران: که يرداله آ، گري لاک وود، ويليام سيلوستر، داگلاس رين و...
فضايي هاي بيمار
با شنيدن اسم کارگردان آفريقايي تبار فيلم «ناحيه 9»، کسي توقع نداشت فيلم خوبي ببيند اما اين اتفاق افتاد و حالا ناحيه 9 يکي از فيلم هاي خوب سينماي علمي- تخيلي به حساب مي آيد.
30 سال از زماني که موجودات بيگانه اولين تماس خود را با زمين برقرار کرده اند، گذشته است و همه به دنبال راهي هستند تا با موجودات بيگانه بجنگند، در همين زمان يک گروه از بيگانگان سوار يک سفينه فضايي به زمين آمده اند و نزديک ژوهانسبورگ هستند. آنها جرأت فرود آمدن روي زمين را ندارند، براي همين سه ماه در فضا مي مانند.
زميني ها در يک اقدام جالب سفينه آنها را اشغال مي کنند. آنها توقع دارند با موجوداتي قدرتمند رو به رو شوند اما خبري نيست. تنها چيزي که در آن سفينه مي بينند موجودات ضعيف، نحيف و بيمار هستند. آنها يک تقاضا بيشتر ندارند، آن هم اينکه به زمين بيايند. محل فرود آنها ناحيه 9 است و مردم هم به خاطر شکل ظاهري شان به آنها «ميگو» مي گويند. منطقه 9 يک اکشن دلچسب و تمام عيار است و جلوه هاي ويژه اش سکانس هاي آن را نفسگيرتر کرده است، آدم فضايي هايي که در اين فيلم مي بينيد کاملا هنرمندانه طراحي شده اند.
بازيگران: شارلتو کاپلي، جيسون کوپ، ناتاليا بولت، سيلواني استريک، جان سامنر، ويليام آلن يانگ، گرگ ملويل اسميت، جد بروفي و..
مهيج ، فضايي و بزرگ
يازدهمين فيلم از سري پيشتازان فضا يا سفر ستاره اي ، به اسم «سال هاي جواني»، سال 2009 ميلادي توسط جي جي آبرامز ساخته شد؛ يک فيلم علمي- تخيلي که طرفداران زيادي دارد. آرتور چارلز کلارک- دانشمند بزرگي که خودش يک اديسه فضايي را نوشته است درباره اين فيلم مي گويد: «پيشتازان فضا، دورنماي تمدن هاي فضايي دوردست را بسيار عامه پسند ساخته است. متوالي بودن آن، تصور رويارويي با تمدن هاي بيگانه و احترام گذاردن به تمامي اشکال حيات را که آن زمان هيچ محبوبيتي ميان مردم نداشت، ارتقا بخشيد. اين کار را هم بدون وعظ و خطابه و با حس شوخ طبعي هميشگي انجام داد». يکي از جدابيت هاي پيشتازان فضا اين است که شخصيت هاي اصلي مجموعه هميشه حضور دارند و گاهي شخصيت هاي جديد به آن اضافه مي شوند. روند کلي داستان اين فيلم درباره سفينه هاي فضايي «انترپرايز» است؛ سفينه اي که مي تواند با سرعتي بيشتر از سرعت نور حرکت کند. انتراپرايز به ماموريتي پنج ساله براي کشف دنياهاي ناشناخته و ارتباط برقرار کردن با تمدن هاي فرازميني به فضا فرستاده مي شود. اين سفينه سفرهاي جسورانه به نقاطي دارد که هيچ کس تا به حال پايش را آنجا نگذاشته است.
نسخه جديد فيلم، بازگشت به گذشته و بررسي شخصيت مسافران سفينه فضايي انترپرايز در مجموعه اصلي است. جيمز کرک (با بازي کريس پاين) و اسپاک (با بازي زاکاري کوئينتو)، پيش از آنکه در سفينه انترپرايز به هم بپيوندند، با يک رومولان به اسم نرو (با بازي اريک بانا) که از آينده آمده است و تهديدي براي «فدراسيون متحد سيارات» به شمار مي رود، وارد جنگ مي شوند.
جي جي آبرامز که خودش اعلام کرده اصلا از طرفداران مجموعه پربيننده «سفرهاي ستاره اي/ پيشتاران فضا» نبوده اما توانسته بعد از تحقيق در اين باره فيلمنامه اي را کارگرداني کند که باب ميل خودش و کساني باشد که کارهاي او را دنبال مي کنند. او در مصاحبه هايش گفته: «ايده ام اين بود که دوباره به کاپيتان کرک و آقاي اسپاک برگرديم و قصه اصيل آنها را تعريف کنيم. هدف اصلي اين بود که قصه را به شکل و زباني پراحساس مطرح کنيم، تا حتي کساني که مثل من هم راهي براي دوست داشتن اين کاراکترها پيدا کنند».
اين مجموعه از سال 1966 تا الان، يکي از محبوب ترين مجموعه هاي ساخته شده است که در قالب فيلم سينمايي و اپيزوديک پخش شده است. يکي از شخصيت هاي اصلي، افسر اول سفينه، آقاي اسپاک است. اويک ولکان دورگه است. پدر او(سارک) اهل سياره ولکان است و مادرش (آماندا) اهل زمين. اين فيلم به اولين ملاقات بين کاپيتان کرک (با بازي کريس پاين) واسپاک گوش تيز (با بازي زاکاري کوينتو) برمي گردد. شخصيت هاي ديگري مثل اوهورا، بونز يا مک کوي، اسکاتي، سولو و چخوف نيز با چهره هاي جوان خود در فيلم ظاهر مي شوند.
مجموعه اصلي پيشتازان فضا (1969-1966)، مجموعه انيمشين پيشتازان فضا، نسل (1974-1973)، پيشتازان فضا، نسل بعد (1987-1994)، پيشتازان فضا، اعماق قضا (1999-1993)، پيشتازان فضا، سري ويجر (2001- 1995)، پيشتازان فضا، سري اينتر پرايز (2005- 2001) و پيشتازان فضا، خشم خان و نميسيس هم فيلم هاي سينمايي اي هستند که در اين رابطه ساخته شده اند.
بازيگران: کريس پين، زاکاري کوئينتو، جاکوب کاگن، جيمي بنت و
شمارش معکوس براي نفوذ بيگانه
رولاند امريش فيلم هاي زيادي درباره پايان دنيا ساخته است. يکي از بهترين هاي آن، «روز استقلال» است که مورد عجيب بشقاب پرنده هم در آن ديده مي شود.
پلان ابتدايي و شروع کننده داستان، روز دوم ژوئيه است که صداي «مايکل استيپي» از راديو شنيده مي شود: «همه مي دانيم که پايان دنيا فرا رسيده است و من احساس خوشحالي مي کنم». سينگنالي روي امواج راديو مي افتد و اين علائم از ظهور يک سفينه فضايي بزرگ خبر مي دهند.
در حالي که نمايندگان دولت آمريکا تلاش مي کنند تا با سفينه اصلي و بقيه سفينه هاي ريز و درشتي که در نقاط مختلف جهان مستقر هستند ارتباط برقرار کنند، «ديويد لوينس» - مامور مخابرات اهل نيويورک- کشف مي کند که علائم راديويي- در واقع شمارش معکوس هستند. دو روز بعد استيون و ديويد به سيستم کامپيوتر سفينه فضايي بيگانه نفوذ مي کنند و سپرهاي تدافعي آن را از بين مي برند و به موجودات ماوراي زميني آن جا حمله مي کنند.
بازيگران: ويل اسميت، بيل پولمن، جف گلديوم و..
يا صلح يا نابودي
سال ها قبل رابرت وايز فيلم نيمه مستندي به اسم «روزي که زمين از حرکت ايستاد» را ساخت و اسکات دريکسن و کمپاني فاکس دو سال قبل، تصميم به بازسازي اين فيلم گرفتند.
مضمون هر دو داستان درباره بيگانه اي است که به زمين مي آيد و يک جمله مي گويد: «يا صلح را برقرار کنيد يا نابود شويد». هلن دانشمندي است که اولين تماس را با اين بيگانه که کلاتو (کيانو ريوز) نام دارد، برقرار مي کند.
هرچند تعداد زيادي از منتقدان عقيده دارند که نه دريکسن توانسته اقتباس خوبي از اثر اصلي داشته باشد، نه کيانوريوز آن طور که انتظار مي رفته از عهده ايفاي نقش بيگانه برآمده ولي با تمام اينها «روزي که زمين از حرکت ايستاد» فيلم هيجان انگيزي است.
بازيگران: کيانور ريوز، جنيفر کانلي، کتي بيتس، جيدن اسميت، جان کليز و...
تک به تک با فضايي هاي خونخوار
«جنگ دنياها» را هربرت جورج ولز در سال 1898 نوشت؛ يعني زماني که دو سال از اکران اولين فيلم هاي سينمايي درباره اين موضوع مي گذشت. اسپيلبرگ هم نسخه اي از آن داستان را با تيم خودش بازنويس و کارگرداني کرد؛ فيلمي که درصدي از موفقيت و فروش خود را مديون اسم اسپيلبرگ به عنوان کارگردان و تام کروز به عنوان بازيگر نقش اصلي است.
ري فرير در بندر کار مي کند. او به خاطر مسافرت همسرش بايد آخر هفته را با پسرش روبي و دخترش ريچل بگذراند. آخر هفته پر از رعد و برق است و يکهو زمين شکاف برمي دارد و سه ماشين بزرگ از آن خارج مي شود و سروکله موجودات سه پا در آن پيدا مي شود و همه مطمئن هستند که آنها فضايي اند. ري بايد بچه هايش را به مادرشان، رد بوستن برساند. جنگ ري با آدم فضايي ها، شروع يک اتفاق هول انگيز و وحشتناک است.
استيون اسپيلبرگ که در ساخت فيلم هاي علمي و تخليلي کلي استاد است، زماني که به همراه پدرش فيلم «روزي که زمين از حرکت ايستاد» را ديد، تصميم گرفت فيلمي شبيه آن بسازد.
بازيگران: تام کروز، داکوتا فانينگ، ميراندا اوتو، جاستين چاتون و..
موجودات دوست داشتني و کنجکاو
بسياري از کارگردان ها در فيلم هايشان موجودات فضايي را خشن، ترسناک و عجيب و غريب نشان مي دهند اما اسپيلبرگ براي نشان دادن موجودات فضايي کاراکترهاي دوست داشتني را به تصوير کشيده که براي ارضا کردن حس کنجکاوي شان به کره زمين آمده اند.
«روي نيري» ماموريت دارد درباره خاموشي منطقه وسيعي از ايالت اينديانا تحقيق کند. در همين بين او در پرتوي يک نور شديد، شيء پرنده اي را مي بيند که در آسمان پرواز مي کند. مدتي نمي گذرد که روي را از کارش اخراج مي کنند.
او بعد از آشنايي با «جيليان گيلر» (با بازي ديلن که فرزندش توسط بيگانه ها ربوده شده)، شروع به تحقيق درباره موجودات بيگانه مي کنند. آنها متوجه مي شوند مي توانند در «قله شيطان» با موجودات فضايي ملاقات کنند.
بازيگران: ريچارد دريفوس، مليندا ديلن، فرانسوا تروفو، کاري گافي، تري گار، باب بالابان و...
آنها واقعا بيگانه اند؟
ريدلي اسکات يک کارگردان مولف است. او به تمام صحنه ها و شخصيت هايي که بايد بسازد اشراف دارد. اسکات «بيگانه» را سال 1979 در ژانر تخيلي ساخت.
با اينکه نزديک به 30 سال از ساخت اين فيلم توسط ريدلي اسکات مي گذرد، قرار است کمپاني فاکس مجددا اين فيلم را بسازد و به اکران عمومي دربياورد.
حوادث اين فيلم به قبل از فيلم اصلي برمي گردد. داستانش اين است که يک سفينه فضايي براي انجام ماموريتي به زمين مي آيد اما زماني که قصد بازگشت به سياره اش را دارد موجودات متوجه سيگنال خطرناکي از يک جسم سياره مانند مي شوند و براي اينکه بفهمند آنجا چه خبر است به سمت او حرکت مي کنند و مي فهمند سيگنال از يک سفينه بدون سرنشين به سمت آنها فرستاده مي شود.
بازيگران: سيگورني ويور، تام اسکريت، جان هرت، يان هولم و..
فرار با سفينه فضايي
چند سال قبل والت ديسني فيلمي ساخت به اسم «فرار از کوهستان» که يک فيلم سرگرم کننده درباره فضا و سفينه بود. «مسابقه به کوهستان جادو» هم تقريبا همين مضمون را دارد با اين تفاوت که امروزي تر است. يک سازمان زميني قصد دارد دو نوجوان به اسم هاي سارا و ست را به خاطر اينکه قدرت هاي فوق العاده دارند، اسير کند. بعد يک کارشناس فضايي و سفينه هاي پرنده به اسم جک برونو به آنها کمک مي کند تا از آنجا فرار کنند. از طرف ديگر جک در حال تحقيق روي يک پروژه فضايي است و احساس مي کند نيروهاي بيگانه فضايي قرار است با يک بشقاب پرنده به کره زمين سفر کنند.
جک پس از آشنايي با سارا و ست به اين فکر مي افتد که به کمک قدرت خارق العاده آنها پروژه فضايي خود را کامل کند. براي همين به طرف کوه جادو مي روند تا آن سازمان زميني را گمراه کنند.
بازيگران: دواين جانس، آنا سوفيا راب، آلکساندر لودويگ، کارلا گوجينو، سياران هنيدز، تام اورت اسکات، بيلي براون، گري مارشال، کيم ريچارد و...
سقوط شاتل فضايي
«تهاجم» چهارمين برداشت از رمان معروف جک فيني به اسم «ربايندگان جسد» است. هر چند برداشت هاي زياد از روي يک اثر معمولا نتيجه خوبي به همراه ندارد، بازي بازيگران ماهر در اين کار باعث شده تکراري و کليشه اي بودن بعضي از سکانس ها خيلي به چشم نيايد.
داستان تهاجم از زماني شروع مي شود که يک شاتل فضايي در دالاس سقوط مي کند. تاکر کافمن، يکي از مسؤولان دولتي در بازيد خودش از آنجا قطعات شاتل متلاشي شده را لمس مي کند و از همان جاست که داستان ويروس آلوده دوباره تکرار مي شود. البته اين ويروس آلوده انسان ها را تبديل به زامبي و موجودات ترسناک مشابه نمي کند، تاکر و بقيه کساني که به اين ويروس آلوده مي شوند يک مشکل عمده دارند و آن هم بي خوابي مداوم است.
بازيگران: نيکول کيدمن، دانيل کريگ، جرمي نورتام، جکسون باند، جفري رايت، ورونيکا کارترابت، جوزف سامر، سليا وستون، راجر ريس و...
فرود «خپيت» در ايران
پيمان قاسم خاني يکي از فيلمنامه نويساني است که در حوزه کمدي خيلي خوب مي نويسد و تا دلتان بخواهد سوژه ناب و دست نخورده دارد. يکي از آنها «من زمين را دوست دارم» بود؛ فيلمنامه اي که با کارگرداني داوودي و بازيگري عليرضا خمسه در نقش يک آدم فضايي براي خيلي ها خاطره ساز شد.
داستان با محوريت خسرو شروع مي شود. خسرو راننده تاکسي است و از همين راه امرار معاش مي کند. يک شب که مشغول دورزدن در خيابان است با موجود فضايي رو به رو مي شود که خود را «خپيت» معرفي مي کند.
خسرو از ديدن او حسابي متعجب مي شود. رفتار غيرعادي و پيش بيني نشده اي که «خپيت» انجام مي دهد، مشکلات ريز و درشتي براي خسرو به وجود مي آورد. خسرو هنوز با مساله کنار نيامده که يک زن فضايي هم به خانه او مي آيد. زن فضايي راز آمدن خپيت به زمين را براي خسرو فاش مي کند. او مي گويد قرار بوده با خپيت ازدواج کند اما چون فرماندهان سياره با اين موضوع مخالفت کرده اند خپيت هم به زمين آمده تا راه حلي پيدا کند.
چند روز بعد کلي زن و مرد فضايي ديگري به زمين مي آيند تا خپيت را به سياره شان برگردانند. اما خپيت به اين راحتي ها به سياره شان برنمي گردد. تنها شرط بازگشت او به سياره، ازدواج با دختر مورد علاقه اش است. خپيت بالاخره با پافشاري از فرماندهان قول ازدواجش را مي گيرد. او بعد از خداحافظي با خسرو و دوستاني که در زمين پيدا کرده به سياره شان باز مي گردد.
«من زمين را دوست دارم» شايد تنها فيلم سينمايي اي باشد که روايت سفر يک موجود فضايي به زمين است که با يک سفينه راهش را به زمين کج مي کند. خپيت به اين علت زمين را دوست دارد که همه با هم مهربان هستند و مي توانند تشکيل خانواده بدهند. او در زمين مي ماند و تا وقتي که به خواسته اش نرسيده آنجا را ترک نمي کند.
بازيگران: عليرضا خمسه، بهزاد خداويسي، فريبرز عربنيا، اتنه فقيه نصيري، ژانت آوانسيان، مهري مهرنيا، حسين محب اهري، رشيد اصلاني، منوچهر حامدي، محمود بهرامي، عباس محبوب، صديقه کيانفر، عيسي صفايي، زهره صفوي، ناصر شاگردي و..
منبع: نشريه سرنخ- ش 38