ضرب المثل ها - حرف ل ، م
حرف ل
*****
لب بود که دندان آمد!
*****
لقمان حکيم را گفتند: ادب از که آموختي ؟ گفت: از بي ادبان! (گلستان سعدي)
*****
ليلي را از چشم مجنون بايد ديد!
حرف م
*****
مادر را دل مي سوزد، دايه را دامن!
*****
مادر که نيست، با زن بابا بايد ساخت!
*****
مار بد بهتر بود از يار بد!
*****
مار پوست خودش را رها مي کند اما خوي خودش را رها نمي کند!
*****
مار تا مار نخورد اژدها کي شود؟
*****
مار خورده، افعي در آمده!
*****
مار را با دست غير بايد گرفت
*****
مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد مي ترسد!
*****
مارگير را آخرش مار مي کشد!
*****
مار مهره، هر ماري ندارد!
*****
مار هر کجا کج رفت، توي لانه خودش راست مي رود!
*****
ماستها را کيسه کردند!
*****
ماست مالي کردن!
*****
ماستي که ترش است از تغارش پيداست!
تغار: ظرف سفالينه دراز و بزرگ که در آن ماست ريزند
*****
ما صد نفر بوديم تنها، آنها سه نفر بودند همراه!
*****
ما که در جهنم هستيم، يک پله پائين تر!
*****
مال است نه جان است که آسان بتوان داد!
*****
مال به يک جا مي رود، ايمان به هزار جا!
*****
مالت را خوار کن خودت را عزيز!
*****
مال خودت را محکم نگه دار همسايه را دزد نکن!
*****
مال دنيا وبال آخرت است!
*****
مال ما بالاي گل مناره، مال مردم زير تغاره!
*****
مال مفت صرافي ندارد!
*****
مال ممسک، ميراث ظالم است!
*****
ما و مجنون هم سفر بوديم در دشت جنون او بمطلب ها رسيد و ما هنوز آواره ايم!
*****
ماه درخشنده چو پنهان شود شب پره بازيگر ميدان شود!
*****
ماه هميشه زير ابر پنهان نمي ماند!
*****
ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است!
*****
ماهي ماهي رو مي خورد، ماهي خوار هر دو را!
*****
مثل سيبي که از وسط نصف کرده باشند!
*****
تا به يکي تجربه آموختن با دگري تجربه بردن بکار (سعدي)
*****
مرد با همتش و مرغ با بالش اوج مي گيرد
*****
مرا به خير تو اميد نيست، شر مرسان
*****
مرغ بي وقت خوان را بايد سر بريد!
*****
مرغ زيرک که مي رميد از دام با همه زيرکي بدام افتاد!
*****
مرغ صحرا و سنگ بيابان است
*****
مرغ گرسنه، ارزن به خواب مي بينه!
*****
مرغ همسايه غاز است!
*****
مرغي را که در هواست نبايد به سيخ کشيد!
*****
مرغ يه پا دارد!
*****
مرغي که انجير مي خورد نوکش کج است!
*****
مرگ براي من، گلابي براي بيمار!
*****
مرگ به فقير و غني نگاه نمي کنه!
*****
مرگ خوب است، اما براي همسايه!
*****
مرگ يک بار، شيون هم يک بار!
*****
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد! نابرده رنج گنج ميسر نمي شود(سعدي)
*****
مزن بر سر ناتوان دست زور که روزي درافتي به پايش چو مور
*****
مزن بي تامل به کاري تو دست
*****
مشک خالي و پرهيز آب!
*****
مشو با ناکسان همدم که صحبت را اثر باشد
*****
معامله با خودي غصه دارد
*****
معامله نقدي بوي مشک مي دهد!
*****
معما چو حل گشت آسان شود!
*****
من آنچه شرط بلاغ است با تو مي گويم تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال (سعدي)
*****
من از بيگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد (حافظ )
*****
منت مکش ار دوست بود حاتم طائي
*****
من نمي گويم سمندر باش يا پروانه باش چون به فکر سوختن افتاده اي مردانه باش
*****
موش به سوراخ نمي رفت جارو به دمش مي بست!
*****
موش زنده بهتر از گربه مرده است!
*****
موش به همبانه (انبار) کار ندارد، همبانه به موش کار دارد!
*****
موش و گربه که با هم بسازند دکان بقالي خراب مي شود!
*****
مهتاب نرخ ماست را مي شکند!
*****
مهره ي مار دارد!
*****
مه فشاند نور و سگ عوعوکند هر کسي بر طينت خود مي تند! (مولوي)
*****
مهمان بايد خنده رو باشد اگر چه صاحب خانه، خون گريه کند!
*****
مهمان تا سه روز عزيز است!
*****
مهمان که يکي شد صاحبخانه گاو مي کشد!
*****
مهمون ناخوانده خرجش به گردن خودش است!
*****
ميازار موري که دانه کش است که جان دارد و جان شيرين خوشست
*****
ميان حق و باطل چهار انگشت فاصله است!
*****
ميان دعوا، حلوا خيرات نمي کنند!
*****
ميان دعوا نرخ تعيين مي کند!
*****
ميراث خرس به کفتار مي رسه!
*****
ميوه را بخور و راجع به درخت سوال مکن
*****
ميوه خوب نصيب شغال شود!
منبع:www.seemorgh.com
/ن