بررسي اثر اکسين ، اتفن و سيستم کاشت
نويسندگان: منصور کلانتر *، احمد خليقي**، ابوالقاسم حسن پور***و عنايت الله تفضلي ****
بر صفات کمي خيار هيبريد( F1)
چکيده
کلمات کليدي: اکسين ، اتفن ، سيستم کاشت ، خيار گلخانه اي
مقدمه
از بين توليدات گلخانه اي کشور ايران ، خيار بالاترين سطح زير کشت را دارا است (5). خيار از گياهان عالي گلدرا ، از رده دولپه ايها ، از گياهان يکساله جاليزي ، تک پايه و از تيره کدوئيان (cucurbitaceae) مي باشد ، جنس cucumis حدود 30 گونه دارد که خيار با نام علمي (cucumis sativus L) مهمترين آنها مي باشد (26). از لحاظ باغباني خيارجزءآن دسته از سبزي هايي است که ميوه آن مصرف مي شود واز لحاظ شرايط محيطي جزء گياهان حساس به سرما مي باشد.(26). ماندال و همکاران(16) گزارش نمودند که بر اثر کاربرد تعدادي از تنظيم کننده هاي رشد گياهي بر خيار از قبيل NAAوGA3 به صورت محلول پاشي در مرحله دو برگي وبه فاصله 10 روز در مرحله چهار برگي اثر معني داري بر کميت و کيفيت ميوه داشته است . ترکيب شيميايي اتفن اتيلن آزاد کرده و در تشکيل گلهاي ماده درتک پايه ها و ارقام دو پايه مؤثر مي باشد( 26،17،7) . بوتنکو مائورينا (19) در يک مطالعه محيط بسته در خيار دريافتند که تيمار با اتفن ،IAA يادي متيل سولفوکسيد گلهاي ماده را افزايش مي دهند. و اديجري ومادالاجري (23) کاربرد تيمارهاي مختلف اتفن و NAA روي ژنوتيپ هاي مختلف خيار در مرحله چهار الي شش برگي به منظور مقايسه نسبت گلهاي توليد شده و عملکرد را بررسي نمودند. سليمان وسووان (6) اثر کاربرد تيمارهاي مختلف NAA را روي صفات مختلف خيار مورد بررسي قرار دادند. معمولا در توليد خارج از فصل براي کاشت خيار از روش نشاءکاري استفاده مي شود و زمان انتقال نشاء بعد از تشکيل سه برگ حقيقي مي باشد (15). مرحله کاشت تا گل دهي در خيار بسيار مهم بوده وبايد حداقل رشد رويشي به عنوان يک عامل مهم براي رسيدن به مرحله گلدهي تلقي شود وشرايط در اين مرحله بهينه باشد (9). لازين و سيمندس (14) و يانگ (27) سيستم هاي مختلف کاشت را را بر رشد، عملکرد و کيفيت ميوه خيار مورد بررسي قرار دادند. تونسر و بوزتک (22) با بررسي مقايسه کشت مستقيم بذر در کووانست و تهيه نشاء در گلدان هايي از جنس پيت و انجام عمل انتقال گزارش نمودند که کشت غير مستقيم مناسبتر مي باشد. جاژک واسکاپسکي (11) با انجام پژوهشي در زمينه مقايسه کشت مستقيم بذر و غير مستقيم و اثر آنها بر زمان رسيدن ، اندازه ، کيفيت و عملکرد ميوه خيار را مورد بر رسي قرار دادند .
لذا در راستاي اهداف ذکر شده ، اين تحقيق جهت معرفي اهميت و جايگاه کشت هاي بسته و بررسي اثر تنظيم کننده هاي رشد گياهي و سيستم کاشت بر خصوصيات کمي و کيفي خيار در شهر يزد انجام گرديد.
موادو روش ها
تأمين و کنترل دما به وسيله دو عدد کوره هواي گرم و ترموستات صورت گرفت ، حرارت توليد شده به وسيله لوله هايي از جنس نايلون که در سرتاسر تونل تعبيه شده بود توزيع گشت ، رطوبت نسبي و هواي داخل تونل به وسيله دريچه هاي موجود در قسمت بغل و سقف تونل و همچنين به وسيله دو عدد فن ، تهويه و کنترل مي گرديد و با استفاده از روش آبياري جوي و پشته اي آب و عناصر غذايي مورد نياز بر اساس تجزيه خصوصيات فيزيکوشيميايي خاک ( جدول 1) در اختيار بوته ها قرار گرفت.
جهت انجام آزمايش ، طي دو ماه تير و مرداد محيط کشت ( خاک تونل پلاسيتکي ) با استفاده از سيستم بخار آب گرم 1 ضد عفوني گرديد و سه هفته قبل از کاشت ، زمين به طور عميق شخم زده شد. در مرحله بعدسطح زمين کاملا تسطيح و جوي و پشته ها آماده گرديد و عمل آبياري صورت گرفت ، 2تا 3 روز بعد از آبياري و زماني که ميزان رطوبت خاک به حد ظرفيت مرزعه 2 رسيد ، عمل کشت صورت گرفت به طوري که فواصل بوته ها از يکديگر بر روي رديف 60 سانتي متر و بين دو رديف 120 سانتي متر بود ، به منظور کشت غير مستقيم و کشت مستقيم بذور قبا از کاشت به مدت 12 ساعت در محلول قارچ کش خيسانده شدند و انجام عمليات کشت مستقيم و غير مستقيم ( کشت بذر جهت تهيه نشاء و سپس انتقال به مکان اصلي ) هردو در يک تاريخ ( بيست و پنج شهريور ماه ) انجام گرفت ( کشت پاييزه ) .
آزمايش در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي به صورت فاکتوريل با 4 تکرار و هر تکرار 4 بوته صورت گرفت .
تيمارها شامل دو تنظيم کننده رشد گياهي هر کدام در چهار سطح شامل (100،50،25،0ميلي گرم در ليتر ) NAA و CEPA
(150،50،0و250 ميلي گرم در ليتر )
و سيستم کاشت در دو سطح شامل ( مستقيم وغير مستقيم )
بودند.تنظيم کننده هاي رشد در مرحله چهار الي شش برگي حقيقي بر روي بوته ها محلول پاشي گرديدند وبه منظورکاهش کشش سطحي بين محلول و بافت سطح برگ و افزايش اثر محلول از 2-1 قطره Tween-20 به عنوان مويان استفاده گرديد.
اثرات تنظيم کننده هاي رشد گياهي (NAAوCEPA) و سيستم کاشت(مستقيم و غير مستقيم ) براي ارزيابي صفات : زمان آغاز گلدهي ، تعداد گل، تعداد ميوه ، طول ميوه ، ميانگين وزن تک ميوه ،طول گياه ، تعداد گره ، طول ميانگره و عملکرد مورد بررسي قرار گرفت .
براي اندازه گيري زمان آغاز گلدهي ، در هر تيمار و تکرار تعداد روز از آغاز کاشت بذر تا ظهور اولين گل بر روي بوته يادداشت گرديد.
جهت اندازه گيري تعداد گل ، از ابتدا تا انتهاي چرخه توليد يک روز در ميان تعداد گل هاي توليد شده در هر گره شمارش گرديد و با علامت گذاري گره مربوطه عمل شمارش تا پايان براي هر تيمار و تکرار ادادمه يافت .
برا ي اندازه گيري طول ميوه ، از ابتدا تا انتهاي مرحله برداشت ، تقريبا يک روز در ميان ميوه هايي که حداقل 10 سانتي متر طول داشته براي هر بوته علامت گذاري و برداشت شدند و به وسيله خط کش طول ميوه ها براي هر تيمار و تکرار محاسبه گرديد.
برا ي اندازه گيري تعداد ميوه در طول دوره برداشت ، تقريبا ً يک روز در ميان تعداد ميوه ها ي برداشت شده تا پايان چرخه توليد براي هر تيمار و تکرار شمارش گرديد. محاسبه ميانگين وزن تک ميوه هر بوته با تقسيم عملکرد نهايي بوته کل ميوه هاي همان بوته براي هر تيمار و تکرار صورت گرفت.
براي اندازه گيري طول گياه در پايان مرحله برداشت طول بوته ها به وسيله متر براي هر تيمار و تکرار محاسبه گرديد . براي اندازه گيري تعداد گره ، در پايان مرحله برداشت تعداد گره هاي موجود بر روي بوته براي هر تيمار و تکرار شمارش گرديد.
براي اندازه گيري طول ميانگره ، در پايان مرحله برداشت طول ميانگره بر روي بوته به وسيله خط کش براي هر تيمار و تکرار شمارش گرديد . جهت اندازه گيري عملکرد در هر مرحله برداشت وزن ميوه هاي برداشت شده اندازه گيري شد و در انتها عملکرد براي هر تيمار و تکرار محاسبه گرديد.
انجام تکرار آزمايش
نتايج
زمان آغاز گلدهي
تعداد گل
سطوح ديگر اکسين و اتفن و سيستم کاشت و اثرات متقابل بين آنها از نظر آماري در سطح پنج درصد آزمون دانکن داراي اختلاف معني دار نبود.
تعداد ميوه
طول گياه
طول ميوه، وزن تک ميوه ، تعدادگره ، طول ميانگره
عملکرد
همچنين تيمار 150 ميلي گرم در ليتر CEPA ميزان عملکرد را به صورت معني دار افزايش داده به طوري که عملکرد در بوته هاي تيمار شده 9/42 کيلوگرم در مقابل 6/58 کيلوگرم به ازاي هر بوته در تيمار شاهد بود(جدول 2). اثر متقابل NAAوCEPA اثر معني دار مثبت بر صفت علمکرد داشت به طوري که ميزان عملکرد در تيمار 250 ميلي گرم در ليتر CEPA با 100 ميلي گرم در ليتر NAA10/65 کيلوگرم در مقابل 6/58 کيلوگرم به ازاي هر بوته در تيمار شاهد بود ( شکل 4). سطوح ديگر اتفن ، سيستم کاشت و اثرات متقابل آنها از نظر آماري در سطح پنج درصد آزمون دانکن داراي اختلاف معني دار نبود .
بحث و نتيجه گيري
با توجه به بررسي منابع در رابطه با اثر تنظيم کننده هاي رشد گياهي بر گل دهي ، تشکيل و نمو ميوه و عملکرد و ... مشاهده گرديد که تنظيم کننده هاي رشد گياهي اتفن و اکسين هر دو باعث افزايش گلدهي و زودرسي محصول مي گردند و کاربرد هر دو تعادل بين بروز جنسيت را در گياهاني معين از جنس نر به ماده تغيير مي دهد (3) و در تمامي صفاتي که مورد بررسي قرار گرفت اتفن با شدت بيشتر اثرات خود را نشان داد. در طول دوره آزمايش نيز با توجه به نتايج به دست آمده مشخص گرديد که غلظت خاصي از NAAو CEPA باعث افزايش تعداد گل ، تعداد ميوه ، عملکرد و زودرسي محصول گرديده است ، و از طرفي نتيجه پژوهش وارنا(24) تأييدي بر نتيجه آزمايش حاضر مي باشد. وارنا نشان داد که در اثر استفاده از محلول پاشي تعدادي از تنظيم کننده هاي رشد گياهي بر روي نشاء خيار و بررسي تأثير آنها بر عملکرد ، بيشترين عملکرد در تيمارهايي به دست آمد که از نفتالين استيک اسيد (NAA) و اتفن (CEPA) استفاده گرديد . از طرف ديگر به علت اينکه در توليد خارج از فصل و پيش رس خيار از بذرهاي هيبريد (F1) استفاده مي گردد و اين ارقام ماده زا 3 بودند و بذر توليد نمي کنند وهمچنين بذر اين ارقام بايد هر سال از شرکتهاي خارجي توليد کننده به قيمت نسبتا بالايي خريداري شود ، در نتيجه اتخاذ شيوه مناسب کشت که بتواند شرايط بهينه را جهت جوانه زني بذر و رشد گياهچه را فراهم نمايد حائز اهميت بوده و از ميزان تلفات بذر مي کاهد.
همچنين نتايج تحقيقات و گزارش هاي علمي ارائه گرديده در ذيل و مقايسه آن با نتايج به دست آمده در اين آزمايش مي تواند تأييدي بر نتيجه کلي آزمايش باشد.
ماندال و همکاران (16) گزارش نمودند که بر اثر کاربرد تعدادي از تنظيم هاي رشد گياهي بر خيار نظير NAA و اتفن و تيمار آب به عنوان شاهد به صورت محلول پاشي در مرحله دو برگي و به فاصله 10 روز در مرحله چهار برگي نتايج زير را در برداشته است : بيشترين تعداد ميوه ، وزن ميوه در هر بوته با تيمار ترکيبي اتفن و NAA به دست آمده همچنين کيم ، اکوبو و فوژئيده (13) با بررسي اثر اکسين دروني ( طبيعي ) و تيمارهاي بيروني ( مصنوعي ) بر خيار هيبريد مشخص کردند که IAA عامل مؤثر بر پارتنوکارپي بوده و کاربرد NAA باعث افزايش ميزان IAA مي گردد و اين بيان مي کند که IAA نقش اصلي را در کنترل ميوه هاي پارتنوکارپ دارد و ديگر تنظيم کننده هاي رشد نقش تحريک کنندگي در افزايش IAA دارند و اين افزايش در بافت ديواره تخمدان مشاهده مي گردد. اتفن به عنوان افزايش دهنده گلهاي ماده شناخته شده است (3) اتفن آغاز تشکيل گل را تحريک مي نمايد و جنسيت گلهاي ماده بيشتر مي شود زودرسي را باعث مي گردد(18) کاربرد اتفن در مرحله دو برگي باعث افزايش تعداد گلهاي ماده و ظاهر شدن گلهاي ماده از گره دوم به بعد و همچنين افزايش تعداد گلهاي ماده در هر گره مي شود ( 24،17،7) آزمايشات نشان داده است که مقدار اتيلن توليدي در ژنوتيپ و فنوتيپ هاي مختلف فرق مي کند واين بيانگر اين است که احتمالا ميزان گاز اتيلن توليد شده در ارتباط با نوع جنسيت گل مي تواند باشد (4) اتفن ماده شيميايي است که در زودرسي و توليد گل ماده اثر دارد و نتيجه کلي اين است که اتفن زودرسي و يا کوتاهي را باعث مي شود (17). مطالعات انجام شده در دانشگاه ايالتي ميشيگان بيانگر آن است که غلظت اکسين برون زا در حقيقت مي تواند غلظت اتيلن درون زا معين کرده و سپس اتيلن ممکن است يک ترکيب واسطه اي در رونق دهي تشکيل گل ماده باشد.(25).
همچنين مطالعات در ايستگاه آزمايشات کشاورزي نيويورک اين نتيجه را گزارش نموده که تغييرات در بروز جنسيت و نيز شکل ميوه خيار احتمالا به وسيله يک هورمون درون زاي واحد (IAA) کنترل مي شود(17)
نتايج آزمايش نشان داد که تنظيم کننده رشد اتفن رشد طولي بوته خيار را کاهش داد، به طوري که شاهد داراي اختلاف معني دار مي باشد، ولي نکته قابل توجه اين که کاهش رشد طولي بوته باعث افزايش ميزان عملکرد گرديده است و همچنين با توجه به اينکه صفت تعداد گره و طول ميانگره با شاهد اختلاف معني داري نداشته است در نتيجه افزايش عملکرد از طريق افزايش تعداد ميوه در هر گره انجام گرفته است . نتيجه پژوهش گزارش شده توسط ساندهو (20) تأييدي بر نتيجه آزمايش است .
از طرف ديگر تنظيم کننده رشد NAAوCEPA بر تعداد گل ماده حتي در حد اختلاف معني دار با شاهد مؤثر بوده و اين افزايش تعداد گل ماده باعث افزايش تعداد ميوه و به دنبال آن عملکرد گرديده است و با توچه به اينکه تيمارهاي کاربردي بر وزن تک ميوه و طول ميوه اثر معني داري نداشتند در نتيجه افزايش عملکرد از طريق افزايش تعداد ميوه بوده است . نکته قابل توجه ديگر اينکه، در اکثر صفات مورد بررسي مشاهده گرديد که نوع سيستم کشت بر نتايج موثر مي باشد. به طوريکه در سيستم کشت نشاني بيشترين تعداد گل و تعداد ميوه و عملکرد را داشته ايم که مي توان علت آن را برتري صفات مرفولوژي و فيزيولوژي اندام هوايي و زيرزميني در سيستم کشت غير مستقيم ( نشاء کاري ) نسبت به سيستم کشت مستقيم ( بذر کاري) ترجيح نمود ، به طوري که در اکثر صفات مورد بررسي اثر تنظيم کننده ها ي رشد گياهي در سيستم کشت غير مستقيم برتر مي باشد.
نتايج آزمايش نشان داد که علاوه بر اثر مثبت و برتر تنظيم کننده هاي رشد گياهي اکسين و اتفن به تنهايي ، اثر متقابل مثبتي نيز بين دو تنظيم کننده رشد مذکور و با سيستم کشت وجود داشته و افزايش عملکرد و توليد محصول زودرس کاملا مشهود بود به طوري که با تيمار ترکيبي سطح 100 ميلي گرم در ليتر NAAبا 250 ميلي گرم در ليتر CEPA در سيستم کشت غير مستقيم بيشترين مقدار عملکرد به دست آمد.
منابع
1. حسندخت . م ر. 1384. مديريت گلخانه ( تکنولوژي توليد محصولات گلخانه اي ). انتشارات مرز دانش ، 320 صفحه .
2. پيوست غ . ع . 1381. سبزيکاري زير پوشش پلاستيک . انتشارات دانشگاه گيلان ، 100صفحه .
3. طاهر باز ف . 1362 . هورمون هاي گياهي و رشد گل . انتشارات دانشگاه تهران ، 237 صفحه
4. مجابي ا . 1373 . کاربرد تنظيم کننده ها ي رشد گياهي در کشاورزي . انتشارات دانشگاه اهواز ، 167 صفحه .
5. نصوحي غ . ح . 1380 . خيار داربستي . انتشارات صنوبر ، 110 صفحه .
پي نوشت:
1.Solarization
2. Field capacity
3-Gynoecios
*دانشجوي مقطع دکتري دانشکده کشاورزي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران (نويسنده مسئول: Email:M.Kalantar@yahoo.com)
** دانشيار گروه باغباني دانشکده کشاورزي دانشگاه تهران
***استاديار پژوهش مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي شيراز
**** استاد گروه باغباني دانشکده کشاورزي دانشگاه شيراز
/ن