شرح دعا
قرآن کریم بعد از تقسیم آیات به محکم و متشابه در آغاز سوره آلعمران تعبیر راسخون در علم آورده که یکبار هم در سوره نساء، آیه 162 آمده است.
راسخون در علم یعنی افراد صاحبنظر و استوار در علم و دانش. در روایات متعددی رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) به راسخون در علم تطبیق شدهاند.
«فَرَسُولُ اللَّهِ (ص) أَفْضَلُ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِیعَ مَا أَنْزَلَ عَلَیْهِ مِنَ التَّنْزِیلِ وَالتَّأْوِیلِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُنْزِلَ عَلَیْهِ شَیْئاً لَمْ یُعَلِّمْهُ تَأْوِیلَهُ وَ أَوْصِیَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ یَعْلَمُونَهُ کُلَّهُ؛ پس رسول خدا (ص) برترین راسخان در علم است که تمام آنچه را خداوند بر او نازل کرده بود از تأویل و تنزیل قرآن میدانست و اوصیائش بعد از آن حضرت همه اینها را میدانستند.» (2)
راسخان در علم دو دعا دارند که در قرآن آمده است؛ دعای نخست آنان، رهایی از لغزشها در انحراف قلوب است.
قرآن کریم از دو قلب سخن گفته: قلب سلیم و قلب مریض؛ برای هر کدام نیز علائم و نشانههایی ذکر نموده است. مرحوم علامه طباطبایی (ره) در مورد مقصود از قلب در قرآن ذیل آیه «وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ» (3) مینویسد: مراد از قلب خود انسان یعنی خویشتن او و نفس و روح است؛ برای اینکه هر چند طبق اعتقاد بسیاری از عوام ممکن است تعقل و تفکر و حب و بغض و خوف و امثال اینها را به قلب نسبت داد، به این پندار که در خلقت آدمی این عضو است که مسئول درک است لکن مدرک واقعی خود انسان است.(4)
بارها کلمه قلب در قرآن و روایات به کار رفته است؛ مراد این قلب صنوبری نیست زیرا در قرآن علم، فهم، ایمان، وحی، تکبر، آرامش، حسد، نفاق و کفر به آن نسبت داده شده است؛ این آثار برای نفس و روح است.
قرآن کریم میفرماید: «یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ؛ روزی که مال و فرزند سودی ندارد مگر کسی که نزد خدا قلب سالم ببرد.» (5)
رسول خدا (ص) میفرماید: «إِذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَ إِذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ الْجَسَدُ؛ هنگامیکه قلب انسان پاکیزه باشد، جسم نیز پاکیزه است و اگر قلب ناپاک شد، جسد هم ناپاک میشود.» (6)
بیماریهای قلب در قرآن
12 مرتبه «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ» در قرآن کریم آمده است؛ بیماری روح به مراتب خطرناکتر از بیماری جسم است.امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «إِنَّ مِنَ الْبَلاَءِ الْفَاقَةَ وَ أَشَدَّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ وَ أَشَدَّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ؛ یکی از بلاها فقر است و سختتر از فقر، بیماری جسم است و سختتر از آن، بیماری قلب و روح است.» (7)
قابل ذکر است در انسان سه ابزار شناخت وجود دارد:
1- حس ظاهری که نخستین دریافت از هستی توسط آن صورت میگیرد.
2- عقل که مرکز شعور و ادراک در وجود انسان است؛ وظیفهاش دریافت، تجزیه، ترکیب، تعمیم و تعمیق مفاهیم است.
3- قلب که در کنار عقل، کانون ادراک و احساس است که همان روح میباشد.
مهمترین حجابها و بیماریهای قلب و روح عبارتند از:
1. رین و زنگار
«کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم؛ نه چنین است زنگار بر دلهایشان بسته است.» (8)رسول خدا (ص) فرمود: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ کَانَتْ نُکْتَةٌ سَوْدَاءُ فِی قَلْبِهِ فَإِنْ تَابَ وَ نَزَعَ وَاسْتَغْفَرَ صُقِلَ قَلْبُهُ مِنْهُ وَ إِنِ ازْدَادَ زَادَتْ فَذَلِکَ الران [الرَّیْنُ] الَّذِی ذَکَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى فِی کِتَابِهِ؛ هرگاه مؤمن معصیت کند نقطهای سیاه در دلش پدید آید، اگر توبه کرد و دست از گناه کشید و آمرزش خواست، دلش از آن لکه سیاه پاک شود اما اگر بر گناهش بیافزاید، آن نقطه زیاد شود؛ این همان رین و زنگار است که خدا در قرآن یاد کرده است.»(9)
2. زیغ
«فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ؛ در قلبهایشان انحراف است.» (10)زیغ به معنای انحراف از مسیر حق است که مقدمه سایر بیماریهاست.
امام کاظم (ع) میفرماید: «أَنَّ الْقُلُوبَ تَزِیغُ وَ تَعُودُ إِلَى عَمَاهَا وَ رَدَاهَا؛ دلها منحرف میشوند و به کوری و هلاکت بازمیگردند.» (11)
3. قساوت
«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم؛ سپس دلهای شما سخت شد.» (12)خدا به حضرت موسی (ع) وحی کرد «یَا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا أَمَلَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ وَالْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ؛ ای موسی! در دنیا آرزوی خود را طولانی مکن که دلت سخت میشود و سختدل از من دور است.» (13)
4. طبع و ختم و مهر
«کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ؛ اینگونه خدا بر دلهای کسانی که نمیدانند مهر میزند.» (14)«خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ؛ خداوند بر دلها و گوشهایشان مهر میزند.» (15)
امام رضا (ع) میفرماید: «اَلْخَتْمُ هُوَ الطَّبْعُ عَلَى قُلُوبِ الْکُفَّارِ عُقُوبَةٌ عَلَى کُفْرِهِمْ؛ ختم همان مهر زدن است بر دلهای کافران به سبب کفرشان.» (16)
5. کوری قلب
«وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ؛ بلکه دلها کور است.» (17)رسول خدا (ص) فرمود: «شَرَّ الْعَمَى عَمَى الْقَلْبِ؛ بدترین کوری، کوری دل است.» (18)
6. عدم شعور قلب
«لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا؛ دلهایی دارند که با آن دریافت نمیکنند.» (19)7. مرگ قلب
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ؛ کسی که پارساییاش کم باشد، دلش میمیرد.» (20)آباد و زنده کردن دلها
آنچه دل را زنده میکند و از بیماری نجات میدهد عبارت است از:1. موعظه
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ؛ قلبت را با موعظه زنده کن.» (21)
2. اندیشه و فکر
امام حسن (ع) میفرماید: «اَلتَّفَکُّرُ حَیَاةُ قَلْبِ الْبَصِیرِ؛ اندیشه کردن، زنده کننده دل شخص با بصیرت است.» (22)3. گفتگوی عالمانه
رسول خدا (ص) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ تَذَاکُرُ الْعِلْمِ بَیْنَ عِبَادِی مِمَّا تَحْیَا عَلَیْهِ الْقُلُوبُ الْمَیْتَةُ؛ خدا میفرماید: گفتگوی علمی بین بندگانم، دلهای مرده را زنده میکند.» (23)4. معاشرت با خردمندان
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «مُعَاشَرَةِ ذَوِی الْفَضَائِلِ حَیَاةُ الْقُلُوبِ؛ همنشینی با اهل فضیلت دلها را زنده میکند.» (24)5. قرآن کریم
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ... وَ فِیهِ رَبِیعُ الْقَلْبِ؛ خداوند هیچکس را به چیزی مانند قرآن اندرز نداده که قرآن بهار دل است.» (25)6. استغفار
امام صادق (ع) میفرماید: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأً کَصَدَإِ النُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالاِسْتِغْفَارِ؛ دلها مانند مس زنگار میگیرد پس با استغفار آنها را صیقل دهید.» (26)7. کنترل زبان
رسول خدا (ص) فرمود: «لَا یَسْتَقِیمُ إِیمَانُ عَبْدٍ حَتَّى یَسْتَقِیمَ قَلْبُهُ وَ لَا یَسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتَّى یَسْتَقِیمَ لِسَانُهُ؛ ایمان بنده درست نیست مگر دلش درست باشد؛ دلش درست نباشد مگر آنکه زبانش درست باشد.» (27)8. یاد خدا
رسول خدا (ص) فرمود: «جَلَاءُ هَذِهِ الْقُلُوبِ ذِکْرُ اللَّهِ وَ تِلَاوَةُ الْقُرْآنِ؛ صیقل دهنده دلها، یاد خدا و تلاوت قرآن است.»داستان
1. شخصی به نام وابصه اسدی 71 نزد رسول خدا (ص) آمد، حضرت فرمود: سؤالت را میپرسی یا من از پرسشهایت خبر دهم؟ عرض کرد: شما خبر دهید؛ حضرت فرمود: «جِئْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْبِرِّ وَالْإِثْمِ؛ آمدهای از نیکی و گناه بپرسی» عرض کرد: آری! رسول خدا (ص) به سینه او دست زد و فرمود: «یَا وَابِصَةُ الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّ بِهِ الصَّدْرُ وَالْإِثْمُ مَا تَرَدَّدَ فِی الصَّدْرِ وَ جَالَ فِی الْقَلْبِ وَ إِنْ أَفْتَاکَ النَّاسُ وَ إِنْ أَفْتَوْکَ؛ نیکی آن است که روح به آن مطمئن شود و گناه آن است که قلب به آن شک کند [از قلبت خبر بگیر] هرچند مردم [جواز آن را] به تو حکم کنند و فتوا دهند.» (28)
پس پیمبر گفت استفتوا القلوب گرچه مفتیتان برون گوید خطوب
1. خدا را میشناسید اما حق او را آنگونه که بر شما واجب کرده، ادا نمیکنید؛
2. به پیامبر ایمان دارید اما بر خلاف سنت و روش او عمل میکنید؛
3. قرآن میخوانید اما به آن عمل نمیکنید؛
4. ادعا میکنید از آتش جهنم میترسید اما با معصیت و گناه خود را بر آتش عرضه میکنید؛
5. ادعا میکنید به بهشت تمایل دارید اما اعمالی انجام میدهید که شما را از بهشت دور میکند؛
6. نعمتهای خدا را میخورید اما شکر آن را به جا نمیآورید؛
7. خدا به شما فرمان داده با شیطان دشمنی کنید اما در عمل با او همراهی میکنید؛
8. عیوب مردم را میبینید اما عیبهای خود را پشت سرتان مخفی میکنید.
«فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَکُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَکُمْ وَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ فَیَسْتَجِیبَ اللَّهُ لَکُمْ دُعَاءَکُمْ؛ تقوا داشته باشید، اعمال خودتان را اصلاح کنید، باطنتان را خالص کنید و امر به معروف و نهی از منکر نمایید، خداوند دعایتان را به استجابت میرساند.» (29)
پینوشت:
1. آلعمران، 8.
2. نور الثقلین، ج1، ص367.
3. «لَّا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ» بقره، 225.
4. المیزان، ج2، ص221.
5. شعراء، 88و89.
6. نورالثقلین، ج3، ص585.
7. نهجالبلاغه، حکمت388.
8. «کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ» مطففین، 14.
9. نور الثقلین، ج5، ص531.
10. آلعمران، 7.
11. تحف العقول، ص388.
12. «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» بقره، 74.
13. تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج16، ص45.
14. روم، 59.
15. «خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» بقره، 7.
16. نور الثقلین، ج1، ص33.
17. «أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ» حج، 46.
18. الامالی صدوق، ج1، ص487.
19. «وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ» اعراف، 179.
20. نهجالبلاغه، حکمت341.
21. همان، نامه31.
22. میزانالحکمة، ح17030.
23. همان، ح17036.
24. غرر الحکم و درر الکلم، ح9769.
25. نهجالبلاغه، خطبه176.
26. عدة الداعی، ج1، ص265.
27. میزانالحکمة، ح17060.
28. قرب الإسناد، ج1، ص317.
29. بحارالانوار، ج90، ص376.
منبع: سخن آرا 5 نیایش های قرآنی (ایام تبلیغی ماه مبارک رمضان در سخنرانی های حجت الاسلام دکتر رفیعی)