رهبر دين
اى خدا شد قلب زهرا داغدار
گشته بابش عازم دارالقرار
كرده روح اطهر خيرالبشر
اى خداى من مگر عزم سفر
كاينچنين زهرا گرفتار غم است
ديده بازش گهر بار غم است
گوييا ياد آورد بعد از پدر
خانه اش را مى زند دشمن شرر
ياد آرد بعد بابا خانه را
قتل محسن كودك دردانه را
اى خدا دارد رسول عالمين
از چه درآغوش پرمهرش حسين
از چه رو دستى به مويش مى زند
بوسه بر زير گلويش مى زند
گوييا در آخرين دم مصطفى
كرده ياد از كوفيان بى وفا
بيند آنجا صف عدويش مى كشد
تيغ به زير گلويش مى كشد
بيند آنجا بى وفايى مى كند
تشنه مهمان را فدايى مى كند
داغ دارد ديده آن فخر زمن
بر لب نور دو چشمانش حسن
اشك باران روى هامون مى چكد
بيند از لبهاى او خون مى چكد
گوييا بيند خسوف نور را
تير باران تن رنجور را
زين جهان آن رهبر دين مى رود
با غمى جانكاه و سنگين مى رود
در عزاى پادشاه هل اتى
اى خدا كن صبر بر زهرا عطا
منبع:www.payambarazam.ir
/ن
گشته بابش عازم دارالقرار
كرده روح اطهر خيرالبشر
اى خداى من مگر عزم سفر
كاينچنين زهرا گرفتار غم است
ديده بازش گهر بار غم است
گوييا ياد آورد بعد از پدر
خانه اش را مى زند دشمن شرر
ياد آرد بعد بابا خانه را
قتل محسن كودك دردانه را
اى خدا دارد رسول عالمين
از چه درآغوش پرمهرش حسين
از چه رو دستى به مويش مى زند
بوسه بر زير گلويش مى زند
گوييا در آخرين دم مصطفى
كرده ياد از كوفيان بى وفا
بيند آنجا صف عدويش مى كشد
تيغ به زير گلويش مى كشد
بيند آنجا بى وفايى مى كند
تشنه مهمان را فدايى مى كند
داغ دارد ديده آن فخر زمن
بر لب نور دو چشمانش حسن
اشك باران روى هامون مى چكد
بيند از لبهاى او خون مى چكد
گوييا بيند خسوف نور را
تير باران تن رنجور را
زين جهان آن رهبر دين مى رود
با غمى جانكاه و سنگين مى رود
در عزاى پادشاه هل اتى
اى خدا كن صبر بر زهرا عطا
منبع:www.payambarazam.ir
/ن