30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010

1) قيام مردم مسلمان ايران به رهبري آيت‏اللَّه "كاشاني" و به قدرت رسيدن مجدد مصدق (1331ش): وقتي كه دكتر مصدق مي‏خواست علاوه بر نخست وزيري، وزارت جنگ را نيز برعهده بگيرد، با مخالفت شاه مواجه شد. بنابراين مصدق استعفا داد و شاه هم بلافاصله احمد قوام را مأمور تشكيل كابينه نمود. در اين ميان آيت‏اللَّه كاشاني كه حضور دكتر مصدق را در
يکشنبه، 27 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010

30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010 1) قيام مردم مسلمان ايران به رهبري آيت‏اللَّه "كاشاني" و به قدرت رسيدن مجدد مصدق (1331ش): وقتي كه دكتر مصدق مي‏خواست علاوه بر نخست وزيري، وزارت جنگ را نيز برعهده بگيرد، با مخالفت شاه مواجه شد. بنابراين مصدق استعفا داد و شاه هم بلافاصله احمد قوام را مأمور تشكيل كابينه نمود. در اين ميان آيت‏اللَّه كاشاني كه حضور دكتر مصدق را در نخست وزيري مفيد مي‏دانست با اتخاذ تصميمي قاطع، بازگشت مصدق به نخست‏وزيري را خواستار شد. آيت‏اللَّه كاشاني تهديد كرد، در صورتي كه قوام كنار نرود اعلام جهاد كرده و كفن مي‏پوشد و پيشاپيش مردم حركت خواهد كرد. احمد قوام كه مردي وابسته به استعمار و در خدمت دستگاه استبدادي بود، بلافاصله پس از نخست‏وزيري، نغمه شوم جدايي دين از سياست را سر داد و لبه تيز حملات خود را متوجه رهبري نهضت يعني آيت اللَّه كاشاني و نيروهاي مسلمان كرد. آيت اللَّه كاشاني با انتشار اعلاميه‏اي به صدور فرمان نخست‏وزيري قوام السلطنه به شدت اعتراض نمود. به اين ترتيب وقايع سي‏تير شكل گرفت و قيام عمومي مردم مسلمان، در شهرهاي مختلف ايران آغاز شد. هرچند اين تظاهرات به وسيله عوامل شاه به خاك و خون كشيده شد، اما در نهايت، شاه، عقب‏نشيني كرد و چون در رضايت و تطميع آيت‏اللَّه كاشاني توفيقي به دست نياورد، مجبور شد، قوام را بركنار كرده و بار ديگر مصدق را به نخست وزيري مأمور سازد و وزارت جنگ را نيز به او بسپارد. مصدق پس از به دست‏گيري مجدد قدرت، سرلشكر وثوق عامل كشتار مردم بي‏گناه در جريان قيام را به معاونت وزارت جنگ منصوب نمود و چون آيت اللَّه كاشاني به اين عمل اعتراض كرد، مصدق در نامه‏اي، از آن روحاني مجاهد خواست تا در امور سياسي مداخله ننمايد. اين عمل، پشتيباني مردم را از مصدق برداشت و دولت مصدق كه براي دومين بار در اثر مبارزات پيگير مردم روي كار آمده بود، بيشتر از سيزده ماه دوام نياورد و سرانجام با كودتاي آمريكايي 28 مرداد سال 1332 شمسي، سرنگون شد.
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010 2) رحلت شیخ احمد کافی 1357 ش : شیخ احمد کافی (۱ خرداد ۱۳۱۵، مشهد - ۳۰ تیر ۱۳۵۷، چناران) یکی از روحانیون برجسته و خطبای به‌نام بود که سابقهٔ مبارزهٔ طولانی با رژیم پهلوی را در کارنامهٔ خود داشت. سخنرانی‌های وی معمولاً بسیار پر شور بوده و او در سخنان خود از حمله به مقامات رژیم وقت و هواداران آن‌ها اِبایی نداشت.شیخ احمد کافی که مجموعه سخنرانی‌هایش هنوز طرفداران بسیاری دارد، در یک حادثه رانندگی مشکوک در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۵۷ کشته شد.
3) درگذشت فقيه عالي قدر "قاضي ابوالقاسم ابن برّاج" (481 ق): شيخ سعدالدين ابوالقاسم، عبدالعزيز بن نحرير بن عبدالعزيز بن برّاج طرابلسي معروف به قاضي در حدود سال 400 ق در مصر به دنيا آمد. تحصيلات خود را در زادگاه و سپس در بغداد ادامه داد تا اين كه يكي از فقهاي نامدار و معتبر شيعه در عصر خويش شد. ابن بَرّاج از علم وسيع و اطلاعات شايسته در زمينه‏ي فقه و علوم اسلامي برخوردار بوده و تاليفات فراواني در اين باره دارد. او از شاگردان خاص سيد مرتضي و شيخ طوسي بود و مورد توجه آنان قرارگرفت. شيخ ابوالقاسم بن بَرّاج بعدها نماينده‏ي شيخ طوسي در شام گرديد و يكي از مردان فقه و فقاهتِ معروف آن ديار شد. ابن برّاج در حدود سي سال در طرابلس منصب قضاوت داشته و به "قاضي" مشهور گشت. ابن برّاج از دانشمندان پرآوازه و معتبر شيعي است كه آراي او پيوسته مورد توجه‏ي فقيهان بزرگ بوده و غالباً به نظريات او، اشاره و استناد شده است. بسياري از فقيهان و محدّثانِ سده‏هاي بعد، در اجازه‏هايى كه به برخي از شاگردان خود داده‏اند، به شخصيت و آثار او اشاره كرده‏اند. قاضي، از نويسندگاني است كه نوشته‏هايى در فقه و كلام از خود به يادگار گذاشته است. نوشته‏هاي به جاي مانده از او، شامل مجموعه‏اي از فتواهاي فقهي است كه در آن‏جا، استدلال‏هاي فقهي و نقد نظرهاي ديگر فقيهان، بسيار كم به چشم مي‏خورد. جواهر الفقه، عِمادُ المُحتاج في مناسك الحاجّ و... از تاليفات اوست. سرانجام اين عالم رباني در حدود هشتادسالگي در طرابلس در لبنان بدرود حيات گفت.
4) درگذشت "ابن انباري" فقيه و لغت شناس مسلمان(577 ق): ابوالبركات، كمال الدين عبدالرحمن ابن محمد، مشهور به ابن انباري، تحصيلات خود را در مدرسه‏ي نظاميه‏ي بغداد به پايان رساند و به علّت كسب مدارج عالي در علوم فقهي و ادبي، در همان مدرسه به تدريس مشغول شد. ابن انباري پس از طي مراتب علمي، به استادي دست يافت و شيخ زمانه گرديد. آنگاه آثارش شهرت يافت و طلاب علم از هرسو به محضرش شتافتند. ابوالبركات در مقام استادي، نَفَسي گرم و مبارك داشت، چنان‏كه هر كس نزد وي شاگردي كرد، از مشاهير شد. ابن انباري مردي ديندار و پارسا و زاهدي مخلص و بي‏پيرايه بود. او از هياهوي نظاميه روي برتافت و در گوشه‏ي عُزلَت نشست. بيشتر اوقات ابن انباري صرف تأليف در علم نحو شده است. وي مي‏كوشيد قواعد و اصول فقهي و نحوي را به هم پيوند دهد. از همين رو، شيوه‏ي او در برداشت‏هاي نحوي، بيشتر به شيوه‏ي فقيهان شبيه است. از ابن انباري كتب و رساله‏هاي بسيار بر جاي مانده است كه كتاب اسرارُ العربيَّه شهرتي بيشتر دارد.
5) آغاز جنگ تاريخي "اهرام" بين نيروهاي فرانسوي و مصري (1798م): با قدرت‏گيري ناپلئون بُناپارت در فرانسه و آغاز كشور گشايى‏هاي او، ناپلئون قصد حمله به انگليس را در سر مي‏پروراند، اما چون نيروي دريايى فرانسه، توان لازم را براي اين كار نداشت، لذا ناپلئون تصميم گرفت كه در خارج از اروپا، بر انگلستان لطمه زند. به همين دليل از آن جا كه هندوستان مخزن قواي اقتصادي و منبع معيشت انگلستان به شمار مي‏رفت و سرزمين مصر نيز در مسير هند قرار داشت، ناپلئون نقشه حمله به مصر را كشيد. در صورت تصرف مصر، هم يك مستعمره بزرگ معادل تمام مستعمرات فرانسه به دست ناپلئون مي‏افتاد و هم به عنوان يك مركز نظامي براي حمله به هند مورد استفاده قرار مي‏گرفت. در آن زمان مصر تحت نفوذ امپراتوري عثماني قرار داشت و توسط امراي مملوك موسوم به مماليك اداره مي‏شد. درنهايت در 21 ژوئيه 1798م، جنگ ميان فرانسه و مصريان آغاز شد و علي‏رغم مقاومت مماليك، ناپلئون موفق به فتح مصر گرديد و تا آخر ژوئيه، قاهره نيز به تصرف ناپلئون درآمد. در اين هنگام، در حالي كه ناپلئون مشغول ايجاد يك ستاد فرماندهي در نزديكي اهرام مصر بود، قواي دريايي انگليس، نيروي دريايي فرانسه را در سواحل مصر غافل‏گير كرد و قسمت اعظم ناوگان جنگي فرانسه را منهدم ساخت. اين مسئله باعث عقب‏نشيني ناپلئون گرديد و پس از چندي به كشورش بازگشت.
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010 6) تولد "ارنست همينگوي" نويسنده معروف امريكايي (1898م): اِرنست ميلر هِمينگوِي نويسنده شهير امريكايى در 21 ژوئيه 1898م در ايالت شيكاگو امريكا متولد شد. وي از كودكي و دوران دبستان احساس كرد كه براي ادبيات مستعد است از اين رو از همان زمان، شروع به نوشتن مقالات ادبي و داستان در روزنامه‏اي كه خودِ شاگردانْ اداره مي‏كردند نمود. او پس از پايان تحصيلات خود، در جنگ جهاني اوّل شركت جست و سپس خبرنگار جنگي گرديد. همينگوي پس از پايان جنگ و كسب مدال جنگي، نگارش آثار ادبي خود را ادامه داد و با نوشتن رمان‏هايى چون: خورشيد همچنان مي‏دمد و وداع با اسلحه، به عالي‏ترين درجات شهرت رسيد. وي با نوشتن كتاب معروف زنگ‏ها براي كه به صدا در مي‏آيند به اوج افتخار رسيد. او در اين كتاب ثابت نمود كه ارزش آزادي موقعي معلوم مي‏شود كه مردم فقدان آن را احساس كنند. در همان زمان، همينگوي به دليل فروش تيراژ بالاي كتاب‏هاي خود و ساخت فيلم از كتاب‏هايش صاحب ثروت فراواني گرديد و موفق به دريافت جايزه اُسكار نيز شد. اكثر داستان‏هاي همينگوي با مرگ سر و كار دارد و قهرمانان آن، با مجاهدات زياد، بدون استثنا با مرگ گريبانگير خواهند شد. وي در بيشتر داستان‏هاي خود نتيجه مي‏گيرد كه انسان نبايد در كردار و رفتار خود حتي يك حركت برخلاف قانون انجام دهد چرا كه قانون، نقضْ ناكردني است. از سوي ديگر وي در برخي آثارش، ذوق ماجراجويى و لذت مغلوب كردن را عرضه مي‏كند كه هر دو سبك وي مورد تقليد نويسندگان قرار گرفت. وي اعتقاد داشت كه براي نويسنده نيز سبكي وجود دارد كه صورت قانون پيدا مي‏كند و او نبايد حركتي بي‏فايده انجام دهد تا آسيب ببيند. همينگوي سبك شخصي و خاصي را دنبال مي‏كرد اما نمي‏توان گفت كه اين سبك در همه كتاب‏هاي او به كار رفته است. وي در سبك خود، ميان تضاد لذت بردن از زندگي و رنج بردن كه از آن‏جدا نيست، به تعادل شخصي دست مي‏يابد. اين موضوع رانيز نبايد ناديده گرفت كه همينگوي دوره افسردگي و ملالي را احساس كرده كه زندگي امريكايى پس از بحران اقتصادي امريكا در سال 1929م به آن دچار شد و او را به شركت فعالانه در جنگ كشانده و سخنگوي گروهي ساخته، كه، به نسل فدا شده معروف گشته است. درباره سبك خاص همينگوي گفتگوي بسيار شده است. سبكي كه او را از پيشينيان و معاصران ممتاز مي‏سازد. به سبب سادگي اعجاب‏آور و مستقيم و كوبنده، كلمه‏هاي محاوره‏اي، جمله‏هاي كوتاه و بدون وابسته، نشانه‏گذاري‏هاي فراوان، مكالمه‏هاي بدون تصنع و بدون رعايت صنايع لفظي، شرح حوادث چنانكه واقع شده و كوچكترين نكته‏اي از واقعيت از چشم دور نمانده است. وي در زمان حيات خود به شهرت و افتخار افسانه‏اي دست يافت و با دريافت جايزه نوبل ادبي در سال 1954م به خاطر نگارش كتاب پيرمرد و دريا، از نفوذي گسترده در ميان نويسندگان برخوردار گشت. همينگوي علاقه مفرطي به شكار داشت و اغلب اوقات به اين كار مشغول بود تا اين‏كه در نهم ژوئيه 1961 در حالي كه مشغول تميز كردن تفنگ شكاري‏اش بود، گلوله‏اي شليك شد و به زندگي‏اش خاتمه داد. بدين ترتيب ماجراي مرگ پدرش پس از 23 سال تجديد گرديد. اكثر آثار همينگوي به فارسي ترجمه شده است.
7) الحاق سه كشور ليتواني، لِتوني و استوني به اتحاد جماهير شوروي (1940م): ليتواني، لتوني و استوني، سه كشور كوچك ساحلي درياي بالتيك هستند كه تا قبل از جنگ جهاني اول متعلق به روسيه بودند و با انقلاب كبير روسيه، استقلال خود را باز يافتند. بيش از دو دهه بعد، و در آستانه جنگ جهاني دوم، قراردادي بين آلمان و شوروي منعقد شد كه بر اساس آن، كشور لهستان بين دو كشور تقسيم مي‏شد. پس از چندي، با حمله آلمان به لهستان و تصرف اين كشور استالين نيز براي آنكه از قافله كشورگشايي عقب نماند، سه كشور استوني، لتوني و ليتواني را در 21 ژوئيه 1940م به تصرف خود درآورد و آنها را ضميمه شوروي نمود. اين سه كشور تا پنجاه سال بعد تحت حكومت اتحاد جماهير شوروي بودند و با فروپاشي شوروي در اوايل دهه 1990م، استقلال خود را بار ديگر اعلام كردند.
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010 8) به آب انداختن اولين كشتي هسته‏اي به نام "ساوانا" در امريكا (1958م) بعد از كشف اتم و آشنايى دانشمندان هسته‏اي با توانايى و قدرت فوق‏العاده انرژي هسته‏اي، به كارگيري و استفاده از آن در زمينه‏هاي گوناگون مورد توجه قرار گرفت. اما در واقع، اولين استفاده عملي از انرژي هسته‏اي، در ساختن بمب هسته‏اي به عمل آمد. نتيجه به دست آمده از قدرت انفجاري و تخريبي آن، باعث شد تا از يك طرف، قدرت‏هاي سلطه‏گر با بهره‏گيري از آن به مسابقه‏اي تسليحاتي دست زده و جهان را تا مرز جنگ هسته‏اي به پيش برند و از سوي ديگر، تلاش‏هاي فراواني به عمل آمد تا از اين انرژي در راه‏هاي صلح‏آميز و در جهت پيشرفت صنعت و تكنولوژي استفاده گردد. يكي از اين موارد، بهره‏گيري از انرژي هسته‏اي در صنايع كشتي سازي و دريانوردي است. بدين ترتيب در 21 ژوئيه 1958م، اولين كشتي بازرگاني با سوخت هسته‏اي به آب انداخته شد و عرصه جديدي براي استفاده از انرژي هسته‏اي را بر روي جهان گشود. اين كشتي بازرگاني، ساوانا نام‏گذاري شد و در واقع اولين كشتي هسته‏اي بود كه از پهنه اقيانوس اطلس عبور كرد. در حال حاضر كشتي‏هاي بسياري در سطح درياها و اقيانوس‏هاي جهان، با كمك نيروي هسته‏اي به دوردست‏ترين نقاط جهان مي‏روند.
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010 9) قدم نهادن اولين بشر بر روي كره ماه (1969م): دهه 1960م را دهه تسخير فضا و آغاز سفر انسان به فضاي كيهاني نيز مي‏توان نام نهاد و اين عنوان شايد مناسب‏ترين عنوان براي اين دهه سرنوشت ساز باشد. دانشمندان فضايى شوروي كه در سال 1957م با پرتاب نخستين قمر مصنوعي زمين، در تسخير فضا پيشگام شده بودند، در سال 1961م نيز با فرستادن نخستين انسان به فضا دراين مسابقه، پيشتاز شدند. از اين پس رقابت امريكا و شوروي سابق براي تسخير فضا شدت يافت و از سال 1966م، مسابقه براي تسخير كره ماه آغاز شد. امريكا در اين سالْ سفينه‏اي بدون سرنشين بر روي كره ماه پياده كرد و درصدد اعزام اولين انسان به اين كره برآمد. از سال 1968م به بعد، امريكايى‏ها به طور محسوسي در مسابقه تسخير فضا بر روس‏ها پيشي گرفتند و اولين انساني كه در سطح كره ماه فرود آمد، يك فضانورد امريكايى بود. سفينه آپولو 11، در روز شانزدهم ژوئيه 1969م با سه سرنشين به فضا پرتاب شد و پس از سه روز سفر و طي بيش از 380 هزار كيلومتر مسافت در مدار كره ماه قرار گرفت. قسمتي از اين سفينه كه خود مجهز به موشكي براي برخاستن از سطح كره ماه بود، روز 21 ژوئيه 1969م از سفينه مادر جدا شد و با دو سرنشين بر روي كره ماه فرود آمد. در اين هنگام، يكي از آن دو با نام نيل آرْمِسْتِرانْگْ، نخستين انساني بود كه بر روي كره ماه قدم نهاد، در حالي كه جريان اين سفر فضايى را شش‏صد ميليون نفر به كمك ماهواره‏ها در سراسر جهان تماشا كردند. آرمِستِرانْگ پس از 21 ساعت و 37 دقيقه توقف در سطح كره ماه و گردش و نمونه‏برداري و عكس‏برداري از قسمت‏هاي مختلف آن، به سفينه مادر بازگشت و نخستين سفر انسان به كره ماه در روز 24 ژوئيه 1969م با مراجعت فضانوردان به كره زمين پايان‏پذيرفت.
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010 10) روز ملي "بلژيك": كشور پادشاهي بلژيك با 30/528 كيلومترمربع در شمال غربي اروپا و در همسايگي كشورهاي هلند، آلمان، لوكزامبورگ و فرانسه واقع شده است. جمعيت آن بيش از 10 ميليون نفر كه حدود 90 درصد كاتوليك مي‏باشند. پايتخت اين كشور شهر بروكسل و داراي واحد پول يورو مي‏باشد. كه بعد از رواج يافتن پول واحد اروپائي، جاي‏گزين فرانك بلژيك شده است. مردم بلژيك به 3 زبان رسمي فرانسوي، هلندي و آلماني صحبت كرده و از تيره نژادي سفيد هستند. بلژيك در سال‏هاي آخر قرن هجدهم، تحت تسلط فرانسه بود. در سال 1815، بلژيك با هلند متحد شد. اما اين اتحاد ديري نپاييد و بلژيك در سال 1831 م مستقل گرديد و داراي حكومت سلطنتي شد. رسميت يافتن پادشاهي لئوپولد اول در 21 ژوئيه 1831م به عنوان روز ملي بلژيك مطرح شده است. نظام سياسي اين كشور، مشروطه سلطنتي فدرال، با دو مجلس قانون‏گزاري است. اين كشور در سال 1945 به‏عضويت سازمان ملل درآمد. (ر.ك:4 اكتبر)
30 تیر 1389 / 9 شعبان 1431 / 21 جولای 2010 11) تولد نورمن جیوسن 1926 کارگردان کانادایی




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط