کرگل، سرزمين شيعه نشين هند
نويسنده: علي غريب
کارگيل يا به اصطلاح هندي ها کرگل منطقه اي کاملاً شيعه نشين در شمالي ترين منطقه ي شبه قاره ي هند است. شايد شما اين نام را در روزنامه ها يا در خبرها شنيده باشيد؛ اما توجه خاصي به آن نکرده باشيد؛ اما اگر اين متن را بخوانيد متوجه مي شويد که بايد بعد از اين هر وقت نام اين منطقه را شنيديد با دقت بيشتري به خبرهاي آن توجه کنيد.
از نظر منطقه اي و آب و هوا، اين منطقه در آخرين حدود مرزي شمالي هند و هم مرز با کشورهاي چين، تبت و پاکستان در ايلات جامو و کشمير هند قرار دارد. آب و هواي اين منطقه کوهستاني گرم و خشک است. در زيادترين درجه ي سرما، 35 درجه زير صفر و زيادترين درجه ي گرما، 30 درجه بالاي صفر است.
جمعيت اين منطقه بيش تر از 200 هزار نفر است و پر آب ترين و معروف ترين رودخانه ي جهان، رود سند از اين سرزمين مي گذرد.
قوميت مردم اين شهر را آريايي ها و مغول ها و چند نژاد ديگر مثل تبتي و پاکستاني و غير تشکيل مي دهند که خود نشانه ي چند قوميتي اين شهر است؛ اما مردم اين شهر بدون اختلاف تيره و نژادي، به خوشي و خوبي در کنار هم زندگي مي کنند و هيچ اختلافي و تضادي از اين لحاظ با هم ندارند.
زبان مردم اين شهر بلتي است که مخلوطي از زبان هاي تبتي، فارسي، انگليسي و عربي است که به صورت اردو نوشته مي شود.
در حال حاضر 98درصد مردم اين شهر را مسلمانان و آن هم همه شيعه ي دوازده امامي تشکيل مي دهد. اين ها از قديم مردمي هستند که از زراعت، روزگار خود را مي گذرانند؛ حتي با وجود کمي وسايل، آن ها شاد زندگي مي کنند و در مشکلات و سختي ها به هم کمک مي کنند.
در قديم نام اين منطقه بلتستان بوده و کرگل هم مرکز اين شهر بوده است. به چند علت اين شهر در قديم مورد توجه بسياري قرار مي گرفت.
از لحاظ راه اين شهر به چهار مکان مهم جهان راه داشته. يک به چين و تبت، دوم به آسياي ميانه، سوم به سرينگر، چهارم به پنجاب. به اين خاطر هم از لحاظ تجاري و هم از لحاظ نظامي مورد توجه بوده است. اين سرزمين 15 سال قبل از ميلاد مسيح محل رفت و آمد بازرگانان و نظاميان بوده است. کم کم بعضي ها آن جا را محل زندگي قرار دادند. مردمي از محلي به نام پودت به اين سرزمين آمدند و در گوشه و کنار اين منطقه جاي گرفتند و براي هميشه آن جا را محل زندگي خود قرار دادند؛ زيرا اين منطقه هم آب کافي و هم محل زراعي خوبي داشت. در قديم در اين سرزمين «راجاها» زندگي مي کرده اند و منطقه به دست آن ها کنترل مي شده.
از قرن 14 تا 15 بعد از ميلاد، مبلغان اسلام وارد اين سرزمين شدند، مانند سيد علي همداني، سيد حسين همداني، سيد ميرشمس الدين عراقي و ديگر مبلغان اسلام که پيام رستگاري را براي مردم اين منطقه به ارمغان آوردند و مردم با آغوش باز اسلام را پذيرفتند و از آن زمان مبلغان اسلام جايگاه ويژه اي بين مردم پيدا کردند.
در اين شهر همه چيز به دست روحانيت مي چرخد. مردم خود را وابسته به روحانيت مي دانند و در هر کاري روحانيت پيشتاز است.
تعداد روحانيون اين شهر به 15000 نفر مي رسد که بعضي از آن ها روحانيون حوزه ي نجف اشرف و بعضي روحانيون حوزه قم و بعضي طلاب حوزه ي کرگيل اند. تعدادي هم از اين روحانيون در جمهوري اسلامي ايران و تعدادي هم در عراق و سوريه در حال درس خواندن هستند.
مردم اين شهر عاشق انقلاب ايران و امام خميني و رهبري آن هستند. مردم با گذاشتن عکس امام و رهبر انقلاب در مغازه ها و ديوارها و برافراشتن پرچم ايران عشق و علاقه ي خود را به انقلاب ايران نشان مي دهند. وقتي خبرنگاران خارجي مخصوصاً آمريکايي وارد اين شهر مي شوند، از ديدن آن تصاوير و پرچم ها خيلي تعجب مي کنند و باور ندارند که انقلاب ايران به شمالي ترين نقطه ي هند هم رسيده باشد.
مردم اين شهر هر ساله پيروزي انقلاب اسلامي ايران را در اين شهر جشن مي گيرند و خود را شريک جشن هاي انقلاب ايران مي دانند. در سالروز رحلت امام خميني همه جاي شهر غرق ماتم مي شود؛ حتي مردم اين شهر آخرين جمعه ي ماه رمضان را به فرمان امام راحل به برپا کردن تظاهرات ضد امريکا و اسرائيل و حمايت از مردم بي دفاع فلسطين مي نمايد. به همين دليل مردم کشمير اين شهر را بيت امام هم مي خوانند. اين منطقه الان در بين مسلمانان هند به ايران کوچک هم مشهور است.
اين شهر از توجه خاص دولت مردان و بزرگان هند برخوردار است. بزرگان زيادي از جمله زين العابدين عبدالکلام، مهاتما گاندي، سونيا گاندي ، واچپايي نخست وزير پيشين، مينگ مهاننسينگ نخست وزير هند، فارق عبدالله وزير اعلي جامو کشمير و بسياري از وزرا و مسؤولان کشور هند از اين سرزمين هستند.
اقتصاد اين شهر بر مبناي کشاورزي و دام پروري و صنايع دستي مي چرخد. از نظر توريستي اين شهر داراي اهميت است؛ چون سالانه صدها هزار توريست خارجي و داخلي از اين شهر ديدن مي کنند.
جوانان در اين شهر از نظر علمي به سطح خوبي رسيده اند و خود اداره ي مرکز علمي پزشکي و ساير ارگان ها را مي چرخانند. تازگي ها هم يک دانشگاه جديد به نام شهيد مطهري در اين منطقه بنا شده است که جوانان شهر در آن تحصيل مي کنند.
منبع: ماه نامه ي سلام بچه ها شماره 218
از نظر منطقه اي و آب و هوا، اين منطقه در آخرين حدود مرزي شمالي هند و هم مرز با کشورهاي چين، تبت و پاکستان در ايلات جامو و کشمير هند قرار دارد. آب و هواي اين منطقه کوهستاني گرم و خشک است. در زيادترين درجه ي سرما، 35 درجه زير صفر و زيادترين درجه ي گرما، 30 درجه بالاي صفر است.
جمعيت اين منطقه بيش تر از 200 هزار نفر است و پر آب ترين و معروف ترين رودخانه ي جهان، رود سند از اين سرزمين مي گذرد.
قوميت مردم اين شهر را آريايي ها و مغول ها و چند نژاد ديگر مثل تبتي و پاکستاني و غير تشکيل مي دهند که خود نشانه ي چند قوميتي اين شهر است؛ اما مردم اين شهر بدون اختلاف تيره و نژادي، به خوشي و خوبي در کنار هم زندگي مي کنند و هيچ اختلافي و تضادي از اين لحاظ با هم ندارند.
زبان مردم اين شهر بلتي است که مخلوطي از زبان هاي تبتي، فارسي، انگليسي و عربي است که به صورت اردو نوشته مي شود.
در حال حاضر 98درصد مردم اين شهر را مسلمانان و آن هم همه شيعه ي دوازده امامي تشکيل مي دهد. اين ها از قديم مردمي هستند که از زراعت، روزگار خود را مي گذرانند؛ حتي با وجود کمي وسايل، آن ها شاد زندگي مي کنند و در مشکلات و سختي ها به هم کمک مي کنند.
در قديم نام اين منطقه بلتستان بوده و کرگل هم مرکز اين شهر بوده است. به چند علت اين شهر در قديم مورد توجه بسياري قرار مي گرفت.
از لحاظ راه اين شهر به چهار مکان مهم جهان راه داشته. يک به چين و تبت، دوم به آسياي ميانه، سوم به سرينگر، چهارم به پنجاب. به اين خاطر هم از لحاظ تجاري و هم از لحاظ نظامي مورد توجه بوده است. اين سرزمين 15 سال قبل از ميلاد مسيح محل رفت و آمد بازرگانان و نظاميان بوده است. کم کم بعضي ها آن جا را محل زندگي قرار دادند. مردمي از محلي به نام پودت به اين سرزمين آمدند و در گوشه و کنار اين منطقه جاي گرفتند و براي هميشه آن جا را محل زندگي خود قرار دادند؛ زيرا اين منطقه هم آب کافي و هم محل زراعي خوبي داشت. در قديم در اين سرزمين «راجاها» زندگي مي کرده اند و منطقه به دست آن ها کنترل مي شده.
از قرن 14 تا 15 بعد از ميلاد، مبلغان اسلام وارد اين سرزمين شدند، مانند سيد علي همداني، سيد حسين همداني، سيد ميرشمس الدين عراقي و ديگر مبلغان اسلام که پيام رستگاري را براي مردم اين منطقه به ارمغان آوردند و مردم با آغوش باز اسلام را پذيرفتند و از آن زمان مبلغان اسلام جايگاه ويژه اي بين مردم پيدا کردند.
در اين شهر همه چيز به دست روحانيت مي چرخد. مردم خود را وابسته به روحانيت مي دانند و در هر کاري روحانيت پيشتاز است.
تعداد روحانيون اين شهر به 15000 نفر مي رسد که بعضي از آن ها روحانيون حوزه ي نجف اشرف و بعضي روحانيون حوزه قم و بعضي طلاب حوزه ي کرگيل اند. تعدادي هم از اين روحانيون در جمهوري اسلامي ايران و تعدادي هم در عراق و سوريه در حال درس خواندن هستند.
مردم اين شهر عاشق انقلاب ايران و امام خميني و رهبري آن هستند. مردم با گذاشتن عکس امام و رهبر انقلاب در مغازه ها و ديوارها و برافراشتن پرچم ايران عشق و علاقه ي خود را به انقلاب ايران نشان مي دهند. وقتي خبرنگاران خارجي مخصوصاً آمريکايي وارد اين شهر مي شوند، از ديدن آن تصاوير و پرچم ها خيلي تعجب مي کنند و باور ندارند که انقلاب ايران به شمالي ترين نقطه ي هند هم رسيده باشد.
مردم اين شهر هر ساله پيروزي انقلاب اسلامي ايران را در اين شهر جشن مي گيرند و خود را شريک جشن هاي انقلاب ايران مي دانند. در سالروز رحلت امام خميني همه جاي شهر غرق ماتم مي شود؛ حتي مردم اين شهر آخرين جمعه ي ماه رمضان را به فرمان امام راحل به برپا کردن تظاهرات ضد امريکا و اسرائيل و حمايت از مردم بي دفاع فلسطين مي نمايد. به همين دليل مردم کشمير اين شهر را بيت امام هم مي خوانند. اين منطقه الان در بين مسلمانان هند به ايران کوچک هم مشهور است.
اين شهر از توجه خاص دولت مردان و بزرگان هند برخوردار است. بزرگان زيادي از جمله زين العابدين عبدالکلام، مهاتما گاندي، سونيا گاندي ، واچپايي نخست وزير پيشين، مينگ مهاننسينگ نخست وزير هند، فارق عبدالله وزير اعلي جامو کشمير و بسياري از وزرا و مسؤولان کشور هند از اين سرزمين هستند.
اقتصاد اين شهر بر مبناي کشاورزي و دام پروري و صنايع دستي مي چرخد. از نظر توريستي اين شهر داراي اهميت است؛ چون سالانه صدها هزار توريست خارجي و داخلي از اين شهر ديدن مي کنند.
جوانان در اين شهر از نظر علمي به سطح خوبي رسيده اند و خود اداره ي مرکز علمي پزشکي و ساير ارگان ها را مي چرخانند. تازگي ها هم يک دانشگاه جديد به نام شهيد مطهري در اين منطقه بنا شده است که جوانان شهر در آن تحصيل مي کنند.
منبع: ماه نامه ي سلام بچه ها شماره 218