كسي اينجا نيايد مي خواهم تنها باشم !

«اي دنيا و اي حيات، با همه زيباييهايت با همه مظاهر جلال و جبروتت، با همه كوهها، آسمانها، درياها و صخره هايت، با همه وجود وداع مي كنم. با قلبي سوزان و غم آلود به سوي خدا مي روم و از همه چيز چشم مي پوشم.
شنبه، 13 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
كسي اينجا نيايد مي خواهم تنها باشم !

كسي اينجا نيايد مي خواهم تنها باشم !
كسي اينجا نيايد مي خواهم تنها باشم !


 






 

گزارشي از آخرين لحظات شهيد چمران قبل از شهادت
 

«اي دنيا و اي حيات، با همه زيباييهايت با همه مظاهر جلال و جبروتت، با همه كوهها، آسمانها، درياها و صخره هايت، با همه وجود وداع مي كنم. با قلبي سوزان و غم آلود به سوي خدا مي روم و از همه چيز چشم مي پوشم.
اي پاهاي من، مي دانم كه شما چابكيد، مي دانم كه در همه مسابقه ها گوي سبقت را از رقيبان ربوده ايد. مي دانم فداكاريد، مي دانم كه به فرمان من مشتاقانه به سوي شهادت صاعقه وار به حركت درمي آييد. اما من آرزويي بزرگتر دارم، من مي خواهم شما به بلندي طبع بلند شهيدان به حركت درآييد، به قدرت اراده آهنينم محكم باشيد، به سرعت تصميمات و طرحهايم سريع باشيد.

كسي اينجا نيايد مي خواهم تنها باشم !

اي پاهاي من، از شما مي خواهم اين پيكر كوچك ولي سنگين از آرزوها و اميدها و مسؤوليتها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانيد و در اين لحظات آخر عمر، آبروي مرا حفظ كنيد. من چند لحظه بعد به شما آرامش مي دهم. آرامش ابدي.
ديگر شما را زحمت نخواهم داد. ديگر شما را استثمار نخواهم كرد، ديگر فشار عالم و آدم و شكنجه روزگار را بر شما تحميل نخواهم كرد. ديگر به شما بي خوابي نخواهم داد. و شما ديگر از خستگي فرياد نخواهيد كرد.
اي پاهاي من، صبور باشيد. تا لحظاتي ديگر راحت خواهيد شد و از درد شكنجه ضجه نخواهيد زد. از بي غذايي، از گرما و سرما شكوه نخواهيد كرد. آرام و آسوده براي هميشه در بستر نرم خاك آسوده خواهيد بود. اما اين لحظات حساس، لحظات وداع با زندگي و عالم، لحظات لقاي پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ، بايد زيبا باشد... .»
سردار شهيد دكتر مصطفي چمران اين جملات را درست در آخرين دقايق عمر پربركتش بر روي كاغذ نگاشته و پس از آن به سمت قربانگاه عشق « دهلاويه » گام برداشته است.
چمران عزيز، به عنوان مقام ارشد ستاد فرماندهي كل نيروهاي مسلح كشور براي انتخاب فرمانده جديد محور دهلاويه، زير آتش شديد دشمن بعثي وارد منطقه شد و پس از معرفي فرمانده جديد، همه رزمندگان را در آغوش گرفت و آنان را بوسيد و با همه وداع كرد و همراه با فرمانده جديد به نزديكترين نقطه در منطقه دشمن رفت و پس از توجيه و تشريح مواضع دشمن، و نشان دادن نقاط قوت و ضعف، از فرمانده و همراهانش جدا شد و تأكيد كرد كه ديگر كسي اينجا نيايد؛ مي خواهم تنها باشم. اين يك دستور است !
او در يك نبرد جانانه و رو در رو با نيروهاي عراقي، توسط گلوله هاي خمپاره 60 به صورت رگباري مورد هدف قرار گرفت.
شهيد دكتر مصطفي چمران با هدف قرار دادن مواضع دشمن، آخرين درسهاي دفاعي و پدافندي اش را به رزمندگان اسلام ارائه كرد و با تركشهاي داغ و جانسوز خمپاره اي كه در كنارش قلب زمين را شكافته بود، شربت شهادت نوشيد و روح بزرگ و مطهرش تا ابديت پر كشيد. راهش پر رهرو و اهدافش جاودانه باد !
منبع:محمد رضايي / روزنامه قدس



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.