همیشه این سوال در ذهن عوام الناس و اهل علم و بالاخص دین پژوهان وجو دارد که بر اساس چه دلیلی حکم به نجاست بهائیان می کنیم.
بر اساس آموزه هاى اسلامى کسى که منکر خدا باشد، یا براى خداوند متعال شریک قائل باشد.و یا اینکه پیامبرى حضرت خاتم الانبیاء محمدبن عبداللّه (صلی الله علیه وآله) را قبول نداشته و یا یکى از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، کافر بوده و کافر هم نجس است.
حال سوال این مگر بهائی کافر است؟ در این مقاله با توجه به آیات قرآن و روایات به کفر بودن و نجس بودن بهائیان اشاره خواهیم کرد.
نجاست بهائیت بخاطر نسخ دین اسلام
بهائیان می گویند: مقام قائم موعود، مقام شارعیت است نه تابعیت،[1] و نیز می گویند قائم در هنگام ظهورش حکم به نسخ دین اسلام می کند و بتشریع شریعت جدیدی غیر از اسلام می پردازد.[2]
اما شعیه می گوید: قائم موعود، تابع قرآن مجید و شریعت خاتم الانبیاء محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و مجدد و محیی همان دین اسلام است و صاحب کتاب جدید و آورندة شریعت جدیدی نیست.[3]
بهائیت فرقه ای است که توسط حسنعلی نوری معروف به بهاء الله به وجود آمده است. قبل از آن به وسیله علی محمد باب که به پیروی از اندیشه های شیخیه خود را رکن چهارم یا انسان کامل پنداشته بودبا بیت را به وجود آورده بود.
وی در آغاز مدعی بود که باب امام زمان(عج) می باشد ولی در نهایت ادعای الوهیت نموده و اعلام نمود که بعداً کسی را به عنوان «من یظهر الله» خواهد فرستاد.
بعد از اعلام علی محمد، حسینعلی نوری مدعی شد که او همان کسی است که علی محمد باب وعده آمدن او را داده است. بعد از آن با ادعای نسخ دین اسلام، نغمة ایجاد دین تازه سرداد و به دین سازی روی آورد.[4]
حکم به نجاست آئین ساختگی و جدید بهائیت
«بهائیت به هیچ وجه یک دین یا مذهب آسمانى نیست و اعتقادات آن از هرگونه تعالیم دینى به دور است و پیروان آن همگى گمراه و منحرف هستند هرکس داراى تفکر بهائى باشد کافر است»
بهائیت، خود را دین جدیدی می‌داند و طبیعی است که در احکام فقهی نظرش با اسلام متفاوت باشد ولی باید توجه داشت که آیین بهائیت، آیینی ساختگی و غیر الهی می‌باشد و هیچ گونه تاییدی از جانب خداوند و سایر انبیاء پیشین ندارد .
و همین امر کافیست که باطل بودن احکام صادره از بهائیت را ثابت کند؛ و یک انتقاد کلی که می‌توان بر این آیین وارد کرد همین مساله است.
چون طبیعی است که اگر باطل بودن دین و آیینی از ریشه ثابت شود خود به خود جزئیات و احکامی که آن آیین دارد امری باطل و بی‌ارزش محسوب می‌شود و به هیچ عنوان نمی‌توان وجه شرعی برای آن قائل شد؛ با این وجود می‌توان بطور خاص هم احکام عملی آنان را به نقد کشید.
نجاست مشرک (بهائیت) در قرآن
قریب به اتفاق فقهاء تعداد نجاسات را یازده[5] و برخی دوازده[6] مورد اعلام کرده اند،فقهاء در این زمینه به آیة شریفة «انما المشرکون نجسٌ»[7]
همه بالاتفاق آنرا ذکر کرده اند نجاست کافر[8] است، کافر یعنی کسیکه منکر خدا باشد و یا برای خداوند متعال شریک قائل باشد و یا اینکه رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله ـ صلی الله علیه و آله ـ را قبول نداشته باشد.
و نیز به کسی کافر می گویند که ضروری دین یعنی، چیزی را مثل نماز و روزه که همة مسلمانان آنرا جزء دین اسلام می دانند منکر شود.[9]
با توجه به عقایدی که بهائیت دارند طبق نظر مراجع محترم تقلید، کافر و مشرک بوده و نجس هستند، صریح آیه شریفه نیز مشرک و کافر را نجس می داند:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ حَکیمٌ»[10]
اى کسانى که ایمان آورده اید، حقیقت این است که مشرکان ناپاکند، پس نباید از سال آینده به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر [در این قطع رابطه] از فقر بیم ناکید، پس به زودى خدا- اگر بخواهد- شما را به فضل خویش بى نیاز مى گرداند، که خدا داناى حکیم است.
دوستى با کفار( بهائیت ) ممنوع است
در قرآن با هشدارهاى قاطعانه اى برمى خوریم که مى فرماید: «لاَّ یتَّخِذِ الْمُؤمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیاء مِن دُوْنِ الْمُؤمِنِینَ وَمَن یفْعَلْ ذَلِکَ فَلَیسَ مِنَ اللّهِ فِى شَى ءٍ»[11].
«مؤمنان نباید کافران را به جاى مؤمنان به دوستى بگیرند و هر که چنین کند در هیچ چیز [او را] از [دوستى] خدا [بهره اى] نیست».
براین اساس دوستى و معاشرت با بهائیان جایز نیست، زیرا همانگونه که گذشت بهائى کافر و نجس است.
در حقیقت نجاست کافران و مشرکین یک نوع آلودگى باطنى و معنوى است که آثار آن به جسم آنها نیز سرایت کرده و فایده مهم پرهیز از آنها حفظ عقاید و اخلاق جامعه مى باشد.
خصوصاً افرادى که از توانائى دینى بالائى برخوردار نبوده و با آمیزش و معاشرت با افراد منحرف و گمراه تحت تأثیر قرار گرفته و منحرف مى شوند. بر این اساس معاشرت بدون ضابطه با آنان مشکلات فکرى و اعتقادى را به همراه خواهد داشت.
نجاست مشرک (بهائیت) در روایات
و روایات متعدد دیگری، از جمله این روایت که از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است «من نصب دیناً غیر دین المومنین(دین اسلام) فهو مشرک»[12] استناد می کنند.
و از فروعاتی که برای این مسئله ذکر کرده اند این است که تمام بدن کافر حتی مو و ناخن و رطوبتهای او نجس است.[13]
امیرالمومنین على (علیه السلام) مى فرمایند: «فاعلموا ان الهالک من هلک دینه و الحریب من حرب دینه[14]؛ و بدانید که از میان رفته، کسى است که دینش از دست برود و دزد زده و بى چیز کسى است که دینش را از او ربوده باشند».
به همین دلیل مصلحین و دلسوزان به افراد معمولى سفارش مى کنند که از معاشرت با افراد گمراه و منحرف دورى کنند تا از انحراف و گمراهى محفوظ باشند.
البته این سخن بدان معنا نیست که هیچ کس هیچ مراوده اى با کفار نداشته باشد بلکه ارتباط عالمان و اندیشمندان دینى با دانشمندان کافر امرى مطلوب و چه بسا ضرورى است؛
زیرا این مراوده نه تنها تأثیرى در عقاید علما و دانشمندان به وجود نمى آورد بلکه آنان مى توانند با شیوه ها و دستورالعمل هاى خاص که در اسلام بدان سفارش شده است به تغییر افکار دانشمندان کافر و نیز ترویج عقاید اسلامى اقدام نمایند.
نجاست بهائیت بخاطر حکم به طهارت همه ی اشیاء
در آئین بهائیت – بر خلاف عقیده مسلمانان - اصولا چیز نجسی وجود ندارد و همه چیز را پاک می‌دانند. میرزا بهاء در جایی از کتاب خود قائل است همه ی اشیاء در دریای طهارت پاک شده‌اند و این پاکی را به خاطر معاشرت با ادیان می‌داند ولی در جایی دیگر می‌گوید:در آب بکر و تازه داخل شوید و آبی که استفاده شده جایز نیست که در آن داخل شوید
حسینعلی‌نوری (بنیانگذاربهائیت) در کتاب اقدس می‌گوید: «هم چنین خداوند، حکمی را که به غیر از طهارت است (یعنی حکم نجاست) از تمام اشیاء و از ملت‌های دیگر برداشته است که به خاطر بخشش و موهبت خداوند است و او بخشنده و کریم است و همه اشیاء در دریای طهارت فرو رفته‌اند...» [15]
همانطور که مشاهده می‌شود صراحتا می‌گوید همه چیز پاک است و چیز نجسی وجود ندارد.در جای دیگر می‌گوید: خداوند از جهت رحمت بر خلق، حکم به طهارت و پاکی منی کرده است تا او را شکر کنند.. [16]
در اینجا هم بطور خاص بحث طهارت منی را مطرح می‌کند که نجس بودن آن در اسلام از مسلمات است.
عقاید بهائیت که باعث حکم به نجاست آنها می شود.
1. اعتقاد به الوهیت علی محمد باب و حسینعلی نوری
یکی از سخیف ترین و غیر معقول ترین اعتقادات بهائیت و بابیت اعتقاد به اله بودن باب و حسینعلی نوری است علی محمد باب ادعا کرده است که رفیع ترین مراتب حقیقت یعنی الوهیت در او حلول کرده آن هم حلولی مادی و جسمانی.[17]
این اعتقاد بهائیت با مبانی تمام ادیان آسمانی در تضاد می باشد زیرا در ادیان آسمانی الوهیت مختص حضرت حق، پروردگار و خالق جهان و جهانیان است و در این مقام هیچ کس و هیچ چیز با او شریک نیست.
2. اعتقاد به مقام نبوت علی محمد و میرزا حسینعلی
بهائیان می گویند: مقام قائم موعود به حکم برخی آیات قرآن کریم، مقام اصالت و نبوت است.[18]اما شیعه می گوید: قائم موعود تابع قرآن مجید و شریعت خاتم الانبیاء محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مقام او مقام خلافت و وصایت و امامت است نه اصالت و نبوت.[19]
3. اعتقاد به قائم موعود بودن علی محمد باب و میرزا حسینعلی
بهائیان می گویند: علی محمد و میرزا حسینعلی موعود دین اسلام هستند و جمیع انبیاء بدان اشارت داده اندو علامات آن در کتابهای آسمانی ثبت است.
اما شیعه می گوید: موعود دین اسلام یکی قیامت کبری است و دیگری ظهور بقیة‌الله ارواحنا له الفداء که در قرن سوم هجری در سُرّ من رآه متولد شد، نام مادرش نرجس می باشد.
اعلام خطرفرقه ضاله بهائیت از منظر امام خمینی رحمه الله علیه
امام خمینی رحمه الله علیه خطر بهائیان را برای اسلام و کشور جدی دانسته و معتقد بودند؛ بهائیت با سازمان خود درایران به جاسوسی برای اسرائیل یعنی بزرگترین دشمن مسلمانان درمنطقه مشغول بوده و دراساس برای شکستن مذهب شیعه و روحانیت به وجود آمده بود.
از این رو درمواقع مختلف با سخنرانی، نامه و دیداربا علماء، برای آگاهی دادن به مردم اقدام نمودند:«آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پست های حسابی به دست این فرقه است که حقیقتاً عمال اسرائیلی هستند. خطراسرائیل برای اسلام و ایران بسیارنزدیک است.
لازم است علمای اعلام و خطبای محترم، سایرطبقات را آگاه فرمایند که درموقعش بتوانیم جلوگیری کنیم. امروز روزی نیست که به سیره سلف صالح بتوان رفتارکرد؛ با سکوت و کناره گیری همه چیز را از دست خواهیم داد»[20]
«مبلغین استعماری سرگرم کارند. درهرگوشه از بلاد اسلامی جوانان ما را با تبلیغات سوء دارند از ما جدا می کنند، نه اینکه یهودی و نصرانی کنند بلکه آنها را فاسد و بی دین و لاابالی می سازند و همین برای استعمارگران کافی است درتهران ما، مراکز تبلیغات سوء کلیسایی و صهیونیسم و بهائیت به وجود آمده که مردم را گمراه می کند و از احکام و تعالیم اسلامی دور می سازند»[21]
نجاست بهائیت از منظر فقها
نظرات فقهى بعضی مراجع عظام تقلید پیرامون حکم دوستى و معاشرت با فرقه ضاله بهائیت
۱. حضرت امام خمینى (ره)؛
«هر نوع معامله و خرید و فروش و غیره با بهائیان حرام است»[22].
۲. آیه اللّه فاضل لنکرانى؛
« اگر نمى توانید او را ارشاد به دین اسلام نمایید بهتر است ارتباط در حد یک احوالپرسى بیشتر نباشد»[23].
۳. آیه اللّه مکارم شیرازى؛
«رفت و آمد و دوستى با اعضاى فرقه ضاله جایز نیست مگر اینکه امید هدایت آنها برود»[24].
۴. آیه اللّه خامنه اى؛
همه پیروان فرقه گمراه بهائیت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چیزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى که مشروط به طهارت است، واجب است.
ولى رفتار مدیران و معلمان و مربیان با دانش آموزان بهائى باید بر اساس مقررات قانونى و اخلاق اسلامى باشد.همه مؤمنین باید با حیله ها و مفاسد فرقه گمراه بهائیت مقابله نموده و از انحراف و پیوستن دیگران به آن جلوگیرى کنند. [25]
نجاست بهائیت از منظر علماى سعودى
علماى سعودى نیز چنین دیدگاهى نسبت به این فرقه دارند؛ که هرکس داراى تفکر بهائى باشد کافر است شیخ عبدالعزیزبن باز مفتى سابق مملکت سعودى در پاسخ به این سؤل که؛
«کسانى که معتقد به مذهب بهاءاللّه شده اند و کسى که مدعى نبوت و همچنین مدعى است که خداوند در او حلول کرده است حکمشان چیست؟ آیا براى مسلمانان جایز است که به این کافران اجازه دهند تا در قبرستان مسلمانان دفن شوند؟»
این گونه فتوا مى دهد: «اگر عقیده بهائیت همانگونه باشد که ذکر گردید در کفرشان هیچ شکى وجود ندارد بنابراین درست نیست که آنها را در قبرستان مسلمانان دفن نمود. هرکس بعد از بعثت پیامبر ما محمد (صلی الله علیه وآله) مدعى نبوت باشد دروغگوست و به نص و اجماع مسلمانان کافر است…»[26]
نتیجه:
در رابطه با موضوع چرا بهائیان نجس هستند؟ مطالب زیر را یاد گرفتیم.
1- بهائیان مدعی الوهیت باب و بهاء و منکر خاتمیت نبی مکرم اسلام هستند، آنها منکر احکام ضروری دین مثل نماز، و روزه و... بوده و آنها را منسوخ می دانند.
2- نه تنها منکر وجود نازنین حضرت بقیة الله الاعظم هستند بلکه دشمن او می باشند.
3- علت نجاست آنان، کفر آنان می باشد و ادله ای که به نجاست کفار و مشرکین دلالت دارند، آنها را نیز در بر می گیرند.
4- دلیل نجس بودن بهائی، کافر و مشرک بودن انان است.
پی نوشت:
1. بهائی چه می گوید، جواد تهرانی، ، مشهد، ط دوم، 1341، ج 2، ص 2.
2 . همان، ص 93.
3. همان ، ص 76.
4 . زاهدانی، سید سعید زاهد، بهائیت در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ط دوم، 1381، ص 97.
5. خمینی، تحریر الوسیله، نجاسات، قم، اسماعیلیان نجفی، ط دوم، 1390هـ ق، ج1، صفحة 114، مسالة 1.
6 . رسالة توضیح المسائل با متن فتاوی آقای بروجردی و حواشی آیات عظام، جاویدان و فراهانی، علمیه، مسئلة 84، ص 26.
7.توبه/28.
8 . محقق حلی، شرایع الاسلام، دارالاضواء، بیروت، ط دوم، 1403 هـ، کتاب الطهاره، ج1، ص 53.
9 .رسالة توضیح المسائل مسئلة 107، ص 30.
10. سوره توبه آیه 28
11. آل عمران ۳، آیه ۲۸.
12 . حر عاملی، وسائل الشیعه، الاحیاء التراث، قم، ط اول، 1409 هـ ق، ج 1، کتاب الطهاره، ابواب مقدمه عبادت، باب 2، ح 3، ص 30،.
13. رساله توضیح المسائل 108، ص 31.
14. کافى، ج ۲، ص ۲۱۶، حدیث ۲؛ بحارالانوار، ج ۶۸،
15. نوری، حسینعلی، اقدس، ص۲۲، نسخه کپی در کتابخانه تخصصی مذاهب اسلامی.
16. نوری، حسینعلی، اقدس، ص۲۲، نسخه کپی در کتابخانه تخصصی مذاهب اسلامی.
17. عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، دارالمنتخب العربی، ط اول، 1419 هـ . ق، ص 44.
18 . بهائی چه می گوید، جواد تهرانی، ، مشهد، ط دوم، 1341، ج 2، ص 2.
19 . همان،ص 76.
20. پاسخ امام به علمای یزد، اردیبهشت 42، صحیفه نور، ج1، ص44
21. روح الله موسوی خمینی، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره)، 1374، صص 116-117.
22. توضیح المسائل، امام خمینى ره.
23. جامع المسائل، آیه اللّه العظمى فاضل، ج ۱، ص ۴۱.
23. پایگاه اطلاع رسانى، آیه اللّه العظمى مکارم شیرازى.
24. اجوبة الاستفتاءات، آیه اللّه العظمى سید على خامنه اى، تهران: انتشارات بین المللى الهدى، ۱۳۸۴، صص۷۱-۷۰.
26. به نقل از: مرورى بر آنچه دین بهائیت خوانده مى شود، پایگاه نقد و بررسى بهائیت.
منابع:
https://pasokh.org/fa/Question/View/9198/
https://www.javanonline.ir
http://askdin.com/thread
https://fa.wikifeqh.
https://hadana.ir
