مکتبخانه هاي قرآن کريم در گذشته و حال در سودان
مقدمه
خلاوي قرآن کريم (مکتبخانهها) نقش عظيم خود را در حفظ و حراست قرآن کريم و ترويج و اشاعه معارف آن در ميان کودکان و بزرگسالان، همچنان تا به امروز ادا کردهاند و در برابر گردش روزگار و تحوّل و دگرگوني شرايط، استوار ايستاده و رسالت عظيم و والاي خود را به انجام رسانيدهاند. و نيز مؤسسين و دستاندرکاران آنها در کمال «اخلاص» و «گمنامي» کلّيه امکانات خود را کم يا زياد در راه حراست و نگهباني از اين مراکز آموزشي که پل ارتباطي ميان وضعيّت کنوني اين امّت با تاريخ گذشته او به شمار ميرود، صرف کردند و به واسطه همين اخلاص و فداکاري و صلابت و قاطعيّت، توانستند تأثير فراواني در مناطق مختلف کشور برجاي بگذارند.
چگونگي تاسيس مکتبخانه
اصطلاحات
2 ـ حوار: نوآموزي که تحت تعليم و تربيت قرار ميگيرد؛ دانشآموز قرآن کريم.
3 ـ التقابه: محلّي که در آن براي خواندن قرآن آتش روشن ميکنند.
4 ـ اللّوح: سطحي که حروف و کلمات آموزشي، روي آن نوشته ميشود. اين سطح چوب درختان سفت و سخت که چوب آنها در برابر شستشو با آب مقاوماند، ساخته ميشود و در اين مراکز آموزشي، مورد استفاده قرار ميگيرد.
شکل لوح يا تخته، مخروطي است، يک گيره است در سمت بالا و يک قاعده در قسمت پايين آن وجود دارد که با اتکا بر آن، روي زمين قرار ميگيرد، و قبل از اينکه مورد استفاده واقع شود با قير سفيد اندود ميگردد. آنگاه دانشآموز، درس خود را روي آن مينويسد (يا معلّم برايش مينويسد) و پس از اينکه آن را ياد گرفت و به خاطر سپرد، از روي لوح پاک ميکند.
5 ـ العمار: مرکّبي که براي نوشتن روي لوح، مورد استفاده قرار ميگيرد و دانشآموزان خود آن را تهيّه ميکنند. طرز تهيه آن به اين صورت است که دانشآموزان، جرم سياهرنگي از زير «ساج» يا «تابه»اي که در پختوپز نان مورد استفاده واقع ميشود، ميتراشند، سپس آن را با شيره درخت که اصطلاحا آن را صمغ ميگويند، مخلوط کرده، به قدري آن را هم ميزنند تا خشک شود، آنگاه گلولههاي کوچکي از آن درست ميکنند و در ظرفي به نام «دوات» ميريزند.
6 ـ دوات: دوات، ظرفي است که از «گِل پخته» يا از چوب درخت «قرع» که در سختي زبانزد است و از آن کاسههاي آبخوري ميتراشند، ساخته ميشود. انواع دوات در مناطق مختلف متفاوت است.
7 ـ قلم: قلم وسيلهاي است که دانشآموزان هنگام نوشتن به روي لوح از آن استفاده ميکنند. اين وسيله از «ني ذرّت» که انواع مختلفي دارد، تهيّه ميشود و فقيه آن را با توجّه و دقّت خاصّي تراش ميدهد.
شروع آموزش:
8 ـ کارهاي روزمره دانشآموز: مکتبخانه بنايي است که براي آموزش قرآن کريم ساخته شده است و برخي دانشآموزان که از راه دور آمدهاند، در آن سکونت اختيار ميکنند. اين دانشآموزان هر روز، قبل از اذان صبح از بستر خواب برخاسته، محفوظات قرآني خود را تکرار ميکنند و با دميدن فجر و داخل شدن وقت نماز، نماز صبح را به جماعت به جاي ميآورند، سپس با روشن کردن آتش از چوبهايي که دانشآموزان خود براي مرکز فراهم ساختهاند و با استفاده از نور و روشنائي آن به خواندن درسهايشان ميپردازند.
امروزه، برخي از اين مراکز آموزشي نظير مکتبخانه «تمالح» در منطقه «بحرالاحمر» و مکتبخانه «شاشينا» واقع در جنوب «النيل الازرق» (شرق شهر شنجه) و نيز مکتبخانه «امّضوابان» در منطقه خرطوم، از نعمت برق برخوردار شدهاند.
اندکي بعد از بالا آمدن خورشيد، به دانشآموزان خردسال اجازه ميدهند، جهت صرف صبحانه به منزل بروند و سپس براي ادامه درس روزانه به مرکز مراجعت نمايند. فقيه نيز هر روز فعاليّت آموزشي خود را با شنيدن درس روز گذشته دانشآموزان که بايد آن را به خاطر سپرده باشند آغاز ميکند.
اينجاست که تلاش و کوشش فقيه و معلّم در آموختن قرآن کريم، آشکار ميشود. زيرا اوست که به نوآموز، اصول «نوشتن» و «خواندن» را ميآموزد و با گوش سپردن به قرائت ديگران، درسي را که به آنها املا کرده بود، پس ميگيرد.
گفتني است هنوز، حتّي آن دسته از مراکز آموزشي که از نعمت برق بهرهمند شدهاند برافروختن آتش و قرائت در پرتو نور آن را درست در همان نقطه که سالها پيش اين شعله در آنجا افروخته ميشد، مورد توجّه و تأکيد قرار ميدهند و هنوز از همان چوبهاي مخصوص استفاده ميکنند.
9 ـ الشرافة: شرافه، حاشيهاي «طلائي» است در دوطرف لوح که با قير سفيداندود شده، رسم ميگردد و به صورت «قابِ» متشکّل از چهارخانههاي کوچک و بههمپيوسته، صفحه سفيد لوح را در ميان ميگيرد. چهارخانههاي اين حاشيه «طلائي» قابمانند، با قير سرخ پر ميشود. معلّمين بعضا در ترسيم شرافه، هنرنمايي ميکنند تا آن را به شکلي عرضه کنند که بيننده از ديدن آن لذّت ببرد و به وجد و سرور آيد. سورهاي از قرآن را به روي لوح و در داخل اين حاشيه «طلائي» مينويسند. مواردي از قرآن کريم که براي خصوص آنها شرافة رسم ميشود، عبارت است از:
1ـ سوره مبارکه بيّنه؛ 2ـ سوره مبارکه عمّ يتسائلون؛ 3ـ سوره مبارکه قد سمع اللّه؛ 4ـ سوره مبارکه يس.
هر دانشآموزي که شرافه برايش رسم شود، جشن ميگيرد و ميهماني ترتيب ميدهد. البته سطح جشنها و ميهمانيها، متفاوت است. بعضي پدران به سر بريدن مرغي براي اين منظور بسنده ميکنند، در حاليکه پدران متموّل و ثروتمند يک قوچ و دو قوچ ميکشند و با دادن وليمه، سهم ساير دانشآموزان را منظور مينمايند، سهم فقيه هم که جاي خود دارد.
همچنين دانشآموزي که شرافه برايش رسم ميشود، آن را نزد خانواده خود ميبرد و آنان به قصد تبرّک جستن به قرآن کريم، بدان دست ميکشند و بر آن بوسه ميزنند.
فقيه با قناعت کردن به همين درآمد اندک، فعاليّت آموزشي خود را از روي اخلاص و به قصد تقرّب به پروردگار متعال انجام ميدهد و از هيچکس، چشمداشت ياري و مساعدت ندارد. البتّه درآمد فقيه از اين رهگذر برحسب مناطق مختلف متفاوت است. مثلاً در بعضي مناطق دانشآموزان، به معلّم خود مقرّري هفتگي پرداخت ميکنند و چون اين پرداختها، روزهاي پنجشنبه هر هفته صورت ميگيرد، به «خميسيّه» معروف است و مقدار آن ناچيز است. صورت ديگري از مساعدت به معلم وجود دارد که عبارت از جمعآوري «ذرّت» در شبهاي چهارشنبه، به دست دانشآموزان است. هر شب چهارشنبه دانشآموزان به اندازه وسع و توانشان، ذرّت گردآوري کرده، بيشتر آن را ميپزند تا ميان خود تقسيم نمايند و قسمتي از آن را کنار ميگذارند تا به خانه معلّم ببرند.
امّـا مردم شمـال سودان، از درآمد کشت و زرع خود ماننـد خرمـا و گندم، مقداري را به معلّـم مکتبخانه اختصاص ميدهند. در عين حال هداياي ديگري را افراد خيّر و نيکوکار به معلّم که وظيفه خود را با آموزش عقايد به نوباوگان و راهنمائي افراد بزرگسال در مسائل حرام و حلال انجام ميدهد، تقديم ميکنند تا ضمن اينکه از او قدرداني ميکنند، به ادامه فعاليّت خويش تشويق و ترغيب گردد.
معلّمي که مسؤوليت آموزش قرآن کريم را عهدهدار ميشود، اغلب حافظ قرآن کريم و فردي باهوش است. دانشآموزان، روزانه بايد بين هفت تا هشت سطر از آيات شريفه قرآن را از برکنند.
ختم قرآن کريم
الف ـ از اوّل سوره مبارکه فاتحةالکتاب تا آخر آيه 86 سوره نساء.
ب ـ از آيه شريفه 87 سوره نساء تا آيه شريفه 170 در سوره اعراف.
ج ـ از آيه شريفه 171 سوره اعراف تا آيه شريفه 27 از سوره ابراهيم.
د ـ از آيه شريفه 28 از سوره ابراهيم تا آيه شريفه 74 از سوره مؤمنون.
هـ از آيه شريفه 75 از سوره مؤمنون تا آيه 23 از سوره سبأ.
و ـ از آيه شريفه 24 از سوره سبأ. تا آيه شريفه 18 از سوره حجرات.
ز ـ از اوّل سـوره مبـارکه «ق» تا آخر سوره مبارکه «الناس».
سير تحول خلوت (يا مکتبخانه)
مدرسههاي متناسب با سياستهاي استعماري پديد آمد، هر چند افتتاح اين مدارس به کندي صورت گرفت و تنها شامل شهرهاي بزرگ گرديد. ساير مناطق که هنوز تحت پوشش آموزش امروزي درنيامده بودند، به فعاليّت مکتبخانهها بسنده کردند که علاوه بر تأکيد آنها بر حفظ قرآن کريم، دانشآموزان خود را با «علم فقه و معرفت حلال و حرام»، «سيره رسول اکرم (ص)» و «دستور زبان عربي» آشنا ميساختند. امّا توجّه و تأکيد حاکمان وقت بر آموزش امروزي که دانشآموز را مهيّاي اشتغال و تأمين آينده خود ميکرد، بيشتر دانشآموزان شهري و روستائي را جذب مدارس ابتدائي نمود و حضور کودکان در مکتبخانهها، کاهش چشمگيري پيدا کرد و يک رقابت نابرابر ميان دو مرکز آموزشي قديم و جديد به وجود آمد.
عليرغم اين رقابت نابرابر، برخي مکتبخانهها همچنان بر فعاليت خود پافشاري کردند تا اينکه «سازمان ملّي جوانان» متشکل از جوانان اصلاحطلب در دهه شصت ميلادي تأسيس شد و پيشنهاد تجليل از زحمات بيشائبه حافظان قرآن کريم و معلّمان مکتبخانهها را مطرح کردند. اينان در پاييز 1962، جشن باشکوهي را به همين منظور در محلّ «الحديقة الموردة» واقع در شهر «امّدرمان» برگزار کردند.
سازمان ملّي جوانان با انتشار بيانيّهاي خواستار انتشار قرآن در حد وسيع و توجه به مکتبخانههاي قرآن و دستاندرکاران آن شد و پيشنهاد کرد، حافظان قرآن کريم به عنوان «معلّم تربيت اسلامي» به استخدام مدارس ابتدائي درآيند که متأسفانه مسؤولين وقت به اين پيشنهاد، ارج چنداني قائل نشدند.
در اکتبر 1964م حکومت نظامي برچيده شد و حکومتي به رياست «سرالختم خليفه» روي کار آمد. در اين هنگام صاحبان اين نظر، درخواستي را مبني بر تقاضاي مجوّز رسمي براي نشر قرآن به وزارت تعليم و تربيت تسليم کردند. وزير ذيربط نيز اين فکر را پسنديد و مجلداتي از قرآن کريم به آنها اهدا کرد اما پيشنهاد رسما پذيرفته نشد. جماعت جوانان فعاليتهاي خويش را ادامه و گسترش داد تا جايي که هفتادتن از رجال فرهنگ با پيشنهاد آنها موافق شدند.
سرانجام اين تشکيلات در سال 1965م رسميت يافت و تحت عنوان «مؤسسه احياء نارالقرآن الکريم» به ثبت رسيد و از حمايت آموزش و پرورش وقت برخوردار شد. بازرسان و کارشناسان، کار بازديد از مکتبخانهها را آغاز کردند و توانستند آمار دقيقي از مکتبخانههاي سراسر سودان گزارش نمايند.
بر اساس همين اطلاعات دقيق مؤسسه پرداخت کمکهاي ماهانه يا سالانه خود را که ميزان آن برحسب اختلاف گنجايش مکتبخانه و سطح فعاليّت آن در زمينه حفظ قرآن کريم متفاوت بوده، آغاز کرد. اين مؤسسه با اصرار و پافشاري درصدد بود، نقش معلّمين مکتبخانهها را آشکار کند و آمار يادشده به مسؤولين ذيربط اجازه داد با سطح معلّمين و ميزان توجّه آنها به آموزش علوم قرآني اعمّ از تجويد و قرائت، آشنا شوند.
آموزش معلمان
قرآن کريم در محيط بانوان
مراحلي که کودک در مکتبخانه پشت سر ميگذارد
1 ـ کودک آموزش خود را در مکتبخانه از صفر شروع ميکند و تا مرحله حفظ قرآن کريم دنبال مينمايد.
2 ـ کودک پس از گذراندن مکتبخانه، به مدرسه ابتدائي پا ميگذارد و از آنجا به مرحله راهنمائي وارد ميشود و با سپري کردن دوره دبيرستان به دانشگاه راه مييابد.
3 ـ کودکي که از مکتبخانه به مدرسه ابتدائي رفته، ميتواند به جمعيّتهاي قرآني متوسطه پيوسته و شايستگي ورود به مدرسه عالي «امّدرمان» را پيدا کند که فارغالتحصيلان آن، قادر خواهند بود در «دانشگاه قرآن» يا «دانشگاه اسلامي امّدرمان» يا «دانشگاه مدينه منوّره» و يا «دانشگاه الازهر» به تحصيلات خود ادامه دهند.
4 ـ کودکي که وارد مکتبخانه شده و به تحصيلات خود ادامه دهد و قبل از هيجدهسالگي قرآن را حفظ کند به آموزشگاههاي متوسطه جمعيتهاي قرآني راه مييابد. در آنجا دروس ابتدايي را به صورت فشرده در طيّ مدّت دوسال، ميگذراند آنگاه درسش را در همين آموزشگاهها ادامه ميدهد تا وارد دانشگاه شود.
5 ـ کودکي که به مکتبخانه وارد شود و تا مرحله حفظ کامل قرآن کريم در مکتبخانه بماند و سنّ او از هيجدهسال بيشتر باشد، به عنوان دانشجو در «مدرسه عالي شروني» که مرکز آموزش علوم قرآني است، پذيرفته ميشود و پس از دوسال تحصيل در اين مرکز، گواهينامه تجويد به وي اعطا ميگردد و چنانچه چهارسال در اين مرکز، تحصيل کند، ديپلم قرائت دريافت خواهد کرد.
مدرسه عالي علوم قرآني شروني
روي آوردن مردم به اسلام و آثار آن
در مرحله چهارم از برگزاري اين جشنها که مصادف با آغاز سال 1397 هجري برابر با 1977م بود، رئيسجمهوري وقت، وزراي «آموزش و پرورش» و «اوقاف» را به تجديد نظر در شيوههاي تربيت اسلامي، مطابق با خواست مردم مسلمان سودان که هر روز در شعارهاي خود مطرح ميساختند فراخواند و تعهّد و التزام همگاني را به رفتار متعالي و ارزشمندي که متضمّن سعادت فرد و جامعه است، مورد تأکيد قرار داد.
انقلاب آزاديبخش و آموزش ديني
هنگامي که در آوريل 1990م، کنفرانس آموزش عالي برگزار شد، از جمله تأسيس يک دانشگاه مستقل به نام «دانشگاه قرآن و علوم اسلامي» در کشور سودان را پيشنهاد کرد که ميتوانست «دانشکده قرآن کريم» در دانشگاه امّدرمان و نيز «مدرسه عالي امّدرمان»، سنگ بناي آن قرار گيرد و با برپايي سمينار بررسي سياستهاي آموزشي در آگوست 1990م، صاحبنظران به بررسي مسأله آموزش پرداخته، بيانيهاي در خصوص مکتبخانهها صادر کردند. در اين بيانيّه با تأکيد بر ضرورت حفظ مکتبخانه به صورت سنّتي و بويژه براي تربيت حافظان قرآن کريم، خواستار تحوّل بنيادي در آنها شده و پيشنهاد کرده است دروس «علوم اسلامي»، «ادبيّات عرب»، «رياضيّات»، «تاريخ»، «جغرافي» نيز در مکتبخانهها تدريس شود و فرصت کافي در اختيار دانشآموز مکتبخانه قرار گيرد تا پابهپاي آموزش جديد و کلاسيک پيش رود و امکان آن را داشته باشد که در کنار آموزش مکتبخانه دروس جديد را هم از مرحله ابتدايي تا دانشگاه طي نمايد.
خاتمه
افزون بر اين، برنامههايي براي توسعه و پيشبرد کار اين مکتبها و نيز گسترش قرآن کريم در ميان مردم، در دست است که همگي نشان از اهتمام روزافزون به امر آموزش قرآن به نوجوانان و تشويق آنان به حفظ کردن کتاب خداست تا با تمسک به عقيده اسلامي و تطبيق آن در زندگي در راه خير و صلاح دنيا و آخرت گام بردارند.
منبع:ميراث جاويدان
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله