توطئه توسعه: راهبردهای دشمن برای ایجاد اخلال در جامعه

راهبردهای اخلال‌گرانه دشمن در مسیر توسعه و و اخلال در جامعه کدامند؟
سه‌شنبه، 28 اسفند 1403
تخمین زمان مطالعه: 36 دقیقه
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
توطئه توسعه: راهبردهای دشمن برای ایجاد اخلال در جامعه
مقدمه:
در دنیای پرشتاب امروز، جوامع در مسیر پیشرفت و تعالی، با چالش‌ها و موانع متعددی روبرو هستند. دشمنان این جوامع، با استفاده از راهبردهای گوناگون، تلاش می‌کنند تا حرکت رو به جلوی آن‌ها را متوقف یا کند سازند.
 
این راهبردها، طیفی گسترده از اقدامات را شامل می‌شوند؛ از تحریف مفاهیم ارزشی و ترویج فرهنگ‌های بیگانه گرفته تا سوءاستفاده از فضای مجازی و ایجاد تفرقه در جامعه.
 
 در این میان، غفلت از استعدادها و فرصت‌های جوانی، بی‌توجهی به کرامت انسانی و تقلید کورکورانه از فرهنگ‌های بیگانه، از جمله آسیب‌هایی هستند که می‌توانند جامعه را در برابر توطئه‌های دشمنان آسیب‌پذیر سازند.
 
این مقاله، به بررسی راهبردهای دشمن در مقابله با پیشرفت جامعه و ارائه راهکارهایی برای مقابله با آن‌ها می‌پردازد.
 
 با شناخت این راهبردها و اتخاذ تدابیر مناسب، می‌توان از جامعه در برابر آسیب‌های ناشی از آن‌ها محافظت کرد و مسیر پیشرفت و تعالی را هموار ساخت.
 
پیشرفت و دشمنی: تحلیل قرآنی و روانشناختی
دشمنان با هدف تضعیف اقتدار ملی، به دنبال مهار رشد علمی و ابتکارات جوانان و تحصیل‌کردگان ایرانی هستند.
 
قرآن کریم در سوره توبه می‌فرماید:إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَهٌ تَسُؤْهُمْ:هرگاه  [1] نیکی و پیشرفتی به تو رسد، آنان را اندوهگین می‌سازد
این آیه نشانگر روحیه حسادت و ناخرسندی دشمنان از هرگونه پیشرفت و خیر در جامعه اسلامی است. هدف اصلی آنان، محروم کردن ملت‌ها از سه مؤلفه حیاتی است:
۱. دین و هویت اعتقادی
۲. عزت و قدرت ملی
۳. دانش و فناوری
 
تبیین چهارگانه روانشناختی در مواجهه با پیشرفت
از منظر اخلاقی، انسان‌ها در قبال موفقیت دیگران چهارگونه واکنش نشان می‌دهند:
 
۱. حالت مطلوب (غبطه و خیرخواهی))هم من داشته باشم، هم دیگران(
غِبطه یا رَشک آرزوی داشتن نعمتی برای خود مانند آنچه که دیگری دارد؛ بدون آن‌که در فکر از دست رفتن آن نعمت از دیگری باشد. تفاوت غبطه با حسد در این است که حسود در آرزوی از بین رفتن نعمتی برای دیگری است.
 
غبطه از اوصاف پسندیده بوده و در روایتی از امام صادق(ع) از نشانه‌های مؤمن به شمار رفته است.
 
در روایات حدود آنچه شایسته غبطه خوردن است و آنچه شایسته غبطه خوردن نیست، تعیین شده است. به عنوان نمونه، در روایتی از امام علی(ع) کسی که عمرش را در اطاعت خدا سپری کرده، شایسته غبطه خوردن است و در روایتی از امام صادق(ع) غبطه خوردن به خاطر مال دنیا، مذمت شده است.
 
غبطه در فقه در بحث تصرفات ولی (پدر، جد و حاکم شرع) در اموال مولی علیه (فرزند صغیر، یتیم و مجنون) و در بحث امانت شرعی، به معنای مصلحت و منفعت به کار رفته است.
 
در روایات متعددی حدود چیزهای شایسته غبطه خوردن، بیان شده است. در روایتی از امام علی(ع) نقل شده کسی که در انجام کار خیر سبقت می‌گیرد، شایسته غبطه خوردن است.[2]
 
 در روایت دیگری، کسی که عمرش در اطاعت خدا سپری کرده را شایسته غبطه خوردن دانسته است.[3] محدث نوری در مستدرک الوسائل روایتی از امام صادق(ع) کرده که زائر قبر امام حسین(ع) مورد غبطه قرار می‌گیرد.[4]
 
در برخی از روایات، غبطه خوردن بر کسی به خاطر زیادی مال دنیا و امور دنیوی مورد نکوهش شده است.[5]
 
این نگرش مثبت، نشان‌دهنده روحیه تعاون و خیرخواهی اجتماعی است.
 
۲. حالت مذموم (حسد) (من که ندارم، دیگران هم نداشته باشند.)
این رویکرد مخرب، ریشه در خودکم‌بینی و حسادت دارد.
حَسَد یا حسادت از رذایل اخلاقی، به معناى آرزوىِ از بین رفتن نعمت‌ها و داشته‌هاى دیگران است. واژه حسد چهار بار درقرآن به کار رفته است.
 
 در کتاب‌های حدیثی، احادیثی در نکوهش حسد، بیان انگیزه‌ها، نشانه‌ها و آثار آن آمده است. حسد از منظر اندیشمندان مختلفی واکاوی شده و دلایلی از جمله عدم رضایت به قضای الهی، خباثت باطنی و داشتن روحیه تکبر برای آن ذکر شده است.
 
 تفکر درباره آسیب‌های حسد، تقویت عقل و تقویت ایمان و توجه به حکمت‌های خداوند از جمله راه‌های علمی و عملی دانشمندان علم اخلاق برای درمان بیماری حسد است. در فقه حسد را از گناهان کبیره قلمداد می‌کنند ولی اگر در رفتار و کردار وارد نشود طبق حدیث رفع ایرادی بر آن وارد ندانسته‌اند.
 
واژه حسد در بسیاری از احادیث شیعه و اهل سنت در بیان نکوهش حسد، انگیزه‌ها و نشانه‌هاى آن وارد شده است.
 
 در حدیثى، تأثیر این خوى ناپسند در تباه ساختن حسنات آدمى، به تأثیر آتش بر هیزم تشبیه شده است.[6] بنابر حدیثى نبوى، حسد از خوی‌هاى ناپسندى است که هیچ کس از آن در امان نیست.[7]
 
 در نقلی دیگر از امام صادق (ع) حسد یکى از سه امرى است که هیچ پیامبر و افراد فرو‌تر از آن در امان نیستند، اما مؤمن هیچگاه رفتار ناشى از حسد ندارد و حسادت را به عرصه عمل راه نمی‌دهد.[8] در حدیثى دیگر، حسد نخستین گناه است که در آسمان‌ها ابلیس و در زمین قابیل مرتکب شد.[9]
 
تفاوت‌های مفهومی میان «غبطه»، «حسد»
رای درک تفاوت‌های مفهومی میان «غبطه»، «حسد» و «حسرت» به صورت عددی و ساختاریافته، می‌توان موارد زیر را برشمرد:
 
۱. تفاوت در تعریف
غبطه: آرزوی کسب نعمتی مشابه دیگران بدون تمایل به زوال آن نعمت از ایشان (مثال: «ای کاش من هم مانند او موفق شوم»). [10]
 
حسد: آرزوی زوال نعمت از دیگران و انتقال آن به خود (مثال: «ای کاش او شکست بخورد تا من جایگزینش شوم»). [11]
 
حسرت: اندوه ناشی از از دست دادن امتیاز یا فرصت (مثال: «ای کاش آن موقعیت را از دست نمی‌دادم»). [12]
 
۲. تفاوت در واکنش عاطفی
غبطه: همراه با انگیزه مثبت برای تلاش و پیشرفت فردی.
حسد: همراه با خشم، رنجش و آرزوی آسیب به دیگران.
حسرت: همراه با اندوه و افسوس نسبت به گذشته. [13]
 
۳. تفاوت در ارزش اخلاقی
غبطه: فضیلت اخلاقی و نشانه روحیه رقابت سالم. [14]
حسد: رذیلت اخلاقی و گناهی که در قرآن و روایات مذمت شده است. [۱5]
حسرت: واکنش طبیعی عاطفی (نه فضیلت و نه رذیلت)، اما ممکن است به ضعف روانی بینجامد.
 
۴. تفاوت در پیامدهای اجتماعی
غبطه: تقویت همکاری و پیشرفت جمعی (مثال: الگوبرداری از موفقیت‌ها).
حسد: تخریب روابط و ایجاد دشمنی (مثال: توطئه برای ناکامی دیگران).
حسرت: کاهش انگیزه و تمرکز بر گذشته.
 
۵. تفاوت در ارتباط با مفاهیم مشابه
غبطه با منافسه (رقابت سالم) مرتبط است، اما حسد با کینه‌توزی پیوند دارد. [۱6]
 
حسرت بیشتر به گذشته معطوف است، در حالی که غبطه و حسد به موفقیت دیگران در حال یا آینده مربوط می‌شوند. [17]
 
۶. تفاوت در نگاه دینی
غبطه: در روایات از ویژگی‌های مؤمن شمرده شده است. [۱8] حسد: در قرآن به صراحت مذمت شده و از صفات منافقان دانسته شده است. [۱9]
 
 
۳. حالت مذموم (بخل):(من داشته باشم، دیگران نه)
بخل از رذائل اخلاقی است که انسان را از بهره بردن دیگران از دارایی‌های خود باز می‌دارد. داشتن این خصلت موجب دوری از خدا و مردم، محروم ماندن از بهشت و از دست رفتن آسایش انسان می‌شود.
 
امام صادق(ع) بخل را یکی از لشکریان جهل معرفی کرده است. بخل دارای مراتب مختلفی است که بدترین مرتبه آن بخل نسبت به خود است. در متون دینی، به مراتب شدید بخل، شُحّ نیز گفته شده است. در قرآن این واژه به معنای خودداری از پرداخت واجبات مالی به‌کار رفته است.در مقابل بخل، خصلت‌های سخاوت قرار دارد.
 
مهم‌ترین عاملی که موجب پیدایش این رذیله در انسان می‌شود، بدگمانی به خدا و دنیا دوستی است. شخص بخیل به دلیل وجود چنین رذیله‌ای در کمک رساندن به دیگران حتی نزدیکان خود دائماً بهانه آورده و تلاش می‌کند داشته‌های خود را از دیگران مخفی بدارد.
 
 در آموزه‌های دینی از مشورت با بخیل و سپردن امور مردم به او نهی شده‌ است. اگر شخص بخیل بخواهد خود را درمان کند، باید با یادآوری فوائد سخاوت و بدی‌های بخل، خود را وادار به بذل و بخشش کند تا این رذیله در او تضعیف شود.
 
این ویژگی ناپسند، بیانگر خودمحوری و انحصارطلبی است.
 
چند روایت درباره بخل
بخل از پی آمدها و نتایج دنیادوستی است و از صفات پلید و زشت و اخلاق رذیله به شمار می‌رود. از این رو، اخبار بسیاری در مذمت آن رسیده است.
 
 پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم توصیه فرمود: ایاکم والشح فانه اهلک من کان قبلکم حملهم علی ان سفکوا دماءهم واستحلوا محارمهم؛ [20]
 
از بخل بپرهیزید که پیشینیان شما را هلاک کرد و آنها را به خون ریزی و حلال شمردن حرام‌ها واداشت.
 
و نیز فرمود:لایدخل الجنة بخیل؛ [21] بخیل وارد بهشت نمی‌شود. و فرمود:البخیل بعید من الله بعید من الناس بعید من الجنة قریب من النار وجاهل سخی احب الی الله من عابد بخیل و ادوی الداء البخل؛ [22]
 
بخیل از خدا، مردم و بهشت دور و به آتش نزدیک است و نزد خدا جاهل سخی از عابد بخیل محبوب تر است و بدترین بیماری‌ها بخل است.
 
مردی از اصحاب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در جهاد کشته شد، زنی بر او گریست و گفت: واشهیداه! پیامبر(ص) فرمود:
 
 «چه می‌دانی که او شهید است، شاید بیهوده گو بوده یا نسبت به آنچه از زندگی او کم نمی‌شده بخل می‌ورزیده است». در کلام دیگر حضرت رسول(ص) فرمود:الموبقات ثلاث شح مطاع وهوی متبع واعجاب المرء بنفسه؛ [23]
 
سه چیز هلاک کننده است؛ بخلی که اطاعت شود؛ هوای نفسی که پیروی شود و عجب آدمی به خود.
 
۴. حالت متعالی (ایثار) دیگران داشته باشند، من نداشته باشم.
این نگرش، والاترین سطح اخلاقی و نشانه ازخودگذشتگی است.
 
ایثار، نشانه مومن
یکی از ویژگی های مهم مومنان راستین برخورداری از روحیه ایثارگری است.امیرمومنان علی(علیه السلام) در روایتی ایثار را بهترین کرامت اخلاقی برای انسان ها دانسته است (خیرالمکارم الایثار) و در روایت دیگر از آن با عنوان بالاترین نیکی ها یاد نموده است (الایثار اشرف الاحسان). [24]
 
در تاریخ اسلام، پس از هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اصحابش از مکه به مدینه، مردم مدینه که در اصطلاح تاریخ اسلام به انصار معروف شدند از مهاجران مسلمان استقبال کرده و با جان و مال به حمایت از آنان برخاستند.
 
شان نزول آیه ۹ سوره حشر
پنج سال بعد زمانی که یهودیان بنی نضیر تسلیم مسلمانان شدند پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به انصار فرمود: «اگر شما مایل باشید اموال و خانه هایتان را با مهاجران تقسیم کنید و دراین غنایم جنگی با آنها شریک شوید.
 
 و اگر می خواهید اموال و خانه هایتان از آن خودتان باشد ولی از این غنایم چیزی به شما نرسد.» انصار در پاسخ گفتند: هم اموال و خانه هایمان را با آنها تقسیم می کنیم و هم چشمداشتی به غنایم جنگی نداریم. ما، مهاجران را بر خود مقدم می داریم. [25]
 
این ایثار و فداکاری انصار موجب شد که آیه ۹ سوره حشر در شان و مقام ایشان نازل شود:«... و یوثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه...». [26] (انصار، دیگران را) بر خودشان مقدم می دارند اگرچه خود دچار تنگدستی باشند. [27]
 
دراین آیه شریفه انصار به سبب برخورداری از روحیه ایثارگری و ترجیح دادن مهاجران بر خودشان در شرایطی که خود محتاج و نیازمند بودند؛ به عنوان نمونه ای از مومنان راستین مورد تقدیر قرار گرفته اند.
 
امام صادق(علیه السلام) در ذیل آیه شریفه با اشاره به صفات و ویژگی های مومنان، ایثار را یکی از نشانه های مومن می داند که خداوند ایشان را به آن وصف نموده است. [28]
 
مصداق عینی در عرصه فناوری
نمونه بارز این رویکرد سلطه‌جویانه را می‌توان در انحصار فناوری‌های پیشرفته مانند صنعت هواپیماسازی مشاهده کرد.
 
کشورهای سلطه‌گر با سیاست «من داشته باشم و دیگران محروم بمانند»، از انتقال دانش به ملت‌های مستقل جلوگیری می‌کنند. این رفتار نه تنها در حوزه فناوری، بلکه در ابعاد اعتقادی، فرهنگی و اقتصادی نیز دنبال می‌شود.
 
مقابله با این توطئه مستلزم تقویت خودباوری ملی، توسعه علم و فناوری بومی، و ترویج روحیه غبطه (تمایل به اشتراک‌گذاری موفقیت‌ها) به جای حسادت و بخل است. حفظ هویت دینی و عزت ملی، اصلی‌ترین سد در برابر نفوذ دشمنان محسوب می‌شود.
 
برنامه دشمن برای تبدیل ارزش‌ها به ضد ارزش
دشمنان به دنبال تغییر ارزش‌های جامعه هستند و برای این کار از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند.
 
1. بی‌ارزش کردن ارزش‌ها
آنها تلاش می‌کنند تا ارزش‌های اصیل جامعه را بی‌ارزش جلوه دهند. به عنوان مثال، در گذشته، "طاغوتی بودن" ننگ محسوب می‌شد، اما اکنون داشتن خانه‌های مجلل به عنوان یک ارزش تلقی می‌شود.
 
آنها با جایگزینی کلمات، مفاهیم ارزشی را تحریف می‌کنند. به جای واژه‌هایی مانند جهاد، ایثار، تقوا، زهد و اخلاص، کلماتی مانند آزادی، دموکراسی، توسعه و مردم‌سالاری را ترویج می‌دهند.
 
آیه: "وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰکِن لَّا یَشْعُرُونَ" [29]
 
  "و چون به آنان گفته شود: در زمین فساد مکنید، مى‌گویند: ما خود اصلاح‌گریم. آگاه باشید که آنان خود فسادگرانند، ولى نمى‌فهمند."
 
توضیح: این آیه به کسانی اشاره دارد که فساد را اصلاح می‌پندارند، که مصداق بارز بی‌ارزش کردن ارزش‌ها است.
 
حکایت تغییر مفهوم "طاغوتی":
در دوران قبل از انقلاب اسلامی، اصطلاح "طاغوتی" به افرادی اطلاق می‌شد که با رژیم پهلوی همکاری می‌کردند و به نوعی، نماد فساد و ظلم بودند. این اصطلاح، بار معنایی منفی بسیار قوی‌ای داشت و به عنوان یک دشنام سنگین به کار می‌رفت.
 
    اما، پس از انقلاب، با گذشت زمان، این مفهوم دچار تحول شد. به تدریج، داشتن خانه‌های مجلل و زندگی‌های پر زرق و برق، به عنوان نمادی از موفقیت و پیشرفت در جامعه مطرح شد.
 
 در نتیجه، اصطلاح "خانه طاغوتی" دیگر بار معنایی منفی سابق را نداشت و حتی ممکن بود به عنوان یک صفت مثبت تلقی شود.
 
این تغییر، نشان‌دهنده آن است که چگونه ارزش‌های جامعه می‌توانند با گذشت زمان و تحت تأثیر عوامل مختلف، تغییر کنند و حتی به ضد ارزش تبدیل شوند.
 
این حکایت نشان میدهد که ارزشها ثابت نیستند و دشمنان با تغییر نگرش جامعه نسبت به مفاهیم ارزشی باعث تغییر در ارزشها و تبدیل ارزشها به ضد ارزش میشوند.
 
2. نفوذ از طریق مجاری مختلف
  دشمنان از طریق مجاری مختلف مانند ورزش و کتاب‌های درسی به دنبال نفوذ در جامعه هستند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که برخی از مطالب کتاب‌های درسی تغییر کرد، سفارتخانه‌های خارجی به این موضوع اعتراض کردند. این نشان می‌دهد که آنها در محتوای آموزشی کشور دخالت می‌کنند.
 
هدف آنها این است که نسلی تربیت شود که دارای مدارک تحصیلی باشد، اما فاقد بصیرت، سواد، عزم، جسارت و مهارت‌های لازم باشد.
 
روایت: "مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنهُم" [30]  هرکس خود را شبیه گروهی کند، از آنان محسوب می‌شود."
توضیح: این روایت نشان می‌دهد که تقلید کورکورانه از دیگران، حتی در ظاهر، می‌تواند منجر به انحراف از ارزش‌های خودی شود.
 
3. کم‌رنگ کردن ارزش‌های معنوی
    تفسیر قرآن در جامعه کم‌ارزش شده است، در حالی که این کتاب آسمانی سرشار از معانی عمیق است.
    معیار ارزش‌گذاری مساجد به ظاهر آنها تقلیل یافته است. در حالی که مسجد خوب باید دارای روحانی باسواد و برنامه‌های مفید باشد، حتی اگر ساختمانی ساده داشته باشد.
 
آیه: "إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ" [31] 
 
"مساجد خدا را تنها کسی آباد می‌کند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز برپا دارد و زکات بدهد و جز از خدا نترسد؛ امید است که اینان از راه‌یافتگان باشند."
 
توضیح: این آیه نشان می‌دهد که آبادانی واقعی مساجد، به ایمان و عمل صالح است، نه فقط به ظاهر آن.
 
4. تحریف مفاهیم ارزشی
مفاهیم ارزشی مانند صبر، قناعت و زهد تحریف شده‌اند.بسیاری از افراد تصورات نادرستی از ارزش‌ها دارند.
 
 به عنوان مثال، برخی افراد افطاری‌های مجلل در مکه را به عنوان یک ارزش معنوی تلقی می‌کنند، در حالی که ممکن است اعمال آنها از نظر شرعی صحیح نباشد.
 
روایت: " قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرىّ علیه السلام: اَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، اَعْبَدُ النّاسِ مَنْ أقامَ عَلَى الْفرائِضِ، أزْهَدُ النّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، أشَدُّ النّاسِ إجْتِهادا مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ. [32] 
 
امام عسکرى علیه السلام فرمود: پارساترین مردم کسى است که در موارد شبهه توقف کند، عابدترین مردم کسى است که در برپایى واجبات، استوار باشد، زاهدترین مردم کسى است که حرام را ترک کند،
 
توضیح: این روایت، مفهوم زهد را به دوری از گناهان تفسیر می‌کند، نه فقط به ترک لذت‌های مادی.
 
داستان افطاری میلیونی در مکه:
فردی که در ماه رمضان به مکه سفر کرده بود، از مشاهده سفره‌های افطاری مجلل در مسجدالحرام، احساس لذت و معنویت می‌کرد. او تصور می‌کرد که این افطاری‌های پرهزینه، نمادی از سخاوت و ایمان است.
 
اما، با پرسش از یک عالم دینی، متوجه شد که زمان افطار او با زمان افطار اهل سنت متفاوت بوده و در نتیجه، روزه‌اش باطل شده است. همچنین، متوجه شد که نماز تراویحی که در آن شرکت می‌کرده، از نظر شرعی برای او مجاز نبوده است.
 
این داستان، نشان می‌دهد که چگونه افراد ممکن است تصورات نادرستی از ارزش‌های معنوی داشته باشند و اعمالی را که به ظاهر ارزشمند هستند، به اشتباه انجام دهند.
 
این داستان نشان میدهد که افراد، اعمالی که به ظاهر ارزشمند هستند را به اشتباه انجام میدهند و ارزشهای معنوی را اشتباه تشخیص میدهند.
 
داستان نماز تراویح:
این داستان شخصی را توصیف میکند که در نماز تراویح شرکت کرده و از گریه کردن امام جماعت تحت تاثیر قرار گرفته است. اما بعداً متوجه می شود که این نماز از نظر شرعی برای او مجاز نبوده است.
 
این داستان نشان می دهد که چگونه اعمال مذهبی که به ظاهر ارزشمند هستند، اگر بر اساس اصول صحیح انجام نشوند، می توانند گمراه کننده باشند.
 
این داستان به تحریف معانی مربوط میشود و اینکه اعمال مذهبی که به ظاهر ارزشمند هستند، اگر بر اساس اصول صحیح انجام نشوند، می توانند گمراه کننده باشند.
 
5. لزوم تشخیص ارزش‌ها
تشخیص ارزش‌های واقعی از ضد ارزش‌ها امری ضروری است.    باید به این نکته توجه کرد که فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه چه نقشی در حل مشکلات جامعه ایفا می‌کنند.
 
برنامه‌های آموزشی حوزه‌ها و دانشگاه‌ها باید به گونه‌ای طراحی شود که طلاب و دانشجویان پس از اتمام تحصیلات، دارای مهارت‌های لازم برای خدمت به جامعه باشند.
 
آیه: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ" [33]
 
"اى کسانى که ایمان آورده‌اید، اگر فاسقى برایتان خبرى آورد، نیک وارسى کنید، مبادا ندانسته گروهى را آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید."
 
توضیح: این آیه بر لزوم تحقیق و بررسی اخبار تأکید می‌کند، تا از قضاوت‌های نادرست و پیروی از اطلاعات غلط جلوگیری شود.
 
پرسش از کارکرد فارغ‌التحصیلان دانشگاه و حوزه:
این پرسش، به این نکته اشاره دارد که صرف داشتن مدرک تحصیلی، کافی نیست. بلکه، باید به این موضوع توجه کرد که فارغ‌التحصیلان، چه نقشی در حل مشکلات جامعه ایفا می‌کنند.
 
آیا فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها، مهارت‌های لازم برای ورود به بازار کار و کمک به پیشرفت کشور را دارند؟ آیا طلاب حوزه‌های علمیه، توانایی پاسخگویی به نیازهای دینی و معنوی جامعه را دارند؟
 
این پرسش‌ها، نشان‌دهنده لزوم توجه به ارزش‌های واقعی و پرهیز از ارزش‌های ظاهری و بی‌خاصیت است.  این قسمت به لزوم تشخیص ارزشها اشاره دارد و اینکه باید به خروجی افراد توجه کرد.
 
تحریف مفاهیم دینی و فرهنگی
 
متأسفانه، برخی افراد با برداشت‌های نادرست از مفاهیم دینی و فرهنگی، به تحریف آن‌ها می‌پردازند. این تحریف، می‌تواند منجر به انحراف جامعه از مسیر صحیح شود.
 
1. تحریف مفهوم شرک
یکی از نمونه‌های بارز این تحریف، برداشت غلط وهابیون از مفهوم شرک است. آن‌ها با استناد به آیاتی از قرآن کریم، هرگونه توسل به ائمه اطهار (علیهم‌السلام) را شرک می‌دانند.
 
    آیه: «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»[34]  «پس هیچ کس را با خدا مخوانید.» آیه: «فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَر»[35] «پس خدای دیگری را با خدا مخوان.»
 
توضیح: همانطور که در متن اشاره شد، این آیات به صراحت از شرک و قرار دادن شریک برای خداوند نهی می‌کنند. اما، برداشت وهابیون از این آیات، نادرست است. زیرا، شیعیان، ائمه را شریک خداوند نمی‌دانند، بلکه آن‌ها را واسطه‌های فیض الهی می‌دانند.
 
2. تحریف مفهوم "روشنفکر"
در جامعه ما نیز، گاهی اوقات، مفاهیم فرهنگی مانند "روشنفکر" به اشتباه تفسیر می‌شوند. برخی افراد، ظاهر مدرن و انتقاد از سنت‌ها را نشانه روشنفکری می‌دانند، در حالی که، روشنفکری واقعی، نیازمند تفکر عمیق و آگاهی از مسائل مختلف است.
 
داستان: «فردی که به دنبال شماره پلاک مشابه بود»
توضیح داستان: این داستان، فردی را به تصویر می‌کشد که به دنبال تطابق شماره پلاک خانه، ماشین و شناسنامه خود بود. او حاضر بود مبالغ هنگفتی را برای دستیابی به این هدف صرف کند.
 
ارتباط با عنوان اصلی: این داستان، مصداق بارز تحریف مفهوم "روشنفکر" است. فردی که خود را روشنفکر می‌داند، به جای داشتن تفکری عمیق و آگاهانه، به دنبال ظواهر بی‌ارزش است.
 
3. تحریف مفهوم "هنر"
همچنین، برخی هنرمندان، با ارائه آثار پیچیده و مبهم، ادعای هنر می‌کنند، در حالی که، هنر واقعی، باید قابل فهم و تأثیرگذار باشد.
 
داستان: طراحی خط نامفهوم
توضیح داستان: این داستان شخصی را توصیف میکند که خطی نامفهوم را طراحی کرده و ادعای هنر میکند.
ارتباط با عنوان اصلی: این داستان تحریف مفهوم هنر را نشان میدهد و اینکه بعضی افراد با پیچیده کردن هنر باعث میشوند که هنر از مسیر اصلی خود خارج شود.
 
4. تحریف مفهوم "میراث فرهنگی"
علاوه بر این، برخی از ابتکارات و نوآوری‌ها در زمینه‌های مذهبی و فرهنگی، بدون توجه به اصالت و ریشه آن‌ها، انجام می‌شوند.
 
داستان: شعر "اتل متل توتوله"
توضیح داستان: این داستان، به شعری اشاره دارد که در میان ایرانیان بسیار رایج است، اما محتوای آن بی‌معنا و نامفهوم است.
 
ارتباط با عنوان اصلی: این داستان، نشان‌دهنده تحریف مفهوم "میراث فرهنگی" است. برخی افراد، به جای توجه به آثار ارزشمند و ماندگار، به دنبال حفظ آثار بی‌ارزش و بی‌محتوا هستند.
 
5. تحریف مفهوم صلوات
به عنوان مثال، برخی افراد، صلوات‌های جدیدی را ابداع می‌کنند، در حالی که، صلوات‌های وارد شده از طریق روایات، کامل‌ترین و بهترین نوع صلوات هستند.
 
آیه: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ‏ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً»[36] «خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و سلام گویید.»
 
روایت: «کیف نصلی» چطور صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید «اللهم صلی علی محمد و آل محمد»
توضیح: این آیه و روایت، به صراحت، نحوه صحیح صلوات فرستادن را بیان می‌کنند. بنابراین، ابداع صلوات‌های جدید، بدون توجه به این منابع، نادرست است.
 
در نهایت، باید توجه داشت که تحریف مفاهیم دینی و فرهنگی، می‌تواند منجر به انحراف جامعه از مسیر صحیح شود. بنابراین، لازم است که با آگاهی و بصیرت، از این تحریف‌ها جلوگیری کنیم.
 
خطر خودباختگی در برابر فرهنگ غرب
خودباختگی فرهنگی، پدیده‌ای است که در آن افراد یا جوامع، هویت و ارزش‌های خود را نادیده گرفته و به تقلید کورکورانه از فرهنگ‌های بیگانه می‌پردازند. این پدیده، می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری برای هویت و استقلال یک جامعه داشته باشد.
 
1. تقلید کورکورانه و بی‌هویتی
داستان: جوان هیپی و روشن کردن سیگار
در دوران قبل از انقلاب، جوانی با موهای بلند و ظاهری متفاوت، از یک عالم دینی درباره نگاه مردم به ظاهرش سوال می‌کند. عالم دینی، با اشاره به تقلید او از فیلم‌ها، به او یادآوری می‌کند که تقلید ورکورانه، نشان‌دهنده بی‌هویتی و عدم استقلال فردی است.
 
این داستان، نشان‌دهنده آن است که چگونه تقلید کورکورانه از فرهنگ‌های بیگانه، می‌تواند منجر به بی‌هویتی و از دست دادن استقلال فردی شود.
 
همچنین این داستان به این موضوع اشاره دارد که جوان هشتاد کیلویی حتی در نگه داشتن چوب کبریت از خود اراده ای ندارد و این بسیار مصیبت بار است.
 
2. انتخاب آگاهانه در برابر تقلید ناآگاهانه
انتخاب آگاهانه، حتی اگر غلط باشد، بهتر از تقلید ناآگاهانه است.
مثال: انتخاب نوع پوشش
انتخاب نوع پوشش، باید بر اساس منطق و آگاهی باشد، نه تقلید کورکورانه. به عنوان مثال، اگر کسی کفشی را انتخاب می‌کند، باید دلیل منطقی برای انتخاب آن داشته باشد، نه اینکه صرفاً به دلیل مد بودن آن را انتخاب کند. این موضوع نشان میدهد که انتخاب غلط بهتر از عدم انتخاب است.
 
3. ابتکار یا استفراغ فرهنگی؟
تقلید ناآگاهانه، نه تنها ابتکار نیست، بلکه نوعی استفراغ فرهنگی است.
داستان: جوان مبتلا به بیماری روانی
در یک مرکز بهزیستی، جوانی به دلیل خوردن مدفوع خود، دست‌هایش بسته شده بود. این رفتار، نشان‌دهنده ابتکار نیست، بلکه نوعی بیماری روانی است.
این داستان به این اشاره دارد که تقلید ناآگاهانه از فرهنگ‌های بیگانه، مانند خوردن مدفوع، نوعی بیماری فرهنگی است.
این موضوع نشان میدهد که هر تقلیدی ابتکار نیست و بعضی از تقلیدها استفراغ فرهنگی است.
 
4. نقد عقلانی در برابر تقلید از افراد مشهور
  تقلید از افراد مشهور، بدون نقد عقلانی، نادرست است.
  مثال: سیگار کشیدن افراد مشهور
اگر یک دانشمند یا فرد مشهور، سیگار بکشد، نباید این عمل را به عنوان یک ارزش تلقی کرد. سیگار کشیدن، عملی مضر است، صرف نظر از اینکه چه کسی آن را انجام می‌دهد.
این موضوع نشان میدهد که نباید از افراد معروف تقلید کرد و باید همه چیز را با عقل سنجید.
 
5. هدر دادن سرمایه و آسیب به سلامتی
تقلید ناآگاهانه، می‌تواند منجر به هدر رفتن سرمایه و آسیب به سلامتی شود.
  مثال: سیگار کشیدن
سیگار کشیدن، نه تنها باعث هدر رفتن پول می‌شود، بلکه به سلامتی نیز آسیب می‌رساند. بهتر است پول خود را صرف امور مفیدتر کنید.
این موضوع نشان میدهد که نباید سرمایه را به خاطر تقلیدهای نادرست هدر داد.
 
در نهایت، باید توجه داشت که خودباختگی فرهنگی، خطری جدی برای هویت و استقلال یک جامعه است. برای مقابله با این خطر، باید به انتخاب آگاهانه، نقد عقلانی و حفظ ارزش‌های خودی توجه کرد.
 
آسیب فضای مجازی در اخلاق اجتماعی
فضای مجازی، با تمام مزایایی که دارد، می‌تواند آسیب‌های جدی‌ای به اخلاق اجتماعی وارد کند. متأسفانه، امروزه شاهد رواج پیام‌های بی‌محتوا، توهین‌آمیز و غیراخلاقی در فضای مجازی هستیم که این امر، تأثیرات منفی‌ای بر نسل جوان و جامعه دارد.
 
1. رواج پیام‌های بی‌محتوا و غیراخلاقی
آمار پیام‌های ارسالی در فضای مجازی
شما در طول روز، چند پیام محتوایی و مفید دریافت می‌کنید؟ چند پیام توهین‌آمیز و غیراخلاقی؟ متأسفانه، آمار پیام‌های بی‌محتوا و غیراخلاقی در فضای مجازی بسیار بالاست.
 
این موضوع نشان‌دهنده این است که نسل جوان ما در معرض آسیب‌های جدی‌ای قرار دارد.
آیه: «قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ‏ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»[37] «بگو: زیانکاران واقعی کسانی هستند که خودشان را از دست داده‌اند.»
 
توضیح: این آیه به این موضوع اشاره دارد که ضرر واقعی، از دست دادن خود و ارزش‌های انسانی است. متأسفانه، فضای مجازی می‌تواند منجر به از دست دادن این ارزش‌ها شود.
 
داستان فردی که برای کشتن امام حسین (ع) جایزه گرفت
 
این داستان به فردی اشاره دارد که در واقعه کربلا، به طمع دریافت جایزه، حاضر شد در مقابل امام حسین (ع) و یارانش بایستد. او با این تصور که با کشتن امام حسین (ع) به ثروت و قدرت می‌رسد، به سپاه یزید پیوست.
 
پس از پایان واقعه کربلا، او به نزد فرماندهان سپاه یزید رفت تا جایزه‌اش را دریافت کند. اما، به جای پاداش وعده داده شده، با تحقیر و سرزنش مواجه شد. به او گفته شد که او با کشتن امام حسین (ع)، نه تنها به ثروت و قدرت نرسیده، بلکه خود و ارزش‌های انسانی‌اش را به بهای ناچیزی فروخته است.
 
او با حسرت و پشیمانی، به یاد آورد که چگونه جوانی و عمر خود را در راهی تباه کرده است که هیچ سودی برای او نداشته است. او با خود می‌گفت: «من باختم، من باختم!»
 
این داستان، نشان‌دهنده آن است که انسان نباید خود و ارزش‌های انسانی‌اش را به بهای ناچیزی بفروشد. ضرر واقعی، از دست دادن خود و ارزش‌های انسانی است.
 
2. تقلید کورکورانه و عدم تفکر
 تقلید از متخصصان
همه ما در زندگی، از متخصصان تقلید می‌کنیم. به عنوان مثال، وقتی بیمار می‌شویم، به پزشک مراجعه می‌کنیم و به دستورات او عمل می‌کنیم.
همین‌طور که ما از متخصصان تقلید می‌کنیم، باید در مسائل دینی و اخلاقی نیز از علما و متخصصان این حوزه تقلید کنیم.
 
داستان: جوان و تقلید از علما
 جوانی که ادعا می‌کرد نیازی به تقلید از علما ندارد، از یک عالم دینی پرسید: «چرا باید از شما تقلید کنیم؟»
 عالم دینی در پاسخ به او گفت: «همان‌طور که شما در مسائل پزشکی از پزشکان تقلید می‌کنید، باید در مسائل دینی نیز از علما تقلید کنید.»
 
او ادامه داد: «همه ما در زندگی، از متخصصان تقلید می‌کنیم. وقتی بیمار می‌شویم، به پزشک مراجعه می‌کنیم و به دستورات او عمل می‌کنیم. چرا؟ چون پزشک متخصص است و ما به دانش او اعتماد داریم.»
 
«همین‌طور که ما از متخصصان تقلید می‌کنیم، باید در مسائل دینی و اخلاقی نیز از علما و متخصصان این حوزه تقلید کنیم. علما، عمر خود را صرف مطالعه و تحقیق در مسائل دینی کرده‌اند و دانش و تجربه بیشتری نسبت به ما دارند.»
    «آیا شما فکر می‌کنید که می‌توانید بدون مراجعه به پزشک، خودتان را درمان کنید؟ آیا فکر می‌کنید که می‌توانید بدون مراجعه به مهندس، خانه‌ای بسازید؟»
 
«پس چرا فکر می‌کنید که می‌توانید بدون مراجعه به علما، مسائل دینی و اخلاقی را بفهمید؟»
 
این داستان، نشان‌دهنده آن است که تقلید از متخصصان، امری عقلانی است و در همه زمینه‌های زندگی، از جمله مسائل دینی، ضروری است.
 
عدم تفکر و پشیمانی
اگر کسی ادعا کند که نیازی به تقلید ندارد و خودش می‌تواند همه چیز را بفهمد، باید به او گفت: «آیا شما در زندگی‌تان هرگز پشیمان نشده‌اید؟»
پشیمانی، نشان‌دهنده آن است که انسان کامل نیست و نیاز به راهنمایی دارد.
 
داستان جوان و شلوار تنگ
 جوانی که ادعا می‌کرد نیازی به تقلید ندارد، شلواری پوشیده بود که برای ران پایش تنگ و برای ساق پایش گشاد بود.
 
عالم دینی با دیدن شلوار او، به او گفت: «شما که نمی‌دانید چه شلواری بپوشید، چگونه می‌خواهید مسائل پیچیده را بفهمید؟»
 
او ادامه داد: «شما که نمی‌توانید یک شلوار ساده را به درستی انتخاب کنید، چگونه می‌خواهید مسائل مهم زندگی را حل کنید؟»
 
«شما که نمی‌دانید چه چیزی برای شما مناسب است، چگونه می‌خواهید ادعا کنید که نیازی به راهنمایی ندارید؟»
 
این داستان، نشان‌دهنده آن است که انسان در بسیاری از مسائل، نیاز به راهنمایی دارد. حتی در مسائل ساده‌ای مانند انتخاب لباس، ممکن است اشتباه کنیم. پس چگونه می‌توانیم ادعا کنیم که در مسائل پیچیده، نیازی به راهنمایی نداریم؟
 
3. بازگشت به ارزش‌های اصیل
خوشبختانه، امروزه شاهد بازگشت جوانان به ارزش‌های اصیل و توجه به اخلاق اجتماعی هستیم.
امیدواریم با آگاهی و تلاش همگانی، بتوانیم فضای مجازی را به محیطی سالم و مفید تبدیل کنیم.
 
در نهایت، باید توجه داشت که فضای مجازی، ابزاری است که می‌تواند هم مفید و هم مضر باشد. این ما هستیم که باید با استفاده درست از این ابزار، از آسیب‌های آن جلوگیری کنیم.
  
خطر غفلت از استعدادها و فرصت جوانی
غفلت، یکی از مهم‌ترین راه‌های نفوذ دشمن است. ما باید هوشیار باشیم و از استعدادها و فرصت‌های جوانی خود به نحو احسن استفاده کنیم.
 
1. مسئولیت فردی در برابر غفلت
هر فردی مسئول حفظ و شکوفایی استعدادهای خود است.
مثال: پوشیدن لباس گرم در هوای سرد
همان‌طور که در هوای سرد، هر فردی باید خود را گرم نگه دارد، در مواجهه با خطرات غفلت نیز باید از خود مراقبت کند.
 
جوانان نباید منتظر برنامه‌های آموزشی یا فرهنگی باشند، بلکه باید خودشان برای رشد و تعالی خود تلاش کنند.
 
2. برنامه‌ریزی و استفاده بهینه از زمان
هر فردی باید برای زندگی خود برنامه‌ریزی کند و از زمان خود به نحو احسن استفاده کند.
سوالات کلیدی:
  چقدر عمر داریم؟
  چه نیازهایی داریم؟
  آیا وقت خود را صرف امور بیهوده می‌کنیم؟
تحقیقات و پژوهش‌ها باید هدفمند باشند و به حل مشکلات جامعه کمک کنند.
آموزش‌ها باید مفید و کاربردی باشند و به دانش و مهارت افراد اضافه کنند.
 
3. انتقاد از اقدامات بیهوده
بسیاری از اقدامات ما بیهوده و اتلاف وقت و سرمایه هستند.
مثال: ساخت مناره‌های بلند
مناره‌های بلند، کاربردی ندارند و صرفاً اتلاف سرمایه هستند.
باید از اقدامات بیهوده و غیرکاربردی پرهیز کنیم.
 
4. حسرت و پشیمانی از اتلاف عمر
اتلاف عمر، نعمت‌های الهی و استعدادها، خسارتی جبران‌ناپذیر است.
  آیه: «قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ‏ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»[38] «بگو: زیانکاران واقعی کسانی هستند که خودشان را از دست داده‌اند.»
 
ما باید از اتلاف عمر خود در گذشته پشیمان باشیم و از این پس، از زمان خود به نحو احسن استفاده کنیم.
 
اتلاف نعمت ها:جوانی، چشم و گوش، قلب و زبان، مطالعه کتاب‌های کم‌فایده، رفاقت‌های بیهوده، شرکت در جلسات اتلاف وقت.
 
5. دعا برای هوشیاری و بیداری
باید از خداوند بخواهیم که ما را از غفلت نجات دهد و به ما هوشیاری و بیداری عطا کند. دعا: «وَ نَبِّهْنِی لِذِکْرِکَ فِی أَوْقَاتِ الْغَفْلَهِ» [39] «و در اوقات غفلت، مرا به یاد خودت آگاه کن.»
 
در نهایت، باید توجه داشت که غفلت، خطری جدی برای فرد و جامعه است. برای مقابله با این خطر، باید هوشیار باشیم، از استعدادها و فرصت‌های خود به نحو احسن استفاده کنیم و از خداوند بخواهیم که ما را از غفلت نجات دهد.
 
توجه به کرامت انسان در نزد خداوند
انسان، به عنوان خلیفه خداوند بر روی زمین، دارای کرامت و جایگاه ویژه‌ای است. متأسفانه، امروزه شاهد بی‌توجهی به این کرامت و تقلید کورکورانه از فرهنگ‌های بیگانه هستیم.
 
1. بازگشت به ارزش‌های اصیل
تقلید کورکورانه از فرهنگ‌های بیگانه
امروزه، بسیاری از افراد به تقلید از فرهنگ‌های بیگانه می‌پردازند. به عنوان مثال، شاهد رواج غذاهای خارجی و بی‌توجهی به غذاهای سنتی ایرانی هستیم.اما، پس از مدتی، متوجه می‌شویم که فرهنگ خودمان، غنی‌تر و ارزشمندتر است. این موضوع نشان میدهد که باید به ارزشهای خودمان برگردیم.
 
کشف استعدادهای خود
هر انسانی، دارای استعدادها و توانایی‌های منحصر به فردی است.باید خودمان را کشف کنیم و از استعدادهای خود به نحو احسن استفاده کنیم.

  آیات:
 «إِنِّی جاعِلٌ‏ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه» [40]«من در زمین جانشینی قرار می‌دهم.»«نَفَخْتُ‏ فِیهِ مِنْ رُوحِی‏» [41]«و از روح خود در او دمیدم.» «فَتَبارَکَ‏ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ»[42] «پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.»
 
«أَحْسَنِ تَقْوِیم‏» [43]«که او را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.»«سَخَّرَ لَکُمْ‏»[44]«و آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است، همگی را از سوی خود برای شما مسخر کرد.»«خَلَقَ لَکُمْ»[45]«اوست آن کسی که آنچه را در زمین است، همگی را برای شما آفرید.»
 
«مَتاعاً لَکُم‏»[46] «برای شما وسیله‌ی بهره‌برداری است.»توضیح: این آیات، نشان‌دهنده کرامت و جایگاه ویژه انسان در نزد خداوند است.
 
2. استفاده بهینه از فرصت‌ها
هر فرصتی که برای ما پیش می‌آید، باید باعث رشد و تعالی ما شود.
مثال: تماشای فیلم
تماشای فیلم، باید باعث رشد فکری و اخلاقی ما شود، نه اینکه صرفاً وقت خود را تلف کنیم.
باید از فرصت‌های خود به نحو احسن استفاده کنیم و از اتلاف وقت پرهیز کنیم.
 
3. پرهیز از اقدامات بیهوده
بسیاری از اقدامات ما بیهوده و اتلاف وقت و سرمایه هستند.
مثال: تماشای فیلم‌های بی‌محتوا
تماشای فیلم‌های بی‌محتوا، هیچ فایده‌ای برای ما ندارد و صرفاً وقت خود را تلف می‌کنیم.
باید از اقدامات بیهوده و غیرکاربردی پرهیز کنیم.
 
4. هوشیاری در برابر توطئه‌های دشمن
دشمنان، همواره به دنبال سوءاستفاده از ما هستند.
داستان: تخریب قبرستان بقیع
وهابی‌های متعصب، قبرستان بقیع را تخریب کردند و مردم ایران در اعتراض به این اقدام، به خیابان‌ها آمدند.
رضاشاه، از این فرصت سوءاستفاده کرد و با انتشار عکس‌های راهپیمایی مردم، وانمود کرد که مردم ایران از حکومت قاجار ناراضی هستند.
این داستان، نشان‌دهنده آن است که دشمنان، همواره به دنبال سوءاستفاده از ما هستند.باید هوشیار باشیم و فریب توطئه‌های دشمنان را نخوریم.
 
در نهایت، باید توجه داشت که انسان، دارای کرامت و جایگاه ویژه‌ای در نزد خداوند است. باید از این کرامت محافظت کنیم و از فرصت‌های خود به نحو احسن استفاده کنیم.
 

نتیجه:

در پایان، باید توجه داشت که پیشرفت جامعه، نیازمند هوشیاری و آگاهی همگانی است. دشمنان، همواره در کمین هستند تا با استفاده از نقاط ضعف ما، به اهداف خود دست یابند.
 
 بنابراین، لازم است که با تقویت بنیان‌های فرهنگی و اقتصادی، حفظ ارزش‌های اصیل و پرهیز از تقلید کورکورانه، در برابر توطئه‌های دشمنان ایستادگی کنیم.
 
 همچنین، باید از استعدادها و فرصت‌های جوانی خود به نحو احسن استفاده کنیم و با برنامه‌ریزی و تلاش مستمر، در مسیر پیشرفت و تعالی گام برداریم.
 
 با اتکا به خداوند متعال و همت والای جوانان این مرز و بوم، می‌توانیم جامعه‌ای آباد و سربلند بسازیم و در برابر هرگونه تهدیدی پیروز شویم.
 

پی نوشت:

1.آیه ۵۰ سوره توبه
2.آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۰.
3.آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲۸.
4.نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۲۵۲.
5.کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۳، ص۳۴۹.
6.ابن‌ ماجه، سنن ابن ماجه، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۱۴۰۸؛ ابو داوود، سنن ابو داوود، قاهره، ج۴، ص ۲۷۶.
7.حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۳۹.
8.کلینى، اصول کافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۸.
9.ماوردی، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷، ج۱، ص۲۶۱.
10.نراقى، جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.
11.نراقی، جامع السعادات، ۱۱۹۶ق، ج۲، ص۱۹۹؛ازهری، تهذیب
12.ولی زاده، «نشانه شناسی حسادت با تکیه بر منابع اسلامی»، ص۸۰.
13.ولی‌زاده، «نشانه شناسی حسادت با تکیه بر منابع اسلامی»، ص۸۰.
14.نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۵۹.
15.سوره نساء، آیه ۵۴؛ سوره بقره، آیه ۱۰۹؛ سوره فلق، آیه ۵؛ کلینی، الکافی، ۱۳۲۰ق، ج۳، ص۷۴۶.
16.غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.
17.جوهری، الصحاح تاج اللغه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳۰.
18.مجلسى، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۰.
19.مجلسى، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۰.
20.نراقی، ترجمه جامع السعادات، ج۲، ص۱۵۲.
21.نراقی، ترجمه جامع السعادات، ج۲، ص۱۵۳.
22.نراقی، ترجمه جامع السعادات، ج۲، ص۱۵۳.
23.نراقی، ترجمه جامع السعادات، ج۲، ص۱۵۳.
24.غررالحکم، ص۳۷۶.
25.مجمع البیان: ج۹، ص۲۶۱.
26.حشر/سوره۵۹، آیه۶.   
27.تفسیر راهنما، ج۱۸.
28.بحار، ج۶۷، ص۳۵۱.
29.بقره/11-12
30. مستدرک الوسائل  ج۱۷ ص۴۴۰
31. توبه/18
32.بحارالانوار 78: 373 ح 18
33.حجرات/6
34.جن/18
35.شعرا/21
36. احزاب/56
37. زمر/15
38. زمر/15
39.صحیفه سجادیه، دعای20
40.بقره/30       
41.حجر/29
42.مؤمنون/14
43.تین/4
44.جاثیه/13
45.بقره/29
46.مائده/96
 

منابع:

 https://gharaati.ir/ways-of-enemy-penetration-in-the-new-generation/
https://www.hadithlib.com/hadithtxts/chel/1326
https://fa.wikifeqh.irچند روایت درباره بخل
https://fa.wikifeqh.irبخل در روایات
https://fa.wikishia.net/viewحسد
https://fa.wikishia.net/viewغبطه
https://fa.wikishia.net/view
https://fa.wikifeqh.iایثار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط