رويارويى علما با فرقه ‏هاى انحرافى در دوره قاجار (4)

اين كه چرا اين چنين گسترده دربار و درباريان از صوفيه پشتيبانى مى‏كردند، آنچه را كه در آغاز اين بخش و در باره شيخ احمد احسائى يادآور شديم، اين جا نيز مصداق دارد. ولى آنچه درباره پشتيبانى دربار از صوفيه، درخور درنگ است، آموزه‏هاى صوفيه است. صوفيه، با آموزه‏هاى خود فرهنگى را به وجود مى‏آورد و به لايه‏هاى گوناگون جامعه، از خواص و
سه‌شنبه، 27 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رويارويى علما با فرقه ‏هاى انحرافى در دوره قاجار (4)

رويارويى علما با فرقه ‏هاى انحرافى در دوره قاجار (4)
رويارويى علما با فرقه ‏هاى انحرافى در دوره قاجار (4)


 

نویسنده : سيد عباس رضوى




 

رمز پشتيبانى دربار از صوفيه
 

اين كه چرا اين چنين گسترده دربار و درباريان از صوفيه پشتيبانى مى‏كردند، آنچه را كه در آغاز اين بخش و در باره شيخ احمد احسائى يادآور شديم، اين جا نيز مصداق دارد. ولى آنچه درباره پشتيبانى دربار از صوفيه، درخور درنگ است، آموزه‏هاى صوفيه است. صوفيه، با آموزه‏هاى خود فرهنگى را به وجود مى‏آورد و به لايه‏هاى گوناگون جامعه، از خواص و عوام، سريان مى‏داد و آن، دورى گزيدن از دنيا و دنيادارى، و كناره‏گيرى از هر گونه حركت سياسى و اجتماعى و كار نداشتن به كار حكومت و حكومت‏گران بود. (39)
اين شعار و خط مشى را مايه افتخار و مايه تهذيب و تربيت نفس مى‏انگاشتند و با گوناگون بيانها و رفتارها، از آن تبليغ مى‏كردند و براى جاگير كردن آن در نفوس، تلاش مى‏ورزيدند .
روشن است كه اين فرقه، با آين آموزه‏ها و رفتار و خط مشى، به هيچ روى، رقيب حكومت نبود و رهبران آن، رقيب حكومت‏گران، به شمار نمى‏رفتند و با آموزه‏هايى كه داشت و در بين مردم رواج مى‏داد، زمينه مناسب براى دولتيان فراهم مى‏آورد كه فارغ بال و با خاطرى آسوده، براى گسترش قلمرو خود و هر گونه رفتار خودكامانه، دست‏آنان باز باشد.
افزون بر اينها، نكته مهم و درخور اين كه: اين مرام پوششى بود براى هوسرانيها و لاابالى‏گريها و ستم‏پيشگيهاى طبقه حاكم كه بررسى كارنامه‏يك يك آنان، اين موضوع را روشن مى‏كند.
طبقه حاكم، با عالمانى كه هميشه و همه گاه، خود در صحنه‏هاى سياسى و اجتماعى حاضر بودند و از فريضه امر به معروف و نهى از منكر پاس مى‏داشتند و كوچك ترين ناهنجارى را از كارگزاران و طبقه حاكم بر نمى‏تابيدند و موضع مى‏گرفتند و مردم را نيز به حضور در صحنه‏ها و عرصه‏هاى گوناگون فرا مى‏خواندند و از انزوا ، گوشه‏گيرى و بى‏تفاوتى پرهيز مى‏دادند و سفارش مى‏كردند، هوشيارانه و بيدار زندگى كنند، پيرامون خود را دقيق‏زير نظر داشته باشند و در برابر ستم بايستند و زير بار ستم نروند و ستم را از هر كس و هر گروه برتابند و فساد و منكرات را از ساحت از جامعه بزدايند و... هيچ ميانه‏اى نداشتند و اگر رفت و آمد مى‏كردند و نشست‏و برخاست داشتند، از سر ناچارى بود كه اينان در بين مردم و در قلب توده‏ها، پايگاه‏هاى سخت استوار داشتند.
مسجد، كانون قدرت بود و مركز آموزشهاى لازم و مورد نياز دينى، روحانى در مسجد، از ناهنجاريها سخن مى‏گفت.عوام فريبيها را آشكار مى‏ساخت و از ستمهاى دستگاه ستم، به كنايه و اشاره و سربسته و گاه به روشنى بيان مى‏كرد و مردم را با بدبختيها و نكبتهايى كه در برابر آنان قد برافراشته بود، آشنا مى‏كرد و به روشنى ، راه حل‏ارائه مى‏داد.
درباره شخص شاه، از اين بيدارى و بيدارگرى سخت در تنگنا بودند و آشفته خاطر؛ از اين روى وقتى شنيدند كسانى، با ويژگيهاى ظاهرى عالمان شيعه و غلوكننده در اين مرام، از باورها و عقيده‏ها و يك سرى خصالى برخوردارند كه مى‏توان آنان را علم كرد و پيش انداخت و در برابر علماى شيعه قرار داد و از مركز گردآيى آنان؛ يعنى خانقاه، در برابر مسجد استفاده كرد و با يك سرى حركتهاى بى‏معنى، خود را پاى بند به اسلام و مولى على (ع) وانمود و برابر آموزه‏هاى از دستورهاى شرعى سر برتافت و راه بى‏قيدى و لاابالى‏گرى پيش گرفت و از آن طرف وانمود كه اسلام ، همين گونه چيزهاست و بس و با مسائل حكومتى هيچ سر و كارى ندارد و آنچه كه فقيهان مى‏گويند و پاى مى‏فشارند، ريشه‏اى ندارد و آنان در پى كسب قدرت هستند و از اين روى، بايد در پى كسانى رفت كه از دنيا بريده‏اند و براى دنيا، با حاكمان روياروى نمى‏شوند! روشن است كه اين گونه سخنان عوام‏فريبانه و رفتار خنده‏آور و با تلاش اسلامى جلوه‏دادن‏آنها، چرا گفته مى‏شود و انجام مى‏گيرد و درباريان، چه جريان و انديشه‏اى را هدف قرار داده و بنا دارند آن را در هم بكوبند و راه خود به سوى خودكامگيها بگشايند. اينان، با اين رفتار و سخنان عوام‏فريبانه، در برابر انديشه‏هاى كسانى مانند نراقى به رويارويى برخاسته بودند.
ملا احمد نراقى، آشكارا و بى‏پرده، حاكمان ستم‏پيشه و ناآشناى با باورها و ارزشهاى دينى را غاصب و حكومت آنان را نامشروع مى‏دانست و ولايت و رياست بر مردم را حق مشروع و خدايى، فقيهان عادل، پرواپيشه، آگاه به زمان، آشناى به سياستهاى روز و مدبر مى‏دانست و بر اين عقيده بود كه تنها فقيهان وارثان پيامبرانند و تنها آنان شايستگى دارند اداره‏جامعه اسلامى را بر عهده داشته باشند. (40)
تاريخ گواه است كه تنها عالمان و فقيهان برجسته بوده‏اند كه در برابر بى‏رسميهاى شاهان و در دوره‏قاجار در برابر پادشاهان قاجار مى‏ايستادند و از اسلام وحق مردم، دفاع مى‏كردند .
اين ملا احمد نراقى بود كه در برابر كارگزاران فاسد مى‏ايستاد و از تهديدهاى شاه، هراسى به دل راه نمى‏داد. (41)
جيميز موريه، كاردار سفارت بريتانيا مى‏نويسد:
«تنها تعديل كننده قدرت بى‏حد و حصر شاه، روحانيون بوده‏اند.» (42)
پس دور از انتظار نبود كه فتح‏على شاه، به صوفيان، به عنوان رقيبان عالمان راستين، پرو بال بدهد و آغاسى، براى ايشان خانقاه بسازد و يا منوچهرخان، حاكم اصفهان، براى مقابله با علماى اصفهان از باب، هوادارى كند. زيرا وى در نتيجه سالها حكومت خودسرانه و مستبدانه و حيف و ميل بيت‏المال، به چهره منفورى دگر شده بود و علماى اصفهان حدود شرعى را خود اجرا مى‏كردند و در برابر خلاف‏كاريهاى او مى‏ايستادند. از اين روى، براى رويارويى با علما، به پشتيبانى از باب برخاست، از آن طرف آغاسى نيز از فقيهان اصفهان دل خوش نبود و بى‏ميل نبود كه باب، مايه وحشتى براى علما و فقيهان باشد. بدين جهت، از باب حمايت مى‏كرد. (43)
فووريه، پزشك ناصرالدين شاه در تحليل از اوضاع اجتماعى روزگار قاجار، كاستن از نفوذ روحانيون و عالمان دين را از علتها و سببهاى رويكرد حكومتها به پيشرفت فرقه‏هاى انحرافى شمرده است. (44)
از ديگر علتها و سببهايى كه مى‏توان براى پشتيبانى دربار از فرقه‏سازان بر شمرد، سرگرم كردن عالمان و فقيهان و باز داشتن آنان از رسالت اصلى است.
اصلاح جامعه، به‏سامانى امور، از بين رفتن ناهنجاريها و پرتوافكنى صلاح و سداد، در گرو نقش‏آفرينى عالمان دين در جامعه است كه بايد مجالى براى آنان فراهم شود، تا به اين هدفهاى مقدس بشود دست يافت.
درباريان چون حيات خود را در آشفتگى و نابسامانى جامعه مى‏ديدند، نمى‏خواستند كه عالمان و فقيهان مجال اصلاح امور را بيابند و تلاش مى‏ورزيدند، آنان را از توجه و دقت روى كارهاى دولت و كالبدشكافى هميشگى و همه روزه كاركرد كارگزاران، باز دارند.
و چه بسا، سران قاجار، از پشتيبانى آشكارا و نهان فرقه‏ها، در صدد رساندن اين پيام به علما بودند كه اگر از (طبقه حاكم) جانبدارى نكنيد، اسلام و مسلمانان، از سوى اين گروه‏ها و فرقه‏هايى كه مى‏بينيد، مثل قارچ از گوشه و نار مى‏رويند، در خطر مى‏افتند.
فتح على شاه، مارتين ترسا را از يك سوى به ايران دعوت مى‏كند و از ديگر سوى از علماى دين مى‏خواهد كه سخنان او را رد كنند! (45)
در اين ميان، ترس از انتقام‏جويى را در اين رويكردها، نبايد از نظر دور داشت. بسيارى از فرقه‏ها، داراى سازمان‏و ساختارى بسيار پيچيده و از تشكيلات بسيار قوى برخوردار بودند و با شبكه‏هاى مخوف كه در سر تا سر كشور در اختيار داشتند و رهبرى مى‏كردند، وحشت در دل هر مخالف، بويژه صاحب قدرت انداخته بودند. كارگزاران، از اين كه با اين گروه‏ها درافتند وبه جبهه مخالفان بپيوندند و آنچه را مى‏دانند بازگو كنند و به پشتيبانى علماى دين، كه راه و روش آنان را حق مى‏دانستند، برخيزند، به شدت پرهيز مى‏كردند و از پيامدهاى اين موضع‏گيريها و مخالفتها، سخت در هراس و نگرانى بودند. از اين روى، چنان عرصه بر آنان تنگ مى‏شد و وحشت از كشته شدن و از دست دادن دنيايى كه براى خود ساخته و پرداخته بودند، دامن‏گيرشان مى‏گرديد، كه به گونه آشكارا، به دين و آيين خود پشت مى‏كردند و به آيين جديد گردن مى‏نهادند.
آقا خان محلاتى، در كرمان، تشكيلات قوى داشت و از نيروهاى شرور و ويران‏گر و تباهى‏آفرين برخوردار بود و نيروهاى چشم و گوش بسته‏اى كه در پيرامون خود گرد آورده بود، در شورشى كه به پا كرد، ويران‏گريهاى بسيار به بار آورد.
بابيان نيز، در جاى جاى كشور، دست به خشونت مى‏يازيدند و مخالفان خود را از پاى در مى‏آوردند كه بسيارى از علما و كارگزاران حكومتى به دست اين گروه جرار، از پاى در آمدند. (46)

استعمار
 

استعمار براى گسترش دامنه و حوزه قدرت خويش در سرزمينهاى اسلامى، هميشه با اسلام، به ويژه اسلام و شيعه ناب، مشكل داشته است، شيعه، كه همان اسلام ناب است، و كسانى كه از اين سرچشمه زلال نيوشيده‏اند، هميشه و همه گاه، بازدارنده و سدهاى پولادين و استوارى در برابر هجومهاى سيل‏آساى استعمار بوده‏اند.
اسلام و باور عميق و ژرف به اسلام، هر راهى را براى راهيابى استعمار به داخل سرزمينهاى اسلامى بسته است و استعمار از اين كه نتوانسته‏اند از اين راه وارد سرزمينهاى اسلامى بشود و اين برج و باروى استوار را در هم بشكند، كينه‏اى سخت به دل گرفت وبه تلاش برخاست تا با فرقه‏سازى در حوزه اسلامى و بويژه در حوزه شيعى و در ميان مردمان باورمند، شيعه راستين، در اين سدهاى نفوذناپذير، گسست پديد آورد.و فرقه‏سازى را بهترين راه باز شناخت و از اين راه وارد معركه شد و به پيروزيهايى دست يافت.
روسيه وانگليس، در دوره قاجار، در كشورهاى اسلامى، بويژه ايران، از اين حربه استفاده كرده و بيش‏ترين فرقه‏سازى را داشته‏اند.
فرقه قاديانيه، در پناه انگلستان به حيات خود ادامه مى‏داد و خود را هميشه وامدار انگليس مى‏دانست؛ از اين روى، تلاش مى‏ورزيد از سياستهاى انگليس دفاع كند و خشم مسلمانان را عليه رژيم اشغالى فلسطين فرو نشاند.
جهاد را منسوخ مى‏دانست و به بريتانيا، مشروعيت مذهبى داد و آن را از مصاديق اولى‏الامر بر شمرد! (47)
سران فرقه اسماعيليه، آشكارا در خدمت بريتانيا بودند. آقاخان محلاتى، از حقوق بگيران انگليس بود.
كلنل استوارت، در خاطرات خود نوشته است:
«...به من دستور دادند، به هر ترتيبى شده، عده‏اى را به دور آقاخان جمع كنم و يك دين جديد، تأسيس نمايم... من، خود، دقيقا نمى‏دانستم كه چه دينى مى‏خواهد تأسيس شود و خود آقاخان هم نمى‏دانست، بعد تصميم گرفتند از مستشرقين اسلام شناس كمك بگيرند.» (48)
هانرى پول، در شرح خود بر سفرنامه ماركوپولو نوشته است:
«آقا خان، در ازاء مستمرى ووظيفه‏اى كه از حكومت انگلستان دريافت مى‏كرد، حسن خدمتى نسبت به ژنرال نوت در قندهار و همچنين ژنرال سرچارلز در سند، انجام داد.»
آقاخان، خود در خاطراتش، پس از شكست 1257، نوشته است:
«انگليسيها، خرج ما را خشكه، از قرار روزى صد روپيه مقرر كردند.» (49)
محمود محمود، درباره كمك انگليسيها به فرقه‏هاى نوپيدا در ايران مى‏نويسد:
«... من در موضوع ادعا و افكار و تعليمات اين مدعيان وارد نمى‏شوم. ولى تعجب از اين دارم كه چرا اينها، همه ازجنوب سر در مى‏آوردند و بعد از ايجاد آشوب و فتنه و فساد و ناامنى و خرابى و قتل و غارت، دولت انگليس قدم پيش گذاشته و از اين مدعيان، حمايت مى‏كند آنها را جمع‏آورى و در نقطه‏اى از نقاط قلمرو خود، كه نزديك به ايران باشد، سكنى مى‏دهد و براى آنها اسباب راحتى و مقررى ماهيانه و ساليانه مرتب، برقرار مى‏كند.» (50)
زين‏العابدين شروانى، رهبر صوفيان فرقه نعمت‏اللهى، از هواداران استعمار انگليس بود . زمانى كه ايران، در دوران فتح على شاه، پهنه رقابتهاى روس و انگليس بود و بيگانگان، هر روز، رنجى بر رنجهاى مردم ايران مى‏افزودند، شروانى به گشت و گذار و تماشاى جهان سرگرم بود. او، رنجها، حرمانها و گرفتاريهايى كه از سوى انگليس و ديگر بيگانگان بر اين كشور بلازده بار شده بود نمى‏ديد و يا نمى‏خواست ببيند، ولى پيروزيها و پيشرفتهاى اروپاييان، چشم او را پر كرده بود و در هر جمع و محفلى، زبان به ستايش آنها مى‏گشود و از تمدن آنها، به بزرگى ياد مى‏كرد.
او، در سفرنامه خود از برنامه‏هاى استعمارى بريتانيا، به نام آبادانى ياد مى‏كند و مى‏نويسد :
«انگليسيان، طايفه‏اند، از فرنگان، دارالملك ايشان لندن. به غايت در امور دنيا و تحصيل آن، زيرك و دانا و صاحب عزم. در كارها توانا، در ميان فرنگان ممتاز و در ملك‏گيرى و جهاندارى به امتيازند....
اكثر بلاد بنگاله و هندوستان و كجرات را به حسن تدبير، تسخير كرده‏اند و در لوازم تعمير بلاد و تكثير عباد، جد تمام و جهد لا كلام، به جاى‏آورده‏اند.» (51)
او، در اوج دست‏اندازيهاى استعمار به ايران، تاراج ثروت اين مرز و بوم، و رويارويى عالمان دين با اين سيل ويران‏گر، بر بازگشت علما، به كنج مدرسه و دخالت نكردن در كارهاى اجتماعى و سياسى، تأكيد مى‏ورزد و هر نوع حركت سياسى آنان را امور دنيوى مى‏خواند و آن را خطرى بزرگ براى دين مى‏پندارد. (52)
از اين روى، انگليس از گسترش خانقاه‏ها در ايران، دفاع مى‏كند و تلاش مى‏ورزد، از آنها به عنوان پايگاه استفاده برد كه مى‏برد.و با برقرار كردن بستگى و پيوند بين اين پايگاه‏ها و محافل فراموسونرى، (53) به هدفهاى خود دست مى‏يابد. بسيارى از جاسوسان خود را به نام درويش و عارف، به ايران گسيل مى‏دارد و يا از خود ايرانيان براى هدفهاى شوم خود، زير نام درويش و عارف، بهره مى‏برد و اطلاعات ذى‏قيمتى، به دست مى‏آورد. (54) كه نام شمارى از اينان درتاريخ آمده است.
وابسته بودن بابيان و بهائيان به محافل استعمارى نياز به شرح ندارد. پشتيبانى و كمك همه جانبه سفيران روس و انگليس از رهبران و هواداران باب و بهاء، از نقش اين دو قدرت در پديد آوردن و گسترش دامنه اين دو فرقه، حكايت مى‏كند. (55)
انگلستان، افزون بر اين فرقه‏سازيها، از مبلغان مسيحى براى فروپاشاندن برج و باروى ايمانى مردم ايران، استفاده مى‏كرد و در اين دوران هرج و مرج و سربرآوردن فرقه‏هاى گوناگون از گوشه و كنار، هنرى مارتين از كينه‏جوترين كشيشان جاسوس را كه در ارتش انگليس در كمپانى هند شرقى، مأموريت داشت، به ايران گسيل كرد، تا پايگاه معنوى براى استعمار انگليس برافرازد و زمينه را براى ماندگارى انگليس در اين سرزمين فراهم آورد.
در مهم و سرنوشت‏ساز بودن، مأموريت اين كشيش، همين بس كه افزون بر حمايت اوزلى، سفير بريتانيا و ملكم خان، وابسته به كمپانى هند شرقى، لرد مينتو، فرمانرواى كل ارتش انگليس در هند، او را در اين سفر، همراهى مى‏كرد و در شيراز، ميهمان، كارگزاران كمپانى هند شرقى بود. (56)

پی نوشت ها :
 

.39 دين و دولت‏72/ .74
.40 عوائد الايام، ملا احمد نراقى‏536/، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، قم.
.41 قصص العلماء130/.
.42 حاجى بابا اصفهانى، جيمز موريه، ترجمه مهدى افشار403/، علمى.
.43 فتنه باب‏119/.
.44 سه سال در دربار ايران، دكتر فووريه، ترجمه عباس اقبال آشتيانى‏156/، دنياى كتاب .
.45 نخستين رويارويي هاى انديشه‏گران ايران، با دو رويه تمدن بورژوازى غرب‏534/.
.46 ناسخ‏التواريخ، ج‏3/1021؛ الذريعه، آقا بزرگ تهرانى، ج‏10/ .163
.47 دو مذهب، سيد هادى خسروشاهى‏89/.
.48 حقوق بگيران انگليس در ايران، اسماعيل رائين‏343/، جاويدان.
.49 همان‏337/؛ تاريخ كرمان‏612/، پاورقى به نقل از كتاب عبرت افزا، آقاجان‏49/.
.50 تاريخ روابط سياسى ايران و انگليس در قرن‏.19 محمود، محمود ج‏2/524 529، اقبال.
.51 نخستين رويارويي هاى انديشه‏گران ايران، با دو رويه تمدن بورژوازى غرب‏440/.
.52 دين و دولت‏75/، به نقل از بستان السياحه، زين‏العابدين شروانى‏35/.
.53 سير عرفان در ايران، زين‏العابدين كيانى‏نژاد201/، اشراقى.
.54 حاجى بابا اصفهانى‏390/؛ خاطرات ليدى شيل، ترجمه حسين ابوترابيان‏190/.
.55 تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير، سيد مصلح‏الدين مهدوى، ج‏1/411؛ شرح زندگانى من، عبدالله مستوفى، ج‏1/43، زوار؛ حيات يحيى، يحيى دولت‏آبادى، ج‏1/ .317
.56 نخستين رويارويي هاى انديشه‏گران ايران، با دو رويه تمدن بورژوازى غرب‏418/.
منبع:www.naraqi.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت
گل اول شباب الاهلی به النصر توسط سردار آزمون
play_arrow
گل اول شباب الاهلی به النصر توسط سردار آزمون
واکنش جدید نتانیاهو پس از بیانیه یحیی سریع: اقدامات یمن تهدیدی برای نظم جهانی است
play_arrow
واکنش جدید نتانیاهو پس از بیانیه یحیی سریع: اقدامات یمن تهدیدی برای نظم جهانی است
اتفاقاتی در ۱۴۰۰ سال قبل افتاده و گروهی آمدند تا انتقام ۱۴۰۰ سال قبل را از ما مردم شام بگیرند!
play_arrow
اتفاقاتی در ۱۴۰۰ سال قبل افتاده و گروهی آمدند تا انتقام ۱۴۰۰ سال قبل را از ما مردم شام بگیرند!
به رگبار بستن مناره یک مسجد در حال اذان توسط نظامیان اسرائیل
play_arrow
به رگبار بستن مناره یک مسجد در حال اذان توسط نظامیان اسرائیل
تماشای این ۲ گل زیبا در فوتبال زنان را از دست ندهید
play_arrow
تماشای این ۲ گل زیبا در فوتبال زنان را از دست ندهید
اظهارات ضدایرانی مشاور امنیت ملی ترامپ
play_arrow
اظهارات ضدایرانی مشاور امنیت ملی ترامپ
مداحی؛ رسانه تمام‌عیار تبیین
play_arrow
مداحی؛ رسانه تمام‌عیار تبیین
به آتش کشیدن درخت کریسمس در سوریه توسط تحریرالشام
play_arrow
به آتش کشیدن درخت کریسمس در سوریه توسط تحریرالشام
نمای شرکت تسلیحاتی حامی "اسرائیل" قرمز شد
play_arrow
نمای شرکت تسلیحاتی حامی "اسرائیل" قرمز شد
سخنگوی دولت: شاهد کاهش خاموشی‌ها خواهیم بود
play_arrow
سخنگوی دولت: شاهد کاهش خاموشی‌ها خواهیم بود
آمادگی ایران برای بازگشای سفارت در سوریه
play_arrow
آمادگی ایران برای بازگشای سفارت در سوریه
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
تعاریف حدادیان از شناخت رهبر انقلاب از مداحی و هنر
play_arrow
تعاریف حدادیان از شناخت رهبر انقلاب از مداحی و هنر
مهاجرانی: ساعت‌کاری ادارات از ساعت ۸ تا ۱۴ به صورت شناور شد
play_arrow
مهاجرانی: ساعت‌کاری ادارات از ساعت ۸ تا ۱۴ به صورت شناور شد