مواردي براي زندگي بهتر
نويسنده: رکسانا خوشابي - کارشناس ارشد روانشناسي باليني
اين مقاله دربردارنده ي مطالبي است كه نتيجه ي تحقيقات علمي و روانشناختي است که هم جالب و مستند و هم علمي هستند و ضمنا به افزايش سلامت روان كمک مي كنند. توصيه مي كنم آنها را جدي بگيريد و در زندگي به كار ببريد.
تأثير دوستي، هم جسمي و هم ذهني است. عدم روابط اجتماعي، ميزان هورمون استرس را در بدن افزايش مي دهد و باعث افزايش فشار خون و حتي كاهش يادگيري و تضعيف حافظه مي شود. نداشتن دوستان صميمي و همچنين روابط اجتماعي، احساس تنهايي و خالي بودن ايجاد مي كند و ممکن است فرد خود را جدا افتاده بيابد. اين احساسات سلامت عاطفي فرد را به خطر مي اندازد. تقريباً همه ي ما گاه احساس تنهايي مي كنيم كه كاملاً طبيعي است؛ اما اگر اين احساس ادامه يابد، در دراز مدت اثرات سوء دارد. احساس تنهايي در بزرگسالان به افسردگي مي انجامد و مشكلات جسماني ايجاد مي كند كه اثرشان در دراز مدت آشكار مي شود. در ضمن مشخص شده كه هر چه تعداد دوستان بيشتر باشد، مقاومت فرد در برابر بيماري بيشتر است.
علاوه بر اين، فرد پس از موفقيت، به هر چيزي به چشم «آنچه انجام شده» نگاه مي كند، نه «آنچه در حال انجام است». بعضي افراد براي ضربه ي رواني كه در پي موفقيت وارد مي آيد، آماده نيستند. آنها فقط وقتي در حال تلاشند، راضي و خوشحالند. قرار گرفتن در مرز نهايي موفقيت، وضعيت عاطفي مغز را از مثبت به منفي تغيير مي دهد. ريل مي گويد: «در اين حالت زندگي ديگر بر اساس رسيدن نيست، بلكه حول محور از دست دادن مي چرخد. مهم نيست چه چيزي باعث موفقيت شده، به هر حال آنهايي كه به قله مي رسند با ترس از دست دادن آنچه به دست آورده اند (مقام و موقعيت، ثروت، شهرت و ...) زندگي مي كنند.» در اوج بودن، فرد را محافظه كار و خطر ناپذير مي كند. اينكه از پايين به بالا صعود كنيم، بسيار آسان تر از اين است كه در قله باقي بمانيم. پس از موفقيت، فرد وارد حالت دفاعي مي شود و احساس يأس مي كند.
انسان هايي كه به اوج مي رسند، تصور مي كنند احساس افسردگي شان به خاطر كمي هيجان در زندگي است و چون قدرت و منافع زيادي در اختيار دارند، براي رفع مشكل به كارهايي رو مي آوردند كه آنها را برانگيخته كند. البته مناسب ترين راه، ايجاد دوباره ي عزت نفس بر پايه هايي ارزشمندتر است. درک معنايي واقعي زنده بودن و تلاش، مي تواند راهي براي جلوگيري از سقوط در افسردگي باشد.
منبع:ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت، شماره ي 51
/ن
درمان افسردگي با «دوستي»
كمتر تنها بمانيد!
تأثير دوستي، هم جسمي و هم ذهني است. عدم روابط اجتماعي، ميزان هورمون استرس را در بدن افزايش مي دهد و باعث افزايش فشار خون و حتي كاهش يادگيري و تضعيف حافظه مي شود. نداشتن دوستان صميمي و همچنين روابط اجتماعي، احساس تنهايي و خالي بودن ايجاد مي كند و ممکن است فرد خود را جدا افتاده بيابد. اين احساسات سلامت عاطفي فرد را به خطر مي اندازد. تقريباً همه ي ما گاه احساس تنهايي مي كنيم كه كاملاً طبيعي است؛ اما اگر اين احساس ادامه يابد، در دراز مدت اثرات سوء دارد. احساس تنهايي در بزرگسالان به افسردگي مي انجامد و مشكلات جسماني ايجاد مي كند كه اثرشان در دراز مدت آشكار مي شود. در ضمن مشخص شده كه هر چه تعداد دوستان بيشتر باشد، مقاومت فرد در برابر بيماري بيشتر است.
كمي حوصله تان را سر ببريد!
به خودتان محبت كنيد!
ارتباط معكوس مادي گرايي با عزت نفس!
فرار از زندگي پرسرعت!
افسردگي در كمين موفق ها
علاوه بر اين، فرد پس از موفقيت، به هر چيزي به چشم «آنچه انجام شده» نگاه مي كند، نه «آنچه در حال انجام است». بعضي افراد براي ضربه ي رواني كه در پي موفقيت وارد مي آيد، آماده نيستند. آنها فقط وقتي در حال تلاشند، راضي و خوشحالند. قرار گرفتن در مرز نهايي موفقيت، وضعيت عاطفي مغز را از مثبت به منفي تغيير مي دهد. ريل مي گويد: «در اين حالت زندگي ديگر بر اساس رسيدن نيست، بلكه حول محور از دست دادن مي چرخد. مهم نيست چه چيزي باعث موفقيت شده، به هر حال آنهايي كه به قله مي رسند با ترس از دست دادن آنچه به دست آورده اند (مقام و موقعيت، ثروت، شهرت و ...) زندگي مي كنند.» در اوج بودن، فرد را محافظه كار و خطر ناپذير مي كند. اينكه از پايين به بالا صعود كنيم، بسيار آسان تر از اين است كه در قله باقي بمانيم. پس از موفقيت، فرد وارد حالت دفاعي مي شود و احساس يأس مي كند.
انسان هايي كه به اوج مي رسند، تصور مي كنند احساس افسردگي شان به خاطر كمي هيجان در زندگي است و چون قدرت و منافع زيادي در اختيار دارند، براي رفع مشكل به كارهايي رو مي آوردند كه آنها را برانگيخته كند. البته مناسب ترين راه، ايجاد دوباره ي عزت نفس بر پايه هايي ارزشمندتر است. درک معنايي واقعي زنده بودن و تلاش، مي تواند راهي براي جلوگيري از سقوط در افسردگي باشد.
منبع:ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت، شماره ي 51
/ن