اکنون باید دید آیا میان نظام وقف در غرب و نظام وقف در اسلام تفاوتی هست؟ و آیا وقف اسلامی میتواند از وقف غربی استفاده کند؟ پاسخ به این دو پرسش و پرسشهای دیگر، در پژوهش حاضر بررسی میشود. مؤلف که خود صاحب تحصیلات آکادمیک در این رشته و دارای تجربة عملی در مدیریت اقتصادی است،
نخست تاریخچهای مختصر از پیدایش وقف در اسلام و غرب را بیان میکند. سپس مقایسهای مفصل میان اهداف و زمینههای مصرف وقف در اسلام و غرب انجام میدهد. در فصل دوم ابعاد سازمانی و مالی وقف در اسلام و نظامهای غربی مشابه را بررسی میکند .
و در نهایت با ذکر واقعیت کنونی وقف در جهان اسلام و غرب، به آسیبشناسی آن پرداخته، با بیان نقاط ضعف نهاد وقف در جهان اسلام، راهکارهایی را برای فعالشدن و رفع نقایص آن پیشنهاد میدهد.
کلیدواژهها: وقف در اسلام، وقف در غرب، Trust، Endowment ، Foundation، زمینههای وقف.
مقدمه:
احسان/نیکوکاری که مبتنی بر کمک به دیگران است، از برترین فضائل و صفات نیکوی انسانی است که دین نیز بدان دستور داده است إنَّ اللهَ یأمرُ بالعدلِ و الإحسانِ(2). همچنین مصلحان در هر جا و هر زمان منادی آن بودهاند و خیّران نیز در طول تاریخ در انجام آن کوشا بودند.در این میان، اسلام در ساماندهی به نیکوکاری پیشتاز بود. این ساماندهی سبب شد پدیدة نیکوکاری به صورت ساختاری کامل و منحصر به فرد درآید و حالتی بینابین فردی و سازمانی، تکلیف و کار داوطلبانه بیابد و به شیوهها و سازوکارهای متنوعی مانند زکات، وقف و کمکهای داوطلبانة دیگر تحقق یابد.
تاریخ و وضعیت کنونی شاهد نقش مهم این سازوکارها در جلوگیری از فقر و نیز رواج روحیة همبستگی اجتماعی و تقویت رفاه جامعه بوده، اما اکنون نیاز به آن است که این سازوکارها در جهان اسلام، آن هم در زیر سایة سنگین جهانیشدن، کارآمدتر شود.
جهانیشدن تبعاتی همچون کاهش نقش دولت و گسترش نظام سرمایهداری بازار آزاد را به دنبال داشته است. نظامی که شکست خود در تحقق عدالت اجتماعی را ثابت کرده است. این امر سبب شده سازمانهای غیر دولتی برای اجرای اقدامات حمایتی خود در جامعه فشاری سنگین را متحمل شوند.
اقدامات حمایتی این سازمانها بر پایة نوعی از سازوکارهای نیکوکاری است که حالتی مستمر دارند. از مهمترین این سازوکارها نظام وقف است. وقف بر پایة کمک داوطلبانة مالی است که به شکل سرمایهگذاری ثابت صورت میگیرد. این کار، منافع و درآمدهایی را تولید میکند و این درآمدها در اعمال خیر صرف میشود.
موضوع بحث
ـ از مسلمات آن است که وقف یک نهاد اسلامی برجسته بوده، نقشی مهم و بزرگ را در حمایت از تمدن اسلامی در طول تاریخ داشته است.ـ و وضعیت کنونی وقف در کشورهای اسلامی چندان کارآمد نیست و از نقاط ضعف متعددی رنج میبرد.
ـ و نیاز به کارآمد کردن نقش وقف در دوران کنونی بیش از پیش احساس میشود؛ چرا که فقر و عقبماندگی در جهان اسلام رو به افزایش است.
ـ و اینکه اقدامات خیرخواهانه در کشورهای غربی به شکلی عجیب رو به افزایش است؛ به گونهای که اینک میلیونها مؤسسة خیریه با فعالیتهای متنوع ایجاد شدهاند و اموال خیریة آنها سر به میلیارد میزند.
ـ و از آنجا که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «حکمت گمشدة مؤمن است. از این رو هر جا آن را یافت، او به ]فراگیری[ آن سزاوارتر است؛
از این رو یکی از محورهای دومین همایش وقف که ان شاء الله دانشگاه «ام القری» برگزار میکند، بررسی تجربیات غرب در زمینة اقدامات خیر و چگونگی استفاده از آنها برای فعالکردن و کارآمدکردن وقف اسلامی در جهان معاصر است.
بدینسان، من نیز تصمیم گرفتم دربارة این موضوع پژوهشی را تدوین کنم با عنوان «نظام وقف اسلامی و نظامهای مشابه در جهان غرب ـ بررسی تطبیقی».
اهداف پژوهش حاضر
اهداف پژوهش حاضر در پاسخ به پرسشهای ذیل است:ـ نظامهای غربی مشابه با نظام وقف اسلامی چیست؟
ـ ابعاد سازمانی و مالی این نظامهای غربی چیست؟
ـ آیا در نظامهای غربی مشابه مواردی هست که در نظام وقف اسلامی نیست و میتوان از آنها استفاده کرد؟
ـ چرا وقف اسلامی دچار خمودی است و نظامهای غربیِ مشابه روز به روز تقویت میشوند؟
ساختار
پژوهش حاضر در سه مبحث ذیل اهداف خود را پی میگیرد:نخست. تعریف وقف و نظامهای غربی مشابه؛
دوم. ابعاد سازمانی و مالی وقف و نظامهای غربی مشابه؛
سوم. وضعیت کنونی وقف اسلامی و نظامهای غربی مشابه
بحث اول
تعریف وقف اسلامی و نظامهای غربی مشابه1- بیان اصطلاحات و مفاهیم:
الف. وقف اسلامی: وقف در لغت به معنای نگهداشتن است؛ و در اصطلاح فقهی «محبوس کردن اصل/عین ]مال[ و رهاکردن ثمرة آن»(3) است. به عبارت دیگر، وقف بر پایة انفاق مالِ قابل بقا و استمرار، و استفادة متناوب از منافع و عوائد آن در امور خی است.
ب. اصطلاحات غربی مشابه وقف اسلامی:
1- اصطلاح Endowment که معنای لغوی آن وقف، هبه، بخشش است(4) و اصطلاحاً یعنی: کمک خیرخواهانة فرد یا نهاد در قالب پول یا دارایی یا هرگونه منبع درآمد دائمی به بنیادی خیریه یا دانشکده یا بیمارستان و یا هر نهاد دیگر(5).
در تعریفی دیگر چنین آمده است: «سرمایهگذاری دائمی و مصرف کردن سود ناشی از آن برای اقدامات خیر»(6).
2- اصطلاح Trust که معنای لغوی آن وقف، اعتماد، صندوق سرمایهگذاری، مال امانت، اتحاد دو شرکتِ دارای فعالیت یکسان برای در دست گرفتن بازار(7)است.
اما مفهوم این واژه در ارتباط با وقف عبارت است از: انتقال مال منقول یا غیر منقول که مالک آن، تسلط قانونی بر آن را به انسانی امین منتقل میکند و آن فرد امین متصدی مدیریت و سوددهی آن مال میگردد تا به دست استفادهکنندگان از آن مال ـ که مالک مشخص کرده است ـ برسد(8).
در تعریف دیگر نیز چنین آمده است: ترتیبات قانونی که به موجب آن اموال یا داراییها از مالک به شخصی دیگر (امین) منتقل میشود تا وی در جهت منافع یک یا چند نفر به ادارة آن بپردازد(9).
تراست به اعتبار استفادهکنندگان از آن به اقسام زیر تقسی م میشود(10):تراست خاص که به خاطر منفعت شخص یا شماری معین از افراد مرتبط با مالک حقیقی (مانند ورثة او) تشکیل میشود. بدین ترتیب مانند وقف اهلی (وقف بر خانواده) میشود.
تراست خیریه Charity Trust: یا تراست عام که هدف آن تحقق منفعتی عام مانند: گسترش آموزش یا مبارزه با فقر برای جامعه یا شمار زیادی از اشخاص است.
از این رو در تعریف «تراست خیریه» آمده است: ترتیبات قانونی که به موجب آن اموال یا داراییها از مالکش ـ در قالب قرارداد ـ به شخصی دیگر (امین) منتقل میشود تا در جهت منافع گروهی معین یا عموم مردم بهکار گرفته شود(11) (طبق این تعریف، چیزی شبیه وقف عام میشود).
3- اصطلاح Foundation که در لغت به معنای مؤسسه/بنیاد/نهاد است و در استعمال عام آن رژیمی سازمانی است که اقداماتی تجاری یا دولتی یا آموزشی یا خیریه انجام میدهد(12)، اما معنای خاص آن عنوان مؤسسة خیریهای است که تعریف مختصر آن ذیلاً ذکر میشود:
نهادی سازمانی مبتنی بر وقف برای حمایت از مؤسسات خیریه(13).
و در تعریفی دیگر: صندوقی دائم برای جمعآوری پرداختهای داوطلبانه جهت اقدامات خیر، و فعالیتهای دینی، آموزشی، پژوهشی و...، یا بنیادی که به دانشکدهها، مدارس، بیمارستانها و سازمانهای خیریه کمکهای مالی میکند(14).
با توجه به توضیحات فوق، امور ذیل معلوم میشود:
ـ تمام این توضیحات پیرامون اقدام خیر و نیکوکاری ـ به شکل عام ـ دور میزند.
ـ اصطلاح Endowment ومعنای لغوی آن (وقف) مفهومی همسان با مفهوم وقف اسلامی دارد.
ـ اما دیگر اصطلاح Trust اگر چه بر رابطة حقوقی میان صاحب مال و شخص امین تکیه دارد، اما معانی دیگری نیز دارد که از مفهوم «نیکوکاری» دور است. از جمله گونهای انحصار بهشمار میرود و نیز به صندوقهای سرمایهگذاری اطلاق میشود.
آن معنایی که با اقدام خیر مرتبط است، همان «تراست خیریه Charity Trust» است که معنایی نزدیک به وقف دارد، با این تفاوت که در وقف، ناظرْ مالکِ مال وقفشده نمیشود(15).
بیشترین استعمال «تراست» در غرب مربوط به فرآیند مدیریت داراییها به واسطة فردی امین به سود ورثه است. از این رو شبیه وقف ذُرّیّ (وقف بر دودمان) در فقه اسلامی است.
ـ اما اصطلاح Foundation بیانگر شکل سازمانیافتة مؤسسات خیریه به طور عام است؛ خواه شکل وقف گرفته باشند یا به صورت جمعیت خیریه باشند، یا ... با در نظر گرفتن این نکته معمولاً مؤسسه (در امور خیریه) به سازمانی گفته میشود که کمکهایی را به دیگر جمعیتها و سازمانها ارائه میکند.
ـ با توجه به بار معنایی نزدیک این اصطلاحات، همگی با هم بهکار میروند تا معانی مختلفشان همپوشانی داشته باشند. این معانی عبارت است از وقف: مال اهدایی؛ تراست: وجود فردی امین که موقوفه را اداره میکند؛ مؤسسه: نهاد سازمانی وقف. از این رو تعابیر ذیل را در این موضوع میبینیم:
* Endowment Foundation یعنی بنیاد اوقاف؛ مثل: سازمان اوقاف آمریکا
American Endowment Foundation .
* Trust Foundation یعنی بنیاد تراست؛ مانند مؤسسة تراست جهانی
WorldTrust Foundation و مؤسسة Children’s Trust Foundation .
* Endowment Trust تراست وقفی.
به هر حال، سه اصطلاح فوق شباهتهایی با وقف اسلامی دارند؛ از آن حیث که همگی بر پایة یک مال دائم فعال مبتنی هستند که درآمدش صرف اعمال خیریه میشود، اما در برخی ابعاد هم تفاوتهایی با وقف اسلامی دارند که تفصیل آن در بند ذیل خواهد بود.
2- مقایسهای میان شکلگیری وقف اسلامی و شکلگیری نظامهای غربی مشابه:
نیکوکاری به شکل عام از قدیم به صورت فردی یا در قالب جمعیتهای غیرسازمانی وجود داشته است. کمک به تهیدستان و نیازمندان غریبه یا خویشان و همسایگان تنگدست، یا اقدام خیر برای ساختن و تعمیر مساجد از این جمله است. ذیلاً شکلگیری نظامهای وقفی اسلام و غرب را بیان میکنیم:
الف. وقف اسلامی:
وقف در اسلام از صدر اسلام در دو عرصة متن و عمل شکل گرفت. مشروعیت این عمل متکی بر سخن خداوند متعال است که میفرماید: «لَن تنالوا البرَّ حتّی تُنفِقوا مِمّا تُحِبّونَ»(16)؛ هرگز به نیکی نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست میدارید انفاق کنید؛ و سخن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):
«إذا مات ابنُ آدمَ انقطعَ عملُه إلّا من ثلاثٍ: صدقةٍ جاریةٍ أو علمٍ یُنتفع به أو ولدٍ صالحٍ یدعو له»(17)؛ چون آدمیزاد بمیرد، عملش منقطع میشود مگر از سه ]نظر[: صدقهای مورد استفاده یا دانشی سودمند یا فرزندی صالح که برایش دعا/عمل خیر کند.
اگر کشته شدم، آنها از آنِ محمد باشد و آنگونه که رضای حق تعالی است مصرف کند. مخیرق در جنگ احد کشته شد و آن باغهای هفتگانه به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید؛ ایشان هم آنها را صدقه داد؛ یعنی: وقف کرد(18).
صحابه نیز از جمله طلحه و عمر و عثمان و بسیاری دیگر اهل وقف بودند تا آنجا که گفته میشود: هیچ کس از اصحاب توانگر رسول خدا نبود مگر آنکه وقفی انجام داد.و نهاد وقف در طول تاریخ اسلام ادامه یافت.
ـ انگیزة اصلی از وقف کردن همان تقرب به خداوند متعال و کسب ثواب است و مشخص است که خداوند تنها عملی را قبول میکند که خالصانه بوده، به خاطر منفعتی مادی یا کسب اعتبار یا به دست آوردن مقام یا شهرت در میان مردم و یا زیاد کردن پیروان و مریدان نبوده باشد.
ب. نظامهای اوقاف غربی مشابه:
1- تراست (Trust): ظهور تراست از سدههای میانه در انگلستان آغاز شد. سبب اصلیش هم آن بود که حکمرانان بر انتقال املاک فئودالها به وارثانش مالیاتهای هنگفتی میبستند..به خاطر جبران این مالیاتها از سدة دوازدهم میلادی چنان شد که مالکان نزدیکترین دوستانشان را که قابل اعتماد بود انتخاب میکردند و به او حقوق مالک قانونی را در خصوص اموالشان میدادند، در مقابل آنکه او تعهد بدهد مطابق با شروط عقدی که «عقد منافع» نام نهاده شد، منافع این اموال را به وارثان مالک بدهد.
در دوران هانری هشتم که خود نیز جزء مالکان بود، در سال 1536 م قانون منافع تصوب شد. این قانون راه فرار مالکان از مالیاتها را بست. در نتیجه ناگزیر به عقد تراست پناه بردند. مطابق این عقد، فرد امین، مالک قانونی مال میشد؛ و برای تأکید بر حسن نیت، تراست خیری به وجود آمد که غیر ورثه بهویژه تنگدستان و نیازمندان را هم در بهرهبری از مال تراست شریک میکرد(19).
2- دیگر سازمانهای خیریه مانند Foundation and Endowment (20)، بنا به علل دینی از قدیم وجود داشتهاند، اما نه به شکل کنونی. شکل کنونی این سازمانها البته به صورتی سادهتر، به سال 1601م و کشور انگلستان برمیگردد، .
اما ظهور اصلی آنها مربوط به سال 1880 م و ایالات متحدة آمریکاست که پیشگام این موضوع در جهان غرب است؛ چرا که آغاز کار سازمانهای خیریة مبتنی بر وقف با مؤسسة خیریة بنیامین فرانکلین در سال 1791م آغاز شد و ادامة آن را در مؤسسات ذیل میبینیم:
جیمز اسمیت سال 1846م، جود بیبودی سال 1867م، سپس مؤسسات کارنگی سال 1896م، راکفلر سال 1902، لیکوک سال 1930، فورد سال 1936م، جانسون سال 1936م، مؤسسة وقف لیلی 1937م، مارک آرتور سال 1970م، ولبرایت سال 1946م. این روند یعنی تأسیس سازمانهای خیریه همچنان ادامه یافت که اینک عدد آنها به میلیونها سازمان میرسد.
در رأس این سازمانها، مؤسسة بیل گیتس است که در سال 2000م تشکیل شد و بزرگترین مؤسسة خیریه در جهان بهشمار میرود؛ چرا که جمع اموال موقوفة آن در امور خیریه، تا سال 2006م به حدود 29 میلیارد دلار میرسد.
علل ظهور این رویکرد به اقدامات خیر امور ذیل است:
الف. پیامد انقلاب صنعتی، انباشت عظیمی از ثروت در دستان تعدادی نسبتاً محدود از بازرگانان بود. این ثروتها از دسترنج کارگران گردآمده بود. از این رو کم کم اعتراضهای مردمی را برانگیخت. همین امر منجر به آن شد که کم کم سر و کلة مؤسسات خیریه آشکار شود.
سپس بعد از جنگ جهانی اول و برپایی انقلاب کمونیستی در روسیه که با تحریک کارگران، برای تاجران و اصحاب صنایع و سیاست دردسرساز شد، آنان را وادار کرد دهها میلیون از سرمایهشان را در امور خیریه هزینه کنند و برای خدمترسانی به طبقات فقیر و بهحاشیهراندة جامعه، مؤسسات و بنیادهای خیریه تأسیس کنند.
ب. مالیاتهای سنگینی که بر مؤسسات تجاری وضع میشد و در مقابل بخشودگی مالیاتی مؤسسات خیریه، بازرگانان را تشویق کرد هر چه بیشتر مؤسسات خیریه تشکیل دهند.
ج. بروز نقش بین المللی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد بین دو قطب سرمایهداری و کمونیسم و تلاش آمریکا و شوروی برای گسترش و بزرگکردن دایرة نفوذشان به گسترش تلاشها و اقدامات خیر و کمکرسانی در سطح جهانی شد.
با همة اینها، نمیتوان این نکته را انکار کرد که بسیاری از عامة مردم غرب که کارهای خیریه انجام میدهند، انگیزهشان مفاهیم انسانی و بشردوستانه است. این چیزی است که آشکارا در دعوتهای مؤسسات خیریه میبینیم که از طریق اینترنت مردم را برای انجام اقدامات خیر دعوت میکنند.
این آغاز و انگیزههای شکلگیری وقف اسلامی و مؤسسات خیریة غربیه بود. از این توضیحات مشخص شد که وقف اسلامی زودتر شکل گرفته است.
اکنون این پرسش رخ مینماید: با توجه به تفاوت انگیزهها و شکلگیری وقف اسلامی با مؤسسات خیریة غربی، آیا اهداف و زمینههای مصرف اوقاف نیز میان این دو متفاوت است یا نه؟ سطور بعد در پاسخ به این پرسش نوشته شده است.
سوم. مقایسه میان اهداف و زمینههای مصرف موقوفات در وقف اسلامی و نظامهای غربی مشابه هدف اصلی از وقف در اسلام از تعریف آن مشخص میشود: «بستن دست مالک مطلق التصرف در مال قابل انتفاعش به طوری که وی یا دیگران در عین باقی ماندن اصل مال، نتوانند در آن تصرف کنند و سود آن برای تقرب به درگاه خداوند متعال در راه خیر صرف شود»(21).
« برّ» در مفهوم اسلامی، «اسمی است شامل همة طاعات و اعمال خیر که سبب تقرب به خداوند متعال میشود»(22).
اما هدف اصلی از نظامهای وقف غربی، اجمالاً از صفت «خیریه» Charity که بدان متصفند معلوم میشود. یعنی آنکه هدف انجام کار خیراست. تعریف مختصر «عمل خیر» نیز چنین است: «اقدام برای کاهش رنج، بهبود وضعیت فقرا، حمایت از محیط زیست و ارائة خدمات اصلی اجتماعی»(23).
این اقدامات خیریه متعدد است و میتوان در جدول ذیل با نمونههایی از آنها آشنا شد. جدول ذیل گروههای اصلی اهداف وقف و زمینههای مصرف آن را در مقایسه میان نظام وقف اسلامی و نظامهای مشابه غربی نشان میدهد:
جدول تطبیقی اهداف و زمینههای مصرف وقف اسلامی و نظامهای مشابه
*****
1- موارد فوق و نمونههای بیشتری از اهداف و زمینههای مصرف وقف در اسلام را میتوان در مراجع ذیل یافت:
ـ محمد عماره، «دور الوقف فی النمو الاجتماعی و تلبیة حاجا ت الأمة»، أبحاث ندوة «نحو دور تنموی للوقف»، 1993م، وزارت اوقاف کویت، ص 155-171 که شامل فهرستی مفصل از مواردی است که وقف اسلامی در طول تاریخ بدان توجه داشته است.
ـ عبد الملک السید، حلقة إدارة و تثمیر ممتلکات الأوقاف، 1994م، المعهد الإسلامی لبحوث و التدریب، ص 228-305.
2- برای نمونههای وقف در نظامهای غربی مشابه به منابع ذیل مراجعه شود:
ـ سایت WWW. Charitynavigator.com با جستجو از عبارت all charity alphabetical؛
ـ سایت WWW. Google.com جستجوی American Institute Charity؛
ـ سایت WWW. Wikipedia.org جستجوی American Charity .
با توجه به فهرست فوق، موارد زیر مشخص میشود:
الف. وجود زمینههای مشترک در مصرف وقف، میان وقف اسلامی و غربی در بیشتر موارد؛
ب. برخی از موارد مصرف در مؤسسات خیریة غربی از مفهوم «اعمال خیر» به دور است؛ اموری مانند اقدامات تبشیری و تبلیغی ادیان، و مؤسسات متعددی که از همجنسبازان حمایت میکنند(24). نیز نهادهای حامی سقط جنین و طرفدار روابط آزاد جنسی؛
ج. وجود مؤسسات فراوان در خدمت به منافع اسرائیل و یهودیان، در ایالات متحدة آمریکا و همة کشورهای اروپایی؛
د. فعالیت بسیاری از مؤسسات در عرصة گسترش اندیشة سکولاریسم؛ مانند: کلوپهای روتاری؛
هـ . فراوانی مؤسسات فعال در خارج از ایالات متحدة آمریکا که هدفشان نه اعمال خیر، که ارائة چهرهای خوب از آمریکا و ایجاد همدلی در دیگر کشورها با سیاستهای خارجی آمریکاست. اینان همچنین برای هژمونی فرهنگ آمریکایی میکوشند(25)؛
همچنانکه برخی از آنها هم با سازمان C.I.A همکاری میکنند و این سازمان آنان را برای حمایت مالی از جنبشهای مخالف حکومتها و ایجاد فتنه در دیگر کشورها بهکار میگیرد(26).
بدین ترتیب میتوان گفت: در موارد مصرف وقف در نظامهای غربی، چیزی که بتوان آن را در وقف اسلامی بهکار گرفت وجود ندارد؛ چرا که اهداف و موارد مصرف اموال وقفی در نظام وقف اسلامی به قرار ذیل است:
1- هدف و مقصد والا: انگیزة وقف در اسلام انگیزهای است دینی؛ چرا که این عمل قربة إلی الله انجام میشود، نه به خاطر کسب سود و درآمدی دنیوی از قبیل: حسن شهرت یا زیباکردن چهرة سیاست خارجی یا ایجاد همدلی با سیاستهای یک کشور؛
2- رویکرد خیر: شکلگیری نظام وقف در اسلام به خاطر خیر همة موجودات است؛ از این رو شرعاً جایز نیست چیزی برای گناه و معاصی وقف شود؛ مانند آنچه در غرب برای همجنسبازان یا آزادی جنسی وقف شده است؛
3- جهانشمول بودن آن: زمینة مصرف وقف فقط به زکات آن هم در عرصة داخلی محدود نیست؛
4- شمول انساندوستانه: از این رو وقف غیر مسلمان جایز است. همچنین جایز است که غیر مسلمان از وقف مسلمان بهره ببرد؛ همچنانکه وقف برای دیگر موجودات (حیوانات و محیط زیست) نیز جایز است(27)؛
5- انعطاف در برابر موارد مصرف جدید؛ مانند: حمایت از حقوق بشر، حمایت از مصرفکننده و حمایت از پروژههای کوچک.
در پایان این بحث نتایج ذیل بهدست میآید:
ـ نظام وقف در اسلام زودتر از نظامهای وقف غربی شکل گرفته است.
ـ وقف در نظامهای غربیِ مشابه Endowment – Trust - Foundation مبتنی بر اقدامات داوطلبانه، صدقة مالی و تصرف نکردن در آن به علاوة سرمایهگذاری آن اموال و مصرف درآمد آن برای اهداف خیر است.
ـ وقف اسلامی از منظر هدف و موارد مصرف بر نظامهای غربی برتری دارد.
در اینجا این پرسش مطرح میشود: آیا میتوان در ابعاد سازمانی و مالی از نظامهای غربی استفاده کرد و وضعیت مدیریت و مالی وقف اسلامی را بهبود بخشید؟ این موضوعی است که در مبحث آینده بدان خواهیم پرداخت.
مبحث دوم
ابعاد سازمانی و مالی وقف و نظامهای غربی مشابه1- ابعاد سازمانی:
وقف پروژهای است
اقتصادی که سرمایهای ثابت (مال وقفی) دارد. این سرمایه را در کار سودآور بهکار میبرند و سود آن را در موارد ذکر شدة وقف هزینه میکنند. از این رو باید ساختاری سازمانی داشته باشد و از یک مدیریت عالی و یک مدیریت اجرایی ـ دارای تخصص اقتصادی ـ بهره ببرد؛ و چون وقف پروژهای عام است .
که با منافع شمار فراوانی از مردم پیوند دارد، از این رو حکومت نیز باید در ادارة آن نقش داشته باشد. این چیزی است که در این بند، با مقایسة ابعاد سازمانی مدیریت وقف اسلامی معاصر و مدیریت وقف در نظامهای غربی بدان میپردازیم.
الف. شکل سازمانی وقف:
1- در نظام اسلامی: وقف نهادی مستقل و دارای شخصیت حقوقی است. مدیریت وقف بر عهدة ناظری است که واقف مشخص میکند و دیگران هم بر حسب حجم وقف و نوع آن به وی در مدیریت کمک میکنند. فقها واجبات و حقوق ناظر را بیان کردهاند.
غالباً وقف در چارچوب یک مؤسسة خیریه شکل میگیرد که موارد موقوفه بدان منسوب میشود. مانند اینکه مالی را یا ساختمانی میگویند: وقف مسجد الحرام، وقف بیمارستان، وقف مدرسه یا وقف جمعیت خیریه. در زمان کنونی شکل سازمانی نهاد «وقف» در وزارت اوقاف نمایان است.
2- در غرب: وقف در غرب از طریق یک مؤسسه یا سازمان که برای عملی خیر یا عام المنفعه تأسیس شده است صورت میگیرد؛ از این رو چارچوبی سازمانی دارد. این گونه مؤسسات به یکی از اَشکال زیر هستند:
ـ بنیاد وقفی خاص، که شخص یا خانواده مالی را در آن میگذارند؛ مانند: مؤسسة فورد و بیل گیتس و لیندا.
ـ بنیاد خیریة عام که برای اموری جز وقف تأسیس شده است، اما مال وقفی یا کمکهای داوطلبانه را هم از مردم میگیرد و به مدیریت آنها میپردازد؛ البته مال وقفی و دیگر اموال از یکدیگر تفکیکشده هستند و حسابرسی جدا دارند.
ـ دانشگاهها و بیمارستانهایی که منبع درآمدشان مؤسسات خیریه یا فارغالتحصیلان دانشگاهها یا تودة مردم است و صندوقی برای اموال وقفی در آنجا تأسیس میشود. این امر در دیگر سازمانهای غیردولتی هم جاری است.
ـ مؤسسات وقفی غیر دولتی که سازمانهای خیریه را در مدیریت اموال یاری میکنند.
ب. مدیریت وقف:
در اسلام و از منظر فقهی، مدیریت وقف از واقف آغاز میشود که مال وقفی را میدهد و حق دارد شروطی را که صلاح میداند برای مدیریت آن منظور کند. این شروط ممکن است دربارة هدف، مورد مصرف و دیگر تصرفات در آن باشد که به شرطهای دهگانه معروف است(28).
حق نظارت (مدیریت عالی) نیز از آنِ اوست که هم خودش مستقیماً میتواند متولی شود و هم آنکه کسی را مشخص کند.
اما در خصوص مدیریت اجرایی وقف که به اموری همچون بهکارانداختن اموال وقفی در سرمایهگذاریهای اقتصادی و کسب درآمد میپردازد، باز خود او اگر توانایی داشته باشد میتواند متصدی شود، و گرنه متخصصی را به این کار میگمارد،.
اما واقعیت امر این است که دولت در قالب سازمانی به نام سازمان اوقاف متولی اوقاف شده است. این سازمان با تأسیس ادارات فرعی مانند: سازمان «هیئة الأوقاف المصریة»، مدیریت اجرایی موقوفات را بر عهده دارد.
شایان ذکر آنکه حتی اگر قانون وقف هم اجازه دهد واقف حق نظارت داشته باشد، باز هم فقط برای او چنین حقی را مشخص میکند و نه دیگری، و پس از او نظارت به وزارت اوقاف منتقل میشود و وزیر اوقاف حق تغییر مصرف وقفی را دارد که واقف مشخص کرده است.
این وضعیت از سویی مخالف احکام فقهی وقف است و از سوی دیگر با مبانی علمی مدیریت نیز ناسازگار است؛ چرا که شاهد بودیم دولت در مدیریت بخش اقتصاد شکست خورد و به خصوصیسازی دست زد، .
با این حال همچنان پروژههای وقفی که از کشاورزی و صنعتی گرفته تا خدماتی و مسکونی و مالی را دربرمیگیرد و تنوع فراوان دارد برای خود باقی گذاشته و برای ادارة آنها مسؤول تعیین کرده است. این مسأله سبب تضعیف مدیریت موقوفات و سودآوری آنها و حتی کاهش اقبال مسلمان به انشاء وقفهای جدید گشته است؛ زیرا معتقدند وقف یک امر دولتی شده است(29).
اما در نظامهای غربی مسأله بر حسب نوع مؤسسهای که مدیریت وقف را بر عهده دارد، متفاوت است. در مؤسسات خیریة خصوصی واقف یا ورثة او مدیریت عالی را در دست دارند و با همکاری هیئت امنا، به عنوان رئیس شورای مدیریت کار میکنند. گاهی هیئت امنا ـ بهویژه در مؤسسات قدیمی که زمان طولانی از شکلگیری آنان گذشته است ـ کسان دیگری را نیز در جرگة خود وارد میکنند.
اما در خصوص سازمانهای خیریة عام المنفعه که منابع آنها از کمکهای مردم تأمین میشود، واقفان شرایط را تعیین میکنند و خود نیز جزء شورای مدیریت اداره درمیآیند.
در این میان مدیریت اجرایی سرمایهگذاریها یا به ادارهای متخصص در داخل خود مؤسسه واگذار میشود یا خارج آن؛ مانند یکی از مؤسسات خیریة پشتیبان یا در خصوص اوراق بهادار به یکی از شرکتهای دارای تجربه در امور مالی.
اما دربارة هزینهها، یا خود مؤسسات این کار را بر عهده میگیرند و یا درآمدهای حاصل از موقوفات را به سازمان یا جمعیت خیریه یا یک سازمان غیرانتفاعی میسپارند تا در همان مواردی که وقف صورت گرفته است هزینه کند(30).
ج. نقش دولت در مدیریت اوقاف:
چنانکه(31) گذشت، این دولت است که مدیریت عالی و اجرایی وقف را در دوران معاصر بر عهده دارد؛ و این امر مخالف با اصول فقهی و مبانی مدیریت است. همچنین اجازه یا عدم اجازه برای انشاء وقف نیز در دست دولت است و عجیب آنکه دولتها برای پارهای از وقفهایی که صورت میگیرد، رسماً مالیات میگیرند.
اما در نظامهای غربی مشابه، نقش دولتها در وقف به طور خلاصه چنین است(32):
ـ صدور اجازه برای ایجاد مؤسسات خیریهای که با اموال وقفی کار میکنند؛
ـ نظارت بعدی بر اقدامات وقفی از طریق سازمانهای متخصص؛
ـ معاف کردن اقدامات وقفی از مالیات و نیز بخشودگی مالیاتی وقفکنندگان از مالیات، به وسیلة کم کردن مقدار کمکهایشان از درآمدی که به آن مالیات تعلق میگیرد؛
ـ کمک مالی به برخی اقدامات وقفی؛
ـ اقدام خود حکومت به انشاء برخی موقوفات و واگذاری مدیریت آن به کادر متخصص و خبره.
د. مؤسسات پشتیبان:
وجه تمایز نظامهای غربی وجود سازمانهایی است که داوطلبانه و در همة ابعاد اعم از مشاوره، آموزش، اطلاعات، سرمایهگذاری، تبلیغ و جذب کمککنندگان و خیّران به مؤسسات و بنیادهای خیریه کمک میکنند(33)؛
و از آنجا که استانداردهایی برای ارزیابی فعالیت مؤسسات خیریه وجود دارد، مؤسسات پشتیبان کار ارزیابی را نیز انجام میدهند و مؤسسات خیریه را بر این اساس درجهبندی هم میکند(34)
. حتی بالاتر از این، گاهی بانکهایی اختصاصاً برای اقدامات خیر تأسیس میشود که با گرفتن اموال و کاربست آنها در سرمایهگذاریها، سود حاصل را در موارد خیری که صاحب مال تعیین کرده است هزینه میکنند(35).
هـ . آگاه کردن مردم از ثمرات نیکوکاری:
اعمال خیر از جانب مردم و برای مردم است؛ از این رو خود آنها باید در آن مشارکت داشته باشند. بدین منظور، مؤسسات و بنیادهای خیریه مستمراً با تبلیغ و تبیین مسائل مربوط به وقف، مردم را از آن آگاه و به آن تشویق میکنند،
اما متأسفانه در جوامع اسلامی این کار صورت نمیگیرد. دلیل این سخنم آن است که موقوفات جدیدی ایجاد نشده است. در مقابل، یکی از مهمترین عوامل موفقیت اعمال خیر در غرب همین آگاهیبخشی مستمر به مردم است که از آنها دعوت میشود در اعمال خیر مشارکت داشتهباشند.
این آگاهیبخشی نیز از طریق همة رسانهها و با جدیدترین تکنیکها صورت میگیرد. چنانکه در سایتهای مؤسسات پشتیبان و مؤسسات خیریه فراخوان مستمری را خطاب به نیکوکاران و خیّران میبینیم که از اهمیت دینی و اجتماعی کمکهای خیریه سخن میگویند و بازدیدکنندگان را راهنمایی میکنند.
این سایتها با طراحی بخشهایی مانند: پاسخ به پرسشهای مکرر FAQ، فهرست موارد نیازمند کمکهای خیر، راهنمای داوطلبان اعمال خیر، بیان شیوههای کلاهبرداری در قالب درخواست کمکهای خیرخواهانه، و دیگر راهنماییها که به فزونی اقدامات خیر در میان شهروندان منجر شده است، در این راستا گام برمیدارند.
2- ابعاد مالی:
مهمترین موارد مربوط به این ابعاد به قرار ذیل است:
الف. موقوفات:
1- ایجاد موقوفه:
پیدایش وقف در اسلام نخست به صورت مالی بود که مسلمانان آن را به عنوان صدقه و به قصد ثواب و پاداش میدادند. در پول دادن چندین نفر میتوانند مشترک باشند و از نظر فقهی نیز «تعدد وقفکنندگان در یک مورد خاص و نیز یک موقوفه برای مقاصد گوناگون» جایز است(36).
این چیزی است که در نظامهای غربی رایج است(37): در مؤسسات خیریة خاص، یک شخص یا یک خانواده یا یک شخصیت حقوقی (شرکت ـ کارخانه) پولی میدهند. بنیاد فورد، راکفلر و خیریة بیل گیتس چنین است.
اما در مؤسسات خیریة عام تودة مردم کمک میکنند. برخی از دولتها هم موقوفات و صندوقها و بنیادهای خیریه تأسیس میکنند. در این میان، بنیادهای خیریه هم از منابع خود موقوفاتی را ایجاد میکنند.
2- انواع اموال موقوفه:
به اجماع فقها در مال موقوفه شرط است که اصل مال باقی بماند.و بتوان از آن بهره برد. بنابراین چیزهایی مانند غذا که در حین بهرهبرداری اصلش نیز از بین میرود، قابلیت وقف ندارد.اما اموالی که میتوان وقف کرد دایرة گستردهای دارد؛ از جمله:ـ اموال غیر منقول/مستغلات اعم از زمین و ساختمان. اصل در مال موقوف نیز همینهاست.
ـ اموال منقول؛ مانند ماشین، دستگاه و کتاب. همة فقها و حنفیه با شرایطی وقف این مورد را جایز میدانند(38).
ـ مسکوکات: این مورد اختلافی است. حنفیان متقدم به جز «زُفَر»، شافعیان و یکی از حنبلیها وقف مسکوکات را جایز نمیدانند؛ زیرا با خرج کردن، اصل آنها از بین میرود،
اما مالکیها و حنفیهای متأخر با مستندی روایی از احمد حنبل که ابن تیمیه نیز آن را پذیرفته است، وقف مسکوکات را جایز دانستهاند؛ زیرا مالی است که از آن استفاده میشود و بقاء اصل کاغذی یا فلزی آن مهم نیست، بل مهم بهکارگرفتن آن است که از طریق مضاربه یا قرض الحسنه صورت میگیرد(39).
ـ منافع: مالکیها آن را جایز میدانند(40). مثالش هم آنکه واقف منفعت خانهای را با اجارهدادن آن بهدست آورد و سپس آن را برای اسکان بیخانهها وقف کند. صورت دیگر آنکه مالک منفعت مستغلات یا زمینهای کشاورزی یا ساختمانی را برای دیگران، بلاعوض و در مدت زمانی خاص وقف کند.
اما در نظامهای غربی، تمام اموالی را که از بین نمیروند و از اصل آنها سود برده میشود یا درآمدی را ایجاد میکنند میتوان وقف کرد؛ چنانکه در تعریف عین موقوفه چنین آمده است: آن است که اعطاکنندة آن شرط کرده است در آن تصرفی نشود
، و برای ایجاد درآمد باقی بماند و درآمدش در اهداف خیر بهکار رود. بر اساس این دیدگاه، اموالی که وقف میشود همه چیز میتواند باشد: مسکوکات و معادلهای آنها مانند:
حسابهای سپرده، اوراق بهاردار، سهام، مستغلات، داراییهای شخصی مانند ماشین، جواهرات، همچنین منافع و اقدامات داوطلبانه (کارکردن افراد به صورت مجانی در نهادهای خیریه) که ارزش آن بر اساس اجرت المثل تعیین گشته، در دفاتر ثبتی به عنوان منبع درآمد مؤسسه ثبت میشود. این مورد اخیر به شکل فراوان تحت عنوان «اقدامات داوطلبانه» رواج دارد(41).
3- سود وقف و تصرف در آن:
این سود خالص در مواردی که واقف مشخص کرده است مصرف میشود یا با آن سرمایهگذاری میشود تا زمان مصرف آن برای مستحقانش فرارسد(43). شایان ذکر آنکه برخی از فقها وقف مقداری از سود را هم ـ البته با شرایط خاص ـ جایز دانستهاند.
اما در نظامهای غربی، مصرف درآمدهای ناشی از وقف شکلهای گوناگونی دارد که در ذیل ذکر میشود:
ـ صورت وقف مقید: آن است که درآمدهای ناشی از وقف در موردی که واقف مشخص کرده است مصرف میشود و عدول از آن بدون اذن او جایز نیست.
ـ صورت وقف غیر مقید: آن است که واقف دست مدیریت مؤسسة خیریه را باز میگذارد تا درآمدها را در اهدافی که دارد مصرف کند.
ـ صورت وقف بر نفس: آن است که واقف شرط میکند درآمدهای ناشی از وقف تا زمان حیات از آنِ او باشد و پس از فوت، صرف امور خیریه شود.
صورت وقف جزئی: آن است که واقف شرط میکند بخشی از درآمدهای ناشی از وقف را تا زمان حیات مالک باشد و پس از فوت، صرف امور خیریه شود.
ـ صورت وقف سود: آن است که مدیریت مؤسسة خیریه بخشی از سود وقف غیر مقید را وقف میکند.
ـ صورت شبه وقف: وقفی است که در آن واقف عدم تصرف در اصل موقوفه را شرط نمیکند و به مؤسسة خیریه اجازه میدهد همه یا بخشی از آن را در راستای اهداف خود مصرف کند.
ب. بهرهبرداری از موقوفه:
بهرهبرداری از وقف یا از اصل آن است؛ مانند وقف مسجد یا ساختمانی برای اسکان فقیران؛ و یا از سودی است که با سرمایهگذاری بهدست آمده است و برای افراد مستحق مشمول وقفْ مصرف میشود. ما آنچه را مربوط به سرمایهگذاری و بهرهبرداری از موقوفه است در طی دو نکته توضیح میدهیم:
نکتة نخست: ضوابط بهرهبرداری از موقوفه:
از نظر فقهی مال وقف در دست ناظر امانت است و او باید از آن محافظت کرده، به شیوهها و روشهای مناسب بهکار گیرد تا هدف مورد نظر (= تحقق بالاترین سطح سود ممکن در کنار حفظ اصل موقوفه) تأمین شود. کتابهای فقهی سرشار از مطالبی است که واجبات ناظر را مشخص میکند و البته همة آنها در راستای حفظ اصل وقف و تحقق درآمد مناسب است(44).در نظامهای غربی مجموعه ضوابطی برای بهرهبرداری از موقوفه وجود دارد که مهمترین آنها به قرار زیر است:
ـ بالابردن درآمد مالی در درازمدت در سطح قابل قبول و به دور از ریسک؛
ـ سپردن مدیریت سرمایهها به کادر متخصص اگر چه از بیرون مؤسسه باشند؛
ـ حفظ اصل موقوفه با نگهداری و بازسازی و حفظ ارزش پولی آن ـ اگر مسکوکات باشد؛
ـ پایینآوردن ریسک در سرمایهگذاری وبهویژه تنوع بهینة سرمایهگذاریها؛
ـ کاهش مخارج ادارة وقف (که در عمل میان 2% تا 15% درآمدهاست). این نسبت مطابق با استانداردهای مربوط به کارآمدی سازمانها و ردهبندی آنهاست(45).
نکتة دوم: شیوههای بهرهبرداری و سرمایهگذاری:
با توجه به اینکه در طول تاریخ اسلامی، بیشتر موقوفات به شکل اموال غیر منقول بوده، از این رو شیوة بهرهبرداری از آنها به صورت اجاره و گاهی هم در خصوص زمینهای کشاورزی با زراعت بر روی آن بوده است.
در دوران کنونی و پس از ظهور بنیادهای مالی اسلامی که اموال خود را با شیوههای مبتنی بر عقود شرعی مانند: مشارکت (سرمایهگذاری مشارکتی)، مضاربه، اجاره، بیع سلف (پیشخرید و پیشفروش)، استصناع (سفارش ساخت کالا)،
مرابحه (قرارداد مبتنی بر قیمت تمامشده) و اوراق بهادار بهکار میاندازند؛ و نیز با پدیدآمدن بازار مالی اسلامی، برخی از مؤسسات وقفی ـ که البته شمار آنها اندک است ـ از این شیوهها در سرمایهگذاری استفاده میکنند(46).
اما در نظامهای غربی با توجه به اینکه اغلب وقفیات به صورت مسکوک و پول است، برای به سودرساندن آنها، از شیوههای نو استفاده میشود یا با مشارکت در اصل اموال یا در مستغلات (با ساخت یا خرید و سپس فروش یا اجاره دادن آنها) و یا به صورت اوراق مالی اعم از سهام و صندوقهای سرمایهگذاری و بهویژه صندوقهای ذخیره و سپردههای بانکی.
در گزارشی در این خصوص چنین آمده است: «در سال گذشته، سازمانهایی که در صندوقهای ذخیره سرمایهگذاری کردهاند، از سازمانهایی که بیشتر اموالشان را در سهام و اوراق بهادار سرمایهگذاری کردند، یا به صورت نقدی درآوردند، سود بیشتری بردند»(47).
قابل توجه آنکه این شیوهها از نظر شرعی هم اشکالی ندارد، مگر آنهایی که آمیخته با ربا هستند.
سوم. ابعاد حسابرسی و نظارتی وقف:
حسابرسی وقف بسیار مهم است؛ زیرا علاوه بر آنکه از مال موقوفه محافظت کرده، نحوة تصرف در آن را تنظیم میکند، اطلاعاتی را نیز فراهم میکند که بر اساس آن بتوان از کارآمدی وقف و میزان موقوفات آگاهی یافت
. از این روست که مدیریت موقوفات بسیار نیازمند حسابرسی است که البته بر طبق موازین استاندارد صورت بگیرد. در وقف اسلامی با توجه به آنکه زیر نظر دستگاههای دولتی است، نظام حسابرسی دولتی نیز جریان دارد که ماهیتاً برای حسابرسی موقوفات مناسب نیست.
علاوه بر آنکه فهرستهای مالی حسابداری نیز به اطلاع مردم نمیرسد، با اینکه ارائة گزارش و بیان تصرفات صورتگرفته در اموال موقوفه از وظایف اصلی حسابداری است.
اما در نظامهای غربی، حسابرسی وقف بسیار پیشرفته است و به قرار ذیل است:
الف. وجود نظام حسابرسی مخصوص وقف که بر اصول ذیل مبتنی است(48):
1- جداکردن حسابرسی از مال اصلی وقفشده و حسابرسی از درآمد و سود آن و تهیة فهرستهای مالی برای هر کدام به صورت جداگانه و بر این اساس که ملکیت مال موقوفه غیر از ملکیت سود آن است.
2- جداکردن حسابرسی وقف غیر مقید از «وقف مقید» که از یک واقف و با هدف معین یا شرایط خاص است.
ب. وجود معیارها و ضوابط حسابرسی از طرف سازمانهای حرفهای متخصص در حسابداری وقف که تمام بنیادهای وقفی برای یکسانسازی اعمال حسابداری به مراجعة به آنها متعهدند.
ج. بررسی حسابهای وقف به وسیلة مراجع حسابرسی خارج از مؤسسه و برخی دفترهای حسابرسی که بنیادهای وقف داوطلبانه به آنها مراجعه میکنند.
د. شفافیت و وضوح گزارشهای مالی اوقاف و انتشار آنها در روزنامهها و اینترنت، به طوری که برخی سایتهای مؤسسات پشتیبان، جزئیات فهرستهای مالی مؤسسات خیریه را هم منتشر میکنند(49).
گزارشهای مالی به صاحبان این بنیادها ارائه میشود و میدانیم که مردم صاحبان این بنیادها هستند؛ خواه در زمرة داوطلبان باشند و خواه از جمله مستحقان کمکهای وقفی.
از آنچه گفتیم مشخص میشود که قواعد مدیریت سازمانی و مالی در فقه اسلامی موجود است، اما در عمل اجرا نمیشود، از آن سو نظامهای غربی با استفاده از شیوههای سازمانی و مالی سالم، مشابه آنچه را در فقه اسلامی آمده است به اجرا درمیآورند. این سبب میشود که اعمال خیر در غرب قوی و کلان باشد که در مبحث سوم بهتفصیل از آن سخن خواهم گفت.
مبحث سوم
وضعیت کنونی وقف اسلامی و نظامهای غربی مشابهمبحث کنونی به پرسشهای ذیل پاسخ میگوید:
• وضعیت کنونی وقف اسلامی چیست؟ وضعیت وقف در نظامهای غربی مشابه چیست؟
• علل تفاوت میان این دو در کجاست؟
• اموری که میتوان در نظامهای غربی مشابه از آن استفاده کرد تا تحرک و نشاطی به وضعیت وقف اسلامی داده شود چیست؟
پاسخ به پرسشهای فوق در ذیل خواهد آمد:
اول. وضعیت کنونی وقف اسلامی:
با وجود اهمیت وقف و نقش آشکار آن در تقویت تمدن اسلامی در هنگام شکوفاییش، متأسفانه وضعیت کنونی در همة کشورهای اسلامی نشاندهندة ضعف شدید و کمفروغ شدن این نهاد در زندگی مسلمانان است. مهمترین ویژگیهای وضعیت کنونی چنین است:
الف. دخالت دولت:
این دخالت در ابعاد مختلفی است:1. تسلط حکومت بر اموال وقفی(50)؛
2. مدیریت دولتی وقف(51)؛
3. تحمیل مالیات و عوارض بر پارهای اقدامات وقفی در برخی از کشورها.
ب. قوانین وقف:
قوانین متعددی در برخی از کشورها برای سازماندهی اوقاف صادر شده است، ولی بسیاری از آنها با ماهیت وقف که یک اقدام غیردولتی است منافات دارد و بالعکس سبب تقویت تسلط حکومت بر وقف گشته، انشاء موقوفات جدید برای مسلمانان را با مشکل مواجه ساخته است؛ در برخی کشورهای اسلامی هم اصولاً قوانینی برای وقف وجود ندارد(52).ج. توقف انشاء موقوفات جدید:
ملاحظه میشود نسبت زیادی از موقوفات فعلی از ماترک گذشتگان است و بهندرت اتفاق افتاده است مسلمانان به انشاء موقوفات جدید دست زنند. این امر هم نتیجة وضعیتی است که از تولیت وقف توسط دولت بهوجود آمده است و بسیاری معتقدند وقف بر خلاف ماهیت آن که یک اقدام شخصی و غیردولتی است، یک عمل دولتی شده است.د. ناچیزبودن درآمدهای ناشی از سرمایهگذاریهای وقفی:
هـ . از بین رفتن اصل موقوفات به خاطر دستاندازی سوداگران:
قانون تبدیل سند موقوفات به علاوة تخریب برخی از رقبههای اوقاف هم در این امر بیتأثیر نبوده است.
و. دامنة تنگ موارد مصرف به خاطر اعطای حق تغییر مصرف موقوفات به وزیر اوقاف:
ز. نبود شفافیت در انتشار اطلاعات مربوط به مدیریت مال وقف و تصرف در درآمدهای موجود: این امر سبب کاهش رغبت هموطنان برای انشاء موقوفات جدید شده است. همچنین موجب کاهش نظارت مردمی بر مدیریت وقف و درآمدهای آن شده است(54).
ح. توجیه نبودن مسلمانان در خصوص اهمیت وقف و نیاز مبرم به آن در دوران معاصر:
ط. گسست میان وقف و انجمنها و بنیادهای خیریه:
البته از انصاف به دور است اگر نگوییم نشانههایی ـ اگر چه کمفروغ ـ در برخی از کشورها به چشم میخورد که میکوشند علل تضعیفکنندة وقف اسلامی را از بین ببرند و وقف و نقش مهم آن را دوباره احیا کنند. این نشانهها به قرار ذیل است:
1- تجربة تأسیس صندوقهای وقف در برخی از کشورها مانند کویت، عربستان، قطر و امارات؛
2- تجربة سهام وقف به عنوان وسیلهای برای تجمیع اموال جهت تأسیس موقوفات جدید در برخی از کشورها مانند عمان، قطر، کویت و امارات؛
3- وجود برخی بنیادهای خیریة کمککننده به افراد و دیگر مؤسسات. بنیاد امیر سلطان بن عبد العزیز در عربستان، بنیاد شیخ زاید بن سلطان در امارات، بنیاد عبد الحمید شومان در اردن و بنیاد خیریة «اِقرأ» تأسیسشده به دست گروه تجاری «دلة البرکة» از این بنیادها بهشمار میروند؛
4- تأسیس هیئت جهانی اوقاف در بانک اسلامی توسعه در جده؛
5- تأسیس دبیرخانة عمومی اوقاف در کویت.
این وضعیت کنونی وقف در جهان اسلام است که دارای پارهای نقاط ضعف است و از انجام وظیفة مورد انتظار قاصر است. اکنون ببینیم وقف در نظامهای غربی چگونه است؟
دوم. وضعیت وقف در جهان غرب:
بدون تردید اعمال خیر در غرب و به طور خاص وقف در گسترهای وسیع و حجمی بزرگ رواج دارد و نقش بزرگی را در زندگی ساکنان آن خطه ایفا میکند. ذیلاً شواهد سخنم را ذکر میکنم:الف. در غرب سازمانهای غیر دولتی Non Government Organization یا سازمانهای غیرانتفاعی Nonprofit Organization وجود دارند که بر اساس هدف و استفادهکنندگان از آنها به گونههای زیر تقسیم میشوند(56):
• سازمانهای خیریه: این سازمانها خدمات خود را به صورت مستقیم یا از طریق شوراهای مردمی به تودة مردم ارائه میکنند تا اسباب آسایش و رفاه اجتماعی طبقات فقیر جامعه را فراهم کنند.
این سازمانها بر حسب منابع، یا عام هستند و یا خاص. سازمانهای خیریة عام سازمانهایی هستند که در منابع مالی خود به کمکهای مردمی تکیه دارند و معمولاً به افراد کمک میکنند. سازمانها/بنیادهای خیریة خاص درآمدشان را از ثروتمندان بهدست میآورند؛ خواه یک فرد یا یک خانواده و یا یک شرکت، و معمولاً کمکهایشان را به سازمانها و جمعیتهای خیریه میدهند.
• بنیادهای آموزشی یا بهداشتی: خدماتشان در مقابل دستمزد انجام میدهند و تأمین منابع مالیشان علاوه بر آنکه از طریق ارائة خدمات و گرفتن دستمزد است، با اقدامات داوطلبانة مردم نیز تأمین میشود. معروفترین این بنیادها دانشگاهها و بیمارستانها هستند.
• سازمانهای اجتماعی مانند: باشگاهها، سندیکاها و اتاقهای بازرگانی. منابع مالی این سازمانها را اعضا و کسانی که از خدمات آنها استفاده میکنند تأمین مینمایند.
این سازمانها در منابع مورد نیازشان بر وقف و کمکهای خیریه و تلاشهای داوطلبانه تکیه دارند؛ از این رو میتوان با شناخت حجم این کمکها و تعداد این سازمانها، به اهمیت وقف در جهان غرب پی برد.
به عنوان مثال، شمار این سازمانها در ایالات متحدة آمریکا حدود 1418445 است که شامل 850455 سازمان خیریه، 463714 سازمان خیریة خاص و 104276 سازمان مربوط به قشر خاص است (سندیکاها، باشگاهها و....). در انگلستان تا سال 2005 م حدود 200000 سازمان خیریه(57) وجود داشته و در کانادا 80000 سازمان وجود دارد(58).
ب. برای تأیید اهمیت وقف و وضعیت شگفتانگیز آن در جهان غرب برخی از ارقام را ذکر میکنیم:
1- در لیست ثروتمندترین بنیادهای خیریة خاص در جهان که در اصل از وقف مال یکی از ثروتمندان و تأسیس بنیادی خیریه به نام او به وجود آمده است، میبینیم که حجم وقف در این نوع بنیادها در سال 2005م به حدود 5/177 میلیارد دلار رسیده است (59)
که 8/17 میلیارد دلار آن از دو مؤسسة دانمارکی، 3/31 میلیارد دلار آن از دو بنیاد سوئدی، 16 میلیارد دلار از بنیادی انگلیسی و 4/112 میلیارد دلار آن از 14 بنیاد آمریکایی است که در رأس آنها.
بنیاد خیریة بیل گیتس قرار دارد که حجم اموال آن 8/26 میلیارد دلار است.
2- وقف یکی از منابع درآمدی مهم بسیاری از دانشگاههای غربی است. میزان وقف برای حدود 50 دانشگاه در آمریکا در سال 2004م، 132 میلیارد دلار بوده است که قطعاً بیشتر از اموال وقفی تمام کشورهای اسلامی است.
در رأس این دانشگاهها، دانشگاه هاروارد (نخستین دانشگاه در فهرست دانشگاههای برتر جهان) قرار دارد که موقوفات آن به 6/22 میلیارد دلار میرسد و کمترین میزان وقف را هم دانشگاه میشیگان دارد که 049/1 میلیارد دلار است (60).
ج. نگرش ساکنان غرب به اهمیت مشارکت در اعمال خیر، روز به روز در حال افزایش است؛ زیرا آمارها در ایالات متحدة آمریکا نشان میدهد که مشارکت افراد در کمکهای خیر در سال 2004م 190 میلیارد دلار از مجموع 250 میلیارد دلار بوده و حدود 76% آن را تشکیل میدهد.
این درصد، 1/4% افزایش نسبت به سال 2003م دارد. گسترش نگرش مثبت به وقف آنجا خود را نشان میدهد که میبینیم بین 70% تا 80% آمریکاییها در اعمال خیر سهیمند و به طور متوسط هر شهروند 3/2% درآمد خود را صرف امور خیریه میکند. این میانگین از 1/3% افراد دارای درآمد بالا و 1% افراد دارای درآمد پایین بهدست آمده است(61).
د. موارد مصرف اموال در بنیادهای خیریة غرب نیز به شکل منظم و به صورتی است که در تحقق رفاه و کمک به تهیدستان و محرومان تأثیر ویژه دارد. درصد بهرهمندیِ مؤسسات از کمکهای خیریه در درجة نخست از آنِ سازمانهای دینی است؛ سپس نهادهای آموزشی و نهایتاً سازمانهایی که خدمات بشردوستانه ارائه میدهند.
مصرف عایدات وقفی هم یا مستقیماً به افراد داده میشود ـ که این امر در سازمانهای خیریة عام صورت میگیرد ـ و یا با دادن مبالغ هنگفت از سوی بنیادهای خیریة خاص به دیگر سازمانها و بنیادهای خیریه.
نتیجه:
1- نظام وقف به همان مفهوم متداول در فقه اسلامی در غرب نیز وجود دارد و بر اساس کمکهای داوطلبانه یا صدقات مالی صورت میگیرد، با این شرط که در اصل آن تصرفی نشود و از منافع و درآمدهای آن برای اهداف مورد نظر واقف یا واقفان استفاده شود. اصطلاحات معادل وقف نیز بر دو گونه است:پارهای از آنها فقط بر وقف صدق میکند که آن Endowment است و برخی هم برای وقف و هم برای معانی دیگر بهکار میروند که آن Foundation و Trust است و هر کدام نیز یکی از سویههای وقف را دربرمیگیرد.
2- ویژگی وقف اسلامی آن است که سابقة بیشتری از نظیر غربیش دارد؛ همچنین قواعدی فقهی/حقوقی دارد که انگیزهها و اهداف وقف را به طور دقیق مشخص میکند.
3- نهاد وقف در اسلام نقشی بزرگ در تاریخ اسلامی و حمایت از تمدن اسلامی داشته است، اما وضعیت موجود آن در بعد اجرایی از نقاط ضعف متعددی رنج میبرد که آن هم یکی به سبب دخالت دولت در مدیریت آن است و دیگر توجیه نبودن مسلمانان از ثمرات مهم وقف و موارد جدید مورد نیاز.
4- وضعیت کنونی نهاد وقف در جهان غرب از بعد عملی وضعیت خوبی است، به طوری که علاوه بر داشتن سازماندهی و مدیریت کارآمد، اقبال مردم و نگرش مثبت به آن نیز زیاد است.
5- برای تصحیح روند وقف در جهان اسلام باید در درجة نخست به احکام فقهی مقید بود؛ سپس از نهاد وقف در غرب بهویژه در عرصة سازماندهی، مالی، اداری، حسابرسی، کیفیت مصرف و اطلاع1418445 رسانی شفاف بهره گرفت.
6- به تحقیقات و نوشتههای جدید در موضوع وقف نیاز است تا پرداختن به وقف از حالت بیان گزارش تاریخی و احیای متون تراثی بیرون آمده، موضوعاتی مانند سازماندهی اداری و مالی و حسابرسی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
پی نوشت ها :
1 - این مقاله ترجمهای است از: «نظام الوقف الإسلامی و النظم المشابهة فی العالم الغربی Endowment-Foundation-Trust»، نوشتة دکتر محمد عبدالحلیم عمر (استاد حسابداری در دانشکدة تجارت دانشگاه قاهره و مدیر مرکز اقتصاد اسلامی «صالح عبد الله کامل» در دانشگاه الازهر)، ارائه شده به دومین همایش اوقاف با عنوان «الصیغ التنمویة و الرؤی المستقبلیة» (الگوهای توسعهمدار و دیدگاههای آیندهنگر) برگزار شده در دانشگاه ام القری ـ مکه.
2 - خداوند به دادگری و نیکوکاری فرمان میدهد نحل (16)، 90.
3 - «حبس الأصل و تسبیل الثمرة». ر.ک: ابن قدامه، عبد الله بن احمد، المغنی (قاهره: مکتبة الکلیات)، ج 5، ص 597. ] تعریف مذکور که از متنی حنبلی نقل شده، تقریباً با تعریف فقه شیعه همخوانی دارد. محقق حلی در شرایع الإسلام (ج 1، ص 343) میگوید: «الوقف عقدٌ ثمرتُه تحبیس الأصل و إطلاق المنفعة». شهید اول نیز در اللمعة الدمشقیة گفته است: «و هو (الوقف) تحبیس الأصل و إطلاق المنفعة». منظور از حبس کردن عین مال، نگاه داشتن آن از نقل و انتقال و تصرفاتی است که سبب تلف عین گردد؛ زیرا مقصود از وقف، انتفاع همیشگیِ موقوفٌ علیهم از موقوفه است؛ به همین دلیل هم به آن وقف میگویند. منظور از تسبیل منافع نیز در راه خدا قرار دادن منافع است (طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج 3، ص 286) و واقف از موقوفه استفادة شخصی نمیکند [.
4 - قاموس إلیاس العصری (قاهره: دار إلیاس)، مادة وقف، ص 810 .
5 - سایت WWW.answers.com در جستجوی کلمة «Endowment Definition».
6 - سایت WWW.hcf.on.ca در جستجوی کلمة «Endowment Questions».
7 - تاجی، تحسین فاروق، قاموس مصطلحات المصارف و المال و الاستثمار، (الآکادمیة العربیة للعلوم المالیة و المصرفیة، 1997م)، ص 623.
8 - مصری، حسنی، فکرة الترست و عقد الاستثمار المشترک فی القیم المنقولة (ناشر مؤلف، چاپ اول 1985م)، ص 39-42.
9 - سایت WWW.askoxford.com در جستجوی کلمة «Trust».
10 - مصری، حسنی، ص 39-42.
11 - سایت WWW.askoxford.com در جستجوی کلمة «Charity Trust».
12 - همان سایت در جستجوی کلمة «Foundation».
13 - سایت WWW.investorword.com در جستجوی کلمة «Foundation».
14 - سایت WWW.answers.com در جستجوی عبارت «Definition Foundation».
15 - مصری، حسنی، فکرة الترست...، ص 428-429.
16 - آل عمران (3)، 92.
17 - به جز بخاری، عدهای آن را نقل کردهاند. از جمله در نیل الأوطار شوکانی (چاپ مکتبة الحلبی)، ج 6، ص 34.
18 - طرابلسی، برهان الدین، الإسعاف فی أحکام الأوقاف (دار الرائد العربی)، ص 1029.
19 - مصری، حسنی، فکرة الترست...، ص 29-37.
20 - سایت WWW. Pnn.org در جستجوی کلمة Endowment UK ؛ سایت WWW.answer.com در جستجوی کلمة Definition of Endowment ؛ سایت WWW.amb-usa.fr در جستجوی کلمة Endowment History in Usa؛ و جمال برزنجی، «الوقف الإسلامی و أثره فی تنمیة المجتمع؛ نماذج معاصرة لتطبیقاته فی أمریکا الشمالیة»، چاپ شده درمجموعه مقالات همایش «نحو دور تنموی للوقف»، کویت، وزارت اوقاف، 1993م، ص 141-143.
21 - «الوقف تحبیس مالکٍ مطلقِ التصرف فی ماله المنتفَع به مع بقاء عینه بقطع تصرف الواقف و غیره فی رقبته، یُصرف رَیعُه إلی جهةِ برٍّ تقرّباً لله تعالی». هیثمی، ابن حجر، تحفة المحتاج بشرح المنهاج (بیروت: دار صادر)، ج 3، ص 2.
22 - «اسم جامع للطاعات و أعمال الخیر المقرِّبة لله تعالی». فخر رازی، التفسیر الکبیر (بیروت: دار الکتب العلمیة، 1421ق/2000م)، ج 5، ص 32.
23 - در جستجوی کلمة Guide NGO در سایت WWW. Google.com، برگرفته از WWW. Docs-lib.duke.
24 - از جملة این مؤسسات: مرکز ملی حقوق زنان و مردان همجنسباز، جمعیت وکلای مدافع همجنسبازان (بنیاد بولاگ) و نهادهای بسیار دیگر که اطلاعاتی را از فعالیتهای خود در اینترنت منتشر میکنند. برای تفصیل بیشتر ر.ک: WWW. Charitynavigator.com در جستجو از عبارت charity alphabetical.
25 - این مطلبی است که صراحتاً در برنامههای «اعطای بورس» مؤسسة ولبرایت (Fulbright Foundation) در سایت این مؤسسه آمده است.
26 - سایت WWW.answers.com در جستجو از کلمة Charity Foundation سپس Ford foundation .
27 - حاشیة ابن عابدین (دار إحیاء التراث العربی)، ج 3، ص 360.
28 - محمد أبوزهره، محاضرات فی الوقف (بیروت: دار الفکر العربی)، ص 158-163.
29 - محمد عبد الحلیم عمر، «تجربة إدارة الأوقاف فی جمهوریة مصر العربیة»، پژوهش ارائه شده به همایش «التطبیق المعاصر للوقف» (راهکارهای اجرایی وقف در جهان معاصر)، برگزار شده در شهر قازان تاجیکستان از سوی «المعهد الإسلامی للبحوث و التدریب» در جدّه با همکاری دبیرخانة کل اوقاف کویت به تاریخ 14-17/6/2004م .
30 - جستجو در خصوص عبارت Endowment Management در سایتهای ذیل: www. Commonfund.org و www.sfu.ca .
31 - مؤلف در نقد خود بر نقش دولت، به دولت کشور متبوع خود «مصر» اشاره دارد.
32 - سایت «مرکز ملی آمایش خیریهها» www.nccs.urban.org .
33 - مانند مؤسسة آمریکایی احسان ملاح. ر.ک سایت این مؤسسه به نشانی: www.choritynovigator ؛ نیز بنیاد وقف آمریکا: www.aefonline.org.
34 - مانند مرکز احسان آمریکا (American Institute of Philanthropy). دربارة فعالیتهای این مؤسسه ر.ک:
www.choritywothory.com و www.choritynovigator .
35 - ر.ک: www.choritybank.org.
36 - المبسوط سرخسی (بیروت: دار المعرفة)، ج 12، ص 38-39.
37 - سایت www.answer.com جستجو دربارة «انواع مؤسسات خیریه».
38 - حاشیة دسوقی بر الشرح الکبیر دردیر، ج 4، ص 76-77؛ مغنی المحتاج خطیب شربینی، ج 2، ص 377؛ المغنی ابن قدامه، ج 5، ص 642 و المبسوط سرخسی، ج 12، ص 45.
39 - شرح فتح القدیر از ابن همام، ج 5، ص 431؛ حاشیة قلیوبی و عمیره، ج 3، ص 98؛ المغنی ابن قدامه، ج 5، ص 641؛ العقود المدویة از ابن عابدین، ج 1، ص 120؛ حاشیة دسوقی بر الشرح الکبیر دردیر، ج 4، ص 77؛ مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج 31، ص 234.
40 - حاشیة دسوقی بر الشرح الکبیر دردیر، ج 4، ص 76.
41 - سایت www.wfac.org.uk در جستجوی عبارت charity work.
42 - شرح فتح القدیر از ابن همام، ج 5، ص 43؛ المغنی از ابن قدامه، ج 5، ص 648.
43 - حاشیة قلیوبی و عمیره، ج 3، ص 108.
44 - حاشیة دسوقی بر الشرح الکبیر دردیر، ج 4، ص 452.
45 - سایت www.charitynavigator.com در جستجوی عبارت «ارزیابی خیریهها».
46 - محمد عبدالحلیم عمر، «الاستثمار فی الوقف و فی غَلّاته»، پژوهش ارائهشده به چهاردهمین همایش بین المللی مجمع الفقه الإسلامی برگزار شده در عمان، سال 2004م.
47 - سایت www.amswer.com در جستجوی عبارت Endowment investment ؛ و سایت www.unm.edu. برای نمونه ر.ک: www.scotland.gov.uk.
48 - محمد عبدالحلیم عمر، «المحاسبة علی الوقف»، تحقیق ارائه شده به کارگاه «القضایا المستجدة فی الوقف» برگزارشده با همکاری مرکز و دبیرخانة کل اوقاف کویت و المعهد الإسلامی للبحوث و التدریب، اکتبر 2002م. و جستجو در اینترنت به دنبال عبارت accounting و Endowment در سایتهایی که این نامها را دارند؛ همچنین جستجو به دنبال charity accounting .
49 - سایت www.charitynavigator.com در جستجو از کلمة Foundation که در این سایت فهرستی از همة بنیادهای خیریه و گزارشهای مالی هر بنیاد به تفکیک آمده است.
50 - این واقعهای است که ـ به طور مثال ـ در مصر هنگام ظهور موج سوسیالیسم و ملیشدن رخ داد. آنهنگام که قانون 52 مورخة 1957م و قانون شمارة 44 مورخة 1962م صادر شد مبنی بر آنکه سند زمینهای زراعی موقوفه، باید به نام وزارت اصلاح کشاورزی بخورد. همچنین سند ساختمانها و زمینهای ساختمانهای وقفی در استانها. اگر چه بعد از این دو قانون، قانون شمارة 42 در 1973م صادر شد که این رقبهها را به وزارت اوقاف بازگرداند، اما به هر حال تحت تیول دولت است. این امر در کشورهای دیگر هم رخ داده است.
51 - فؤاد عبد الله العمر، إسهام الوقف فی العمل الأهلی و التنمیة الاجتماعیة، (دبیرخانة عمومی اوقاف کویت، 1421ق/2001م)، ص 55-62.
52 - عطیه فتحی الویشی أحکام الوقف و حرکة التقنین المعاصر فی دول العالم الإسلامی المعاصر، (دبیرخانة عمومی اوقاف کویت، 1423ق/2002م)؛ علی عبد الفتاح علی جبریل، حرکة تقنین أحکام الوقف، (دبیرخانة عمومی اوقاف کویت، 1424ق/2003م)؛ فؤاد عبدالله العمر، پیشین، ص 61-62 که میگوید: «با نگاهی به قوانین وقف از زمان عثمانی گرفته تا قوانین وقف کشورهای عربی و اسلامی، مشاهده میشود همگی تلاش میکنند دست دولت را بر نظارت، تولیت و توزیع اوقاف بسط و گسترش دهند».
53 - به عنوان نمونه، اموال وقفی در مصر حدود 8 میلیارد جنیه و درآمد خالص ناشی از آن، بعد از کم کردن حقوق ناظر و مخارج منظورنشده، به حدود 100 میلیون جنیه یعنی 25/1% از کل اموال میرسد. ر.ک: محمد عبد الحلیم عمر، «تجربة إدارة الأوقاف فی مصر»، همان، ص 23.
54 - برای تأیید سخنم، همین بس که بنده با وجود جستجوی فراوان، اطلاعاتی را دربارة حجم وقف در جهان اسلام نه در کتابها یافتم نه در مقالات متعددی که در خصوص وقف نگاشته شده و نه حتی در شبکة اینترنت.
55 - فؤاد عبد الله العمر، إسهام الوقف فی العمل الأهلی و التنمیة الاجتماعیة (الأمانة العامة للأوقاف بالکویت، 1421ق/2000م)، ص 81-83 ؛ و یاسر عبد الکریم الحورانی، الوقف و العمل الأهلی فی المجتمع الإسلامی المعاصر (الأمانة العامة للأوقاف بالکویت، 1422ق/2001م)، ص 77 به بعد.
56 - سایت www.answer.com در جستجوی عبارت Nonprofit Organization .
57 - سایت www.answer.com در جستجوی عبارت charities UK .
58 - مرکز ملی آمایش خیریهها در ایالات متحدة آمریکا: سایت www.nccs.urban.org در جستجو از «مرکز اطلاعات سریع در بخش غیرانتفاعی».
59 - سایت www.answer.com در جستجوی عبارت «ثروتمندترین بنیادها». به ملحقات این بحث نیز مراجعه کنید.
60 - سایت www.infopleas.com در جستجوی عبارت Universities Endowment.
61 - سایت www.amb-usa.fr.orgدر جستجو از گسترة اقدامات نیکوکارانه در آمریکا.
فصلنامه وقف میراث جاویدان ش 69
مترجم : علی زاهدی