از جمله اموری که در عالم قبر تحقق پیدا می کند، سؤال از تازه واردان به آن عالم است. این حقیقت را هم از قرآن می توان استفاده کرد.
و هم روایات فراوانی بر آن دلالت دارند و از اعتقادات مسلّم شیعه است. شیخ صدوق (رَحمَة الله) می گوید: .
اعتقاد ما درباره پرسش در قبر این است که حق بوده و چاره ای جز آن نیست، پس کسی که به خوبی پاسخگو باشد، در قبرش به روح و ریحان، و در آخرت به بهشت نعمت ها دست یافته است.
و کسی که به درستی آن ها را جواب ندهد، در قبرش با حمیم (آبی جوشان که خوراک دوزخیان می باشد) پذیرایی می شود و در آخرت، داخل جهنم خواهد شد.»(1)
شیخ مفید (رَحمَة الله) نیز در این باره می گوید:«سؤال در قبر حق است، هیچ مؤمنی دربارة آن شک به خود راه نداده است.»(2)
پیداست که سرچشمة حقانیت چنین اعتقادی، همان قرآن و روایات اهل بیت (عَلیهِم السَّلام) است. قرآن کریم می فرماید:
(یثَبِّتُ اللهُ الَّذِینَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِی الحَیاةِ الدُّنیا وَ فِی الآخِرَةِ وَ یضِلُّ اللهُ الظّالِمِینَ وَ یَفعَلُ اللهُ ما یشاءُ)(3)«خداوند کسی (را) که ایمان آوردند به سبب قول (و ایمان) ثابت .
(ثبات و استقامتشان نسبت به ایمان خود) پا بر جا و تثبیت می کند. و خداوند ستمگران را گمراه نموده و آن چه را بخواهد انجام می دهد.»
تثبیت قول در آخرت چیست؟
با نوجه به آیه ی ذکز شده ثابت بودن بر کلمه توحید و ایمان، در دنیا روشن است، و اگر تثبیتی از جانب خدا در مورد آن نباشد، سودی برایش نخواهد داشت، اما منظور از «تثبیت قول در آخرت» چیست؟برخی مفسران بر این باورند که واژة «و فی الآخرة» به تثبیت قول هنگام سؤال در قبر اشاره دارد، هنگامی که فرشتگان مأمور در قبر از انسان متوفی چیزهایی می پرسند، خدای تعالی آنها را بر حق استوار می کند.(4)
اما با توجه به اطلاق آیة شریفه می توان گفت: عبارت «و فی الآخره» علاوه بر قبر، مراحل پس از آن را نیز شامل می شود.(5)
لزوم اعتقاد به سؤال قبر
از حضرت صادق (علیهِ السَّلام) روایت شده که فرمودند: «شیعة ما نیست هر کس سه چیز را انکار کند: «معراج، سؤال قبر و شفاعت را»»(6)مقدس اردبیلی (رَحمَة ُالله) می فرماید: «.... و دیگر اعتقاد باید داشت که سؤال منکر و نکیر و عذاب قبر حق است. و منکر و نکیر عبارتند از دو فرشته که بعد از آنکه مکلف را در قبر گذاشتند،.
از او، از خدا و پیغمبر و امام سؤال نمایند؛ پس اگر او چنانکه باید جواب دهد، چیزی به او نمی گویند بلکه مژده های خوش دهند.
به بهشت و نعمتهای آن به او می دهند؛ و اگر - پناه می بریم بر خدا - آن جوابی را که باید بداند و بدهد، ندهد، به چیزی که مستحق آن باشد عذابش کنند.(7)
سوال قبر از صاحب قبر
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) منقول است که می فرماید: مرده را وقتی در قبرش می گذارند، قبر به او می گوید:وای بر تو ای فرزند آدم، چه چیز تو را از من غافل ساخت؟ آیا نمی دانستی که من سرای آشوب و تاریکی و تنهایی هستم، چه چیز مرا از یاد تو برد؟ در صورتی که بارها از کنار من گذشتی؟
اگر مرده، شخص صالحی باشد از جانب او به قبر پاسخ می رسد و می گوید: آیا دیدی آن کسی را که امر به معروف و نهی از منکر می کرد؟
سپس قبر می گوید: در این صورت به شکل باغ سرسبز بهشتی می شوم و این موقع جسد او نیز نورانی می شود.
آری قبر با مرده اش سخن می گوید، همانطور وقتی که او زنده بود هر روز با او سخن می گفت ولی زنده ها توانایی شنیدن صدای قبر ندارند.
در روایتی دیگر از «انس بن مالک» منقول است که می گوید: قبر هر روز ده مرتبه صدا می کند و می گوید:
ای اولاد آدم سعی در امورات دنیا می کنی و عاقبت در شکم من خواهی آمد، مال حرام می خوری و آخر بدن تو را کرمها می خورند، در پشت من خوشحالی، در حالی که در شکم من محزون خواهی شد،
حرام جمع می کنی در حالی که در پشت من آب خواهی شد، تکبّر می کنی در حالی که در پشت من ذلیل خواهی شد،.
بر روی من با خوشحالی راه می روی در حالی که با اندوه در من خواهی افتاد، در میان جمعیت در پشت من راه می روی در حالی که تنها در شکم من خواهی افتاد. (1)
در قبر از چه چیزهایی می پرسند؟
در قبر از چه چیزهایی می پرسند؟ روایات متعددی موارد سؤال قبر را برای ما تبیین کرده اند. از بعضی احادیث استفاده می شود که اعتقادات آدمی از موارد سؤال در قبر است.سوال از خدا
از شخصی که تازه مرده است میپرسند که خدایش که بوده؟ و پاسخ این سؤال تنها برگرفته از زندگی آن شخص است. کسی که همه عمر به خداوند شرک ورزیده است نمیتواند در پاسخ این سؤال سربلند باشد.اگر میت مؤمن باشد و از بندگان خاص خدا در جواب کلمه طبیة ( لا اله الا الله ) به زبانش جاری خواهد شد و اگر مؤمن نباشد زبانش بند خواهد آمد و پس از آن دچار عذاب الهی خواهد شد .
در روایتی «سوید بن غفلة» از امام امیرالمؤمنین (علیهِ السَّلام) نقل می کند: «مؤمن در جواب دو فرشته ای که از او می پرسند: پروردگار تو کیست، پیغمبرت کیست و دینت چیست؟ جواب می داهد:
«اللهُ رَبّی وَ مُحَمَّد نَبیّی وَ الاِسلامُ دینی.» «الله پروردگار من است و محمد (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) پیامبر من و اسلام دین من می باشد.»
«فیقولان: ثبّتک الله فیما تحبّ و ترضی.» «پس آن دو ملک به او می گویند: گویند: خداوند تو را در آنچه دوست می داری و راضی می شوی تثبیت کند.»(9)
بنابراین از اطلاق «و فی الاخرة» می توان استفاده کرد که خداوند متعال مؤمنان را در تمام مراحل اخروی (از جمله عالم برزخ و سؤال در قبر) که در مورد سؤال واقع می شوند، ثابت قدم داشته و آنان به خوبی از عهدة پاسخگویی به سؤالات بر خواهند آمد.
خدای صاحب قبر چه کسی است؟
درست است که خدا واحد است و یکی است ولی مهم این است که واقعا خدای حقیقی کدام خداست زیرااِله (اِلاه) یعنی کسی که قلب انسان متوجه اوست. در عالم برزخ اختلاف ظاهر و باطن نیست، یعنی انسان نمی تواند چیزی بگوید که به آن اعتقاد ندارد.
باطن انسان هر چه هست همان را نشان می دهد. اگر خوب است، خوب، و اگر بد است، بد، جلوه می کند. قلب انسان هر چه بیان می کند و اعتقاد و اذعان دارد زبان ملکوتی او نیز بر همان شهادت می دهد.
در آنجا به انسان می گویند: «مَن رَبُّکَ؟» پروردگارت کیست؟ انسان همان را که در دنیا ربّ و مقصود خود داشته و به او توسل می جسته است بیان می کند؛ و در پاسخ ذکر می نماید.
«اِله»، یعنی کسی که قلب انسان متوجه اوست، همیشه با اوست، طواف دور حرم او می کند، و در مواقع خلوت و جلوت دل را پر .
کرده و انسان همیشه در اندیشة اوست این مقصود و معبود انسان است، این معبود انسان است. یکی معبود و مقصودش زن اوست، هر چه تکاپو دارد برای اوست.
یکی خدایش فرزند اوست، یعنی خدای آسمان و زمین و پیامبر و قرآن همه را در قبال محبت فرزند، ناچیز می داند و تنها یکپارچه به فرزندش عشق می ورزد و عشق به او را درخواست هایش از ذکر خدا و پیامبر و قرآن مقدم می دارد.
یکی معبودش تجارت اوست، یکی معبودش ثروت اوست، یکی معبودش آقائی و شخصیت اوست، یکی معبودش علم و دانش اوست، یکی معبودش ایمان و دین اوست،و
یکی معبودش نفس و جان اوست. اینها خدایانی هستند که به طور متفرق و پراکنده در دنیا، به عنوان مقصود و معبود برای نوع بنی آدم جلوه نموده و هر آدمی یکی از آنها را انتخاب و طبق ذوق و سلیقه خود، برای بندگی اختصاص داده است.
سوال حضرت یوسف در زندان
حضرت یوسف (علیهِ السَّلام) به دو رفیق زندانی خود گفت:(یا صَاحِبَی السِّجنِء أَربَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَیرٌ أَمِ اللهُ الوَاحِدُ القَهَّارُ) (10)«ای دو رفیق زندان من، آیا خدایان متفرق بی حقیقت بهترند یا خدای یکتای قاهر.»«ارباب متفرقون»، یعنی صاحبان ولایت بر دل انسان که براساس عالم کثرت و تخیل و تفرق، حکومت خیالی خود را پایه گذاری کرده اند.
«ارباب متفرقون»، یعنی همین حکام ظالم و رؤسای ستمگر وطاغوتهای زمان که انسان را به طاعت و عبودیت خود می خوانند.«ارباب متفرقون» یعنی معبودانی غیر از خداوند متعال «جلّ و اعلا».
خدا در کل زندگی
انسان ممکن است نماز بخواند و روزه هم بگیرد و مسجد هم بسازد، ولی وقتی اینها قیمت دارد که ولایت بر ربط با خدا کند، یعنی وقتی هم که در منزل تنهاست غسل جنابت را بکند و نمازش ترک نشود.وقتی هم که پشت ترازو می ایستد و در موقع فروش جنس بر مشتری جاهل و دهاتی که هیچ حساب هم سرش نمی شود اجحاف نکند و از او زیادتر نستاند و کمتر ندهد، چون خدا هستو
نیمه شب هم در رختخواب خدا هست، از خواب که بر می خیزد خدا هست. علاقه به زن و فرزند و ثروت و آبرو، باید در طول علاقه و محبت به خدا باشد نه در عرض آن.
در این صورت چون از او بپرسند: «مَن رَبُّک؟» «خدایت کیست؟» در پاسخ گوید: «اَللهُ جَلَّ جَلالُهُ رَبّی» «الله جل جلاله پروردگارم است» فرشتگان می گویند: خوش آمدی! و به بهترین جا آمدی!
و اما آن کسانی که در ظاهر می گویند خدای ما خدای آسمانها و زمین است، ولی در عمل اعتقادی به او ندارند و شهادت آنها فقط زبانی است، پیوسته دم از ایمان و شرافت و تقوی و عدالت می زنند.
اما در مقام عمل همه این امور را به یک پول سیاه می فروشند، خدایشان و خداوندانشان در واقع، پول و طلا و شکم و شهوت آنهاست،
خدای مردم آخرالزمان
همانطور که رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) از مردم آخرالزمان خبر می دهد که:«ءَاِلهَتُهُم بُطُونُهُم وَ نِسَائُهُم قِبلَتُهُم وَ شَرَفُهُمُ الدَّارَهِمُ وَ الدَّنَانِیرُ.(11)»«معبودهای آنان شکم های آنانست، و زنانشان قبله گاهشانند، و شرف آنان منوط به داشتن درهم و دینار (پولشان) است.»
پاسخ کافر هنگام سوال
امام هفتم (علیهِ السَّلام) آمده است: «به کافر گفته می شود: پروردگارت کیست؟ گوید: الله. از پیامبرش سؤال می کنند، گوید: محمد (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم). از دینش سؤال می کنند. گوید:اسلام. از او سؤال می شود: چگونه (جواب این سؤال ها را) دانستی؟ پاسخ می دهد: شنیدم که مردم چنین می گفتند من هم چنین گفتم، پس (در این هنگام) با گرزی (آنچنان) بر او می کوبند که اجتماع جن و انس هم تاب تحمل آن را ندارد» (12)
سوال از دین
شیخ مفید می فرماید: «روایات صحیح از پیامبر اکرم (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) بیانگر آن هستند که فرشتگان بر اموات وارد گشته از دین آنها سؤال می کنند....»(13)بسیاری از افراد به دلیل ضعف ایمان اعتقادات دینشان را از دست میدهند، اما به اسم مسلمان میمانند.
پرسشگران سؤالات شب اول قبر مسلمانان واقعی را از مسلمانان غیر واقعی تشخیص میدهند.
اولین سوال در قبر
امام سجاد (علیهِ السَّلام) ضمن روایتی دربارة طولانی می فرمایند:«ای مردم! از خدا بترسید و بدانید که به سوی او برمی گردید.... ای فرزند آدم! همانا احل تو با بیش ترین سرعت به سمت تو روان است و تو به منزلی تنها خواهی رفت؛ پس روحت به تو بازگشته و فرشتگان .
(مأمور پرسش یعنی) منکر و نکیر جهت پرسش و امتحانی سخت ناگهان بر تو وارد می شود...اول چیزی که از تو سؤال می کنند، از پروردگارت می باشد که او را عبادت می کردی، و از پیامبرت که به سوی تو فرستاده شده است،
و از دین تو که متدیّن به آن بودی، و از کتابی که آن را تلاوت می کردی، و از امام تو که ولایتش را داشتی؟
سپس از عمرت (سؤال می کنند) که در چه چیزی آن را فانی کردی، و از مالت (سؤال می شود) که از کجا به دست آوردی و در چه چیز آن را تلف نمودی....»(14)
همچنین امیرالمؤمنین (علیهِ السَّلام) در روایتی در این باره فرمودند: «هنگامی که بنده در داخل قبرش قرار داده می شود دو ملک به نام منکر و نکیر بر او وارد می شوند.
و اولین سؤالی که می پرسند از پروردگار سپس از پیامبر و بعد از ولی و امام اوست پس اگر پاسخ دهد نجات می یابد ولی اگر از جواب دادن عاجز شود آن دو ملک او را عذاب می کنند»
سرانجام کسی که امامش را نمی شناسد
در این حال مردی به حضرت عرض کرد: برای کسی که پروردگار و پیامبرش را بشناسد اما امام خود را نشناسد چیست؟ پس حضرت فرمودند: شخص متحیر و مردد می ماند بین و گروه (بهشتیان و جهنمیان)....(15)»روشن است که در اینگونه موارد اگر شخص مستضعف بوده باشد .و در راه عدم شناخت ولی و امامش مقصر نباشد، بلکه واقعاً شرایط زمانه و جامعه اش طوری بوده که نمی توانسته به این حقیقت پی یبرد و انسان خوبی بوده،
بنا به بعضی نقل ها در برزخ، خداوند متعال ولایت را به او تعلیم داده، بعد او را در زمرة بهشتیان قرار خواهد داد؛ و اگر از روی عناد قبول نکرده یا نسبت به شناخت و تحقیق دربارة آن مقصّر باشد او را در زمرة دوزخیان قرار خواهد داد؛ و خداوند به احدی ظلم نمی کند.
نتیجه پاسخ و عدم پاسخ به سوالات
پیامبر اکرم (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) فرمودند: «خداوند دو ملک دارد بنام ناکر (16) و نکیر که بر امیت وارد می شوند.و از او از پروردگار و پیامبر و دین و امامش می پرسند؛ پس اگر به حق پاسخ دهد او را به ملائکه نعیم(17) می سپارند اما اگر از جواب دادن عاجز شود او را تسلیم ملائکة عذاب می کنند.(18)»
سوال از فروع و اصول دین
امام صادق (علیهِ السَّلام) می فرمایند: «یسأل المیت فی قبره عن خمس: عن صلاته و زکاته و حجّه و صیامه و ولایته ایّانا اهل البیت. »«میت در قبر از پنج امر پرسیده می شود: از نماز و زکات و حج و روزه و ولایت ما اهل بیت» (19)
کسانی که مورد سؤال قبر قرار می گیرند
امام صادق (علیهِ السَّلام) می فرمایند: «لا یسأل فی القبر الا من محض الایمان محضاً او محض الکفر محضاً»(20)«در قبر پرسیده نمی شود مگر از مؤمن محض (که ایمان او خالص است) و از کافر محض (که کفر وی خالص است)»(21)
یاری شدن مؤمن برای پاسخ و نکیر و منکر
همانطور که گفته شد نکیر و منکر با هیبت بسیار ترسناکی برای سؤال از کسی که تازه او را در قبر گذارده اند، می آیند، پس در آن حال چون جواب دادن بر میت سخت است و محتاج به کمک و یاری است.برای مرده دو جا تلقین ذکر کرده اند: «یکی وقتی که او را در قبر می گذارند و بهتر آن است که به دست راست، دوش راست، و به دست چپ، دوش چپ او را بگیرند و حرمت دهند و تلقین کنند.
و دیگر وقتی که او را دفن کردند سنّت است که ولیّ میت یعنی نزدیکترین خویشان او، بعد از آنکه مردم از سر قبر او برگردند نزد سر میت بنشیند و با صدای بلند او را تلقین کنند، و خوب است که دو کف دست را روی قبر بگذارند و دهان را نزدیک قبر ببرند.
(اگر شخص دیگری را نیز نایب کنند خوب است)، و وارد شده است که چون این تلقین را انجام دهند، منکر و نکیر می گوید: بیا برویم تلقین حجتش کردند؛ احتیاج به پرسیدن نیست، پس برمی گردند و سؤال نمی کنند.(22)
تفاوت سؤال قبر مؤمن و کافر
از حضرت موسی بن جعفر امام کاظم (علیهِ السَّلام) روایت شده که فرمودند: «به مؤمن در قبرش گفته می شود (نکیر و منکر به او می گویند) کیست پروردگار تو؟پس (مؤمن در جواب) می گوید خداوند است، به او گفته می شود پیغمبر تو کیست؟ می گوید محمد (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) است، به او گفته می شود .کیست امام تو؟ می گوید:
فلان کس است (و نامهای مبارک ائمه اطهار (عَلیهِم السَّلام) را می برد) پس به او گفته می شود که این عقاید و مطالب را از کجا دانستی؟
می گوید امری بود که خداوند مرا بر آن هدایت و راهنمایی فرمود و بر آن ثابت و استوار قرار داد، پس به او گفته می شود بخواب خوابیدنی که آشفتگی و پریشانی حال در آن نیست (مانند) خوابیدن عروس، سپس برای او دری به بهشت باز گردد.
و نسیم و بوهای خوش بهشتی به او می رسد، پس می گوید پروردگارا زودتر قیامت را بر پا کن شاید به سوی اهل و خانواده و مال خود برگردم.(23)
و به شخص کافر (در قبر) گفته می شود: «پروردگار تو کیست؟» می گوید: خدا؛ پس گفته می شود: «کیست پیغمبر تو؟» می گوید:
«محمد» (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم). پس گفته می شود: «چیست دین تو؟» می گوید: «اسلام»؛ پس به او گفته می شود:
«این امور را (که در جواب سؤال و پرسشهای ما گفتی) از کجا دانستی؟» می گوید: «از مردم شنیدم که چنین می گفتند پس من هم آن را گفتم:
(زیرا کافر چون به خدا و به سایر اصول عقاید اعتقادی ندارد و آنچه را که اظهار می کند یا از روی دروغ و یا از روی نفاق است)»:
پس آن دو فرشته چنان او را با عمودی (گرزی) می زنند که اگر جن و انس برای تحمل آن جمع شوند طاقت و توانائی بر آن نیاورند. پس آب می شود.
آنچنان که قلع و ارزیز (به واسطة حرارت آتش) آب می شود، سپس روح او را به بدنش برمی گردانند و قلب او را میان دو لوح از آتش می گذارند. پس می گوید:
«پروردگارا قیامت را به تأخیر انداز» (چون عذاب قبر او نسبت به عذاب روز قیامت اندک و ناچیز است)»(24)
براء بن عازب می گوید: «همراه پیامبر خدا (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) برای تشییع جنازة مردی از انصار رفتیم، رسول الله (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) کنار قبر او نشست.
و سر مبارکش را پایین انداخته بود و می فرمود: «بار خدایا به تو پناه می برم از عذاب قبر!». و سه مرتبه این جمله را تکرار کردند.
آنگاه فرمودند: وقتی که مؤمن رو به آخرت می رود، خداوند فرشتگانی را بر او می گمارد که سیمایشان چون خورشید می درخشد و حنوط و کفن وی نیز همراه آنهاست، پس وقتی که روح از بدنش خارج شد، در مقابل چشمش می نشینند.
تمام فرشتگان بین آسمان و زمین و تمام فرشتگان آسمان بر او درود می فرستند و درهای آسمان به روی او گشوده می شود،.
و هیچ دری از درهای آسمان نیست مگر این که دوست دارد روح وی از آن وارد شود، و هنگامی که روحش بالا رفت، گویند: بار خدایا بنده ات فلانی است!
خطاب می رسد: او را برگردانید تا به او نشان دهم نعمتهایی را که برایش آماده ساخته ام که من به او وعده داده ام!
«از آن آفریدیم شما را و بدان باز می گردانیم، و بار دیگر از آن شما را بیرون می آوریم» و او صدای پای تشییع کنندگان را می شنود آن هنگامی که بر می گردند تا این که فرشتگان الهی می پرسند:
«ای انسان پروردگارت کیست؟ پیامبرت کیست؟ و امامت کیست؟» جواب می دهد: خدای یکتا پروردگار من است،.
و محمد (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) پیامبر و علی (علیهِ السَّلام) امام من و یک یک ائمة معصومین (عَلیهِم السَّلام) را (به عنوان امامانش) می شمرد.
بعد فرمودند: «آن دو فرشته با صدای بلندی او را وا می گذارند و این آخرین خطری است که متوجه او می شود. و پس از گفتن آن جوابها، منادی ای ندا می دهد:
«راستی گفتی»، و همان است معنای سخن خدای متعال در قرآن که فرمود: «خداوند آنانی رال کهع گرویدند به گفتار ثابت در زندگانی دنیا و در آخرت ثابت می گرداند» آنگاه شخصی خوش سیما، خوش بو و خوش لباس آمده و می گوید:
«مژده باد تو را به رحمت پروردگارت و بهشتی که در نعمت آن جاودانه ای!» او می گوید: «خداوند تو را به دلیل نیکوییت بشارت بهشت دهد! تو کیستی؟»
آن شخص خوش سیما در جواب می گوید: «من عمل صالح تو هستم، به خدا سوگند که من تو را در راه طاعت خدا شتابان و در راه نافرمانی خدا کند و بی اعتنا دیدم، پس خداوند تو را پاداشی نیکو داد.»
سپس منادی ای فریاد می زند، برای او بستری از بسترهای بهشتی بگسترید! و دری به جانب بهشت باز می شود، و می گوید: بار خدایا قیامت را زود برپا دار تا به خانواده، و مالم برگردم»
و اما برای کافر بالعکس می باشد، و در برابر تمام نعمتهایی که نصیب مؤمن می شود، به او عذاب می رسد.(25)
رفتار قبر در برابر عدم معرفت به نبی (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم)
از مهمترین بخشهای ایمان نبوت است و کسی که فاقد این شرط مهم باشد ایمان ندارد. و مرگ او دروازة ورودی اوست به سمت غضب و خشم خداوند و عذابی که انتظار او را می کشد لذا سزاست تاا به برخی از روایاتی که گویای این مطلب است اشاره شود:راوی می گوید: از امام صادق (علیهِ السَّلام) از آنچه صاحب قبر و میت (پس از مرگ) می بیند، پرسیدم.
آن حضرت فرمودند: «دو ملک هستند به نامهای منکر و نکیر که به نزد میت می آیند و از او درباره رسول خدا (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) می پرسند و می گویند: دربارة این مردی که در نزد شما خارج شد چه می گویی؟(26)
صاحب قبر می گوید: «او کیست؟» آن دو ملک می گویند: «می گفت که رسول خداست. آیا این مطلب حق است؟»
میت: (اگر از اهل شک باشد) می گوید: نمی دانم، تنها شنیدم که مردم می گفتند (که او رسول خداست)، پس آگاهی ندارم که این مطلب .حق است یا نه.
در اینجاست که آن دو ملک بر او ضربه ای می زنند که اهل آسمان و زمین غیر از جن و انس آن را می شنوند.
اما اگر میت از اهل یقین باشد می گوید: شهادت می دهم که او به حقیقت رسول و فرستاده خداست و برای هدایت و با دین حق آمد. امام صادق (علیهِ السَّلام) فرمودند: (چون میت اهل یقین چنین پاسخ می گوید) جایگاه خود را در بهشت می بیند و قبر برای وی فراخ می شود.... (27)
همچنین آن حضرت در روایت دیگری می فرمایند: «هنگامی که فرد در قبر قرار می گیرد دو ملک بر او وارد می شوند.
ملکی از راست و ملکی از چپ و شیطان هم در حالی که دو چشم آتشین دارد در مقابل او حاضر می شود در این حال است که به او گفته می شود: دربارة این مردی که در نزد شما خارج شد چه می گویی؟
میت در این هنگام وجودش را ترس فرا می گیرد و اگر مؤمن باشد می گوید: آیا از حضرت محمد (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم)، رسول خدا می پرسید؟
آن دو ملک (با این پاسخ) به او می گویند: بخواب خوابی که در آن پریشانی نباشد و قبر از نُه ذراع (28) گشاده می شود.
و جایگاه خود را در بهشت می بیند.... اما اگر کافر باشد به او می گویند: این مردی که در نزد شما خارج شد کیست؟ و میت (کافر) می گوید: نمی دانم. و آن دو ملک او .را با آن شیطان تنها می گذارند.»(29)
قبر و عدم معرفت به امام
امامت نیز از مهم ترین شروط ایمان می باشد که ایمان بدون آن منتفی است و تاکیدان بسیاری در رابطة با آن چه در آیات شریفة قرآن و چه در احادیث و روایات صادره از ائمة معصومین (عَلیهِم السَّلام) وارد شده است که اهمیت این امر را می رساند.برای مثال خداوند تبارک و تعالی در آیة 24 سورة صافات می فرماید:(وَقِفوُهم اِنَّهُم مَسئوُلونَ)«آنها را نگهدارید چون باید بازپرسی شوند»
مرحوم فیض کاشانی (رَحمَة ُالله) به نقل از تفسیر قمی آورده اند که مردم از ولایت امیرالمؤمنین (علیهِ السَّلام) بازپرسی شده و مورد سؤال قرار می گیرند.(30)
در جلد بیستم از کتاب «نفخات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار» بحث مفصلی دربارة این آیة شریفه ارائه شده است و از منابع معتبر اهل سنت ثابت شده است که این آیه دربارة امیرالمؤمنین و ولایت ایشان می باشد.
رسول خدا (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) می فرمایند: «ای علی سوگند به آنکه مرا به پیامبری برانگیخت و بر همه آفریدگان برگزید،و
اگر بنده ای خدای تعالی را هزار سال عبادت کند خداوند از او نپذیرد جز با قبول ولایت تو و امامان تو و امامان از فرزندانت.»(31)
همچنین امام صادق (علیهِ السَّلام) خطاب به کی از اصحاب خود به نام میسّر می فرمایند: ای میسّر فاصلة بین رکن و مقام، باغی از باغهای بهشت است:
و فاصله بین قبر و منبر رسول خدا باغی از باغهای بهشت است و اگر خدا به بنده ای آن قدر عمر دهد که هزار سال بین رکن و مقام و قبر و منبر به عبادت بپردازد.
و عاقبت امر نیز مظلومانه در بسترش مانند گوسفندی خوش رنگ و زیبا، ذبح و سر بریده شود، در حالی که عاری از ولایت ما بوده است، و به محضر خدا وارد آید هر آینه بر خداست که او را به صورت در آتش افکند.»(32)
راوی نقل می کند: «در مرو بودم که روزی آقایم امام رضا (علیهِ السَّلام) مرا فرا خواندند، چون به خدمت حضرت رسیدم فرمودند:
«ای حسن، امروز علی بن حمزه بطائنی (33) مُرد و همین ساعت او را در قبرش گذاردند، دو ملک بر او وارد شدند؛ از او پرسیدند پروردگار تو کیست؟
جواب داد: الله، سپس گفتند پیامبر تو کیست؟ گفت: محمد (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) سپس گفتند، ولی تو کیست؟ گفت: علی بن ابی طالب (علیهِ السَّلام)، گفتند .
سپس؟ گفت: حسن (علیهِ السَّلام)، گفتند: پس ار او؟ گفت: حسین(علیهِ السَّلام)، گفتند بعد از او؟ گفت: علی بن الحسین (علیهِ السَّلام). گفتند پس از او؟ گفت: محمدبن علی (علیهِ السَّلام)، گفتند پس از او؟ گفت جعفربن محمد (علیهِ السَّلام). گفتند پس از او؟
گفت: موسی بن جعفر (علیهِ السَّلام)، گفتند پس از او؟ زبانش به تلجلج (گرفتگی) افتاد. او را شکنجه دادند و گفتند: چه کسی است؟ ساکت شد، به او گفتند: آیا موسی بن جعفر (علیهِ السَّلام)تو را چنین امر کرد؟ این بار گرز آتشین بر او زدند که قبرش آتش گرفت و تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.»
راوی می گوید: از نزد مولایم خارج شدم و تاریخ آن روز را یادداشت نمودم، چیزی نگذشت که نامة اهل کوفه آمد که حاکی از مرگ بطائنی بود در همان روز، و اینکه همان روز و ساعت به خاک سپرده شد.(34)
این روایت گویای این مطلب است که انسان بایستی معرفت و اعتقاد نسبت به امامی ائمه اطهار (عَلیهِم السَّلام) را داشته باشد که تنها راه نجات است و در غیر این صورت عذاب الیم و خوار کننده الهی است که انسان را فرا می گیرد.
اوضاع مؤمن و کافر در قبر
امام صادق (علیهِ السَّلام) فرمودند: «وقتی مؤمنی بمیرد هفتاد هزار فرشته او را تا قبرش تشییع کنند و وقتی او را در قبرش گذارند، نکیر و منکر آمده .و او را نشانده و به او می گویند، پروردگارت کیست؟ دینت کدامست؟ پیغمبرت کیست؟ گوید: پروردگارم خداست و محمد (صَلَی اللهُ عَلیه وَآله وسَلم) پیغمبر من است و اسلام دینم،.
سپس قبرش را تا جایی که چشم می بیند وسعت می دهند و برایش غذای بهشتی می آورند و بر او روح و ریحان می آورند و این است تفسیر گفتة خدای عزوجلّ در سوره واقعه:
(وَ اَمّا اِن کَانَ مِن المُقَرَبینَ، فَرَوحٌ وَ رَیحانٌ وَ جَنَّتُ نَعیمٍ)«و اما هر که از مقربان است روح و ریحان جنت نعیم دارد»
که بنا به تفاسیر روح و ریحان در قبرش و جنت نعیم (بهشت پر نعمت) در سرای آخرت از اوست.»
سپس فرودند: «وقتی کافر بمیرد هفتاد هزار فرشتة عذاب او را تا قبرش همراهی کنند و او فریادی می کشد که همه چیز جز جن و انس(35) بشنود و می گوید کاش برمی گشتم و مؤمن می شدم و به حاملان خود قسم می دهد.
و می گوید مرا برگردانید تا شاید آنچه ترک کردم عمل کنم. فرشتگان عذاب به او پاسخ دهند که: «نه، هرگز، این کلمه ایست که به زبان می گوئی، و فرشته ای ندا کند به انها که اگر برگردد (دوباره) به آنچه نهی شده باز می گردد»،
و زمانی که او را در قبرش گذارند و مردم از او جدا شوند، نکیر و منکر در هراسناکترین شکلی بر او وارد شوند و او را بپا دارند و گویند کیست پروردگارت؟ چیست دینت؟ کیست پیغمبرت؟ زبانش به لکنت افتد و قادر به جواب نیست، در آن .
زمان آن چنان ضربتی از عذاب خدا به او زنند که همه چیز از آن ضربه به لرزه و ترس می افتد، سپس دوباره به او می گویند، خدایت کیست؟ دینت چیست؟
پیغمبرت کیست؟ گوید: نمی دانم، به او می گویند: «ندانستی و ره نیافتی و رستگار نباشی؛ سپس دری از دوزخ بر روی او باز می کنند و حمیم دوزخ برایش بیاورند؛ و این است تفسیرگفته خدای عزوجل:
(وَ اَمَّا اِن کانَ مِنَ المُکَذِبینَ الضَالِّینَ فَنُزُلٌ مِن حَمیمٍ وَ تَصلِیهُ جَحِیمٍ)«و اما اگر از مکذبان گمراه باشد از او (در قبر) با حمیم پذیرائی شود و (در آخرت نیز) آتش دوزخ او را در بر می گیرد.»(36)
خلاصه آنچه باید بدانیم؟
اگر یک لیست از موضوع سؤالات شب اول قبر را از روایات جمع آوری کنیم: این موضوعات به قرار زیر می باشند؟خدا
از شخصی که تازه مرده است میپرسند که خدایش که بوده؟ و پاسخ این سؤال تنها برگرفته از زندگی آن شخص است. کسی که همه عمر به خداوند شرک ورزیده است نمیتواند در پاسخ این سؤال سربلند باشد.
پیامبر
پرسیده میشود که به کدام پیامبر باور داشتی؟ کسی که مقام پیامبر را کوچک میشمرده است نمیتواند جواب درخوری بدهد؛ اگرچه در تمام عمرش به زبان به پیامبر اعتقاد داشته، مسئله مهم در پاسخ گویی به سؤالات شب اول قبر چگونگی عمل افراد در طول زندگیشان است.
دین
بسیاری از افراد به دلیل ضعف ایمان اعتقادات دینشان را از دست میدهند، اما به اسم مسلمان میمانند. پرسشگران سؤالات شب اول قبر مسلمانان واقعی را از مسلمانان غیر واقعی تشخیص میدهند.
کتاب
قرآن چه جایگاهی در زندگی ما دارد؟ زمانی که از ما میپرسند به کدام کتاب اعتقاد داری بسته به اعتقاد و عمل ما به قرآن جواب میدهیم. سربلندی از این مرحله آرزوی هر مسلمان است، اما چه بسا یکی از دشوارترین پرسشها همین است.
امام
شیعیان در پاسخ به این سؤال باید بتوانند بگویند امام علی (ع) و فرزندانش که همگی از ائمه اطهار (ع) هستند و من آنها را به عنوان امام و پیشوا قبول داشته ام.
عمر (عُمرمان را در چه راهی فانی کردهایم(؟
بهتر است این سؤال را هر روز تا زندهایم از خود بپرسیم و مجال اتلاف وقت را به خود ندهیم. در پاسخ به این سؤال نیاز نیست حتماً حرف از عبادتها و نمازها بزنیم. کسی که توانسته است در طول عمر فایدهای برای خلق خدا و خانوادهاش داشته باشد در پاسخ به این سؤال سربلند است.
اموال (اموالمان را در چه راهی خرج کردهایم؟
چقدر از امور مالی ما با فرامین الهی همخوانی دارد؟ چقدر از اموالمان را در راه مفیدی خرج کردهایم؟ فرشتگان الهی پاسخ این سؤالها را از ما میطلبند.
دوستان (با چه کسانی دوست بودهایم)؟
یکی از سؤالات شب اول قبر سؤال از روابط فردی و اجتماعی افراد است. اسلام به این گونه روابط اهمیت بسیاری میدهد.
قبله
آیا وقتی نماز میخوانیم واقعاً به صاحب کعبه سجده میکنیم یا اینکه تنها حرکتی نمادین و از سر ریا و عادت است؟
نماز
نماز از عبادتهای مسلمانان و از ارکان مهم دین اسلام است. قرآن در موارد متعددی به پیامبر و مسلمانان امر به نمازخواندن کرده است.
زکات، حج، روزه
این سه مورد نیز از جمله تکالیف عبادی افراد هستند که حتماً در پرسشهای شب اول قبر مورد توجه قرار میگیرند.
نتیجه:
آن چنان که ملاحظه شد، روایاتی که دربارة موارد سؤال در برزخ وارد شده، لحن های مختلفی دارند: از بعضی استفاده می شود که در قبر از عقایدی همچون خدا پیامبر، کتاب، دین می پرسند .
و برخی دیگر بیان می کنند که علاوه بر مسائل اعتقادی، از اموری همچون مال و عمر نیز سؤال می شود؛.
در بعضی از روایات هم سخن از پرسش از فروع دین همچون نماز، زکات، حج و روزه به میان آمده. و از جمله مهمترین سؤالات قبر از امامی است که خداوند طاعت او را بر ما واجب گردانیده است.
که البته بدیهی است که بین هیچ کدام از این روایات منافاتی وجود ندارد و بعضی را بر بعض دیگر می توان تفسیر کرد، از این رو می توان گفت: طبق این روایات از همة این امور - به دلیل اهمیتی که در شرع دارند - سؤال می شود.
پی نوست:
1. شیخ صدوق، الاعتقادات، ج58.2. شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، ص 46-47.
3. - ابراهیم (4)، 27.
4. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج19، ص122 - محمدبن جریر طبری، جامع البیان، ج13، ص131، امین السلام طبرسی، مجمع البیان، ج 5و6، ص482.
5. برخی مفسران نیز همین قول را برگزیده اند ر، ک: شهاب الدین آلوسی، روح المعانی، ج13، ص217 - عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج7، ص386 و اسماعیل حقی برسوی، روح البیان، ج13، ص416.
6. امالی صدوق، ص370.
7. اصول دین 182.
8. انیس العارفین، ص 24.
9. محمدبن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج3، ص231، - محمدبن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص244، - عبدالعلی حویزی، نورالثقلین، ج2، ص538 و ج5، ص228.
10. آیه39، از سوره 12 یوسف.
11. این روایت در بحارالانوار در دو موضوع آمده، یکی در ج22، ص453 به این لفظ: بُطُونُهُم ءَاِلهَتُهُم وَ نِسَائُهُم و دَنانیرُهُم دینُهُم و شَرَفُهُمُ مَتاعُهُم. و دیگر در ج77، ص97.
12. محمدبن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج3، ص238.
13. شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص99.
14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج6، ص223.
15. بصائر الدرجات ص518، بحارالانوار ج6/ ص233.
16. در برخی روایات این دو ملک بنام نکیر و منکر و در برخی دیگر بنام نکیر و ناکر ذکر شده اند.
17. بهشت.
18. بحارالانوار ج6/ص245.
19. کافی ج3/ ص241.
20. کافی ج3/ ص236.
21. روایات بسیاری با این مضمون نقل شده است که برای آگاهی بیشتر ر.ک کافی 3/235 و بحار 6/260.
22. روضه المتقین، ج1، ص458، به نقل از منازل الآخره.
23. مراد از مال پاداش اتفاقاتی و کارهای خیری است که در دنیا برای رضای خداوند نموده بوده و اکنون سرمایة اوست.
24. طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز، ترجمه ج2، ص154.
25. مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، ص529.
26. گویا نکیر و منکر برای اطمینان از ایمان داشتن میت با این لحن از او پرسش می کنند.
27. بحار ج6/ ص221.
28. واحد طول در قدیم.
29. کافی ج3/ ص238 بحار ح6/ ص237.
30. کافی ج3/ ص238 بحار ح6/ ص237.
31. نگاهی به جایگاه امامت در تشیع منقول از بحار ج27/ ص199.
32. نگاهی به جایگاه امامت در تشیع منقول از ثواب الاعمال، البته این مربوط به افرادی است که از مستضعفین فکری نباشد مراجعه کنید .
به تیتر مستضعفین در همین کتاب. یعنی کسی که از روی عمد با فرمان خدا و رسولش مخالفت کند هر چند که به ظاهر در حال عبادت باشد، در باطن در حال سرپیچی از فرمان های خداوند جل و اعلی است، و کسی که مخالفت امر خدای تعالی کند جایگاهش آتش جهنم می باشد.
33. وی از سران فرقه ضاله وافقیه بود که به جهت دست یابی به مال و ثروت بر امامت امام کاظم علیه السلام وقف کرد و معتقد به امامت حضرت رضا (ع) نشد. جهت اطلاعات بیشتر رجوع شود به کتب رجالی شیعه.
34. مجالس شیعه 68 منقول از بحار 49 ص58
35. چون جن و انس شنوای عالم باطن نیستند.
امالی شیخ صدوق، ترجمه کمره ای، متن، ص290.
منابع:
فربودی، مهدی، 1360 -عالم قبر: تحقیقی قرآنی و روایی درباره عالم قبر / تالیف مهدی فربودی.تهران: دیوان ...، [1387].https://raftegan.com/blog/view/6/What-are-the-questions-asked-on-
https://alefbalib.com/Metadata/288898
https://alefbalib.com/Metadata/288899
https://fa.wikifeqh.irسؤال از امامت در قبر
https://www.yjc.ir/fa/news/4667217
https://fa.wikishia.net/viewسؤال قبر
the-first-night-of-the-grave
https://www.wikigardi.net